تاریخ سند: 7 آذر 1343
موضوع: شورایعالی فرهنگی دربار شاهنشاهی
متن سند:
شماره: 5011 /326 تاریخ:7 /9 /1343
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: شورایعالی فرهنگی دربار شاهنشاهی
طبق اطلاع آقای منصور نخستوزیر هیأتی را به نام شورای عالی فرهنگی دربار به دربار شاهنشاهی و اعلیحضرت همایونی معرفی کرده که غالب آنها مردمان بدنام. بهائی و ضدشاه هستند. اشخاص مذکور عبارتند از :
1. دکتر احسان نراقی. این شخص از اطرافیان و مؤمنین به دکتر مصدق و کاشانی بوده و هست و هنوز هم افکاری تند به طرفداری مصدق و علیه مقام شامخ سلطنت دارد. چند روز قبل هم وسیله سیدجعفر بهبهانی نماینده پیشین مجلس شورای ملی با درخشش وزیر پیشین فرهنگ تماس گرفته و وسیله درخشش نزد دکتر امینی رفته و از نامبرده و درخشش برای مغشوش ساختن اوضاع فرهنگ کمک گرفته تا بتواند به وزارت برسد. پرونده انفرادی دارد. رئیس مؤسسه علوم اجتماعی در ساختمان شماره 2 دانشکده ادبیات تهران
2. دکتر کاردان. این شخص از طرفداران دکتر مصدق است و هنگامی که در کشور فرانسه تحصیل خود را به پایان رسانید، تز خویش را درباره ملی شدن صنعت نفت نوشته و در آن از دکتر مصدق شدیداً دفاع کرده و او را رهبر حتمی ملت ایران اعلام و به شاهنشاه بدگوئی کرده است. تز او موجود است و به زبان فرانسه به رشته تحریر درآمده. در دبیرخانه دانشگاه عهدهدار امور طرحها است.
3. دکتر یارشاطر. این شخص بهائی است و اصولاً بهائیها به موجب دستور فرقه خود مخالف شاه و سلطنت هستند و در کتاب به قول خودشان آسمانی آنها به بهائیان دستور داده شده است که باید شاه را از بین برد و این وظیفه مذهبی یک نفر بهائی است. و حتی پرفسور «ادوارد برون»1 در کتاب خود که فصلی در این مورد نوشته مینویسد که بهائیان از اینکه دو دسته شدند یک دسته بهائی و دسته دیگر ازلی. ازلیها اسرار بهائیها را برملا ساختند و نوشتند که اینها علیه سلطنت به وجود آمده و روی عقیده مذهبی خود شاه را مظهر ضلالت میدانند و به همین علت دو بار ناصرالدین شاه را ترور کردند ولی موفق نشدند.
4. دکتر طوسی معاون اداره مطالعات و برنامهها. از بهائیهای معروف است. این شخص با اینکه از لیسانسیههای دانشسرا میباشد و باید طبق مقررات 5 سال خدمت دبیری در شهرستانها انجام دهد بر اثر فشار بهائیان با پایه 2 دبیری به این سمت منصوب شده و تمام اعتبارات آن اداره را که از سازمان برنامه اخذ میشود بین بهائیها تقسیم میکند. «دکتر طوسی مدیر کل است» پس از والیزاده به سمت فوق منصوب شده است.
5. خانم آریان پور. از بهائیهای مسلّم و از مبلغین این فرقه میباشد.
6. ثمینه باغچهبان.2 از تودهایهای متعصب و دوآتشه است و دختر باغچهبان معروف میباشد.
7. لیلی ایمنی. از بهائیهای معروف است.
8. مهندس ارجمند. از بهائی ها[ی] معروف میباشد.
این عده که[تا] اولین جلسه شوری یکدیگر را ندیده و غالباً همدیگر را نمیشناختند وسیله آقای منصور حضور شاهنشاه به نام شورای فرهنگی سلطنتی معرفی شدهاند که در برنامه فرهنگ کشور تحول ایجاد نمایند و از قرار اطلاع آقای منصور به عرض ذات مبارک شاهانه رسانیدهاند اشخاص مذکور مدتی با هم همکاری و مطالعه در این مورد را داشتهاند و حال اینکه دکتر شریفی3 معاون وزارت فرهنگ گفته است غیر از اینکه اشخاص مذکور بیشتر بهائی هستند و بالاترین هدف بهائیها نفوذ در فرهنگ است عدهای نیز تودهای و غالباً اطلاعی از وضع فرهنگ ندارند و برخلاف اظهارات آقای منصور همدیگر را غالباً ندیده و نشناخته و همکاری با هم نداشتهاند و مطالعهای هم در این مورد ندارند فقط و فقط وسیله آقای منصور به این سمت منصوب شده و حضور شاهنشاه معرفی گردیدهاند.
فرهنگ و دانشگاه
عیناً جهت اقدام به اداره 322- 321 ارسال میگردد شماره 7 /9
بررسی و بهرهبرداری نمائید. 7 /9
در فیش سابقه این افراد بررسی شود. تحقیق بیشتر. طرح سئوال از ساواک تهران 7 /9
یک نسخه به بخش 321 تحویل شود.
1. مشخصات کامل و خلاصه سوابق هریک را از ساواک تهران بخواهید و در اجرای دستور صادره نیز فیشهای مربوطه را تکمیل فرمائید.
2. وسیله ساواک تهران صحت و سقم مفاد نامه را تعیین فرمائید. چنانچه موضوع مورد تائید واقع گردید مراتب به سازمان امور همگانی منعکس و به طور خلاصه در گزارشات نوبهای منظور فرمائید. قهرمانی 9 /9 /43
8 نسخه تکثیر شود.
توضیحات سند:
1. ادوارد گرانویل براون Edward Granville Browne : در سال 1862م در گلاسترشر در جنوب انگلستان به دنیا آمد.
پدرش، سِربنجامین براون، کارخانه کشتیسازی داشت. ادوارد، باوجود میل پدرش که تحصیل در رشته مهندسی بود، در دانشگاه کمبریج، در رشته پزشکی تحصیل کرد. شرایط اجتماعی، او را به آموختنِ زبان فارسی و ترکی و عربی سوق داد. در سال 1888م به ایران آمد و به مدت یک سال در این کشور به سیر و سفر پرداخت و پس از بازگشت، به عنوان استاد زبان فارسی در دانشگاه کمبریج به تربیت کادر مورد نیاز آن کشور در جریان استعمار نو، مشغول شد.
تأسیس انجمنی به نام «کمیته ایران» در جریان مشروطیت و ارتباط با تشکیلات بابیت و بهائیت و دیدار با میرزاحسینعلی نوری و یحیی صبح ازل که دو شبکهی بهائیت و ازلیت را اداره میکردند، از جمله فعالیتهای او بود که در سازماندهی دوستان و عوامل انگلیس در ایران، نقش تعیین کننده داشت.
ادوارد براون که منشأ خدمات بسیاری برای انگلستان بود، در سال 1903م به عضویت فرهنگستان بریتانیا و در سال 1911م به عضویت کالج سلطنتی پزشکی پذیرفته و در سال 1922م نایب رئیس انجمن سلطنتی آسیائی شد.
وی در سال 1926م در انگلستان از دنیا رفت و در دوران رضاخان، در سال 1317ش، مجسمهای از او در کتابخانهی دانشسرای عالی تهران نصب و یکی از خیابانهای اطراف دانشگاه تهران نیز به نام او شد!
ادوارد براون دارای تألیفات متعددی است که تاریخ ادبی ایران در چهار جلد، یکی از مشهورترین آثار اوست.
2. ثمینه باغچهبان: فرزند جبار باغچهبان، و همسر هوشنگ پیرنظر در اسفندماه سال 1306ش، در تبریز به دنیا آمد. پدرش در سال 1303 ش، کودکستانی را در تبریز تأسیس نمود که آن را باغچه اطفال نام نهاد و به همین دلیل نیز او که دارای شهرت عسگرزاده بود، به باغچهبان معروف شد.
پس از چندی، به همراه پدرش که برای تأسیس کودکستانی به پیشنهاد رئیس فرهنگ وقت شیراز، به آن شهر دعوت شده بود، به شیراز رفت و دوران کودکی را در آنجا سپری نمود. در سال 1311ش، به تهران آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران سپری نمود و پس از آن در سال 1323ش، به همراه تحصیل در دانشسرای عالی، در مدرسه کر و لالهایی که پدرش در سال 1312ش، تأسیس کرده بود، به تدریس مشغول شد.
در سال 1327ش، در رشته دبیری زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد و پس از آن به همراه همسرش، با استفاده از بورس فولبرایت، به آمریکا رفت. در سال 1332ش، از دانشکده اسمیت در رشته آموزش و پرورش ناشنوایان فوق لیسانس گرفت و بعد به دانشگاه کلمبیا رفت و در رشته گفتاردرمانی مشغول تحصیل شد که به علت تغییر و تحولاتی و کودتایی که در کشور اتفاق افتاد، درس را نیمهتمام رها نمود و در سال 1333ش، به ایران بازگشت و به همراه پدر، به آموزش ناشنوایان ادامه داد. در دوران حضور در آمریکا بود که به همراه دیگر دانشجویان، در سال 1332ش، با جان اف کندی نیز دیدار کرد.
در سال 1340ش که تهیه متون درسی اول تا چهارم ابتدایی دارای رونق شد، به همراه گروهی که در این فعالیت مسئولیت داشتند، سفری به آمریکا، فرانسه و انگلیس رفت و پس از بازگشت، شروع به تألیف نمود. در سال 1350ش، مدیرعامل سازمان ملی رفاه ناشنوایان و در سال 1354ش، مدیر امور بالینی دوره تربیت متخصص ادیومتری و رابط ناشنوایان شد.
وی، دارای یک برادر به نام ثمین و یک خواهر به نام پروانه است.
3. احمد هوشنگ شریفی: در سال 1305ش در تهران به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتی به خارج از کشور رفت و دکترا گرفت و در وزارت فرهنگ به فعالیت اشتغال یافت و به تدریس در دانشگاه نیز پرداخت.
مشارالیه که از اعضای تشکیلات فراماسونری بود، در لژهای: جویندگان کمال سقراط، هخامنش، امیرکبیر و لژ بزرگ ایران، عضویت داشت.
در سال 1350ش، رئیس دانشسرای عالی بود و در اردیبهشت ماه سال 1353ش، به عنوان وزیر آموزش و پرورش، وارد کابینه هویدا شد و یک ماه بعد، در جلسه خرداد ماه، در لژ هخامنش، ضمن تشکر از اعضاء لژ گفت: «هر یک از شما به هر عنوان که امکان آن باشد مرا در انجام مأموریت خطیری که به عهدهام گذاشته شده راهنمائی و همکاری نمائید.»
او که مدتی هم ریاست دانشگاه ملی را به عهده داشت، در ردههای تشکیلاتی ماسونی، به مقام استاد ارجمندی رسیده و از دوستان نزدیک امیرعباس هویدا بود، در مدت حضور در وزارت آموزش و پرورش، به عنوان وزیر، به گونهای عمل کرد که آن روزگار، زبانزد عام و خاص شد و پس از تخلفات فراوانی که داشت، به جای حمید رهنما، به عنوان نماینده ایران در یونسکو به خارج از کشور رفت و بنا بر نقل، « بودجههاى فراوانى را صرف خرید املاک شخصى نمود.»
اسناد فراماسونری در ایران، دو جلد.
دلدم اسکندر، خاطرات هویدا، ص 220.
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 117