صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : سومین کنگره فدراسیون انجمن های دانشجوئی انگلستان

تاریخ سند: 10 دی 1340


موضوع : سومین کنگره فدراسیون انجمن های دانشجوئی انگلستان


متن سند:

کشور : انگلستان شماره : 486 /315 ـ 16/د صبح روز 27 آذرماه (18 دسامبر) طبق قرار قبلی سومین جلسه فدراسیون انجمن های دانشجویی انگلستان در یکی از تالارهای یونیون دانشگاه لندن تشکیل شد.
ابتدا آقای حبیب اله دشتی رئیس انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه لندن به نمایندگان انجمنها خوش آمد گفته و اضافه کرد که انجمن دانشجویان دانشگاه لندن افتخار دارد در تشکیل فدراسیون و پیشرفت آن گامهای مؤثری برداشته و امیدوار هستند که نتایج حاصله از این کنگره به نفع مردم ایران باشد.
سپس حمید محامدی (رئیس جلسه طی نطق مفصلی گفت «هشت سال قبل هنگامی که نهال آزادی می خواست بارور شود و حکومت زور و قلدری به کلی از بین برود امپریالیسم آمریکا به همراهی سیاستمداران کهنه کار و استعمارگر بریتانیای به اصطلاح کبیر حکومت آزادی و مردمان آزادیخواه ایران را از بین بردند و مجددا رژیم زور و قلدری را بر پا و تاج و تخت پوسیده را تعمیر نمودند.
زمامداران ما در ایران می گویند که ما پرندگان از دوزخ گریخته هستیم.
آری ما پرندگانی هستیم که از دوزخ گریخته ایم باشد که روزی به همان دوزخ برگردیم و با کمک خواهران و برادران رنجدیده و ستمکشیده خود ایرانی آباد و آزاد بسازیم.
» وی سپس اشاره به کشته شدن سه دانشجوی دانشکده فنی نمود.
نطق حمید محامدی حدود 20 دقیقه طول کشید سپس نامبرده نطق کوتاهی نیز به زبان انگلیسی ایراد کرد (هر دو نطق را قبلاً با نظارت آقایان رسولی.
دکتر ثابتیان.
جمشید انور.
محمد طاهری.
1 محسن رضوانی و حبیب اله دشتی تهیه کرده بودند.) در جلسه مزبور نمایندگان انجمن های دانشجویان آفری.
آسیا ـ هندی ـ عراقی ـ گانا و الجزایر با آقای ملک و دکتر ثابتیان دور یک میز نشسته بودند و دکتر ثابتیان سخنان ناطقین را برای آنان به انگلیسی ترجمه می کرد.
پس از حامدی [محامدی] نماینده سازمان دانشجویان آفریقائی، آسیائی که جوان سیاه پوستی است تبریک گفت سپس نماینده دانشجویان هندی دانشگاه لندن بعد از تبریک اظهار داشت (هندوستان که کشوری آزاد و مستقل است به ارتش خود دستور داد خارجیان را از کشور بیرون کند و هم اکنون قوای هند از مرزهای کشور دفاع می کنند) سپس نماینده دانشجویان عراقی صحبت نموده و گفت «هشت سال قبل که کشور شما در آستانه تحول عظیمی بود و نزدیک بود که مردم شما به کلی از زیر یوغ استعمار رهائی یابد سیاستمداران کهنه کار انگلیسی و سیاستمداران خام آمریکائی حکومت ملی دکتر مصدق2 را ساقط کردند.
در آن زمان ما دانشجویان عراقی در بغداد و چند شهر دیگر تظاهراتی نموده و چند نفر هم قربانی دادیم.
من یقین دارم که ایران به دست شما جوانان آزادیخواه آزاد خواهد شد.
» دکتر ثابتیان به زبان انگلیسی از نمایندگان مزبور تشکر نمود.
آقای موسوی از منچستر اعتراض نمود که چرا انجمن دانشجویان ایرانی لندن آقای دکتر ثابتیان را که چند سال است درس خود را تمام کرده و حالیه تدریس می نماید به عنوان نماینده به این کنگره آورده است و در آئین نامه ما که هم اکنون روی میز موجود است تکلیف روشن شده.
عده ای به طرفداری از ثابتیان صحبت موسوی را قطع نمودند و بالاخره کار به مشاجره کشید و موسوی به محامدی گفت «اگر شما نمی توانید جلسه را اداره کنید صندلی ریاست را ترک کنید» به جای محامدی جمشید انور روی صندلی ریاست نشست و پس از اخذ رأی برای تعیین رئیس جلسه محامدی به کرسی ریاست مراجعت نمود.
مجددا جار و جنجال شروع شد و در ساعت 7ـ1 بعد از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل شد و کلیه شرکت کنندگان به رستوران دانشگاه رفتند و در صف نهار و سر میز و راهروها نیز بحث ادامه داشت.
پرویز نیکخواه در نطق خود به دودستگی هایی که هنوز بین انجمنهای دانشجوئی به خصوص در آلمان موجود است اشاره نمود.
نمایندگان در جلسه 36 نفر و از شهرستانهای انگلیس و انجمنهای ذیل بودند : لندن.
شرکت نفت.
منچستر.
بیرمنگام.
لیدز کمبریج (غایب بود) انجمن نابینگهام تشکیل شده لیکن نمایندگانش نرسیده بودند.
این کنگره روزهای دوشنبه 18 و سه شنبه 19 و چهارشنبه 20 دسامبر (27 و 28 و 29 آذرماه) در محل یونیون دانشگاه لندن و صبح و عصر جلساتش تشکیل شده و قرار است عده ای هم به کنگره کنفدراسیون دانشجوئی که در ایام ژانویه در پاریس تشکیل می شود بروند.
روی اتومبیل کوچک جمشید انور نوشته شده بود «پیروز باد سومین کنگره انجمنهای دانشجویی در انگلستان» در بین نمایندگان سه دوشیزه نیز دیده می شد و عده ای هم در حدود 15 نفر به عنوان تماشاچی و ناظر شرکت داشتند.
در پرونده پرویز نیکخواه بایگانی شود ـ وزیر

توضیحات سند:

1ـ محمد (امیرطاهری) طاهری دزفولی فرزند اسداللّه در سال 1320 ه ش در اهواز به دنیا آمد.
در سال 1338 از دبیرستان هدف در تهران، مدرک پنجم طبیعی گرفت و سپس تقاضای اعزام به انگلستان کرد.
مشارالیه در سال 1339 به خارج رفت و درSlavgh College در قسمت امور اداری و مدیریت مشغول به تحصیل شد.
وی در سال 1341 در جلسات کنفدراسیون شرکت داشت و با جامعه سوسیالیست های اروپا نیز ارتباط برقرار کرد که به علت تخلفات مالی، تصمیم به اخراج وی گرفته شد.
در همین ایام شایع شد که وی از طرف ساواک، برای شرکت در کنفدراسیون، اعزام گردیده است.
طاهری در سال 1347 به ایران بازگشت و فعالیت های مطبوعاتی خود را آغاز کرد و به عنوان نویسنده در کیهان اینترناشنال مشغول گردید و در مسابقات انتخاب دختر شایسته ایران نیز مشارکت کرد که به همین علت، مورد سوءظن افراد جامعه سوسیالیست ها قرار گرفت.
دکتر امیر پیشداد ـ رهبری جامعه سوسیالیست ها در اروپا ـ در اردیبهشت سال 1347، طی نامه ای به جلال آل احمد، در رابطه با وی چنین نوشته است : «...
درباره آن جوان کوتوله اعرابی، باید بگویم که حرف و سخن بسیار است و به دلایل مختلف، این موجود در چند سال گذشته که در لندن در حلقه دوستان بود، ضعف های اخلاقی از خود بروز داد و وقتی به تهران رفت، یک بار در مجلس دوستان شرکت جست و آن مجلس چند نفری هنوز به پایان نرسیده بود که از سازمان تلفن می زنند و نام شرکت کنندگان را برمی شمارند و خط و نشان می کشند و تهدیدشان می کنند.
پس از این جریان وقتی وی از نو به لندن بازگشت از حلقه دوستان کنار گذاشته شد...
» ساواک در ذیل این گزارش می نویسد : «...
محمد (امیر) طاهری یکی از عناصر جامعه سوسیالیست ها است که اخیرا از فرانسه به ایران آمده و در کیهان انترناسیونال به کار اشتغال دارد...
فعلاً در جریان کنفرانس حقوق بشر و انتخاب دختر شایسته ایران فعالیت دارد...
«شرکت امیر طاهری در تشریفات سال 1355، بلامانع اعلام شد.
» در ذیل گزارشی که در بهمن ماه 1356 در خصوص اعلامیه «ملت ایران در مقابل روپی ها مطبوعاتی» تهیه گردیده و در آن امیر طاهری دلال و پادوی مطبوعاتی ساواک و...
معرفی شده است، نصیری نوشته است : «وقتی که گفته بودم اداره کل سوم با این امیر طاهری تظاهر به نزدیکی نکند برای امروز بود...
» امیر طاهری در سال 1357، سردبیر روزنامه کیهان شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی در انتشارات سروش، به فعالیت پرداخت...
وی که در سال 1371 در کشور فرانسه به سر می برد با سلطنت طلبان، ارتباط برقرار کرد و نوعی سرگردانی و سرگشتگی در ارتباط با گروهها داشت.
2ـ دکتر محمد مصدق ملقب به مصدق السلطنه رجل سیاسی ایرانی پسر میرزا هدایت (ولادت تهران 1261 فوت 14 اسفند 1346 ه ش) تحصیلات مقدماتی را در تهران به انجام رسانید و در سال 1287 ه ش برای تحصیلات عالیه به پاریس عزیمت کرد و بعد از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی پاریس به دانشگاه سوئیس وارد شد و در سال 1293 باخذ درجه دکتری در حقوق نایل گردید و بعد به ایران بازگشت چون مخالف قرارداد 1919 ایران و انگلیس بود در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینه مشیرالدوله برای تصدی وزارت دادگستری از وی دعوت کرد در حین مراجعت به ایران از راه هندوستان و بندربوشهر در پائیز 1299 به حکومت فارس منصوب شد.
همان سال از شناسایی کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی امتناع ورزید پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال 1300 به وزارت دارایی منصوب شد و به اصلاحات در این وزارت خانه پرداخت در سال 1301 حکومت آذربایجان رسید و بعد از چندی به علت عدم موافقت دولت مرکزی با نظریات او از این سمت استعفا داد.
در سال 1302 وزیر امورخارجه شد در سال 1303 در دوره پنجم قانونگذاری به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب گردید در این دوره با واگذاری سلطنت به سردار سپه مخالفت ورزید در دوره ششم مجددا به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و با تشکیل مجلس مؤسسان مخالفت کرد و پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید با اینکه از سیاست بکلی به کنار بود در چهارم تیر ماه 1319 بوسیله شهربانی تهران توقیف شد و به بیرجند اعزام گردید و تا آذرماه همان سال در زندان عمومی آن شهر محبوس بود سپس مجددا به احمدآباد تبعید شد پس از وقایع شهریور 1320 در دوره چهاردهم و شانزدهم بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد.
در این دوره با رشد مبارزات ضداستعماری و طرح ملی شدن صنعت نفت، برای استیفای حفاظت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان جبهه ملی را با 17 تن از رجل سیاسی تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در بیست و نهم اسفند 1329 قانون ملی شدن نفت را از تصویب مجلس شورای ملی گذشت.
و در اردیبهشت 1330 برای اجرای این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق نخست وزیری ایران را قبول کرد در تیر ماه 1331 با اینکه مجلس جدید دوره هفدهم نخست وزیری او رای تمایل داده بود سبب اختلاف نظر با محمدرضا پهلوی برای تصدی وزارت دفاع ملی از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه سابق قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب کرد ولی ملت با قیام سی تیر و تهدید آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی مجددا او را به نخست وزیری برگزید در بیست و هشتم مرداد 1332 با کودتای عوامل دربار و سیا همراه عده ای از همکاران خود دستگیر و زندانی شد در پائیز همان سال در دادگاههای نظامی با وجود دفاعیات مشروح به سه سال زندان مجرد محکوم گردید پس از پایان دوره زندان در شهریور 1335 تحت الحفظ به احمدآباد اعزام شد و تحت نظر مأموران ساواک بود تا اینکه در آذر ماه 1346 به سبب بیماری تحت نظر ساواک به تهران منتقل شد و ششم اسفند در بیمارستان نجمیه بستری گردید و در سحرگاه چهاردهم اسفند 1346 درگذشت و با اینکه وصیت کرده بود در گورستان شهدای سی تیر 1331 مدفون گردد بدستور دولت در خانه خودش احمدآباد بخاک سپرده شد.
پیرامون اندیشه، کارنامه دکتر مصدق و دوران زندگی وی نیاز به تحلیل گسترده تری است.

منبع:

کتاب پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک صفحه 8


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.