صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 23 خرداد 1349


متن سند:

به : کل سوم 316 از : زنجان شماره : 2005/ ه ساعت 1200 روز 22 /3 /49 سید عزالدین موسوی1 امام جمعه زنجان در مسجد سید که به منبر رفته بود و حدود 200 نفر از بازاریان و طلاب حضور داشتند با بیرون آوردن یک ورقه کاغذ از جیب خود اظهار نمود تعدادی از اهالی بدفعات بمن مراجعه و سئوال نموده اند چه کسی اعلم مرجع تقلید است من بارها گفته ام که نمیتوانم اظهار نظر نمایم ولی حالا اعلام میکنم که آیت اللهها شیخ حسینعلی منتظری و ربانی شیرازی و میرزا علی مشکینی از قم نوشته اند که آقای خمینی اعلمند ضمنا اضافه نمود این سه نفر را میشناسد و بآنها اعتقاد دارد ولی شخصا در کنار است و نمیتواند اظهار نظر نماید به امام جمعه گفته شد با وجود تذکر قبلی چرا چنین اظهاری نموده است جواب می دهد وظیفه شرعی وی حکم کرده است و اضافه نمود که در تهران.
قم.
مشهد.
کاشان.
شیراز نیز حکم شرعی صادر شده و رساله آیت الله خمینی نیز در این شهرستانها پخش شده است.
سجده ای2 یک نسخه در پرونده عز الدین موسوی است.
در پرونده عبدالرحیم ربانی شیرازی بایگانی شودو.
اوانی 26 /3

توضیحات سند:

1ـ آیت اللّه سید عزالدین زنجانی در سال 1300 ه.
ش درزنجان به دنیا آمد.
ایشان پس از تحصیل مقدمات علوم دینی در زادگاه خود به شهر قم مهاجرت کرد و مدارج عالی را در حوزه علمیه این شهر به دست آورد.
ایشان سالها بعد به شهر مشهد مهاجرت کرد و در آنجا مقیم شد.
«شرح خطبه حضرت زهرا(س)» یکی از آثار منتشر شده ایشان است.
2ـ جلال سجده ای به سال 1306 در رشت متولد شد.
پس از طی دوره افسری، در تاریخ چهاردهم شهریور 1346 مأمور خدمت در ساواک گردید.
در طول دوران خدمت، ریاست ساواک زنجان، مشاورت اداره کل سوم، ریاست کمیته ضد خرابکاری و ریاست ساواک اصفهان را عهده دار بود و 6 بار مورد تشویق قرار گرفت و چند نشان و مدال نیز دریافت کرد.
وی پیش از آن نیز دارای مدارج عالیه در ارتش از جمله فرماندهی ضد اطلاعات لشگر گارد تهران و فرماندهی ضداطلاعات گارد شاهنشاهی بود.
در زندگینامه او که توسط ساواک نوشته شده، آمده است: در تاریخ 22 دیماه 1350 در خیابان 25 شهریور [سابق] با اتومبیل فردی به نام اسماعیل اکبر شیرازی تصادف می کند و موجب مرگ او می شود، اما با استفاده از نفوذ خود و صحنه سازی ادعا می کند که مقتول قبل از تصادف، بر اثر سکته مغزی در اتومبیل در حال اغماء بوده است.
او بخاطر شرکت در کودتای 28 مرداد 1332 و واقعه 15 خرداد 1342 مورد تشویق و دریافت نشان و مدال قرار گرفت و در طول سه سال ریاست مشترک باصطلاح ضد خرابکاری، صدها نفر از جوانان این مرز و بوم را به کام مرگ فرستاد و به شهادت رساند.
از جمله سفرهای خارجی وی برای تبادل اطلاعات، سفر به اسرائیل بوده است.
نامبرده در تاریخ 30 /9 /60 توسط دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم و اعدام گردید.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 206

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.