صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

ریاست محترم شعبه 7 دادگاه شهرستان تهران محترما درباره برگ اخطاریه شماره 536 /535 /7 مورخ 10 /7 /2535 مربوط به دادخواست آقایان محمد و علی اصغر فاطمی ابوالفضل و سعید شنتیائی برای تخلیه یکباب آپارتمان پلاک 3 /3153 به علت تخلف از قرارداد اجاره خاطر عالی را مستحضر میدارد.
1ـ بموجب سند شماره 39765 مورخ 4 /7 /1346 محل مورد بحث به آقایان دکتر جلال مصطفوی کاشانی1 (شغل پزشک) محمد باقر صدیفی (شغل داروساز) و اکبر معاونی (شغل روزنامه نویس) اجاره داده شده است و در محل مذکور مجله دنیای علم زیر نظر اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد انتشار یافته است، اولین شماره دوره جدید دنیای علم که در تاریخ 4 /9 /1346 انتشار یافته است و به پیوست تقدیم میگردد.
در صفحه 34 شماره اول با صراحت نوشته شده است.
مجله هفتگی دنیای علم زیر نظر دکتر محمد حسین میمندی نژاد صاحب امتیاز دکتر جلال مصطفوی مدیر اکبر معاونی مدیر داخلی محمد باقر صدیفی آدرس خیابان شاه ـ چهارراه گلشن ـ شماره 596 چنانچه ملاحظه میفرمایند این محل برای انتشار مجله به شرکتی که برای انتشار مجله دنیای علم تأسیس شده بود واگذار گردیده است.
2ـ قبل از آنکه دوره جدید مجله دنیای علم زیر نظر اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد بوسیله شرکت انتشار یابد مجله دنیای علم به قطع بزرگتر برابر نمونه پیوست در همین محل منتشر میشده است...
و در صفحه 16 شماره 15 دهم مورخ 10 /4 /1346 که به پیوست تقدیم میشود مشخصات و آدرس بشرح زیر چاپ شده است.
مجله دنیای علم (تیرماه 1346) صاحب امتیاز دکتر جلال مصطفوی زیر نظر محمد باقر صدیفی آدرس خیابان شاه ـ چهارراه گلشن ـ پلاک 596 آدرس منزل مدیر خیابان پهلوی ـ دو راه یوسف آباد در اجاره نامه شماره 39765 مجله در تصرف مستأجرین است قید شده است و این خود دلیل قاطعی است که محل اجاره شده بوسیله شرکت برای ادامه انتشار مجله بوده است و موجران بر آن واقف بوده اند.
3ـ برای اطلاع ریاست محترم دادگاه توضیح میدهد، طبقه بالای مجله دنیای علم به شرکت داروسازی اواکه یکی از شرکای آن آقای محمد باقر صدیفی بوده است اجاره داده شده بود و چون آقای محمد باقر صدیفی رئیس سندیکای تکنسین های داروسازی بودند، از محل مجله دنیای علم که در اجاره ایشان بوده است برای تشکیل جلسه های هفتگی و امور مربوط به تکنسین های داروسازی استفاده میکردند و اجاره محل مجله دنیای علم را با بالمناصفه میپرداختند و بعد از آنکه سند اجاره شماره 39765 تنظیم گردید با اینکه در سند موجرین سه نفر بودند بالسویه می بایستی اجاره محل را بپردازند یک چک بمبلغ چهار هزار ریال از حساب آقای صدیفی و یک چک بمبلغ چهار هزار ریال از حساب مجله دنیای علم هر ماه پرداخت شده است و این وضع مرتب ادامه یافته است و در زمانیکه اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد امور مالی شرکت را در دست گرفتم از حساب اینجانب پرداخت شده است برای نمونه، اجاره امرداد ماه 1347 که کپی رسید آن تقدیم میشود بموجب : چک شماره 521234 از حساب جاری شماره 92 بانک صادرات آقای صدیفی بمبلغ 4000 ریال و چک شماره 359711 از حساب جاری شماره 146 بانک صادرات اینجانب دکتر میمندی نژاد بمبلغ 4000 ریال و در رسیدیکه بابت اسفند ماه 1347 جناب حاج شنتیائی داده اند در زیر آن برگ رسید چک 301926 بمبلغ چهار هزار ریال را مرقوم فرموده اند (646 دفتر) پرداخت شده است، ماههای دیگر هم بر همین منوال بوده است که در صورت لزوم ممکن است از بانک صادرات شعبه گلشن (787) تحقیق بفرمائید.
.
4ـ با توجه باینکه شماره تیرماه سال 1346 مجله دنیای علم در محل اجاره ای مورد بحث انتشار یافته است و آدرس منزل مدیر مجله در مکان دیگری ذکر شده است محرز و مسلم میدانستند که محل مورد بحث برای سکونت اجاره نشده بوده است و موجرین هم محرز و مسلم میدانستند که آپارتمانها را برای داروسازی و انتشار مجله دنیای علم اجاره داده اند و قید شغل مستأجران در سند شماره 39765 مورخ 4 /7 /1346 و ذکر عبارت داروساز و انتشار مجله اجاره شده است نه برای سکونت.
5 ـ از نظر جلب توجه ریاست محترم دادگاه این معروضه روی کاغذ مارک مجله دنیای علم که در آن هنگام چاپ شده است و آدرس مجله روی آن قید شده است و تلفن پنج شماره ای و هنوز شش شماره ای نشده بود نوشته و تقدیم میگردد چنانچه بعدا توضیح خواهم داد چند رسید دریافت اجاره بهاء روی همین اوراق داده شده است...
6ـ در فروردین ماه سال 1347 امتیاز مجله رنگین کمان بنام اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد صادر گردید، شماره اول مجله رنگین کمان برابر شرح صفحه دوم مجله رنگین کمان که به پیوست تقدیم میشود در همین مکان انتشار یافته است.
مجله رنگین کمان مجله هفتگی، سیاسی، اجتماعی رنگین کمان شماره یکم (مسلسل 22) شنبه 7 اردیبهشت 1347 صاحب امتیاز دکتر محمد حسین میمندی نژاد مدیر اکبر معاونی آدرس خیابان شاه ـ چهارراه گلشن ـ شماره 596 همانطور که ملاحظه میفرمائید بعد از انتشار 21 شماره دنیای علم بطور مسلسل و در ادامه دنیای علم مجله رنگین کمان انتشار یافته است و بهمین جهت اولین شماره مجله رنگین کمان دارای شماره مسلسل 22 گردیده است.
7ـ تا تاریخ انتشار مجله رنگین کمان که مسئولیت مالی مجله را شخصا برعهده گرفته ام سهمیه اجاره بهاء شرکت دنیای علم از حساب 108 دنیای علم در بانک صادرات شعبه گلشن پرداخت شده است و از آن پس از حساب 146 بانک صادرات حساب جاری اینجانب پرداخت شده است، چنانچه قبض هفتم اجاره که سر رسید آن 4 /2 /1347 بوده است بطور مساوی بوسیله اینجانب و آقای صدیفی پرداخت شده است.
شماره چک های پرداخت شده بوسیله اینجانب از حساب شماره 146 بانک صادرات شعبه گلشن بشرح زیر میباشد.
بابت فروردین 1347 تاریخ 5 /2 /47 چک 360465 مبلغ 4000 ریال بابت اردیبهشت 1347 تاریخ 26 /2 /47 چک 360727 مبلغ 4000 ریال خرداد ماه بتاریخ 29 /3 /47 بموجب چک 360973 مبلغ 4000 ریال تیر ماه بتاریخ 9 /5 /47 بموجب چک 359182 مبلغ 4000 ریال مرداد ماه بتاریخ 3 /6 /47 بموجب چک 359711 مبلغ 4000 ریال شهریور ماه بتاریخ 11 /7 /47 بموجب چک 761511 مبلغ 4000 ریال توضیح آنکه بموجب سند رسمی محضری مدت اجاره در تاریخ 4 /8 /47 خاتمه یافته است، پرداخت اجاره بهاء با توافق طرفین ادامه یافته و بموجب رسیدهائیکه جناب حاج شنتیائی امضاء کرده اند سهمیه اینجانب از اجاره بهاء بموجب چکهای به شماره های زیر مرتبا از حساب 146 بانک صادرات پرداخت شده است.
مهرماه بتاریخ 11 /8 /47 بموجب چک 761540 مبلغ 4000 ریال آبان ماه بتاریخ 25 /9 /47 بموجب چک 300591 مبلغ 4000 ریال آذر و دی بتاریخ 17 /11 /47 بموجب چک 301104 مبلغ 4000 ریال بهمن بتاریخ 12 /12 /1347 بموجب چک 301139 مبلغ 4000 ریال اسفند بتاریخ 16 فروردین 48 بموجب چک 301626 مبلغ 4000 ریال فروردین 1348 در تاریخ 6 /2 /48 بموجب چک 301947 مبلغ 4000 ریال اردیبهشت 48 در تاریخ 12 /3 /48 بموجب چک 762423 مبلغ 4000 ریال خرداد ماه 48 در تاریخ 23 /4 /48 بموجب چک 353766 مبلغ 4000 ریال تا بیستم امرداد ماه در تاریخ 23 /4 /48 بموجب چک 353766 مبلغ 2650 ریال چنانچه ملاحظه میشود با اینکه مدت سند اجاره 39765 منقضی شده بود و شرکت نامه ایکه با آقایان دکتر مصطفوی و معاونی برای انتشار مجله دنیای علم داشتیم بسبب تغییر عنوان مجله خاتمه یافت و آقایان نامبرده در انتشار مجله رنگین کمان دخالتی نداشتند با توافق موجران انتشار مجله رنگین کمان در محل مورد اجاره کماکان ادامه یافته است و جناب حاج شنتیائی هر ماه به محل مجله مراجعه فرموده اند و اجاره بهاء را دریافت و رسید داده اند.
.
رسیدهای داده شده تا این تاریخ بنام آقایان دکتر مصطفوی، اکبر معاونی و صدیفی است.
7ـ در تاریخ 16 /4 /1348 بموجب سند شماره 42555 اجاره محل تجدید و اجاره نامه با حذف نام آقایان دکتر مصطفوی و اکبر معاونی بر همان اساس اجاره نامه قبلی تنظیم گردیده است و برای مدت یکسال اجاره نامه جدید بنام موجران و اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد و آقای محمد باقر صدیفی در محضر رسمی به ثبت رسیده است در متن سند قید شده است «مورد اجاره در تصرف مستأجران میباشد» با توجه به تاریخ انتشار مجله رنگین کمان و قبل از آن دنیای علم در همین محل و اینکه جناب حاج شنتیائی برای دریافت اجاره بهاء به محل مراجعه میکردند و واقف بوده اند که برای چه منظوری اجاره تجدید شده است ادعای ایشان مبنی بر اینکه مستأجران تخلف کرده اند صحیح نیست.
.
بخصوص که باز هم برای دریافت سهمیه اجاره بهاء اینجانب مرتب ماه به ماه بموجب چکهای حواله بانک صادرات بشرح زیر پرداخت شده است و جناب حاج شنتیائی هم مرتبا به اداره مجله رنگین کمان مراجعه کرده اند و در برابر ارائه اقساط ثبتی اجاره بهاء را دریافت داشته اند...
بموجب چک شماره 353797 مورخ 29 /5 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 357762 مورخ 21 /6 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 354800 مورخ 3 /8 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 355731 مورخ 3 /9 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 356457 مورخ 29 /9 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 356487 مورخ 5 /11 /1348 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 357414 در تاریخ 30 /11 /48 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 357415 در تاریخ 25 /12 /48 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 357429 در تاریخ 27 /1 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 226901 در تاریخ 1 /3 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 226920 در تاریخ 7 /4 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 226941 در تاریخ 17 /5 /49 مبلغ 4000 ریال توضیح آنکه ـ اولا جناب حاج شنتیائی آنقدر به ما محبت داشتند که با وجود انقضای مدت اجاره موافقت فرمودند بدون تنظیم سند محضری کماکان اجاره ادامه یابد و بهمین جهت بود که سهمیه اجاره بهاء اینجانب بموجب چکهای زیر از حساب شماره 146 بانک صادرات پرداخت شده است و ایشان هم رسید مرحمت فرموده اند.
بموجب چک شماره 434276 مورخ 22 /6 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 734290 مورخ 6 /7 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 435121 مورخ 9 /8 /49 مبلغ 4000 ریال بموجب چک شماره 435756 مورخ 18 /9 /49 مبلغ 4000 ریال ثانیا جناب حاج شنتیائی اکثر اوقات ما را سرافراز میفرمودند با اینکه اقساط محضری اجاره بهاء ماهانه را همراه نداشتند اجاره بهاء پرداخت میشد و بجای آن رسید میدادند، آنقدر صمیمیّت بود و ایشان با ما سر لطف بودند که نه تنها رسیدهای خطی ایشان برای ما محترم بود بلکه اگر رسید هم مرحمت نمیفرمودند مهم نبود اما ایشان اصرار داشتند سایه دستی مرحمت کنند و میگفتند دنیا است ممکن است اتفاقی پیش آید نمیخواهم حقی از شما ضایع شود و ما هم اجبارا قبول می کردیم.
.
چنانچه ملاحظه میفرمائید.
رسید اجاره بهاء تا بیستم اسفند ماه 1348 بمبلغ 8000 ریال را روی کاغذ با مارک جامعه کمک داروسازان که در آن تاریخ در همین محل مستقر بود وزیر نظر آقای محمد باقر صدیفی اداره میشد التفات فرمودند.
رسید چهار هزار ریال سهمیه اینجانب در ماه خرداد را پشت کاغذ خبریکه اداره مطبوعات سازمان ملل متحد برای مجله فرستاده بودند مرحمت کردند (قبلاً هم رسید سهمیه اجاره بهاء اینجانب بمبلغ چهار هزار ریال تا بیستم آذرماه 1348 را جداگانه لطف فرموده بودند) در تاریخ 15 مراد و 22 شهریور 1349 هم به همین ترتیب عمل شده است و در برابر رسیدیکه ایشان مرحمت فرمودند اجاره بهاء تقدیم حضور ایشان شده است و این خود دالی بر اینستکه جناب ایشان بما لطف داشتند و در محل مجله ما را سرافراز میفرمودند و بر کار ما واقف بودند و میدانستند در محلیکه اجاره داده اند آقای محمد باقر صدیفی به کار جامعه کمک داروسازان و اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد به کار مجله رنگین کمان مشغول بودیم (شاید این خواست خداوند بوده است که ایشان با وجود وقتی که داشتند و رسیدهای وصول وجوه اجاره بهاء را معمولا بر روی کاغذهای یادداشت کارخانه سنگ بری که در جیب داشتند و اگر نبود روی تکه پاره های کاغذ بی نام و نشان میدادند رسیدی بر روی کاغذ با مارک جامعه کمک داروسازان که روی آن نشانی چاپ شده است و رسید دیگر را پشت کاغذ خبر سازمان ملل متحد که برای مجله رنگین کمان فرستاده شده است مرقوم فرموده اند و رسید بنام دو نفر دکتر میمندی نژاد و صدیفی میباشد که در چنین روزی بحضور محترم رئیس دادگاه عرضه شود.) ثالثا ـ چون جناب حاج شنتیائی با ما بر سر لطف بودند موافقت فرمودند ده روز آخر ماه پرداخت شود و اجاره بهاء هر ماه در اول آن ماه تقدیم حضورشان گردد آنقدر یگانگی بوده است که رسید تا آخر آبان به مبلغ 10670 ریال بابت اجاره بهاء یکماه و بیست روز را بنام اینجانب مرقوم فرموده اند.
.
چکهای بعدی که بابت سهمیه اینجانب از حساب 146 پرداخت شده است بشرح زیر میباشد.
بموجب چک 435775 مورخ 2 /9 /1349 مبلغ 4000 ریال بموجب چک 436757 مورخ 1 /11 /1349 مبلغ 4000 ریال در دی ماه 1349 آقای محمد باقر صدیفی مکان دیگری برای محل کار خود در خیابان شاه اجاره کردند، طبقه بالا که در اختیار شرکت او بود و ایشان هم سهامدار آن شرکت بودند و طبقه وسط که برای جامعه کمک داروسازان استفاده میکردند تخلیه نمودند آخرین قسط سهمیه اجاره بهاء بابت (سند شماره) 42555 بموجب چک 944879 از حساب جاری 92 در بانک صادرات پرداختند.
8 ـ در بهمن ماه سال 1349 آقای محمد باقر صدیفی بموجب اقرارنامه که به پیوست است محل دیگری برای کارهای خود پیدا کردند و محل رنگین کمان را تخلیه کردند و کلیه تعهدات پرداخت اجاره بهاء بعهده اینجانب واگذار گردید و آقایان موجران هم با این امر موافقت کردند و مجله رنگین کمان کماکان در همین محل ادامه یافته است، چنانچه در اقرارنامه قید شده است چکهای شماره های زیر.
436778 مورخ 30 /11 /1349 بمبلغ 8000 ریال 437367 مورخ 22 /1 /1350 بمبلغ 8000 ریال 437375 مورخ 5 /2 /1350 بمبلغ 8000 ریال اجاره بهاء ماهیانه بطور کامل از حساب شماره 146 بانک صادرات اینجانب پرداخت گردیده است و بموجب رسیدهای پیوست از این تاریخ به بعد در رسیدها فقط نام اینجانب دکتر میمندی نژاد قید شده است و این دلیل بر اینستکه از طرف موجران با اقرارنامه موافقت شده است و در آن تاریخ که چنین توافقی شده است در محل اجاره کماکان مجله رنگین کمان انتشار میافته است و آدرس مجله رنگین کمان در تمام شماره های مجله ذکر شده است.
بنابر آنچه گذشت بر مبنای اقرارنامه و قبول موجران سند شماره 42555 که مدت یکسال قانونی آن خاتمه یافته بود و مدتی با توافق طرفین ادامه یافته بود خودبخود خاتمه یافته تلقی گردیده و از بهمن ماه 1349 مستأجر اینجانب بودم و بموجب چکهای شماره های زیر بانک صادرات از حساب 146 اینجانب دکتر میمندی نژاد در تاریخ های ذکر شده بطور مرتب اجاره بهاء محل اداره مجله رنگین کمان به مبلغ هشت هزار ریال پرداخت شده و تمام رسیدها به امضای جناب حاج شنتیائی میباشد که وصول وجه اجاره بهاء را از اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد اعلام داشته اند.
در تاریخ 4 خرداد 1350 (اجاره اردیبهشت) بموجب چک 437390 در تاریخ 5 تیر 1350 (اجاره خرداد) بموجب چک 438667 در تاریخ 2 امرداد 1350 (اجاره تیر) بموجب چک 438667 در تاریخ 6 شهریور 1350 (اجاره امرداد) بموجب چک 637574 در تاریخ 5 مهر 1350 (اجاره شهریور) بموجب چک 637599 در تاریخ 10 آبان 1350 (اجاره مهر) بموجب چک 616028 در تاریخ 3 آذر 1350 (اجاره آبان) بموجب چک 638852 در تاریخ اول دی ماه 1350 (اجاره آذر) بموجب چک 638877 در تاریخ چهارم بهمن 1350 (اجاره دی) بموجب چک 638899 در تاریخ 23 اسفند 1350 (اجاره بهمن) بموجب چک 639735 در تاریخ 28 اردیبهشت 1350 (اسفند و فروردین) 217023 اول تیر ماه 1351 (اردیبهشت و خرداد) 217045 اول تیر ماه 25 امرداد 1351 (تیر و امرداد) بموجب چک 218131 اول تیر ماه 15 مهر 1351 (شهریور و مهر) بموجب چک 219011 اول تیر ماه اول آذر 1351 (آبان) بموجب چک 219043 اول تیر ماه 5 دیماه 1351 (آذر) بموجب چک 389166 اول تیر ماه 8 بهمن 1351 (دی ماه) بموجب چک 389185 اول تیر ماه 8 اسفند 1351 (بهمن) بموجب چک 390604 اول تیر ماه 16 فروردین 1352 (اسفند) بموجب چک 390633 اول تیر ماه 15 اردیبهشت 1352 (فروردین) بموجب چک 930649 اول تیر ماه 19 اردیبهشت 1352 (اردیبهشت) بموجب چک 924012 اول تیر ماه 3 تیر 1352 (خرداد) بموجب چک 924041 اول تیر ماه اول امرداد 1352 (تیر) بموجب چک 925059 اول تیر ماه ششم شهریور 1352 (امرداد) بموجب چک 925083 اول تیر ماه سوم مهر 1352 (شهریور) بموجب چک 735603 توضیح آنکه سه ماه گذشت و اینجانب که عادت کرده بودم لااقل هر ماه یک مرتبه بزیارت جناب شنتیائی توفیق یابم، چون ایشان را ندیدم ناراحت شدم، برای اینکه دینی برگردنم نماند بدهی خود را بابت اجاره بهاء آن سه ماه و ماههای بعد به بانک صادرات شعبه گلشن به حساب شماره 184 جناب حاج شنتیائی که به اینجانب مرحمت فرموده بودند بشرح زیر پرداختم.
بموجب چک شماره 735603 در تاریخ 15 آذر 1352 (مهر و آبان و آذر) بموجب چک شماره 740113 در تاریخ 7 بهمن 1352 (دی ماه 52) بموجب چک شماره 740136 در تاریخ 18 اسفند 1352 (بهمن و اسفند) بموجب چک شماره 736759 در تاریخ 4 اردیبهشت 1352 (فروردین ماه) برای اینکه مشخص باشد پرداخت ها به چه منظور است در متن چک نوشته شده بابت اجاره محل مجله رنگین کمان، هنگامیکه جناب حاج شنتیائی از سفر مراجعت فرمودند و اینجانب را سرافراز کردند در تاریخ 20 /2 /53 بروی کاغذ مارک مجله رنگین کمان که آدرس محل و شماره تلفن که در آنوقت پنج رقمی بود رسید تا آخر فروردین برای هفت ماه اجاره پرداخت شده به بانک را مرحمت فرمودند و چون به بانک مراجعه فرموده و چکهای واریز شده بحساب خود را ملاحظه فرموده بودند در رسیدیکه عنایت کردند توضیح دادند که مبالغ پرداخت شده توسط چک بانک صادرات بوده است.
.
مثل اینستکه خداوند بزرگ نسبت به اینجانب عنایت و لطف خاصی داشته است که جناب حاج شنتیائی رسید چک های اجاره بهاء دیماه 1351 به شماره 389185 و بهمن ماه 1351 به شماره 390633 و اردیبهشت ماه 1353 به شماره 736768 که در تاریخ 30 اردیبهشت 1353 صادر شده است، روی کاغذ مارک مجله رنگین کمان که در روی آن آدرس محل چاپ شده است داده اند تا در چنین موقعیتی که پیش آمده است ریاست محترم دادگاه توجه فرمایند از طرف اینجانب که در آنموقع مستأجر منحصر بفرد محل مجله رنگین کمان بودم تخلفی نشده است.
9ـ تا این تاریخ جناب حاج شنتیائی که طرف اینجانب بودند و بابت محلیکه بدون اجاره رسمی بموجب اقرارنامه و موافقت جناب ایشان در اختیار اینجانب بود چکهای اجاره بهاء را وصول میفرمودند و رسید میدادند برای بالا بردن اجاره بهاء هیچگونه اظهاری نمیفرمودند و منتهای محبت نسبت به مجله ابراز میداشتند و بارها میفرمودند «شما در مجله ترجمه و تفسیر قرآن مجید را چاپ میکنید که بسیار سلیس و کامل است و خواندن آن برای هر مسلمانی واجب و لازم است از نظرهای دیگر بخصوص از نظرهای سیاسی و اجتماعی مردم را روشن میکنید چون شما به مردم این مملکت خدمت میکنید، بعلاوه بر قیمت مجله هم اضافه نکردید در حالیکه دیگران قیمتهای روزنامه و مجله های خود را بالا بردند، به اینجهت بر اجاره بهاء نمی افزایم و یکشاهی اضافه نمیگیرم» که اینجانب صمیمانه از این رفتار پسندیده گذشته ایشان کمال امتنان را داشته و دارم.
.
با این حال موقعیتی پیش آمد که از نظر اخلاقی و وجدانی زیر بار دین ایشان نباشم.
.
و آن موقعیت چنین پیش آمد.
.
در سر پله کان اطاق کوچکی است که از روز اول انتشار مجله دنیای علم آنرا به دریچه مخصوص مجهز کردیم و از آن اطاقک بعنوان راهنما و اطلاعات و برای فروش تک شماره مجله های گذشته مورد استفاده قرار دادیم و اطراف آن برای چیدن مجله های گذشته قفسه بندی آهنی کردیم...
جناب حاج شنتیائی روزی اظهار داشتند قصد خیری دارند و آن اینستکه اتاقک را به محصلی بی بضاعت واگذارند که در آن سکونت و تحصیل کند.
.
این فرصتی بود که به بهانه اینکه اجازه بدهند در عمل خیر ایشان شریک باشم پیشنهاد و اصرار کردم برای آن محصل اتاقی در جای دیگر اجاره فرمایند و خواهش مرا بپذیرند که با افزودن مبلغی بر اجاره بهاء محل رنگین کمان به وضع سکونت آن محصل سر و صورتی بدهند، ایشان هم لطف کردند و قبول فرمودند و موافقت کردند از اول خرداد ماه 1353 هر ماه دوازده هزار ریال اجاره بهاء دریافت فرمایند که بموجب چک و طبق معمول از حساب شماره 146 بانک صادرات شعبه گلشن بشرح زیر در تاریخ های ذکر شده پرداخت شده است که گاه هم که ایشان در سفر بودند و برای زیارت به عتبات مقدسه و یا دیدن فرزندان به اروپا سفر میفرمودند در بازگشت کماکان دو ماه و حتی سه ماهه یکجا رسید اجاره بهاء پرداخت شده به بانک را مرحمت میفرمودند.
در تاریخ سوم تیر 1353 بموجب چک 736785 (خرداد) در تاریخ سوم امرداد 1353 بموجب چک 736798 (تیر) در تاریخ نهم شهریور 1353 بموجب چک 665757 (امرداد) در تاریخ چهارم مهر 1353 بموجب چک 665777 (شهریور) در تاریخ 8 آبان 1353 بموجب چک 665788 (مهر) در تاریخ 12 آذر 1353 بموجب چک 665793 (آبان) در تاریخ 7 بهمن 1353 بموجب چک 011554 (آذر و دی 24000) در تاریخ 5 اسفند 1353 بموجب چک 739524 (بهمن) در تاریخ 19 فروردین 1354 بموجب چک 739543 (اسفند) توضیح آنکه باز هم خواست خداوند چنین بوده است دو فقره از رسیدهای جناب حاج شنتیائی که مرحمت فرمودند یکی مربوط به آبانماه 1353 روی کاغذ مارک مجله رنگین کمان داده شده و دیگری که مربوط به اسفند ماه 1353 است روی کاغذ مارک مجله دنیای علم داده شده است و رسید چک 739549 که در تاریخ دوم اردیبهشت 1354 صادر شده است و بابت اجاره دو ماهه محل مجله رنگین کمان به مبلغ 24000 ریال میباشد موجود است که به پیوست تقدیم میشود.
چنانچه ملاحظه میفرمایند آنقدر صمیمیت و دوستی و محبت و شرافت و اطمینان و اعتماد بوده است که در متن چک حتی قید نشده است وجه اجاره بهاء بچه ماههائی مربوط بوده است و ایشان که چهار روز بعد سر افراز فرمودند در رسیدیکه عنایت کردند تصریح فرموده اند مربوط به چه ماههائی بوده است.
10 ـ رفتار و کردار جناب حاج شنتیائی نسبت مجله رنگین کمان در مورد اجاره بهاء آنقدر شرافتمندانه بود که در آنروزها که تمام جراید علیه موجران قلم فرسائی میکردند ما در صدد دفاع از امثال ایشان بر آمدیم و در صفحه 13 شماره 35 و 36 سال هشتم مجله رنگین کمان که در تاریخ 27 اردیبهشت ماه انتشار یافته است و یک شماره آن پیوست میباشد تحت عنوان «موجر و مستأجر» شرحی نوشتیم و با توجه به بالا رفتن قیمت های کالاها و مصالح ساختمان و دستمزد بناء و کارگران بنائی، بالا رفتن اجاره بهاء را اجتناب ناپذیر خواندیم و بخصوص از موجرانیکه درآمد و محل ارتزاقشان منحصر به اجاره بهائی است که دریافت مینمایند دفاع کردیم.
.
چون اسمی از ایشان در مقاله نیست شاید متوجه نشده باشند اما اخلاقا از نظر اجتماع وظیفه داشتم چنان واقعیتی را بنویسم و از موجران با شرف و با انصاف دفاع کنم.
«البته این مقاله درج شده در مجله رنگین کمان که دفاع از حق بوده است در روش و روال ما و محلیکه در اجاره داشتیم تغییری نداده است و طبق معمول و بطور مرتب در ماههای بعد بموجب چک های بانک صادرات از حساب شماره 146 در تاریخ های معین بشرح زیر اجاره بهاء از قرار ماهانه 12000 ریال پرداخت شده است و جناب حاج شنتیائی مرتب در اداره مجله رنگین کمان اینجانب را سرافراز نموده در برابر دریافت چک رسید داده اند.
در تاریخ 28 خرداد 1354 بموجب چک شماره 668226 (خرداد و تیر) در تاریخ 27 امرداد 1354 بموجب چک شماره 583805 (امرداد و شهریور) در تاریخ 19 آذر 1354 بموجب چک شماره 582961 (مهر و آبان) در تاریخ 3 دیماه 1354 بموجب چک شماره 582967 (آذر و دی) در تاریخ 25 اسفند 1354 بموجب چک شماره 582995 (بهمن و اسفند) در تاریخ 12 اردیبهشت 2535 بموجب چک شماره 446161 (فروردین و اردیبهشت) در تاریخ 3 تیر 2535 بموجب چک شماره 446175 (خرداد) در تاریخ 15 شهریور 2535 بموجب چک شماره 641560 (تیر و امرداد) در تاریخ 15 شهریور 2535 بموجب چک شماره 446200 (شهریور) به پیوست مدارک و اسنادیکه موجود است بشرح زیر تقدیم میشود.
رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 28 خرداد 54 چک شماره 668226 رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 27 امرداد 54 چک شماره 583805 رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 18 آذر 54 چک شماره 582961 رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 3 دیماه 54 چک شماره رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 3 اردیبهشت 54 چک شماره 446200 رسید جناب حاج شنتائی بتاریخ 15 خرداد 54 چک شماره 446161 خواست خداوند چنین بوده است رسیدیکه جناب حاج شنتائی در تاریخ 15 اردیبهشت 2535 بابت اجاره بهاء ماههای بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت مرحمت فرموده اند روی کاغذ مجله رنگین کمان است که بموجب دو فقره چک به شماره 582995 در تاریخ 26 /12 /1354 بابت بهمن و اسفند 54 و شماره 446161 مورخ 12 /2 /2535 از حساب شماره 146 بانک صادرات به ایشان پرداخت شده است و در چک اخیر اتفاقا قید شده است بابت اجاره محل مجله رنگین کمان، در حالیکه چکهای دیگر فقط به نام جناب حاج شنتیائی بدون قید اینکه بابت اجاره کدام ماه میباشد صادر شده است.
11ـ چنانچه در بالا عرض شد طبقه بالای مجله قبل از اینکه در اختیار اینجانب قرار گیرد به شرکت داروسازی «اوا» که آقای محمد باقر صدیفی یکی از شرکاء بودند اجاره داده شده بود، در آنجا بمرور برای تهیه دارو آسیاب بزرگ و وسایل سنگین کار گذاشته و برق سه فاز جداگانه برای استفاده آزمایشگاه نصب کردند هنگامیکه آسیاب بکار می افتاد پایه های عمارت میلرزید و این لرزش آنچنان بود که طبقه پائین که فروشگاه اتومبیل است محسوس و باعث ناراحتی شده بود یک روز ایشان برای دریافت اجاره بهاء سرافراز فرمودند و متوجه شدند که شکافهائی در دیوارها ایجاد شده است، چون اطاقیکه آسیاب کار میکرد بالای اطاق محل کار اینجانب بود ناراحت شدند و فرمودند این وضع نمیشود سقف بر سر شما خراب میشود طبقه بالا را برای سکونت اجاره دادم، حق ندارند آسیاب کار گذارند بدون اجازه این دستگاهها را آورده اند، اگر وضعی پیش آید وجدانا من مسئول هستم، خلاصه آنقدر عنایت و دلسوزی فرمودند که آقای دکتر عطیفه مستأجر طبقه اول (فروشگاه اتومبیل) از نظر عدم تأمین جان و اینکه ممکن است بر اثر کار کردن آسیاب سقف ها بریزد و اتومبیلهای موجود در فروشگاه زیر آوار برود شرحی مرقوم فرمودند و جناب حاج شنتیائی از اینجانب هم خواستند بنویسم «اگر سقف اطاق بر سرم خراب شود ایشان مسئول هستند» که نوشتم و ایشان در منتهای شرافت اقدام فرمودند ولی اقداماتشان در مورد جلوگیری از کار کردن آسیاب بی اثر بود و نمیدانم به چه ترتیب رفتار کردند و مستأجران بالا چه حیله ای بکار بردند که آسیابها کماکان مرتب کار میکند و عمارت میلرزد هر چه بود تلاش انسانی ایشان برای حفظ جان مستأجران طبقه اول و دوم فراموش نشدنی است واگر بسبب نوشته ای که به اینان داده شد و بر مبنای آن نوشته ها جناب حاج شنتیائی اقداماتی کردند و مورد کینه و غضب مستأجران طبقه بالا که کارخانه داروسازیشان در محلی که برای سکونت اجاره کرده بودند و در اجاره نامه هم همین مطلب قید شده بود کماکان با موافقت موجران ادامه دادند، از بخت بد اینجانب و مستأجران طبقه پائین است، شاید هم حق با مستأجران طبقه بالا باشد که با ما سر عناد باشند چه معتقدند اگر نوشته ما مستأجران طبقه اول و دوم نبود امکان نداشت موجران بتوانند عرصه بر آنان تنگ کنند و چند برابر اجاره بهاء دریافت دارند.
و اگر چنین باشد برای اینجانب بسیار جای تأسف است که برای ترس از خراب شدن خانه مسلمانی نوشته ای داده ام که باعث خانه خرابی مسلمان دیگری شده است و از اینجهت از خداوند طلب عفو و بخشش مینمایم.
12 ـ در شماره 35 و 36 مجله رنگین کمان در صفحه 14 تحت عنوان بحث آزاد بدرج مقاله ای با عنوان «مذهب و اختلافات مذهبی» پرداختم و درباره اینکه بعضی رفتارهای ما مسلمانان شرک و بت پرستی محسوب میشود و فرقه بازی برخلاف دستورات قرآن کریم است توضیحاتی شروع کردیم و هم چنین درباره آیه شریفه اطاعت کنید از خدا و رسول و صاحبان امر که از خود شما هستند و صاحبان امر هم بموجب آیه دیگر قرآن کریم دولت است که امنیت مملکت را حفظ مینماید و مطالب دیگر مذهبی مطالبی انتشار دادیم و با خرافات بمبارزه پرداختیم از صحبتهائیکه جناب حاج شنتیائی شروع کردند متوجه شدیم بر اثر تلقین هائیکه از طرف دکانداران مذهبی به ایشان شده است نسبت به اینجانب به اصطلاح سر سنگین شده اند.
برای دریافت اجاره بهاء کمتر مراجعه میکنند و هر وقت هم سرافراز میفرمایند بر خلاف گذشته از بالا بردن اجاره بهاء بحث مینمایند به این جهت برای آنکه تأخیر نشود و بر خلاف قرارداد رفتار نشود بعضی چکهای مربوط به اجاره بهاء مجله رنگین کمان را مستقیم به بانک میبردم و به حساب ایشان واریز میکردم (بعضی چکها را بعدا رسید داده اند که فتوکپی های چند فقره از آنها پیوست است...) از نظر اجاره بهاء هم چون میفرمودند خرجشان زیاد شده است حقا هم با رفتن سالی یکی دو مرتبه برای حج و زیارت عتبات و اماکن مقدسه تشریف میبردند در حق اینجانب هم تا این زمان دعا میفرمودند برای اینکه سهمی از دعا داشته باشم و میفرمودند نایب الزیاره هستند و فراموش نشوم با توافق ایشان از اول مهرماه 2535 اجاره بهاء بمبلغ پانزده هزار ریال تعیین و بموجب چکهای به شماره های زیر بانک صادرات شعبه گلشن بشرح زیر پرداخت شده است در تاریخ 24 آبان 2535 بموجب چک 843525 (مهر و آبان و آذر 45000 ریال) در تاریخ 30 بهمن 2535 بموجب چک 996357 (دی و بهمن 30000 ریال) در تاریخ 10 اسفند 2535 بموجب چک 996383 (اسفند 15000 ریال) در تاریخ 6 اردیبهشت 2535 بموجب چک 414159 (فروردین 15000 ریال) (فتوکپی چکهای به پیوست تقدیم میگردد) 13 ـ از اول اردیبهشت ماه 2536 که جناب حاج شنتائی خواستند بر میزان اجاره افزوده شود و روزی در غیاب اینجانب بدفتر مجله مراجعه کردند و برای اطلاع اینجانب نظر خود را مرقوم داشتند که یا محل را پس از یکسال بدون اجاره و یا 18 ماه با پرداخت ده هزار ریال ماهانه آپارتمان را تخلیه و در غیر اینصورت ماهی 60000 ریال اجاره بپردازم چون اجرای دستورات سه گانه ایشان ممکن نبود و با توجه باینکه طبق قانون و وجدان سالانه میبایستی صدی ده بر بهای مال الاجاره اضافه شود با حساب تصاعدی فرع اندر فرع نه تنها از تاریخ بهمن 1349 که محل مجله رنگین کمان با موافقت موجران و بموجب اقرارنامه به اینجانب واگذار گردیده است بلکه از تیر ماه 1348 که با آقای صدیفی مشترکا آپارتمان طبقه دوم را برای ادامه انتشار مجله رنگین کمان و اداره جامعه تکنسینهای داروسازان اجاره کرده بودیم به ترتیب زیر حساب کردم.
در تاریخ 20 تیر 1348 ـ 20 تیر 1349 مبلغ 8000 ریال در تاریخ 20 تیر 1349 ـ 20 تیر 1350 مبلغ 8800 ریال در تاریخ 20 تیر 1350 ـ 20 تیر 1351 مبلغ 9680 ریال در تاریخ 20 تیر 1351 ـ 20 تیر 1352 مبلغ 10648 ریال در تاریخ 20 تیر 1352 ـ 20 تیر 1353 مبلغ 11712 ریال در تاریخ 20 تیر 1353 ـ 20 تیر 1354 مبلغ 12884 ریال در تاریخ 20 تیر 1354 ـ 20 تیر 2535 مبلغ 14172 ریال در تاریخ 20 تیر 1355 ـ 20 تیر 2536 مبلغ 15589 ریال در تاریخ 20 تیر 1356 ـ 20 تیر 2537 مبلغ 17148 ریال و چون جناب حاج شنتائی اخلاقا کمال محبت را داشتند و تا آخر خردادماه 1353 غیر از همان 8000 ریال اولیه درخواست اضافاتی نفرموده بودند و این جانب بابت اجاره بهاء خود را مدیون ایشان میدانستم برای جبران ارفاقهای قبلی که ایشان فرموده بودند با اینکه پرداخت 15000 ریال منصفانه بود و با اینکه هنوز یکسال از اضافه کردن اجاره بهاء نگذشته بود از تاریخ اول ماه اردیبهشت 2536 بعد از هفت ماه پرداخت اجاره بهاء به مبلغ 15000 ریال ماهانه، اجاره بهاء را به 18000 ریال بالا بردم و بموجب چکهای به شماره های زیر به حساب 184 بانک صادرات حساب جناب حاج شنتیائی اجاره بهاء را پرداخته ام و ایشان هم پشت چکها که در آنها قید شده است بابت اجاره بهاء محل رنگین کمان مربوط به چه ماههائی بوده است ظهرنویس و به حساب خود منظور فرموده اند.
در تاریخ 5 خرداد 2536 بموجب چک 414175 (اردیبهشت) در تاریخ 8 تیر 2536 بموجب چک 414198 (خرداد) در تاریخ امرداد 2536 بموجب چک 414910 (تیر) در تاریخ 9 شهریور 2536 بموجب چک 414931 (امرداد) در تاریخ 14 مهر 2536 بموجب چک 414949 (شهریور) در تاریخ 5 آبان 2536 بموجب چک 518705 (مهر) در تاریخ 12 آذر 2536 بموجب چک 518717 (آبان) در تاریخ 5 دیماه 2536 بموجب چک 518725 (آذر) در تاریخ 2 بهمن 2536 بموجب چک 518738 (دی ماه) در تاریخ اول اسفند 2536 بموجب چک 518746 (بهمن) در تاریخ 10 فروردین 2537 بموجب چک 577322 (اسفند) در تاریخ اول اردیبهشت 2536 در تاریخ اول خرداد 2537 14 ـ ریاست محترم دادگاه 7 شهرستان تهران محترما خاطر عالی را مستحضر میدارد اینجانب از نظر حقوقی وارد این قبیل مسائل نیستم، بموجب اسناد و مدارکی که ارائه شده است قبل از آنکه اینجانب در محل مورد اجاره برای انتشار مجله مستقر شوم همین محل در اجاره صاحب امتیاز مجله دنیای علم و آقای محمد باقر صدیفی دبیر جامعه تکنسینهای داورسازی بوده است و بعد از آن بموجب سند تنظیم شده بین موجران بولایت از طرف فرزندان صغیر خود که بعد از گذشت دوازده سال انشاءاله کبیر شده اند و مستأجران آقایان دکتر مصطفوی، اکبر معاونی و محمد باقر صدیفی انتشار دوره جدید دنیای علم زیر نظر اینجانب و بعد از آن مجله رنگین کمان به صاحب امتیازی و مدیریت اینجانب در همین محل ادامه یافته است و در زمانیکه موجران سند اجاره با اینجانب دکتر محمد حسین میمندی نژاد و آقای محمد باقر صدیفی تنظیم کرده اند محل مورد اجاره در تصرف بوده است و مجله رنگین کمان در این محل منتشر میشده است و بعد ازآنهم بموجب اقرارنامه سند مورد استناد کان لم یکن و اینجانب مستأجر محل و جناب حاج شنتیائی در تمام طول زمان گیرنده وجه اجاره بهاء بوده اند و خوشبختانه در تمام مدت اجاره بهاء بموجب چک بانک صادرات پرداخت شده است و ایشان آنها را وصول کرده اند و رسید داده اند و در بعضی چکها هم قید شده است وجه آن چک برای چه منظوری بوده است (و این خود خواست خداوند بزرگ است که هم در متن چک قید شده و هم ایشان رسید داده اند و بعضی رسیدها روی کاغذ مارک مجله دنیای علم و مجله رنگین کمان (با قید نشانی) میباشد و جناب شنتیائی صحت مندرجات چک را گواهی کرده اند والا اینجانب آنقدر نسبت بایشان و شرافت اخلاقی و انسانیت جناب حاج شنتیائی اطمینان داشتم که بعضی چکها را در وجه جناب ایشان یا حامل نوشته ام و حتی در چکهای تقدیم شده بابت اجاره چه ماهی را قید نکردم و اصولا فکر نمیکردم شخصیکه در اوایل بارها میفرمودند شما با انتشار مجله غذای روح مردم را تهیه میکنید، شما قیمت مجله را بالا نبردید، منهم به سهم خودم میخواهم در عمل خیر شما شریک باشم باین جهت راضی به اضافه کردن اجاره بهاء نیستم و حاضرم همین مبلغ را هم دریافت نکنم «و عملا هم تا سال 1353 حدود شش سال منتهای محبت را داشتند، یکباره تغییر روش دهند و بر خلاف وجدان و شرافت سند باطل شده ایرا مدرک قرار دهند و با وجودیکه از روز اول محل مورد اجاره را عالما عامدا برای انتشار دادن مجله در اختیار مستأجران قبلی قرار داده بودند و بعدا به اینجانب منتقل کردند و در طول دوازده سال در محل مورد بحث فقط و فقط مجله انتشار یافته است، بعلت تخلف به آن دادگاه محترم مراجعه نمایند و باعث تصدیع خاطر محترم کردند...) جناب رئیس دادگاه دو نفر از دوستان و آشنایان که در جلو در عمارت ایستاده بودند و منتظر من بودند، موقعیکه رسیدم مأمور دادگاه در جلو در ورود مجله در خیابان اخطاریه دادگاه را به اینجانب داد و رسید گرفت حضور داشتند و دانستند موضوع از چه قرار است محبت کردند و توصیه نمودند.
اتاقی را برای سکونت تنظیم کنم، و هم چنین رختخوابی و رادیوئی و وسایل آشپزخانه و وسائل زندگی را بیندازم وقتی برای تأمین دلیل و معاینه مراجعه میکنند آنها را نشان بدهم و بگویم در اینجا سکونت دارم، خانه ام هم در اینجا است ضمنا مجله ای هم منتشر میکنم (با اینکه در محل رختخواب، یخچال، رادیو، وسایل آشپزخانه و وسایل دیگر از روز اول بوده است و اکثر روزها در محل ناهار میخورم گاهی بعلت اینکه ساعاتی از شب هم کار میکنم شام هم صرف میشود و در همانجا هم میخوابم و استراحت میکنم و شبانه روز اقلا 14 و بعضی روزها 16 ساعت در همین محل سکونت دارم و مشغول مطالعه و قلم زدن هستم و کسی هم برای تأمین دلیل مراجعه نکرده است) با اینحال چون در زندگی با حقه بازی و زبان بازی سر و کار نداشته ام و سعی و کوشش دارم از راه حق و حقیقت منحرف نشوم مدارک و اسنادیکه برای چنین روزی مانده است (و این خود خواست خداوند است چه هر سال به اصطلاح خانه تکانی مینمایم و هر چه کاغذ و نوشته بی مصرف است بیرون میریزم) تقدیم حضور ریاست محترم آن دادگاه مینمایم...
در برابر رأی ریاست محترم دادگاه که بر مبنای قانون و وجدان داده خواهد شد تسلیم هستم.
با تقدیم احترامات صاحب امتیاز و مدیر مجله رنگین کمان دکتر محمد حسین میمندی نژاد

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله رنگین کمان نو به روایت اسناد ساواک صفحه 139
























صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.