صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

ندامتگاه شهربانی خرم آباد لرستان

تاریخ سند: 30 فروردین 1350


ندامتگاه شهربانی خرم آباد لرستان


متن سند:

شماره : 48 /12 بسم الله تعالی و به نستعین نام و شهرت فرستنده : احمد کروبی مقام محترم دادگاه نظامی خرم آباد و لرستان دام مقامه رونوشت مقام محترم دادستان رونوشت مقام محترم بازپرس شعبه یک محترما بعرض عالی میرساند در پیروی نامه که قبلاً جمله از حالات خود را مفصلاً بعرض رسانیده ام اولاً تقاضا می نمایم بدقت مطالعه فرمائید و جوابهائی هم که در بازپرسی بدون آلایش از روی راستی و حقیقت و صداقت داده ام بزرگترین شاهد و گواه است و بلکه ثابت و مسلّم است که هیچگونه سوءنظری نسبت بامنیت مملکت و آئین و رئیس دولت و شاهنشاه نداشته ام و ندارم جز اینکه مجددا خدا را شاهد و گواه میگیرم تکرارا میگویم از وجود وظائف دینی تصور مینموده ام به همان نحو که عرض کردم در بازپرسی شب چند ورقه اعلامیه بدون آنکه بشمارم و یا بخوانم آوردند آن ها دو جوان ناشناخته که مکلاّ بلباس کت و شلوار بودند در خیابان شوش یکنفرشان سلام کرد و گفت مرا میشناسید گفتم نه گفت روی این اعلامیه ها حضرت آیه اللّه العظمی خمینی است پیامی است که از طرف معظم له بمسلمین جهان و زواران بیت الحرام داده است خیال کردم مانند سایرین آیات عظام و حجج اسلامی که این چند سال قبل از اینگونه اعلامیه ها داده بودند گرفتم و بچند نفر دادم و نصایح دینی تصور میکردم و این حسابی که امروز سرش میفرمائید نکردم و سایر اعلامیه ها که از خانه آورده اند بهمان قسم که سایرین حجج اسلام هم میدادند و در منزل موجود بود که نیاوردند و حسابی سرش ننمودند باین لحاظ که از زمان مرحوم حضرت آیۀ اله العظمی بروجردی اعلی اله مقامه الشریف بالیگودرز اعزام شدم سیل طلاب علوم دینی از قم و اصفهان و اراک و خوانسار و گلپایگان بایام ماه مبارک رمضان و ایام محرم الحرام و عاشوراء و بعضی خدا میداند تا آخر ماه صفر المظفر میآمده اند و میآیند باین ایام ماه مبارک و عاشوراء از آنجائیکه سابقه پذیرائی بنده را هم داشتند که املاک اموال موروثی خویش را باین راه هدف عالی اسلام ایثار کرده ام و آنچه هم در ظرف این سی سال که سکونت بالیگودرز دارم آنچه راحتی از خانه مسکونی باشخاص هم شخص خودم هم اهداء کردند نثار همین راه نمودم و اکنون در الیگودرز مستاجرم در منزل گروهبان ارتشی است آقای سیدنا خلاصه شبانه روز آقایان ورودین که طلاب سه بعد از نصف شب هم بود ورود به بنده منزل مینمودند اگر یکنفرشان غیر این کار را میخواست یک دفعه که سه نصف شب بوده حیاء کردم قهوه خانه مسافرخانه رفتم خودم و او را کسل و کدر مینمودم و بطرف دهات و قصبات و قراء میفرستادم با این آغوش گشاده استقبال مینمودم ایشان از این آقایان این اعلامیهای قبلی هم باقی مانده است هیچگونه خیال خطر نمیکردم و مطالعه ننموده باقی مانده است که بدستم که میدادم خوب بود مانند آنان مطالعه کنم و مستحضر شوم که عنوانش چی است در سازمان امنیت سزاوار ندانید کسی که هشتاد سال الا دو سال عمر خویش را صرف تحصیل علوم دینیه نماید که قریب چهل قبل از مرحوم حضرت آیت الله العظمی آقای آقا سید ابوالحسن و سایرین علماء و حجج اسلام اجازه مجتهدی باو داده باشند و مورد توجهات خاص علماء ماضیه مانند حضرت آیه اله اصفهانی و حضرت آیه اللّه العظمی آقای بروجردی حضرت آیه اله العظمی شیرازی1 و حضرت آیه اللّه العظمی آقای حکیم و امثال ایشان بسیار بوده است که برحمت ایزدی پیوسته اند و بنده برای زندان باقی میباشم و مورد توجه خاص جمعی از علماء و حجج اسلام نجف اشرف و قم و تهران و سایرین حجج اسلام که در تمام شهرستانهای ایران است و همه مدارک و نامهای پی در پی همه آقایان در سازمان امنیت که چمدان بنده را آورده اند موجود است باشد با این صورت کدام قانون کدام دین جایز میداند که یکنفر مرد هشتاد ساله که عمری بریاضت و مجاهده با همه گونه رخ برخ باشد با آنکه دارای مواریث زیاد بوده است باندازه ذخیره عادت نداشته است در منزل تهیه کند جز رزق روزانه بوده است قراری صادر شود و لغو نفرمائید یا اگر امر بقتلم شود راحت تر از آنم که یکروز در زندان باشم زیرا که حالات خانواده تجسم میشود اعصاب ضعیفم را که مورد ترحم خالق است که رسول اکرم ص فرمود قریب باین سن را امر میشود به ملائکه رقیب و عتید بکرام الکاتبین که رفع القلم قلم بردارید از چنین پیری که به کبر سن رسیده است بخدای عالمیان قسم است که از حرکت دادن خانواده بمحل تبعید اگر معین فرمائید و عطف توجهی نفرمائید که رهایم نمایند نسبت باین زندان بآن لحاظ که از ضایع و هلاک شدن عائله هراسانم نکنید باعث شوید یکوقت عائله هلاک و ضایع شوند و بانگی از این طرف زندان بلند شود که نباید جنازه این پیرمرد هشتاد ساله که عمرش را به تحصیل و ترویج دین میگذرانید و تقصیر و جرمی جز جرم دینداری نداشته برحمت ایزدی پیوست و همین مدرکی که آخرین دفاع خود میدانم روی پرونده بگذارید از روی وجدان و دین و قانون قضاوت فرمائید اگر ذیحق برهائی هستم بسرعت به موجب آیه و سارعوا فی الخیرات آزادم فرمائید که شخص اعلیحضرت هم دائمی از دین و قرآن و مذهب دم میزند بمنویاتش عمل کرده اید حاضر نشوید یکجو بدنامی عارض دستگاه شود انعکاس و مسئولیت عظیمی خدائی و این که خواهد کردید بلاثمر و نتیجه است چون مردم از مشی و رفتارم مطلع هستند مردم نیک بدبین میشوند از قبیل ما مردم دچار و گرفتار باشند تاچه برسد بمردم بفتنه جو بد اصل بی دین شیطان صفت برسد و رهایی ما مردم تشویق قلوب جمیع مردم خواهد بود یا رهایی و یا قتل و یا تبعید را بجان خریدارم که تدریجی معدوم نشوم خدای کریم شاهد است بنوشتجات و مطالبی که بشخص اعلیحضرت شاهنشاهی و علیأ حضرت ملکه شهبانو و با معیت مرحوم حضرت آیه اله العظمی حکیم اشخاصی را از قتل نجات از طرف خدا گرفتیم که تخفیف داده شده اند که جواب نامه حضرت آیه اله العظمی حکیم که به بنده نوشته است بر حسب تقاضای شما اقدام نموده و دولت قول تخفیف داده است در دست آقایان سازمان امنیت موجود است در خاتمه بعرض عالی میرسانم انشاءاله به این مردم هم با رفق و مدارا رفتار نموده که از بیراهه براه بیایند بهتر است تا طرد و مردود گردند از مردم کوتاه نظر کوتاه عقل کوتاه فکر کم شعور نباید مطلب نفهمیده و نسنجیده پذیرفت و ما توقیفی الا باللّه و علیه التکلان احمد کروبی شماره شناسنامه 63

توضیحات سند:

1ـ آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی بزرگ (اول) مرجع اعلم عصر خود و از علمای عالیقدر امامیه بود (1230 ـ 1312 ه .
ق).
وی فرمان معروفی درباره تحریم تنباکو صادر کرد.
در اوایل زندگی از شیراز به اصفهان آمد و نزد علمای آن شهر به تحصیل پرداخت و سپس به تعلیم و تدریس مشغول شد.
در زمان مرجعیت او، در سال 1309 ه .
ق کمپانی انگلیسی «رژی» قراردادی به مدت 50 سال با ناصرالدین شاه قاجار به امضا رسانید که به موجب آن، این کمپانی صاحب امتیاز دخانیات ایران شناخته شده بود.
.
«همان زمان میرزای شیرازی برای جلوگیری از نفوذ انگلیس در ایران با صدور فتوای معروف مبنی بر اینکه: «الیوم استعمال تنباکو و توتون در حکم محاربه با امام زمان است.
» ناصرالدین شاه را ناگزیر به لغو امتیاز کمپانی انگلیسی نمود (کوثر، ج 1، ص 21) از نکات جالب توجه، تبعیت همسران ناصرالدین شاه از فتوای میرزا بود.
آنها تمام قلیانها موجود در دربار را شکستند؟ و زمانی که ناصرالدین شاه از یکی از همسرانش پرسید به دستور چه کسی قلیانها را شکستید پاسخ داد: به دستور آن کسی که ما را به شما حلال کرده است.
و بدین ترتیب، شاه قاجار را به انفعال کشاند.
شرح حال میرزای شیرازی / شیخ آقا بزرگ تهرانی / تهران / وزارت ارشاد اسلامی 1365

منبع:

کتاب ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک صفحه 85


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.