صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش استوار یکم حسن حبیبی

تاریخ سند: 30 دی 1344


گزارش استوار یکم حسن حبیبی


متن سند:

محترماً با تقدیم مرجوعه شمارۀ 2ـ 170ـ 7ـ 10 /21ـ 18 /10 /44 درباره اطلاعیه آقایان شیخ جعفری و حاج خداداد ستاری و حاج مرتضی تجریشی و حاج قندی و حاج احمد قدیری در بازار و مسجد جامع پول تهیه و برای آقای خمینی می‌فرستند، به عرض می‌رساند با مراجعه به بازار و مسجد جامع و به طوری که تحقیق به عمل آمد کسی از جمع‌آوری پول و تهیه نمودن و فرستادن برای آقای خمینی اطلاع به دست نیامد لیکن در چندی قبل آقای جعفری در مسجد جامع پس از نماز رو به جمعیت نمود و اظهار داشت که بایستی پول تهیه و برای آیت‌الله خمینی بفرستیم که در نجف در مضیقه است1 که گزارش جداگانه در همان روز تهیه و تقدیم گردید ضمناً‌ روزی که آقای حاج حسن سعید تهرانی فرزند آیت‌الله تهرانی از نجف ‌اشرف به تهران مراجعت می‌نماید آقایان فوق برای دیدن او در منزلش می‌روند و احوال آیت‌الله را می‌پرسند و حاج حسن در جواب می‌گوید که حالش خوب ولی عده‌ای از طلاب‌ها دور او را گرفته و پول می‌خواهند از لحاظ پول در مضیقه است.
لذا مراتب گزارشاً عرض شد.
حبیبی

توضیحات سند:

1.
ورود امام خمینی(ره) به نجف: روز سه‌شنبه 13 مهر ماه 1344 (9 جمادی‌الثانی 1385) هواپیمای حامل امام و شهید حاج سیدمصطفی خمینی از ترکیه به سوی عراق پرواز کرد.
در ساعت 2 بعد‌ازظهر در باند فرودگاه بین‌المللی بغداد برزمین نشست و مسافرین پیاده شدند.
امام و مرحوم حاج سیدمصطفی به گمان آن که مأموران عراقی برای تحویل گرفتن آنان و بردنشان به محل تحت‌ نظر آماده‌اند، دقایقی در سالن فرودگاه منتظر ماندند و چون به ظاهر از مأموران خبری نشد از فرودگاه بیرون آمدند و با تاکسی راهی کاظمین شدند.
شهید سیدمصطفی خمینی نقل می‌کرد که: «در فرودگاه بغداد امام سر کرایه تاکسی چونه می‌زد و سوار نمی‌شد، به شوخی به او گفتم: تا مأموران سر نرسیده‌اند و ما را دستگیر نکرده‌اند بیا در ریم و او را وادار کردم که سوار شود!» ساعتی بعد هر دو در مسافرخانۀ جمالی کاظمین اتاقی گرفته به استراحت پرداختند.
امام پس از لحظه‌ای استراحت از جا برخاست و روانۀ حرم مطهر گردید.
شهید سیدمصطفی در مقام تماس تلفنی با مرحوم حاج شیخ نصرالله خلخالی در نجف برآمد تا ورودشان را خبر دهد.
اما چون او را نتوانست پیدا کند به منزل آقای خویی تلفن کرد و ورود امام و خود را به پیشکار منزل که در آن ساعت تنها در آن‌جا بود خبر داد و از او خواست که منزلی برای ایشان در نجف در نظر بگیرند.
صاحب مسافرخانۀ جمالی آقای عبدالامیر جمالی که تا آن لحظه امام و فرزندانش را نشناخته بود از گفتگوی تلفنی مرحوم سید مصطفی خمینی به نجف دریافت که این مهمانان تازه‌ وارد چه کسانی هستند فوراً در مقام تجلیل و تکریم برآمد و با اصرار ایشان را به منزل شخصی خویش برد، و منزل را دربست در اختیار آنان قرار داد...
شماری از مقامات علمی و روحانی نجف با دریافت خبر ورود امام در همان ساعت به صورت دست‌جمعی راهی کاظمین شدند.
پاسی از شب گذشته بود که آنها به محل سکونت امام در کاظمین رسیدند.
فردای آن روز نیز انبوهی از عالمان و روحانیان نجف و کربلا برای دیدار امام به کاظمین رفتند و ورود او و شهید حاج سیدمصطفی را به سرزمین عراق تبریک گفتند.
علمای طراز اول نجف برای عرض خیرمقدم به امام هریک فرزند خود یا نماینده‌ای را راهی کاظمین کردند...
عصر روز پنجشنبه 15 /7 /44 امام همراه شهید سیدمصطفی و انبوهی از روحانیان نجف و کاظمین به طرف سامرا حرکت کردند.
در سامرا انبوهی از برادران سنی و شیعه همراه با علما و روحانیان خود، به استقبال امام شتافتند و با شعار «یعیش‌الخمینی ـ فلیسقط‌الشاه» مقدم او را گرامی داشتند...
عصر روز جمعه 16 /7 /44 امام خمینی همراه با شهید سیدمصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد.
در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبۀ «مسیب» نزدیک به پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافته بودند.
امام با دیدن استقبال‌کنندگان از ماشین پیاده شد و به میان مردم رفت.
پس از چند دقیقه دیدار، امام در ماشینی که اهالی کربلا آن را با گل پوشانده بودند سوار شد و در حالی که بیش از چهل دستگاه ماشین سواری و اتوبوس او را همراهی می‌کرد به طرف کربلا حرکت کرد.
هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا درآمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین‌بن علی علیهماالسلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت...
در ساعت 5 بعدازظهر روز مزبور امام خمینی در برابر صحن حضرت امام حسین از ماشین پیاده شد و به اتفاق شماری از مستقبلین به حرم مشرف گردید پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سیدمحمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار کرد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند.
پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید.
این درخواست از طرف او پذیرفته شد و مدت یک هفته که در کربلا توقف داشت نماز را به جای آقای شیرازی با جماعت برگزار می‌کرد.
توقف یک هفته‌ای امام در کربلا تقریباً به زیارت و دید و بازدید با علما و مقامات روحانی کربلا گذشت.
و بعد‌ازظهر روز جمعه 23 /7 /44 در حالی که شماری از علما و روحانیان کربلا به عنوان بدرقه او را همراهی می‌کردند به سوی نجف‌اشرف حرکت کرد.
از نجف نیز حدود 80 دستگاه ماشین که سرنشینان آن را علما و روحانیان و شماری از مردم نجف تشکیل می‌دادند برای استقبال از او حرکت کرده بود.
علمای تراز اول نیز هرکدام چند دستگاه ماشین کرایه کرده در اختیار روحانیانی که می‌خواستند از امام استقبال کنند قرار داده بودند...
.
مقارن ساعت 4 بعدازظهر امام و همراهان در برابر صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) از ماشین پیاده و در حالی که روحانیان و مردم امام را احاطه کرده بودند با سلام و صلوات وارد حرم مطهر شد.
پس از زیارت به خانه‌ای که در خیابان رسول ـ کوچه «شربه‌ای‌ها» ـ برای امام اجاره کرده بودند وارد شد و حاضران در منزل را مورد تفقد قرار داد.
نماز مغرب و عشا را در منزل با جماعت ادا کرد.
تا مدت زمانی خانه غرق شور و نشاط روحانیان و مردمی بود که برای دیدار امام به آن‌جا آمده بودند ...
(نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، جلد دوم صفحه 199 تا 205، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم سال 1376)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 219

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.