صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تلفنگرام

تلفنگرام


متن سند:

تلفنگرام
ساعت 13 روز 2 /5 /37 که جلسه شوراى هماهنگى در استاندارى تشکیل شده بود از شهربانى به معاون شهربانى اطلاع دادند که وضع شهر غیرعادى است و در بسیارى از خیابانها مردم اجتماع نموده و در حال جمع شدن میباشند و از آن به بعد مرتبا اعلام مى‌گردید لحظه به لحظه جمعیت اضافه شده و در حدود ساعت 1115 اعلام گردید که نیروهاى انتظامى در خیابانهاى طوقچى، کاوه، ابن سینا، فروغى، مدرس، دروازه تهران، فلکه پهلوى جلو منزل آیت‌اله خادمى و میدان ششم بهمن مردم با مأموران درگیر و بانکها و اتومبیلها را آتش مى‌زنند معاون شهربانى اعلام نمود که به هیچ وجه با نیروى موجود و کمک فعلى مرکز توپخانه قادر به اعاده نظم نیست و شورا وضعیت را قرمز اعلام نمود و بلافاصله از طریق آقاى استاندار مراتب به آقاى وزیر کشور اعلام و همچنین قرار شد مرکز توپخانه از طریق نیروى زمینى مراتب را به شرفعرض مبارک ملوکانه برسانند ولى عملاً نیروى کمکى به شهر وارد نشد و رفته رفته جمعیت بیشتر و اقدامات تخریبى توسعه یافت بطورى که تاکنون اطلاع رسیده است کلیه شیشه‌هاى بانکهاى خیابان محمدرضا شاه شکسته شده یک دستگاه ماشین آتش‌نشانى را آتش زده‌اند در خیابان عبدالرزاق بانک بیمه را آتش زده که دو منزل هم سوخته است در خیابان فروغى لاستیکهاى ماشینها را وسط خیابان با بشکه‌هاى نفتى آتش زده اند، در خیابان فتحیه در نتیجه درگیرى یک تیر به پاى یک نفر اصابت نموده، در خیابان شیخ بهائى نیز یک بانک را آتش زده‌اند اولین نیروى کمکى مرکز توپخانه شامل یک جیپ و چهار کامیون به شهر رسیده و به کمک مأموران اقدام نموده‌اند. نتیجه اقدامات بعدى به استحضار خواهد رسید.1 تقوى 2 /5 /379327 /1ﻫ گیرنده : آقاى عباسیان گوینده : آقاى نیک سیرت ساعت مخابره:1335 ـ 2 /5 /37

توضیحات سند:

1ـ یکى از شاهدان اوضاع شهر اصفهان را پیش از ظهر روز جمعه 20 /5 /57 چنین توضیح مى‌دهد : «در شعاع چند صدمترى محل حادثه (منزل آقاى خادمى) چهره و حالت شهر با دیگر گوشه‌هاى آن تفاوت مى‌کرد. دود ناشى از سوخته شدن وسایل بانکها و مشابه آن محیط را فرا گرفته بود. هر لحظه انتظار برخورد و درگیرى و تیراندازى ماموران مى‌رفت... کوچه‌ها محل امن و سنگر خوبى بودند و مأموران مى‌ترسیدند به کوچه‌ها هجوم آورند چرا که غافلگیر مى‌شدند. جلو رفتیم. حالت مأموران مسلح را به خوبى مى‌دیدیم. با اسلحه‌ها اطراف منزل را محاصره کرده بودند... در آن هنگام شنیدیم که مى‌گفتند عده‌اى از برادران حدود فلکه شهدا با مأموران درگیر شده‌اند تعدادى شهید و زخمى گشته‌اند... حدود ظهر با خبر شدیم که یک نفر را در خیابان مسجد سید تیر زده‌اند. به محل زخمى روانه شدیم... دنبال چکه‌هاى خون را گرفته و جلو رفتیم... دیدیم چند نفر با حالت غیر عادى و ناراحتى به نقطه‌اى برکف کوچه نگاه مى‌کنند. جلو رفتیم دیدیم چیزى روى زمین قرار دارد و روى آن را پوشانده‌اند. یک نفر روى آن را پس زد. 

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 08 صفحه 375

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.