تاریخ سند: 25 آذر 1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
متن سند:
شماره: 556 /322 تاریخ: 25 /9 /1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
بعدازظهر روز چهارشنبه گذشته جلسه هفتگی منزل سپهبد کیا تشکیل شد و در حدود بیست و پنج نفر و از جمله سرلشگر بازنشسته طائرپور معاون سابق اداره دوم ستاد کل. یک نفر سرهنگ دوم ارتش. هرمزی وکیل دادگستری. براتی رئیس دفتر شعبه 22 دادگاه جنحه. پدرام بخشدار ایوانکی. پازوکی شهردار ایوانکی. حیدری کارمند راهآهن. مغیث به اتفاق برادرزاده خود و اویسی در آن شرکت داشتند.
در این جلسه راجع به وضع تعلیم و تربیت و مذهب صحبت شد و سپهبد کیا گفت علت اصلی عقبماندگی مردم ایران این است که از لحاظ مذهب و تربیت و اخلاق به شدت ضعیف و عقبمانده است و از لحاظ بیاعتقادی و بیایمانی مردم به مذهب، گناه اصلی به گردن پیشوایان مذهبی و روحانیون است که هم خودشان فاقد اعتقاد کامل به مذهب بوده و هستند و هم مسائل بدون منطق را به عنوان دستورات مذهبی بین مردم ایران تبلیغ کردهاند و مادام که مردم از روی تربیت و اخلاق و اعتقاد به مذهب، از دزدی و ناپاکی و خیانت و امثال آنها منصرف نشوند و خودشان را اصلاح نکنند، ترقی و پیشرفت نکرده و از سعادت و خوشبختی محروم خواهند بود. تیمسار کیا اخلاق و تربیت عمومی مردم کشور سوئد را مثال زد و افزود اگر من دارای صفات خوبی باشم، در نتیجه اقامت 12 ساله در آن کشور است که همه مردم کشور سوئد با خیانت و دروغ و دزدی مخالف میباشند.
مغیث گفت شیخ محمد خالصیزاده1 که هفته گذشته در عراق فوت کرده است، چندین سال پیش موقعی که از شهر یزد به تهران آمد، یک مرد فقیر و بیچاره بود و به محض ورود به تهران، پس از یک هفته بهترین وسایل زندگی و فرشهای گرانقیمت خریداری و زندگی مجللی پیدا کرده و بدیهی است بهاء این وسایل را دیگران به ایشان دادند (منظورش انگلیسها بود)؛2 و سپهبد کیا به شوخی گفت در ظرف 5 روز که دیگران به ایشان آن همه رشوه ندادند و قطعاً قبلاً وجه نقد به او داده بودند و آن مرحوم پس از ورود به تهران از آن محل لوازم زندگی برای خود تهیه کرد.
در مورد استعداد و هوش و لیاقت ایرانیها بحث شد. سپهبد کیا اظهار داشت اشخاصی که دارای استعداد و هوش و لیاقت هستند، خواهند توانست از استعداد خودشان بهرهمند شوند و هرمزی گفت چند نفر از سران حزب توده، مانند خسرو روزبه و امثال او، استعداد و هوش فوقالعاده[ای] داشتند، ولی از استعداد خودشان هم علیه خودشان و هم علیه کشور استفاده کردند و از راه مستقیم منحرف شدند و سپهبد کیا جواب داد به نظر من اگر یک نفر تودۀ[ای] و حتی کمونیست، واقعاً به آنچه میگوید و عمل میکند، برای همیشه و تمام عمر مومن باشد، وطنفروش و خائن نیست؛ بلکه باید گفت چنین شخصی دارای یک مرام مخصوصی است؛ لیکن وطنفروش و خائن آن دسته از تودهایها و اشخاص دیگری هستند که برای جلب منفعت شخصی و احراز شغل و مقام، هر روز به یک مرام و یک مسلک و به اشخاص مختلفی میگروند (مانند نورالدین الموتی وزیر دادگستری که او زمانی واقعاً کمونیست بود و سه سال پیش دیدیم که با اشخاص دیگری گاوبندی و تبانی و همکاری کرد و بالاخره هر روز به اقتضای مصالح و منافع شخصی خودش خود را به یک دسته نزدیک میکند)، ولی یک تودۀ[ای] که در هر حال روی مرام و مسلک خود ایستادگی کند، قابل احترام میباشد.
در مورد بازداشت و سوءاستفادههای احمد نفیسی3 شهردار سابق تهران صحبت شد و براتی اظهار داشت اگر دادگاه ارتشی او را بازداشت کرده بود، این امکان وجود داشت که تصور شود وی سوءاستفاده نکرده و درستکار است و دادگاههای ارتشی که فرمایشی است او را متهم کرده و جنبه سیاسی دارد؛ ولی در دادگستری، قضات با شهامتی هستند که زیر بار دستور غیرقانونی دولت و مقامات نمیروند و حکم ناحق صادر نمیکنند؛ همچنانچه درباره سپهبد کیا، رئیس دادگاه علیرغم دستور دولت، رأی به بیگناهی ایشان داد. در مورد شهاب فردوس نیز چند روز پیش آقای دکتر باهری وزیر دادگستری دادگاه انتظامی قضات را به شدت تحت فشار گذاشت که از شهاب فردوس سلب مصونیت قضایی نمایند و گرکانی رئیس دادگاه انتظامی قضات تحت تأثیر دکتر باهری قرار گرفت و رأی داد که از ایشان سلب مصونیت شود، ولی اعضاء دادگاه انتظامی به اسامی شریف اقدس و سجادی، که از قضات با شرف و شهامت دادگاه مزبور هستند، زیر بار تحمیل وزیر دادگستری نرفتند و حاضر نشدند سلب مصونیت از شهاب فردوس نمایند و با وجود اینکه دکتر باهری آنها را تهدید کرد که دادگاه انتظامی قضات را منحل و شما را بیکار خواهم کرد، معالوصف موفق نگردید و در نتیجه چون گرکانی در اقلیت بود، منظور وزیر دادگستری عملی نشد. بنابراین قطعاً نفیسی شهردار سابق تهران پرونده و مدارک کافی در دیوان کیفر پیدا کرده است که او را بازداشت کردهاند. براتی افزوده البته در عین حال اعلیحضرت هم به نفیسی بدبین شده بودند که دیوان کیفر توانست او را به علت سوءاستفاده و دزدی تحت تعقیب قرار دهد، زیرا اگر مورد لطف اعلیحضرت بود، دیوان کیفر قادر به بازداشت ایشان نبود. جلسه فوق ساعت 20 ختم گردید.
در بولتن خبری روز 25 /9 /42 درج شده است در پرونده سپهبد حاجعلی کیا بایگانی شود. بخش 322
توضیحات سند:
1. آیتالله شیخ محمد خالصىزاده، فرزند آیتالله شیخ مهدى در سال 1270 ش در کاظمین به دنیا آمد. وی در ابتداى نوجوانى با حضور در انقلاب 1920 عراق به همراه پدر و دیگر علماى عراق علیه انگلستان به مبارزه پرداخت. سپس راهى ایران شد. در دوران قرارداد 1919 به مبارزهى خود علیه انگلیس ادامه داد و در جریان جمهوریت مدافع آیتاللّه مدرس بود. وى در دوران رضاخان به نهاوند، کاشان، یزد و حجاز و لبنان تبعید شد. در دوران تبعید به تألیف کتب سیاسى اعتقادى مشغول شد. وی در 14 /2 /1324 مجله هفتگى نور و زمانى روزنامهى «وظیفه» را چاپ کرد. از آیتاللّه خالصى زاده رسائل زیادى به جاى مانده است. آیتالله خالصیزاده در سال 1327 به یزد تبعید شد و پس از 1 سال به عراق فرستاده شد. وی در عراق نیز علیه حکومت عبدالکریم قاسم فعالیت میکرد و به همین خاطر چند بار بازداشت شد. وی در سال 1342 در بغداد درگذشت.
2. اظهار این مطالب دربارۀ روحانی مبارز و باتقوایی همچون آیتالله خالصیزاده از دروغهای بیّن و آشکار است.
3. احمد نفیسى، فرزند مهدى در سال 1298 ش در اصفهان متولد شد. دورهی ابتدایى را در دبستان حکیم نظامى اصفهان به پایان رساند و از دبیرستان سعدى دیپلم گرفت و در رشتهی علوم سیاسى به دانشگاه راه یافت. وی دورهی فوق لیسانس را در رشتهی حسابدارى صنعتى و امور ادارى از آمریکن یونیورسیتى واشنگتن دریافت کرد و در مراجعت به ایران در سازمان برنامه به کار مشغول شد و در وزارتخانههاى مختلف متصدى مشاغل زیادى از جمله: مدیرکل امور ادارى سازمان برنامه، مدیرکل وزارت اقتصاد ملى، رئیس کل دفتر وزارت اقتصاد، بازرس وزارت دارائى، بازرس اداره کل بودجه، معاون کل غله، مدیر رفاه اجتماعى سازمان برنامه، نمایندهی مدیرعامل و قائممقام نخستوزیر در مراجع عمومى صاحبان سهام برنامه، عضو کمیسیون عالى تبلیغات سازمان برنامه، مدیر مجلهی ایران آباد و شهردار تهران بود.
احمد نفیسى از طرفداران سرسخت دکتر على امینى و عضو حزب ایران بود که در سال 1339 در سازمان برنامه در راستاى اهداف تشکیلاتى جلساتى برگزار مىکردند. در سال 1341 زمانیکه وزیر کشور قصد برکنارى وى از سمت شهردارى تهران را داشت، نامبرده با اهدای یک سرویس چاىخورى طلا، وزیر را از اینکار منصرف کرد. و در همین سال پیشنهاد عضویتش در لاینز بینالمللى ایران منطقهی 354 مطرح شد. وی در مسئولیتهاى مختلف داراى فساد اخلاق بود؛ از جمله در زمان شهردارى تهران با یکى از دختران ... روابط ... داشته که باعث ... و اعتراض خانوادهاش مىشود و آنها باوجود گرفتن 30 هزار تومان از نفیسى باز هم پیگیر موضوع بودهاند. مشارالیه در سال 1342 مسئول برگزارى کنگرهی دهقانان و کنگرهی آزاد زنان و آزادمردان بود و در همان سال همسرش به نام نزهت نفیسى به نمایندگى مردم بافت به مجلس شورایملى راه یافت. وى در سال 1342 به دلیل سوء استفادههاى مالى زیاد در شهردارى و شایعهی وسیع آن در افکار عمومى به دستور دادگسترى و براى فریب افکار عمومى دستگیر و در سال 1343 از طرف بازپرس شعبه 12 دیوان کیفر با قرار تأمین از زندان آزاد و در سال 1346 از کلیهی اتهامات تبرئه و تمام حقوق معوقهی وى پرداخت شد.
احمد نفیسی عضو باشگاه ورزشى شاهنشاهى بود و در زمان شهردارى با مستشاران آمریکایی تماس محرمانه داشت و در سال 1348 مدیرعامل شرکت فارمیکس شد. احمد نفیسی در سال 1382 در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 114