صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 20 مرداد 1341


متن سند:

از ساعت 15 /20 روز 5 شنبه 18 /5 /41 جلسه هفتگی مسجد هدایت با شرکت در حدود 300 نفر از دانشجویان معلمین ـ مهندسین ـ کارمندان و اصناف و بازاریان وابسته به جمعیت های اسلامی نهضت آزادی ایران در مسجد هدایت اسلامبول تشکیل گردید.
قبل از سخنرانی آیت الله طالقانی مذاکرات خصوصی بین عده ای از دانشجویان با دکتر شیبانی و مهندس بازرگان که در جلسه حضور داشتند به عمل آمد و سپس مهندس بازرگان مجلس را ترک نمود.
در ساعت 40 /20 آیت الله سید محمد [محمود] طالقانی شروع به صحبت نمود ناطق ابتدا پیرامون احکام اسلامی و لزوم حج و جهاد مطالبی ایراد و به دنبال آن علاوه نمود اسلام می گوید با ظالم و کفار باید جنگید و در موارد لزوم جهاد کرد تا از بین برود ولی با احساسات و داد و فریاد کار درست نمی شود باید در مبارزه از عقل استمداد نمود نه از احساسات و شهوت.
این ملت که من می بینم از گوسفند هم بدتر هستند چندی قبل یک غارتگر و دزد و خائن از زندان بیرون آمد مردم اطرافش را گرفتند و برایش صلوات فرستادند (منظور ناطق سپهبد کیا1 بود) آخر برای دزد که صلوات و احترام نمی خواهد.
چند روز قبل به شمیران رفتم در آن جا دیدم که عده ای علم و کتل راه انداخته و سینه می زنند پرسیدم برای چیست محرم و صفر که تمام شده است گفتند خانم یک سناتور مرده است.
آخر اینهایی که برای یک زن سینه می زنند عقل دارند؟؟.
در مملکت مسلمان و کشور شیعه هر کس که زنا کند و هر زنی که خیانت نماید باید تازیانه بخورد و یا سنگسار شود اما در همین کشور اسلامی شیعه به زنان فاحشه و آوازخوان ماهی 5 هزار تومان حقوق می دهند.
آخر پول این ملت بیچاره را چرا در این راه حیف و میل می کنید؟؟ قرآن می گوید دست دزد را باید برید یعنی اگر کسی برخلاف و به ضرر اجتماع قدم برداشت و جان و مال و ناموس مردم را به خطر انداخت باید فورا او را به محکمه فرستاد و طبق دستور قرآن با او رفتار کرد.
ولی حالا مثل زمان چنگیز و دوران سلطنت یوزباشی شب چند نفر سرباز به اطراف خانه مردم بی گناه می فرستند و با محاصره منزل زن و بچه های او را ناراحت نموده و یک خانواده را از بین می برند با این اسم که به این خانه مظنون هستند.
این قانون اسلام است؟؟ بقولی معروف این مملکت، این قانون، این حکومت، این نخست وزیر، این مردم و این هم من آخوند همه از هم نفهم تر و بی عقل تریم هیچ کدام قابل اصلاح نیستیم.
در قانون اسلام همه کس در دو ماه محرم و صفر از همه لحاظ باید مصون و محفوظ باشند یعنی به احترام این دو ماه مردم بایستی آزاد باشند نه آن که در ماه محرم یا صفر اگر وجود کسی مضر باشد برای دستگیری او مستخدمین خانه خدا را زیر پا بگذارند و رد احترام نمایند آن وقت مردم را به خاطر چند نفری که می خواهند مقام داشته باشند گرفتار می سازند ولی دزدهای بزرگ آزاد هستند ساعت 30 /21 با پایان سخنان ناطق جلسه مزبور خاتمه یافت.
به پرونده سیدمحمود علایی طالقانی ضمیمه و ارائه شود.
30 /5 /41

توضیحات سند:

1ـ سپهبد حاجیعلی کیا در 1285 ش در مازندران متولد شد.
پدر او طاهر یکی از ثروتمندان و ملاکین درجه اول آن منطقه بود.
تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود و دوره متوسطه را در تهران پایان داد و در 1305 وارد دانشکده افسری شد و پس از دو سال تحصیل در آن دانشکده با درجه ستوان دومی در صنف توپخانه فارغ التحصیل گردید و مشغول خدمت در تیپ توپخانه شد و چندی بعد به اداره تسلیحات منتقل گردید و همراه سرهنگ اسمعیل شفائی برای خرید اسلحه مأموریت در اروپا پیدا کرد.
در 1317 درجه سرگردی گرفت و برای طی دانشگاه جنگ به سوئد رفت و دوره تخصصی توپخانه و همچنین دوره ستاد و فرماندهی را در آن کشور گذرانید پس از بازگشت به ایران در رکن دوم ستاد ارتش اشتغال به کار نمود و چندی رئیس دایره تجسس رکن دوم بود.
در 1330 درجه سرتیپی گرفت و چندی ریاست رکن دوم را عهده دار شد ولی در 1331 در دوران مصدق بازنشسته شد و در 1332 به خدمت بازگشت و به ریاست اداره مرزبانی کل کشور منصوب شد و در سال 1335 درجه سرلشکری گرفت و به جای سرلشکر ولی قرنی که از کار برکنار و تحت تعقیب قرار گرفته بود، رئیس اداره دوم ستاد ارتش شد.
کیا مردی تحصیل کرده و فوق العاده باهوش بود، به چند زبان خارجی تکلم می کرد و شم اطلاعاتی او بسیار قوی بود.
در ریاست اداره دوم برنامه اطلاعاتی وسیعی تنظیم و به مرحله اجرا درآورد و مبارزه نهانی او در آن سمت با تیمور بختیار رئیس ساواک زبانزد خاص و عام بود.
کیا در 1339 درجه سپهبدی گرفت و داعیه ریاست ستاد را در سر می پرورانید که یکباره امریکایی ها در شئون ارتش تغییراتی دادند و عده زیادی از افسران از جمله ارتشبد عبداللّه هدایت رئیس ستاد، سپهبد وثوق وزیر جنگ، سپهبد بختیار رئیس ساواک و سپهبد کیا و عده زیادی از امراء را از کار برکنار و بازنشسته کردند.
در 23 اردیبهشت ماه 1340 دکتر امینی به ریاست دولت انتخاب شد و مجلسین را با فرمان شاه منحل کرد و برنامه خود را مبارزه با فساد و فاسد اعلام نمود و دست به بازداشت عده ای زد که از جمله عده ای از امراء ارتش بودند.
در این گیرودار سپهبد علی کیا به جرم سوءاستفاده بازداشت گردید.
پس از یک سال محاکمه ای برای او ترتیب دادند.
در دادگاه بدوی تبرئه شد و در دادگاه تجدیدنظر دو سال محکومیت یافت ولی سرانجام دیوان عالی کشور حکم صادره را شکست و او را تبرئه نمود.
پرونده ای که برای کیا تنظیم شده بود بسیار کوچک و مضحک بود.
مثلاً از بولدوزرهای دولتی استفاده کرده یا قسمتی از زمین های بیابان را تصرف نموده و امثال آن، در حقیقت برای گوشمالی او بود.
کیا پس از استخلاص از زندان با ثروت زیادی که داشت به ملکداری و تجارت پرداخت و بزرگترین آپارتمان را که در آن زمان 12 طبقه بود در جاده قدیم شمیران جنب خیابان ملک دائر کرد.
در همان ایامی که دکتر اقبال لایحه از کجا آورده ای را به مجلس داد، شاگرد شوفرهای با ذوق شرکت واحد که نزدیک این ساختمان می رسیدند، با آهنگی خوش می گفتند: ایستگاه از کجا آورده ای! (شرح حال سیاسی و نظامی معاصر ایران، باقر عاقلی جلد سوم صفحه 1301، نشر گفتار، تهران 1380)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 98

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.