صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برخورد احساسی

برخورد احساسی


متن سند:

برخورد احساسی
در جلد نخست به این ‌اشاره شد که مهدی ‌هاشمی از اصل شدن احساسات در مقابل تعقل و اندیشه به‌ عنوان یکی از علل و عوامل رویکرد به خشونت یاد می‌کند و آن را از مقوله‌های نفسانی و وجودی خود برمی‌شمارد.
برخورد احساسی و عجولانه مهدی ‌هاشمی و دوستانش با افکار و افراد مخالف و حتی آن دسته از مردم و مسئولینی که در مسیر اهداف و مقاصد آنان گام بر نمی‌داشتند یکی دیگر از نمودهای جریان مهدی ‌هاشمی و دیگر دوستان اوست.
مهدی ‌هاشمی ضمن اعتراف به بروز احساسات در اکثریت برخوردها، در تبیین ریشه‌های بروز در برخورد با مخالفان، ارگان‌های انقلابی‌ و مسئولین نظام به عواملی چون خودمحوری و نفسانیات و نیز شکل‌گیری بافت فکری و فرهنگی شخصیت خود در مسیر بافتی خودسر و بدون کنترل‌اشاره می‌کند و اذعان می‌دارد که این روند در پس‌ از انقلاب از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
بی‌شک در صورت ادامه حرکت این جریان در محافل سیاسی و فرهنگی از سوی مهدی ‌هاشمی و دوستانش حاکمیت روح آنارشیستی و هرج و مرج طلبی‌ بر جامعه اسلامی امری اجتناب ناپذیر می‌نمود. به‌گونه‌ای که از این زاویه نیز حرکت مسیحایی امام راحل(ره) در تضمین امنیت مردم و جامعه در برخورد با این طیف را می‌توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. مهدی ‌هاشمی در این باره می‌گوید:
«... احساسی برخورد می‌کردم و عاطفی در رابطه با مخالفین. چه مخالفین نظر و تفکر و چه مخالفین دیگر آن‌هم به‌ طور احساسی، بدون اینکه بسنجم مثلاً جایگاه خودم را و جایگاه آن شخص را که من در چه جایگاهی هستم او در چه جایگاهی هست یا بدون اینکه مشورت بکنم با عقلا و با کسانی که عاقلترند. بدون همه این پارامترها، من هرگونه مخالفتی با خودم را محکوم می‌کردم. نمونه‌هایش هم در بسیاری از کارهایمان موجود است. در افشاگری‌هایی که ما می‌کردیم از بعضی جهت کشوری یا بعضی از مسئولین خوب یک حالت احساسی بر آن‌ها حاکم بود. اگر تفکر و تعقل و منطق حاکم بود این‌طوری نمی‌شد یا در بدبینی‌هایی که پیدا می‌کردیم به مسئولین کشور در یک سری موارد بعضی ارگانها، بعضی مسئولین، این حالت احساسی بود که این احساس دقیقاً تراوشی است از همان حالت خودمحوری و نفسانیات از یک طرف و اینکه اصلاً بافت فکری و فرهنگی انسان یک بافت خودسر و بدون کنترل رشد کرده، این خودسری در شخصیت اضافه بر عوامل نفسانی و اضافه بر عوامل دیگر باعث شده که هم قبل از انقلاب به‌ طور خفیف‌تر [و] بعد از انقلاب به‌ طور شدید‌تر یک حالت احساسی بر کارهای ما حاکم باشد البته در همه کارها این‌طور نبوده اما در یک سلسله از کارها یعنی در اکثریت برخوردها و افکار و اعمال من...»1
برخورد احساسی با افراد و افکار، نادیده گرفتن حریم‌ها و حرمها و شکستن حرمت مرزهای اخلاقی افراد و گروه‌های انقلابی‌مقوله‌ای است که حتی نزدیکترین دوستان و همکاران مهدی ‌هاشمی از این اصل در امان نبودند.
یکی از افراد سابق واحد نهضت‌ها در بیان ویژگی‌های شخصیت مهدی ‌هاشمی به این نکته ‌اشاره می‌کند و می‌گوید:
«... تقریباً حدود یک سال و نیم است که از نزدیک با این برادر ‌آشنا هستم. من شخصاً آقای ‌هاشمی را صاحب یک سری صفات حسنه در عین حال مرتکب ‌اشتباهات و ابهامات می‌دانم. ایشان در کارهایش پشتکار دارد. کمتر اظهار خستگی می‌کند و کار زیاد انجام می‌دهد. در بین بچه‌ها به صداقت و توکل بر خدا مشهور است. در مسایل سیاسی وارد است و شم سیاسی دارد فکرها و طرح‌های جالبی ‌ارائه می‌کند. در عین حال به اعتقاد من یک سری نقاط ضعف در ایشان وجود دارد اول اینکه ایشان در زیاده روی مصرف بیت‌المال حساس نیستند. در حیف و میل‌های واحد وی نیز مقصر است. از ضعف‌های بزرگ وی زود قضاوت کردن و خط پذیری ایشان است و این ضعف ایشان باعث شده است که بعضاً حیثیت افراد لکه‌دار و به بازی گرفته شود. اگر پیش ایشان علیه فردی جوسازی کنند عجیب روی ایشان اثر می‌کند...»2
در ادامه به تصویر کشیدن برخوردهای احساسی مهدی ‌هاشمی در همه زمینه‌ها باید اذعان داشت که مهدی ‌هاشمی در جذب نیرو و مشروعیت بخشیدن به نیروهای وابسته به خود به قدری عجولانه و سریع عمل می‌نمود که گاه تصمیم‌گیری‌ها و عملکردهای خود را نیز زیر سؤال می‌برد. این عملکردها جسته و گریخته در اعترافات همفکران مهدی ‌هاشمی به چشم می‌خورد. یکی از متهمین پرونده مهدی ‌هاشمی در بیان شخصیت او به این نکته‌ اشاره می‌کند و می‌نویسد:
«... آقای‌ هاشمی آن گونه [است] که [مثلاً] به یک نفر یک مسئولیت می‌دهد و بعد از مدتی منحرف می‌شود و مسئولیتش را می‌گیرد، مثلاً بدون شناخت، افراد [را] به مأموریت می‌فرستد؛ مانند مأموریت فردی به نام...... به ترکیه و آلمان که مسئول حیف و میل بیت‌المال و.... شخص ‌هاشمی است.
مسئله دیگر در مورد آقای ‌هاشمی غلبه احساسات در تصمیم‌گیریها در برخی امور است. ایشان بیشتر از کارهای بنیادین به کارهای پر سر و صدای امثال انفجارات و تخریب بها می‌دهد و البته این سری کارها را هم انقلابی‌می داند. لااقل می‌توان چنین اظهار داشت که ایشان در تصمیم‌گیریها و طرح‌هایش بیشتر از ‌اندازه لازم احساسی برخورد می‌کند.»3

توضیحات سند:

1. کالبد شکافی انحراف، نوار ۱.
2. پرونده مرتضی باقری ج ۱، ص ۲.
3. پرونده مربوطه، ج ۱، صص1-2.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 147
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.