صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[جوابیه امیرانی]

تاریخ سند: 4 آذر 1348


[جوابیه امیرانی]


متن سند:

ما جز اینکه دعا کنیم خداوند همه ما را براه راست هدایت نماید و یا لااقل کمی عقل بدهد عکس العمل دیگری در برابر این قبیل پیامها نداریم نشان بدهیم و اینکه رونوشت آنرا میفرستم از لحاظ تأمین دلیل برای خود دستگاه است که ممکن است روزی بدردش بخورد.
یکی نیست باین آدم بی تجربه که غرور جلو چشمش را گرفته بگوید : مرد حسابی بفرض اینکه دولت و دستگاه خواستند نصف تهران را هم بتو بدهند و قصد داشتند مدیر خواندنیها را هم بدنام یا اعدام کنند چرا تو از حالا حرف پیش میزنی و نقشه های آنها را متلاشی میکنی که اگر هم فردا خواستند چنین کاری کنند نتوانند؟ اگر خوشکیش گفته امیرانی حقه باز و کلاهبردار و شارلان [شارلاتان] است که محال است گفته باشد چرا خودش 12 ملیون باو وام و اعتبار داده؟ پس در کلاهبرداریش شریک است! نامه ایکه من بوسیله معینیان تقدیم کرده ام در بسته بوده بعلاوه همیشه همه نامه ها را بوسیله معینیان میدهند چرا با این حرف میخواهی ثابت کنی حتی در دفتر مخصوص شاهنشاهی هم خدای نکرده جاسوس داری! اگر هم میخواهی درآینده رقیب سختی برای خواندنیها و امیرانی باشی چرا از حالا خط و نشان میکشی، رقابت که ممنوع نیست.
درباره امیرانی و خصوصیات زندگی خانوادگی او از مسعود خدا بیامرز تا کریم پور شیرازی1 خدا نیامرز و شاهنده معلوم الحال خیلی ها بحث ها کردند تو هم بکن اگر اینکار تیراژ مجله آسیای ترا بالا میبرد و عقده هایت را تسکین میدهد ما حرفی نداریم بکن ولی اسم دولت و دستگاه و این و آن را بیهوده بدنام نکن روزیکه قرار باشد مجله ای چون خواندنیها مخالف دستگاه باشد اول کسی که آنرا از بین خواهد برد خود من خواهم بود یک چنان روزی را خدا هرگز نخواهد آورد.
ع ـ امیرانی 4 /9 /48

توضیحات سند:

1ـ امیر مختار کریم پورشیرازی فرزند قدمعلی در سال 1301 ه.
ش در خانواده ای شیرازی الاصل در تهران بدنیا آمد.
نامبرده پس از سپری نمودن تحصیلات مقدماتی در رشته حقوق به دانشگاه راه یافت و بدلیل مردودی از دانشگاه اخراج گردید.
مشارالیه عضو حزب توده بود و در سال 1323 شورای متحده او را به عنوان کادر تشکیلاتی با حقوق ماهیانه سه هزار ریال استخدام نمود ولی بدلیل سرپیچی از عمل به دستورات صادره، از حزب توده اخراج شد، وی بعدا به عضویت حزب ایران در آمد و در انتخابات مجلس سنا در سال 1328 به نفع مصدق فعالیت داشت.
نامبرده با تشکیل جلسات هفتگی تحت عنوان انجمن دانشوران ایران در قلهک به سیاستهای دولت وقت و حضور آمریکائی ها در ایران انتقاد می نمود و در سال 1328 در دوره 16 مجلس شورای ملی خودرا کاندیدای شهر تهران کرد و علیرغم مخالفت ظاهری با شاه از پدرش رضا خان تعریف و تمجید می نمود.
امیر مختار کریم پور در وزارت دارائی استخدام شد و در سال 1330 بعنوان بازرس آن وزارتخانه در شرکت بیمه انتخاب گردید و همزمان امتیاز روزنامه شورش را گرفت و در آن نشریه مطالبی بر علیه دربار و دولت ـ که توسط امیر پناهی رئیس دفتر بازرسی نخست وزیری تهیه می شد ـ به چاپ رساند که به همین دلیل در سال 1331 دستگیر شد ولی در جلسه ای از دولت حمایت و شاه دوستی خود را ثابت کرد و از زندان آزاد شد.
نامبرده نقشی چندگانه بازی می کرد، از طرفی به دلیل موضع گیریهای تندش بر علیه نظام وقت به عنوان شاعر انقلاب شهرت یافت و از طرفی در جبهه ملی بعنوان جاسوس رکن دوم ستاد ارتش مطرح بود و مظفر بقایی او را خبرچین شهربانی می دانست.
و در سفری که در سال 1329 به شیراز داشت رسما از وی در باشگاه افسران در ضیافت شامی پذیرایی شد.
کشاورز صدر در جلسه ای در منزلش در سال 1329 اظهار داشته که از طرف سردار فاخر حکمت رئیس مجلس شورای ملی مجددا ده هزار ریال به امیر مختار کمک مالی کرده است و امیر مختار کریم پورشیرازی از طریق کشاورز صدر با قوام السلطنه و ارسنجانی ارتباط داشت.
مشارالیه در حوادث 28 مرداد سال 32 به نفع دکتر مصدق در تظاهرات شرکت و به همین دلیل دستگیر و یکبار قصد داشت از جلسه دادگاه فرار نماید.
وی نهایتا با توجه به مدارک موجود به دلیل سوختگی زیاد در تاریخ 24 /12 /32 در زندان مرد.
همچنین دلایل مرگ وی خودکشی و یا مرگ بر اثر شکنجه نیز بیان شده است.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنی‌ها به روایت اسناد ساواک صفحه 209


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.