صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1343


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 211 /322 اداره دوم عملیات پیش از ظهر روز جمعه 4 /2 /43 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان تشکیل بود و در حدود 200 نفر از طبقات مختلف و از جمله سرخوش کارمند وزارت دارایی ـ حسام از بازرگانان ـ جهانگیری مقاطعه کار ـ روحی کارمند بنگاه حمایت کودکان وابسته به سازمان ملل متحد ـ گودرزی و دانشیار کارگران راه آهن (به اتفاق تقریبا 30 نفر از کارگران راه آهن) خوش پیمان دبیر سندیکاهای کارگران راه آهن ـ دانشگر کارمند راه آهن ـ کریمی (معمم و عضو هیأت رئیسه انجمن محلی جوادیه) ـ مهندس انصاری کارمند سازمان برنامه ـ روستا (برادر رضا روستا) به اتفاق یکی از عناصر توده ای (ظاهرا وابسته به جبهه ملی) هاشمی کارمند شرکت کارخانجات ایران اسکندری سرابی ـ پاکدامن و حسین رمضان یخی در آن شرکت کرده اند.
دانشیار که به اتفاق گودرزی کارگران راه آهن را به منزل رشیدیان آورده بود به طور سخنرانی از خدمات رشیدیان به طبقه کارگر صحبت و از ایشان تعریف و تمجید کرد و گفت حقوق کارگران راه آهن تضییع شده و طبق مقررات راه آهن بایستی همه ساله به کارگران مزبور اضافه حقوق پرداخت و جدول طبقه آنها از لحاظ میزان ارزش کار تغییر پیدا کند ولی با اینکه نزدیک چهار سال است به کارگران راه آهن اضافه دستمزد نداده اند امسال که تصمیم گرفته اند اضافه بپردازند می خواهند حداکثر به هریک از آنها ماهیانه سیصد ریال و حداقل یکصد ریال بپردازند و از طرفی عده ای از کارگران راه آهن در نظر دارند سندیکای جدید تشکیل دهند و از رشیدیان تقاضا داریم برای ثبت سندیکای مزبور در وزارت کار مساعدت لازم بنمایند سپس کارگران مزبور نسبت به رشیدیان ابراز احساسات کردند نامبرده به دانشیار و گودرزی گفت برای قبول درخواست ثبت سندیکای شما توسط وزارت کار شخصا با آقای منصور نخست وزیر صحبت کرده ام و آقای منصور دستور موکد به آقای خسروانی1 وزیر کار داده و بنابراین شما روز دوشنبه هفته آینده به آقای معتمدی معاون وزارت کار مراجعه نمایید تا تقاضای شما انجام شود.
رشیدیان مدتی در یک اتاق دربسته با روستا و یک نفر دیگر که از دوستان روستا بود خصوصی صحبت کرد.
رشیدیان از کریمی (معمم) و اسکندر سرابی عصبانی بود و از آمدنشان به منزل خود اظهار ناراحتی می کرد (زیرا نامبردگان در غیاب رشیدیان از ایشان شدیدا بدگویی کرده بودند) ولی به وساطت یکی دو نفر دیگر رشیدیان با هرکدام از این دو نفر چند دقیقه صحبت کرد و از آنها گله نمود.
توضیح: در حال حاضر رشیدیان خیلی خوشحال به نظر می رسید و به عده زیادی از دوستان خود گفته که آقای منصور با من ملاقات و اظهار صمیمیت و دوستی کرده و رابطه نزدیکی بین ما برقرار است.
طرفداران رشیدیان می گویند آقای منصور ضمن سازش با روحانیون با سران دستجات دیگر هم (مانند رشیدیان) و غیره توافق و سازشهای محرمانه کرده و می خواهد نزد شاهنشاه و سیاست خارجی خود را یک نخست وزیر با تجربه و مورد علاقه عموم دستجات معرفی نماید.

توضیحات سند:

1ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند محمدهاشم (شهاب) در سال 1298 ه ش به دنیا آمد.
پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشته های زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشته علوم اجتماعی گردید.
وی از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیرعباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب بی صلاحیت خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این رو وی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت و دبیرکلی حزب ایران نوین کشور برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
با تشکیل کنگره ای به نام کنگره آزاد زنان و آزاد مردان که در دوره ریاست علم فراهم گردید که ظاهرا محصول انقلاب سفید شاهانه و جمعی از نمایندگان کارگران و کشاورزان و روشنفکران (که بیشتر اعضای کانون مترقی حسنعلی منصور بودند) و زنان بود، کاندیدهای نمایندگی مجلس شورای ملی و سنا را تعیین نمود.
ولی در واقع کنگره فقط نمایشی برای تأیید و تصویب صورت کاندیداهایی بود که از طرف یک گروه پنج نفری مرکب از احمد نفیسی (شهردار تهران و رئیس کنگره) حسنعلی منصور (رئیس کانون مترقی) عطاء خسروانی (وزیر کار) حسن زاهدی (رئیس بانک کشاورزی) و نصرت اللّه معینیان (وزیر مشاور و سرپرست تبلیغات) تعیین شده بودند.
در اوایل حکومت هویدا، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که به دبیر کلی حزب ایران نوین انتخاب شده بود از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت دولت، بلکه به حزب اکثریت هم تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را در رهبری حزب متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 2 ص: 378، 379؛ طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ص 472 و 519 و 486 ؛ ج 2، ص 699 ؛ دلدم، اسکندر، زندگی و خاطرات امیرعباس هویدا، صص 107، 110، 203، 281).

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 131


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.