صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

ملاحظات : 1ـ به کلیه سؤالات حتی اگر منفی باشد باید جواب داده شود.
2ـ پرسشنامه نباید هیچگونه خط خوردگی داشته باشد.
3ـ سؤالات را با ماشین یا خط خوانا بنویسید.
4ـ خود و یا اشخاصی را که در این پرسشنامه از آنها نام می برید چنانچه نام و نام خانواده دیگری داشته و دارند بطور کامل بنویسید.
5ـ با ذکر نام و نام خانوادگی امضاء نمائید.
تاریخ و محل تنظیم پرسشنامه 1ـ مشخصات : نام نعمت اللّه نام خانواده جهانبانوئی نام مادر ام لبنین شماره شناسنامه 35953 محل صدور تهران تاریخ تولد 1301 محل تولد تهران تابعیت ایران مذهب شیعه 2ـ محل سکونت : تکیه حمام خانه منشعب از خیابان ری الف ـ محل اقامت فعلی : شمیران خیابان نیاوران جمشیدیه کوچه سایه شماره پلاک 23 شماره تلفن 881233 ـ 831840 ـ 831841 ب ـ محل اقامت در ده ساله گذشته از تاریخ تا تاریخ شهر خیابان کوچه پلاک از تاریخ تا تاریخ تهران خیابان کوچه پلاک از تاریخ تا تاریخ تهران خیابان کوچه پلاک مجله فردوسی از تاریخ تا تاریخ تهران خیابان کوچه پلاک از تاریخ تا تاریخ تهران خیابان کوچه پلاک 3ـ مشاغل : شغل یا شغل های فعلی : (تذکر اگر در حال حاضر یا قبلاً در استخدام یکی از دُول یا مؤسسات بیگانه بوده اید در ستونهای مربوطه که هر یک از آن مربوط به یکی از مشاغل است ذکر بنمائید) صاحب امتیاز و مدیر مجله فردوسی و نماینده انجمن شهر تهران.
الف ـ محل کار سمت تاریخ استخدام میزان آخرین حقوق ب ـ محل کار سمت تاریخ استخدام میزان آخرین حقوق ج ـ محل کار سمت تاریخ استخدام میزان آخرین حقوق شغل یا شغل های قبلی : الف ـ محل کار ــ سمت ــ تاریخ استخدام ــ میزان آخرین حقوق ـ نام رئیس اداره یا کارفرما ــ علت ترک خدمت و تاریخ آن ب ـ محل کار ــ سمت ــ تاریخ استخدام ــ میزان آخرین حقوق ــ نام رئیس اداره یا کارفرما ــ علت ترک خدمت و تاریخ آن ج ـ محل کار ــ سمت ــ تاریخ استخدام ــ میزان آخرین حقوق ــ نام رئیس اداره یا کارفرما ــ علت ترک خدمت و تاریخ آن.
4ـ تحصیلات : مدارسی را که در آن تحصیل کرده اید بشرح ذیل بیان کنید : دبستان توفیق محل تکیه حمام خانم سال های تحصیل شروع دبستانها دبستان بصیرت محل امام زاده یحیی سال های تحصیل از 1307 شمسی دبستان فرهنگ محل تکیه زرگری ها سال های تحصیل تاریخ اخذ گواهینامه : دبیرستان کلاسهای شبانه محل متفرق سال های تحصیل پس از مرگ پدر دبیرستان کلاسهای شبانه محل متفرق سال های تحصیل تاریخ اخذ گواهینامه سال سوم متوسطه با ذکر نام دبیرستان مربوطه تاریخ اخذ گواهینامه سال پنجم متوسطه تاریخ اخذ گواهینامه سال ششم متوسطه دانشکده حقوق محل دانشگاه تهران سال های تحصیل 1337 دانشکده حقوق محل دانشگاه تهران سال های تحصیل تا دانشکده حقوق محل دانشگاه تهران سال های تحصیل 1341 تاریخ اخذ گواهینامه لیسانس : 1341 درجات علمی دیگر که به آن نائل شده اید با ذکر مدرک زبانهای خارجی و لهجه های محلی که به آنها آشنائی دارید در جدول ذیل بیان کنید : نوع ـ انگلیسی خواندن کامل ـ متوسطه ـ جزئی × نوشتن کامل ـ متوسطه ـ جزئی × مکالمه کامل ـ متوسطه ـ جزئی × ملاحظات 5ـ ازدواج : ازدواج فعلی : سال 1336 نام و نام [خانوادگی] همسر آمنه ابولیان نام و نام خانواده پدر همسر مروت ابولیان نام و نام خانواده [خانوادگی] مادر همسر مامانی محل اقامت پدر و مادر همسر بندر پهلوی تاریخ و محل تولد همسر 1310 بندر پهلوی شماره و محل صدور شناسنامه همسر 84 بندر پهلوی تاریخ و محل ازدواج 1336 تهران تابعیت همسر در موقع تولد ایرانی تابعیت های بعدی : شغل و محل کار همسر دانشگاه تهران بخش مرکز بهداشت محل سکونت فعلی همسر نیاوران خیابان جمشیدیه کوچه سایه شماره 23 اگر همسر شما قبلاً دارای همسر دیگری بوده نام و نام خانواده [خانوادگی] و شغل و محل کار و محل سکونت همسر قبلی را با ذکر علت متارکه بیان کنید : ازدواج قبلی : نام و نام خانواده [خانوادگی] همسر بانو طلعت طوفان تبریزی نام و نام خانواده همسر آقای جلیل طوفان تبریزی نام و نام خانواده [خانوادگی] همسر...
...
تاریخ و محل تولد همسر ـ شماره و محل صدور شناسنامه همسر تاریخ و محل ازدواج 1326 در تهران تابعیت هنگام تولد تابعیت های بعدی شغل و محل کار فعلی شیروخورشید سرخ تهران محل سکونت فعلی خیابان شاهپور پائین میدان شاهپور کوچه زهره منزل آقای جلیل طوفان علت متارکه بطور وضوح : نداشتن فرزند 6ـ فرزندان : اطلاعات زیر را مورد فرزندان خود ذکر کنید.
1ـ نام و نام خانواده [خانوادگی] ـ دختر سایه تاریخ تولد : 1339 شماره شناسنامه : 669 محل صدور : تهران شغل : دبیرستان رازی 2ـ نام و نام خانواده [خانوادگی] ـ پسر : سیامک شماره شناسنامه: 519 محل صدور : تهران شغل : دبیرستان ایران زمین اگر نام دیگری جز آنها در شناسنامه ذکر شده در این ستون بنویسید : هر یک از فرزندان شما در محل دیگری غیر از خانه شما سکونت دارند ذیلاً شرح دهید و همچنین اگر دارای همسر است نام و نام خانواده [خانوادگی] و شغل و محل کار و اقامت آنان را ذکر کنید.
7ـ والدین : اطلاعات زیر را درباره والدین خود ذکر کنید : الف ـ پدر : نام و نام خانوادگی جهان بانوئی [جهانبانوئی] تاریخ و محل تولد شغل و محل کار سابق تابعیت کاخ شمس العماره شغل و محل کار فعلی تابعیت ایرانی محل سکونت در خانه های مختلف در بخش 9 عودلاجان اگر پدر شما غیر از مادرتان همسر دیگری داشته یا دارد ذیلاً معرفی کنید.
ب ـ مادر : نام و نام خانواده [خانوادگی] ام النین منتخبی تاریخ و محل تولد شغل تابعیت محل سکونت اگر از قید زوجیت پدر شما خارج شده و یا قبلاً شوهری داشته هویت قبلی یا بعدی او را با ذکر هویت فرزندانی که از همسر دیگر دارد ذیلاً بیان کنید.
8ـ منسوبین : خواهران و برادران تنی یا ناتنی.
عمو و دائی های خود را در جدول زیر معرفی کنید.
ردیف 1 نام و نام خانواده [خانوادگی] : اشرف تنی و یا ناتنی : جهانبانوئی تاریخ و محل تولد : ـ شغل : ـ محل کار : خانه دار محل اقامت : ـ ردیف 2 نام و نام خانواده [خانوادگی] : بتول تنی و یا ناتنی : ـ شغل : ـ محل کار : خانه دار محل اقامت : تهران ردیف 3 نام و نام خانواده [خانوادگی]: حبیب اللّه تنی و یا ناتنی : پاگواه تاریخ و محل تولد : شغل : ـ محل کار : آزاد محل اقامت : متفرق هریک از برادران و خواهران شما متأهلند نام و نام خانواده و شغل و محل کار و اقامت همسر او را شرح دهید.
عموها و دائی ها خود را در جدول زیر معرفی کنید.
ردیف : نام و نام خانوادگی : عمو نداشته ام و دائی ها در قید حیات نیستند عمو یا دائی است : شغل : محل کار : محل اقامت : 9ـ اطلاعات متفرقه : هر یک از منسوبین شما از نظر فعالیت های مضره سیاسی سابقا تحت پیگرد قرار گرفته یا اکنون تحت پیگرد می باشند معرفی و اطلاعات خود را بیان کنید.
آیا تعقیب جزائی یا سیاسی نشده اید ـ آیا در دادگاههای اداری سوابقی دارید یا خیر؟خیر هر یک از منسوبین شما در استخدام یکی از دولت های خارجی یا مؤسسات وابسته به آن چه در داخل و در خارج از کشور بوده یا اکنون هست هویت کامل و درجه نسبت او را به خود و همچنین سمت یا شغلی که داشته یا دارد ذکر کنید.
در هر یک از سازمان های زیر سابقا یا فعلاً عضویت و یا با آنها ارتباط و همکاری داشته یا دارید توضیح دهید (منظور : حزب.
جمعیت.
انجمن.
اتحادیه.
باشگاه.
کانون.
سندیکا.
هیئت و غیره است) انجمن روزنامه نگاران ایران ـ حزب پیکار1 ـ حزب عدالت ـ حزب مردم ـ حزب ایران نوین.
ردیف : حرفه : ــ اجتماعی : ـ سیاسی : نوع دیگر : ـ نام سازمان : ـ تاریخ عضویت : ـ سمت عضویت : ـ مسافرتهای خارج از کشور خود را بشرح ذیل بیان کنید : نام کشور شوروی ـ اسرائیل ـ اروپای غربی تاریخ عزیمت و مراجعت در معیت هیئت ثبت مطبوعاتی علت مسافرت مطالعه و سیاحت در کشورهایی که به آن مسافرت کرده اید.
وضع مالی خود را در پاسخ سئوالات زیر بیان کنید الف : حقوق درآمد مجله فردوسی شش ماه است حقوق از انجمن شهر تهران اجاره مستغلات × سایر منابع با ذکر محل درآمد ب ـ هر نوع املاک و مستغلات خریداری یا موروثی در تهران یا نقاط دیگر دارید با ذکر نوع و ارزش فعلی آن ذکر کنید.
چند قطعه زمین و یک خانه در نیاوران جمعا بالغ بر ششصد هزار تومان خدمت نظام وظیفه : تاریخ ورود به خدمت 1319 تاریخ خاتمه 1322 واحدهایی که در آن خدمت کرده اید با ذکر سمت سرباز عادی در تیپ سوار پهلوی اگر معافیت دارید علت ذکر شود.
اگر با جراید و مجلات داخلی و خارجی همکاری داشته اید نام روزنامه ها یا مجله و زمان و نوع همکاری از ذکر کنید و تعیین نمائید آثار قلمی شما در نشریات مزبور در چه رشته بوده.
سه نفر از کسانی که شما را می شناسند و می توانند در موقع لزوم معرف شما باشند با ذکر نام و نام خانواده [خانوادگی] و شغل و محل سکونت و محل کار معرفی کنید.
1ـ آقای کاظم مسعودی1 مدیر آژنگ و نماینده مجلس شورای ملی 2ـ آقای ایرج نبوی بلوار کریمخان زند شماره 76 اول خیابان ایرانشهر تلفن 824476 3ـ آقای فرهاد نیکخواه2 معاون سابق وزارت اطلاعات 830730 سه نفر از معاشرین خود را با ذکر نام و نام خانوادگی و شغل و محل سکونت و محل کار معرفی کنید.
1ـ آقای امیر اصغر دانشمند رئیس دفتر دبیرکل حزب ایران نوین 2ـ فرخ حیدری صاحب پانسیون سویس خیابان شاهرضا خیابان فرصت 3ـ خانم دکتر منتخب الاپایه مدیرکل رفاه منظم سه نفر از همسایگان خود را با ذکر نام و نام خانواده و شغل و محل سکونت و محل کار معرفی کنید.
1ـ دکتر منوچهر آزمون3 معاون نخست وزیر سرپرست اوقاف 2ـ آقای عباس مجرب عضو شرکت ملی نفت ایران 3ـ آقای بهنام صاحب اتوشوئی در تخت جمشید میدان کاخ نام ـ نام خانوادگی نعمت اللّه امضاء جهانبانوئی 30 /2 /52 جهانبانوئی از امضای خود که به بانکهای مربوطه معرفی شده یا در سایر مراجع در مدارک رسیدگی مورد استفاده قرار می گیرد نمونه ذیلاً بگذارید.
جهانبانوئی

توضیحات سند:

1ـ حزب پیکار در سال 1320 قبل از شروع جنگ جهانی دوم توسط خسرو اقبال، برادر دکتر منوچهر اقبال تأسیس شد.
نحوه تشکیل آن همچون سایر احزاب این دوره بود.
خسرو اقبال با جمع کردن گروهی از دوستانش تصمیم به تشکیل حزب گرفت.
جهانگیر تفضلی در زمره اعضای مؤثر حزب بود.
حزب پیکار طرفدار کشور آلمان و مخالف متفقین بود.
کمیته مرکزی حزب، مرکب از خسرو اقبال، جلال شادمان، حسین مهری، جهانگیر تفضلی و رضا آذرخشی بود.
به گفته تفضلی اقبال و خود وی، نماینده جناح راست در حزب پیکار محسوب می شدند و مهری و آذرخشی و شادمان نماینده جناح چپ در کمیته مرکزی حزب بودند ولی در مجموع حزب پیکار و ارگان آن «روزنامه نبرد» به جریانی با تمایلات رادیکال در جامعه شهرت داشت.
ارگان حزب پیکار در ابتدا روزنامه بهار بود که به مدیریت شیخ احمد بهار منتشر می شد.
پس از آن در دوران نخست وزیری قوام در سال 1321 خسرو اقبال توانست امتیاز روزنامه های «نبرد، داریا و ایران ما را به ترتیب برای خودش، حسن ارسنجانی و جهانگیر تفضلی بگیرد و این سه روزنامه به ترتیب به ارگان حزب پیکار تبدیل شدند.
این سه روزنامه به همراه هفته نامه ایران ما، چند تن از نویسندگان و خبرنگاران را که از آن جمله می توان به اسماعیل پوروالی، جواد فاضل (مترجم نهج البلاغه) داوود نوروزی، فریدون توکلی، مهدی اخوان ثالث، نصراللّه شیفته و رسول پرویزی اشاره کرد؛ جهت همکاری جذب نمود.
حزب پیکار تا سال 1323 به فعالیت ادامه داد و در این سال ضمن ائتلاف با سه حزب دیگر حزب میهن را بنیان گذارد ولی پس از حدود یک سال به دلیل اختلافاتی که با حزب میهن داشت از آن حزب جدا شد.
حزب پیکار پس از جدا شدن از حزب میهن قریب یک ماه تشکیلات خود را سروسامان داد و این بار به طور کامل با حزب توده از در سازش و همکاری درآمد.
جهانگیر تفضلی و خسرو اقبال هر دو به خیال اینکه از خطه شمال یا خراسان انتخاب شوند قول همکاری به حزب توده دادند و حزب نوبنیاد خود را که بیش از صد نفر عضو نداشت رهبری می کردند لیکن پس از جدایی از حزب میهن عملاً از حزب پیکار چیزی باقی نماند و همان صد نفر هم که در گزارش محرمانه شهربانی آمده بود از اقبال و تفضلی جدا شدند.
سپس اقبال و تفضلی به قوام السلطنه تمایل یافتند و خسرو اقبال در حزب دمکرات ایران به فعالیت پرداخت.
جهانگیر تفضلی پس از آن به همراه قوام السلطنه به مسکو رفت و از همانجا راهی فرانسه شد و دو سالی در آنجا ماند.
بدین سان حزب پیکار نیز به کلی منحل گردید.
«اسناد احزاب سیاسی ایران بهروز طیرانی، ص 330»، «احزاب سیاسی ایران»، تهران، سازمان اسناد ملی» 1ـ سید کاظم مسعودی در سال 1305 متولد شد.
نامبرده تحصیلاتش را تا مقطع فوق لیسانس سپری نمود، مشارالیه کار مطبوعاتی را از سال 1325 آغاز کرد و مدتی مدیر مؤسسه مطبوعاتی آژنگ بود.
نامبرده از سال 1332 ضمن نویسندگی و خبرنگاری مدیر مسئول و سردبیر چندین نشریه از جمله روزنامه آژنگ روزانه و هوائی را برعهده داشت.
سید کاظم مسعودی 15 بار نشانهای تاج و سپاس و...
از طرف محمدرضا پهلوی دریافت نمود و کتابهای نی زرد و آلمان، سرزمین شکست و پیروزی از جمله تألیفات او می باشد.
چهره مطبوعات معاصر ایران صفحه 38 2ـ فرهاد نیکخواه، تولد 1307.
متأهل و لیسانسیه حقوق است.
خدمت مطبوعاتی را از سال ها قبل آغاز کرده و مدت ها با مؤسسه اطلاعات همکاری داشته است.
در حال حاضر مشاور نخست وزیر است.
طی خدمات مطبوعاتی خود مدت ها قائم مقام شهردار تهران ـ رایزن مطبوعاتی ایران در ایتالیا و معاون وزارت اطلاعات بوده است.
انگلیسی و ایتالیائی می داند و به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرده است.
«چهره مطبوعات معاصر ـ ص 342» 3ـ منوچهر آزمون در سال 1309 در تهران بدنیا آمد.
دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را از 1316 تا 1320 در دبستان خرد (خیابان منیریه)، از 1321 تا 1323 در دبستان نشاط (خیابان امیریه)، از 1323 تا 1327 در دبیرستان رازی و 1327 تا 1330 در دبیرستان دارائی طی کرد.
او سپس در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت نمود و برای ادامه تحصیل راهی آلمان غربی شد.
اقامت آزمون در بخش غربی آلمان دیری نپایید در سال 1331، به دلیل مشکلات مالی دولت موقت، عرض تحصیلی دانشجویان اعزامی قطع شد و آزمون به ناچار در کارخانه دویتس به کار تراشکاری پرداخت و مدتی بعد به شهر لایپزیک در آلمان شرقی رفت؛ به شهری که از سال 1336 به مرکز فعالیت رهبری حزب توده بدل گردید.
منوچهر آزمون در سال 1332، یعنی در آستانه عزیمت به لایپزیک، «از کارگردانان اصلی» دانشجویان توده ای در شهر کلن بوده و در فستیوال جوانان کمونیست در وین شرکت کرده، و به اعتراف سیروس شوقی، از اعضای حزب توده، در سال 1955 در فستیوال ورشو نیز حضور داشته است.
پیشینه گرایش آزمون به حزب توده پیش از این تاریخ برای ما روشن نیست.
آزمون در سپتامبر 1957/ شهریور 1336 دانشنامه دکترای خود را از رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت.
(او در این دوران، دوره های تخصصی فلسفه مارکسیستی و اصول سازمانی احزاب کمونیست را نیز در دانشکده کارل مارکس طی کرده بود)، و به شهر توبینگن در آلمان غربی مراجعت نمود.
فعالیت آزمون از مهر ماه 1336 یعنی یک ماه پس از بازگشت او از لایپزیک در ایستگاه ساواک در آلمان غربی، به نام مستعار «خوش نقش» است که حدود یک سال بعد شکل رسمی و اداری یافت.
در این دوران، ارتباط آزمون با سرهنگ عباس آیرن لو، نماینده ساواک در آلمان غربی و سرتیپ علوی کیا، قائم مقام ساواک برقرار بود.
از سال 1339 ارتباطات نامرئی و فعالیتهای مرموز آزمون در محافل دانشجویان ایرانی، حداقل در حد شایعه شناخته شده بود.
قاعدتا همین مسئله سبب شد که او مدت کوتاهی بعد به تهران منتقل شود.
منوچهر آزمون در 5 آوریل 1957، یعنی در آستانه عزیمتش به آلمان غربی با یک خانم اهل آلمان شرقی متولد لایپزیک به نام کارین فومیستر ازدواج کرد و یک سال بعد از او صاحب دختری شد به نام مریم (یا کارنلیا).
در پی بازگشت آزمون به ایران این ازدواج به متارکه انجامید.
آزمون در ایران در سال 1341 با خانم شهناز مستوفی ازدواج کرد.
آزمون در 10 اردیبهشت ماه 1340 به تهران آمد و هشت روز بعد برای «طی دوره توجیه و حفاظت» به دانشکده ساواک معرفی شد و در 16 خرداد برای کار به اداره کل هفتم (بررسی اطلاعات خارجی) اعزام شد.
او در این اداره کل، تحت مسئولیت فردی به نام طباطبایی در بخش کمونیسم بین الملل به کار پرداخت.
همکار دیگر آزمون در این بخش، که تنها دو کارمند داشت، شهابی بود.
از همان نخستین روزهای درگیری آزمون با دستگاه اداری ساواک نیز آغاز گردید.
او از 31 شهریور ماه 1341 در شغل سازمانی رییس بخش کمونیسم بین المللی قرار گرفت.
ولی این امتیاز برای آزمون ارضا کننده نبود، آزمون برای نخستین بار از امکان استعفای خود سخن به میان می آورد.
به نظر می رسد که طرح مؤدبانه احتمال استعفا از سوی وی حرکتی سنجیده باشد در جهت تحقق خواست هایش، واکنش ساواک در قبال اظهارات آزمون به ماهوتیان، انتقال وی از سازمان اطلاعات خارجی ساواک به اداره کل آموزش در اولین ماه 1342 بود.
در این اداره کل آزمون با رتبه 2 و مقام 9 در شغل استاد کمونیسم گمارده شد.
در 23 بهمن ماه 1342 مدیرکل آموزش آزمون را به این علت که «وظایف مرجوعه» را با نهایت علاقه انجام داده و دروس مربوطه را در دوره های آموزشی به بهترین وجهی تدریس نموده» مورد تشویق کتبی قرار می دهد.
او در این دوران آزمون را به تألیف کتابی در زمینه کمونیسم تشویق می کند جلد اول این کتاب با عنوان دنیای کمونیسم در نیمه سال 1343 به پایان می رسد و در 3 آبان 1343 اداره کل آموزش از نصیری رئیس ساواک تقاضای تشویق آزمون را می کند و به دستور نصیری به میزان یک ماه حقوق به آزمون پاداش داده می شود.
طغیان آزمون آغاز می شود و البته تا حدودی نیز محق است؛ زیرا هنوز مدرک دکترای او مورد تأیید وزارت فرهنگ قرار نگرفته ! در 14 آذر ماه مدرک دکترای آزمون از دانشگاه لایپزیک در جلسه 1106 شورای عالی فرهنگ مورد رسیدگی قرار گرفت و «ارزش تحصیلات مشارالیه، دکترا در اقتصاد شناخته شد.
» آزمون کاریریستی بود که «رشد» را تنها ارتقاء هر چه سریعتر در هرم دیوان سالاری می دید و نه در تعمیق تخصص.
او در وانفسای فقر دانش سیاسی کارگزاران درجه اول رژیم پهلوی خود را سزاوار مقامات عالی می دانست و تمکین به کار کارشناسی و تداوم حضور در سازمان که آرزوهای بلند او را در نیل به قله ها به بند می کشید برایش زجر آور بود.
او در 29 مرداد 1346 «به علت عدم توجه به خواسته هایش» مجددا تقاضای انتقال «یکی از وزارتخانه های اطلاعات، آبادانی و مسکن، یا نخست وزیری» و یا پذیرش استعفایش را ارسال داشت.
پاسخ منفی فردوست این بار تهدیدآمیز بود : «به او بگوئید استعفا به نفع او نیست.
» ظاهرا فردوست بازنده است.
میان نصیری رئیس ساواک و رضا قطبی سرپرست سازمان تلویزیون ملی ایران مذاکرات شفاهی صورت می گیرد.
در 2 آبان 1346 قطبی طی نامه ای به نصیری درخواست می کند که آزمون برای تصدی «سمت مشاور عالی سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامه های اجتماعی و سیاسی» به این سازمان مأمور به خدمت شود.
و نصیری برخلاف رویه معمول که در حوزه مسئولیت فردوست دخالت نمی کرد رأسا موافقت می کند.
فعالیت آزمون در سازمان تلویزیون بیش از 4 ماه به درازا نکشید.
او با اهرم «روابط محفلی» که بازار آن در آن روزها گرم بود و از طریق دوست خود با جواد منصور برادر حسنعلی منصور و وزیر اطلاعات در 29 فروردین 1347 به سمت رئیس کل خبرگزاری پارس منصوب شد.
مدت کوتاهی در خرداد 1347 آزمون تلاش دیگری را آغاز کرد؛ قطع آخرین بندهای اداری که او را به ساواک پیوند می داد آزمون بهره خود را از ساواک برده بود و اکنون هر رشته اتصالی بدان برایش مزاحم و آزار دهنده بود.
آزمون در 20 شهریور 1347 از ساواک به وزارت اطلاعات منتقل و در سمت معاون فنی این وزارتخانه مستقر شد.
منوچهر آزمون در اول خرداد ماه 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهی بعد در 23 شهریور همان سال به معاونت نخست وزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد.
در این سالها فعالیت آزمون در حزب ایران نوین نیز ادامه داشت.
در دیماه 1350 او برای خود در این حزب دسته ای داشت که به طور عمده در حوزه 175، حوزه تحت مسئولیت او تمرکز یافته بود.
در 25 آذر ماه انتخابات هیئت اجرایی برگزار شد و منوچهر آزمون با بیشترین رأی در صدر لیست اعضای جدید هیئت اجرائیه قرار گرفت.
در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت.
منوچهر آزمون در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعی منصوب شد.
بیش از یک سال از وزارت آزمون نگذشته بود که دولت امیرعباس هویدا سقوط کرد و در 16 مرداد ماه 1356 جمشید آموزگار به نخست وزیری رسید.
با اوجگیری حوادث انقلابی و صعود دولت «آشتی ملی» جعفر شریف امامی، منوچهر آزمون در 5 شهریور 1357 به عنوان وزیر مشاور در امور اجرایی به دولت راه یافت.
او در این سمت به تحرکات وسیعی دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانی که بی نتیجه بودن اقدامات خود را دریافت در 5 آبان استعفا داد و چند روز بعد در 9 آبان ماه تأسیس حزب «اتحاد خلق ایران» را اعلام داشت.
این دوره جدید از زندگی سیاسی آزمون دیری نپائید.
او مدت کوتاهی بعد قربانی یک تاکتیک فریبکارانه محمدرضا پهلوی شد که برای نجات تاج و تخت خود جمعی از بدنام ترین چهره های رژیم را به عنوان عوامل اصلی نارضایتی مردم به زندان افکند.
آزمون در 16 آبان ماه توسط فرمانداری نظامی تهران و حومه دستگیر شد و به زندان دژبان مرکز تحویل گردید.
او در واپسین ماههای حیاط رژیم پهلوی در زندان بود و نخستین روزهای پیروزی انقلاب در 20 فروردین ماه 1358 به همراه جمعی دیگر از بلندپایگان رژیم پهلوی اعدام شد.
(خلاصه مقاله آرزوهای پایان ناپذیر، مطالعات سیاسی، کتاب دوم پائیز 1372)

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 382








صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.