صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

صورت جلسه

صورت جلسه


متن سند:

در تاریخهای 9 و 13 اسفند ماه 1337 کمیسیونی جهت رسیدگی به امور گذرنامه عناصر توده ای و گذرنامه های مشکوک با حضور جناب آقای کفایی معاون کل اداری وزارت امور خارجه و شرکت تیمسار سرتیپ بیگدلی نماینده ستاد بزرگ ارتشتاران و سرکار سرهنگ صدقی نماینده سازمان اطلاعات و امنیت کشور و جناب آقای دکتر زنگنه نماینده وزارت کشور و سرکار سرهنگ دوم معینی نماینده شهربانی کل کشور و آقایان رؤسای ادارات دوم ـ سوم سیاسی و اداره گذرنامه در اداره اول سیاسی تشکیل و پس از مذاکرات لازم تصمیمات ذیل اتخاذ شد : 1ـ گذرنامه کسانی که طبق صورت و عکسهای ارسالی ساواک1 جزو عناصر نامطلوب هستند اخذ و به آنها ورقه عبور داده شده و بلافاصله مراتب به مرکز و به پلیس محل گزارش شود.
2ـ گذرنامه کسانی که در محل شهرت به فعالیتهای مضره دارند یا اصالت گذرنامه آنها مشکوک باشد در مقابل اخذ رسید گرفته و برای بررسی با پست هوائی و به قید فوریت به مرکز جهت ارسال به شهربانی کل کشور فرستاده شود.
3ـ در مورد گذرنامه های مجعولی که فعلاً شهرت دارد در دست اشخاص است نظر کمیسیون این شد که پس از تجدید چاپ گذرنامه ها ـ گذرنامه های کلیه اتباع ایران در خارج تجدید و در موقع تجدید با مراجعه به اسناد و مدارک هویت صاحبان آنها گذرنامه جدید صادر شود و به این ترتیب موضوع گذرنامه های جعلی خود بخود منتفی خواهد شد.
نماینده ستاد بزرگ ارتشتاران نماینده سازمان اطلاعات و امنیت کشور نماینده شهربانی کل کشورنماینده وزارت کشور رئیس اداره گذرنامه رئیس اداره دوم سیاسی رئیس اداره سوم سیاسیرئیس اداره اول سیاسی رونوشت برابر با اصل صورت جلسه می باشد که در پرونده مربوطه بایگانی است.
معاون اداره یکم وزارت امور خارجه [ناخوانا]

توضیحات سند:

1ـ سازمان اطلاعات و امنیت کشور در سال 1336 شمسی بر اساس قانون مصوب مجلس! تأسیس شد و منظور این بود که جای حکومت نظامی را بگیرد و مقاومتهای در برابر رژیم را در نطفه خفه سازد و مردم هم از حکومت نظامی اظهار عدم رضایت ننمایند.
اعمال ساواک تنها در ارتباط با امنیت نبود بلکه به مرور در تمام شئون کشور مداخله داشت و در واقع قدرتی مافوق دولت بود بیست سال عمر ساواک را می توان به چهار دوره تقسیم کرد.
دوره اول ساواک : سالهای 1336 تا 1340 این سازمان چهره خود را در ایران آشکار می سازد فرماندار نظامی تهران تیمور بختیار که جنایاتش زبانزد خاص و عام است در رأس آن قرار می گیرد و آن را سازمان می دهد.
عملیات ساواک در داخل و خارج کشور نیازمند تشکیلات وسیع بود که در نظر گرفته شد و ریاست آن عنوان معاون نخست وزیر را پیدا کرد البته کمیسیون امنیت اجتماعی هم با شکل قبلی و به اضافه نماینده ای از ساواک به کار خود ادامه داد.
ساواک به اقتضای ارتباط دولت ایران با آمریکا تحت تعلیم سیا قرار گرفت.
بختیار سرانجام در سال 40 به علت تغییر جو سیاسی و هم به علت رقابتی که در کسب قدرت با شاه پیدا کرد و موافقتی که با اقدامات رفرمی امنیتی را نداشت در عین این که موقعیت خود را در دستگاه حاکم حفظ می کرد از ریاست سازمان امنیت کنار رفت.
دوره دوم ساواک : این دوره مقارن با سالهای انقلاب سفید است و رژیم در اجرای نظریات جدید آمریکا از خشونت مستقیم ساواک کاسته.
برخوردهای خیابانی طبعا افزایش یافته است.
ریاست این دوره ساواک با پاکروان است که در مقایسه با تیمور بختیار و نصیری ملایم بود.
دوره سوم ساواک : دوره سوم ساواک که حدود سیزده سال دوام یافت.
مقارن با نخست وزیری هویداست ساواک نقش درجه اولی را در این دوره ایفا می نمود و در مقابل جان مردم احساس مسئولیت نمی کرد.
تیمهای تعقیب و مراقبت ترتیب داد و هر کس را به هر اتهامی دستگیر می کرد و برای به دست آوردن اطلاعات به شکنجه گاه ها روانه می ساخت و در عین حال با اعزام مأمورین به کشورهای مختلف شناسائیهای همه جانبه ای را از افراد ایرانی در خارج به عمل می آورد.
حقایق مربوط به قساوتهای ساواک در این دوره معروفیت جهانی یافت.
دبیر کل سازمان بین الملل عفو در سال 1975 (1354) اعلام کرد کارنامه هیچ کشوری در جهان سیاه تر از کارنامه ایران درباره حقوق بشر نیست انتشار گزارشهای سازمان بین المللی عفو و کمیسیون جهانی حقوقدانان در سطح جهانی ضربه محکمی به رژیم وارد ساخت.
بر طبق همین گزارشها ساواک هر کسی را که می خواست بازداشت می کرد هیچ ضابطه و قانونی او را محدود نمی ساخت.
ساواک برای نگهداری اشخاص دستگیر شده خود را محدود نمی دانست و هیچ حقی برای بازداشت شده قائل نبود قدرت ساواک مطلق و کاملاً استبدادی بود و آزادانه به اعمالی که عنوان جرم داشت، مبادرت می کرد.
شکنجه ساواک به همه اقشار مربوط می شد مخصوصا روحانیونی که در زعامت امام خمینی اصرار می ورزیدند.
آیت الله سعیدی و بعد آیت الله غفاری در دی ماه 53 به همین مناسبت با شکنجه به شهادت رسیدند.
حوزه قدرت ساواک تمام کشور بود و همین ترتیب شکنجه در همه جا رواج داشت.
وظیفه اصلی ساواک شناسائی و از بین بردن همه کسانی بود که به نحوی با دیکتاتوری شاه مخالفت می ورزیدند و در اجرای این وظیفه تنها یک پلیس مخفی نبود بخشی از سیاست ساواک در تهدید متمرکز می شد تا مردم بدانند چنین سازمانی بالای سرشان هست.
از سال 1352 تهران مقر اداره مرکزی سیا در خاورمیانه بوده است.
شاید به همین مناسبت ریچارد هلمز رئیس پیشین سیا در سالهای 52ـ 55 به مقام سفارت آمریکا در تهران رسید تا دو شغل را در یک منطقه اداره کند.
هارلد ایرنبرگر در نوشته خود «ساواک یا دوست شکنجه گر غرب» همکاری وسیع ساواک را با پلیس مخفی کشورهای دیگر توضیح و اسنادی ارائه می دهدکه اسامی خارجیهائی که علیه رژیم ایران می نوشتند یا به نحوی تظاهر و عمل می کردند به ساواک می رساندند.
ساواک در دوره چهارم : این دوره مربوط به یکی دو سال آخر رژیم است.
وقتی که فضای باز سیاسی اعلام گردید و عمال رژیم مدعی بودند به شکنجه پایان داده اند.
شاه، ناصر مقدم را به جای نصیری در رأس آن گماشت.
با وجود این که سازمانهای بین المللی این انکار شکنجه را با گزارشهای خود تکذیب نمودند.
آنچه در مورد ساواک گفته شد.
هرگز نمی تواند معرف سازمانی باشد که در سالهای طولانی قدرتی فوق دولت بود و همه اصول دینی.
اخلاقی و قانونی را زیر پا گذاشت و محیط وحشت و بی اعتمادی را در ابعاد وسیعی گسترش می داد.
بررسی وضع ساواک در تاریخ معاصر محتاج تحقیقی مستقل است که به همراه اسناد فراوان آن باید انجام و از آن جهت مطالعه آن ضرورت دارد که نسل حاضر و نسلهای آینده همواره آگاه و بیدار بمانند و ارزش آزادی و استقلال را به واقع بشناسند و از یاد نبرند.
ر.ک: تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلال الدین مدنی، ص 149 تا 163.

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 4

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.