صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1339


متن سند:

شماره : 2 ـ 3 ـ 9 ـ 5 شمس زاده پیشکار سابق والاحضرت فقید شاهپور علیرضا میگفت آقای دکتر اقبال و دکتر کاسمی به وی قول قطعی داده اند که از شهرستان لار که فعلاً دچار زلزله و خرابی شده به سمت نماینده دوره بیستم انتخاب شود ولی هنوز تصمیم مقام شامخ سلطنت در این خصوص اعلام نشده است علاوه بر شمس زاده افراد دیگری که در حزب ملیون دکتر کاسمی به آنها قول قطعی نمایندگی دوره بیستم آینده داده عبارتند از عباس شاهنده1.
مرتضی سرمد2.
کاسمی3 مدیرکل وزارت دادگستری.
دکتر سنگ برادر زن دکتر کاسمی.
هوشنگ عامری4.
دکتر فریدون معتمد وزیری5.
دکترمصطفی الموتی6.
نصرت اللّه مشکوتی7.
علی اکبر کوثری8.
خان اکبر.
حسین دهاء9.
دولو مدیر روزنامه کاریکاتور.
کاظم مسعودی.
سید احمد یزدانبخش10 مدیر روزنامه پیک ایران.
محمد یزدانفر معاون فرهنگ.
پوروالی.
صفی پور مدیر مجله امید ایران و منصوری نراقی مدیر روزنامه ملیون افتخاری 9 /3 /39 رونوشت برابر با اصل اصل در پرونده کلاسه.
167 ـ ح اقدامی ندارد.
محتشمی 14 /3 /39

توضیحات سند:

1ـ عباس شاهنده، متولد 1292 شمسی است.
وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان دولتی خاقانی و دوره متوسطه را در دبیرستان شرف به پایان رسانیده و در سال 1320 ضمن معلمی، دوره دانشسرای تربیت بدنی را نیز به پایان رسانید.
در دوره سربازی دوره سوم آموزشگاه مهندسی مکانیک هوایی را گذارند و دیپلم گرفت.
وی در اردیبهشت سال 1321 روزنامه سیاسی فرمان را تأسیس کرد و تا تاریخ 28 مرداد سال 1352 که تعطیل شد منتشر می شد.
وی در اسفند سال 1324 از وزارت جنگ به نخست وزیری منتقل شد و بلافاصله با سمت بازرس مخصوص نخست وزیر به گیلان رفت.
او از اعضای موسس حزب دموکرات ایران به رهبری قوام السلطنه بود.
وی در دوره 21 قانونگذاری مجلس شورای ملی از بیجار گروس به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید.
شاهنده از بنیانگذاران حزب ملّیون بوده و مدتها عضو کمیته مرکزی آن بوده وی همچنین مؤسس اولین سندیکای کارگری ایران برای مبارزه با سندیکای کارگران حزب توده در سال 1325 بود که به نام «اسکی» شهرت یافت.
وی همچنین در دوره دو ساله به سمت عضویت هیئت اجرایی حزب ایران نوین انتخاب گردید و سپس در سال 1355 رییس کانون شماره 110 حزب رستاخیز ملت ایران شد.
وی در طول فعالیت مطبوعاتی خود خبرنگار اطلاعات، نویسنده روزنامه «آتش» و سر دبیر روزنامه «ستاره» بود.
2ـ سیدمرتضی سرمد فرزند محمد علی در سال 1290 ه ش در تهران متولد شد.
وی پس از سپری نمودن مقدمات تحصیلی در سال 1314 از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت و در وزارت دادگستری مشغول بکار گردید.
نامبرده در وزارت دادگستری در مناصب مختلفی از جمله : دادگاه شهرستان تهران، امانت شعبه 15 دادگاه بخش تهران، کفالت دادگاههای بخش تهران، ریاست کل دادگاههای بخش تهران، ریاست شعبه هشت دادگاه شهرستان تهران، ریاست شعبه سه دادگاه شهرستان تهران، مستشار دادگاه استان 3 و 4، دادیار دادسرای استان مرکز، مستشار دادگاه استان مرکز، دادیار دیوانعالی کشور و...
بکار پرداخت.
سیدمرتضی سرمد همچنین به عنوان مأمور در سایر وزارتخانه ها نیز در مسئولیت های مهمی از جمله، سال 1333 مشاور عالی وزارت دارائی، سال 1334 عضو هیئت مدیره بنگاه آبیاری، سال 1336 مدیرکل موسسه عمران خوزستان، سال 1338 بازرس بانک اعتبارت صنعتی، سال 1339 مشاور عالی سازمان برنامه، سال 1344 معاون نخست وزیر و سرپرست بازرسی کل نخست وزیری، مدیر شرکت برق خوزستان، مشاورت وزارت کشاورزی، دبیر سندیکای فلزکاری و شیمیایی ایران، کار کرد.
نامبرده به اکثر کشورهای دنیا سفر نمود و دو بار جهت مطالعه سیستم آب و آبیاری و امور حقوقی به آمریکا سفر کرد.
مشارالیه در حزب ملیون عضویت داشت و در سال 1339 وی از جمله افرادی بود که دکتر کاسمی قول نمایندگی مجلس از طرف حزب ملیون را به آنها داد و یک بار هم کاندید نمایندگی مجلس سنا شد.
سید مرتضی سرمد در سال 1346 عضو جبهه یاران متحد که به اصطلاح خودشان را از افراد شاخص و شاهدوست مملکت معرفی می کردند بود و با حزب رستاخیز نیز در تهران همکاری داشت.
نامبرده ارتباط نزدیکی با دستگاه پهلوی داشت و ساواک به کرات با حضورش در مراسم تشریفات موافقت نمود.
سید مرتضی سرمد به دلیل سرسپردگی به نظام ستم پیشه پهلوی و دول استعماری چندین بار از طرف محمدرضا مدالهای مختلف از جمله، نشان درجه یک آبادانی و پیشرفت، دو بار نشان درجه 5 تاج و نشان درجه 3 همایون دریافت کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری در لژهای همایون، تهران، مزدا، آریا، سعدی، ابن سینا، کاوه، عطار نیشابوری، کرمان، ایران، دانش و پهلوی عضویت داشت و از اعضاء درجه یک لژ پهلوی، سرپرست اول و استاد ارجمند لژ مزدا بود.
3ـ فضل اللّه کاسمی فرزند اسداللّه در سال 1298 ه ش در ساری متولد شد.
وی دوره ابتدایی را در ساری و متوسطه را در دبیرستان های ایرانشهر و دارالفنون تهران به پایان رساند و در سال 1320 از دانشگاه تهران در رشته حقوق لیسانس گرفت و در سال 1321 به استخدام وزارت دادگستری درآمد.
نامبرده در رژیم پهلوی در مناصب مختلف از جمله رئیس دبیرخانه دفتر کل وزارت دادگستری، رئیس سازمان وزارت دادگستری، معاون اداره کل کارگزینی وزارت دادگستری، بازرس کل کشور، عضو هیئت مدیره روزنامه رسمی، دادیار دیوانعالی کشور، سرپرست بانک عمران استان مازندران، سرپرست شرکت تعاون روستایی املاک پهلوی در مازندران، سه دوره نماینده مجلس شورای ملی و وزارت دربار بکار پرداخت.
مشارالیه در زمان نخست وزیری مصدق از طرفداران او بود و بعد از کودتای 28 مرداد 1332 طرفدار اقبال و حزب ملیون شد.
وی در جبهه یاران متحد، حزب ایران نوین و رستاخیز عضویت داشت و در مجلس شورای ملی نایب رئیس کمیسیون دادگستری بود.
فضل اللّه کاسمی فردی بهایی، اهل مشروب و قمارباز بود و از طریق تبانی و کمک دستگاه ظالم پهلوی ثروت زیادی اندوخت و از جمله دارایی های او، کارخانه آب معدنی آمولو، کارخانه آب میوه گیری تالار و در محمودآباد، املاک زیاد و سهامدار چندین شرکت بود.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری در لژهای کرمان، طوس و آریا عضویت داشت.
4ـ هوشنگ عامری در سال 1298 متولد شد و پس از سپری نمودن تحصیلات مقدماتی، در سال 1325 از دانشگاه تهران در رشته کشاورزی، مهندسی گرفت و در همان سال به استخدام دولت درآمد.
نامبرده در اداره کل بازرگانی، رئیس دایره آمار و امور گمرک بود.
همچنین در مناصبی دیگر از جمله، معاون دوم اداره پروانه ورود، معاون اداره سهمیه و اعتبارات، معاون اداره صادرات، مامور خدمت در اداره همکاری فنی آمریکا در ایران، معاون مدیر عامل بانک اعتبارات، بازرس قانونی بانک اعتبارات صنعتی، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک بیمه ایران، استاندار کرمان، مشاور اقتصادی سازمان برنامه و بازرسی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی دربار و دفتر مخصوص شاهنشاهی ایفای نقش نمود.
هوشنگ عامری در تشکیلات فراماسونری در لژهای کرمان، ژاندارک، ابن سینا و خیام عضویت داشت و استاد درجه 3 لژ خیام بود.
نامبرده در حزب رستاخیز عضویت داشت و نشان تاجگذاری از شاه گرفت.
5ـ فریدون معتمد وزیری فرزند مهدی در سال 1301 در سنندج متولد شد.
وی دوره ابتدایی را در دبستان اتحاد سنندج وامیر معزی تهران و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای شاهپور سنندج و دارالفنون تهران به پایان رساند و در سال 1321 دیپلم ادبی دریافت نمود.
نامبرده از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس حقوق و از دانشگاه ایندیانا دکتری گرفت و در سال 1331 به استخدام دادگستری درآمد و در وزارت دادگستری دارای مشاغل ذیل بود : کارمند دادگستری، انتقال به اداره اصل چهار دادگستری و خدمت در شعبه اصل چهار شیراز، بازپرس شعبه 5 دادسرای شیراز، در سال 1332 توطئه بر علیه مصدق و نهضت ملی و محکوم به کسر عشر حقوق، منتظر خدمت، شغل وکالت، در سال 1335 انتقال به صندوق مشترک ایران و آمریکا.
وی در سال 1336 با بورسیه تحصیلی کشور آمریکا به مدت دو سال در آن کشور در رشته علوم اداری تحصیل نمود و دکتری علوم اداری دریافت کرد و پس از مراجعت به کشور در دانشگاه تهران و مؤسسه علوم اداری به تدریس پرداخت.
فریدون معتمدوزیری در سال 1337 قصد ورود به ساواک را داشت که از نتیجه آن در پرونده چیزی ثبت نشده است.
وی در انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی نماینده مریوان و رئیس کمیسیون استخدام بود و در سال 1348 معاون اداری و پارلمانی وزارت اقتصاد و در سال 49 نماینده کمیته حفاظت در وزارت اطلاعات بود.
نامبرده همچنین مشاور عالی بانک کشاورزی، معاون موسسه علوم اداری، عضو انجمن فارغ التحصیلان آمریکا، معاون وزارت اطلاعات، معاون اداری و پارلمانی وزارت صنایع و معاون، رئیس دانشگاه رازی، عضو شورای عالی تاجگذاری، رئیس کمیته برنامه ریزی و رئیس کمیته هماهنگی جشن های 2500 ساله، عضو انجمن بین المللی حقوق، عضو انجمن حقوقدانان آمریکا، عضو هیئت نمایندگی ایران در کنفرانسهای R-C-Dو Cento، عضو باشگاه شاهنشاهی، عضو هیئت امنای دانشکده کشاورزی رضائیه و رئیس کمیته اطلاعات و انتشارات شورای عالی تاجگذاری بود.
فریدون معتمد وزیری در احزاب ملیون، ایران نوین و رستاخیز عضویت داشت و در حزب ملیون معروف به گروه اتازونیها که گرایش به سیاست آمریکا داشتند، بود.
نامبرده از محمدرضا پهلوی نشانهای درجه 3 اصلاحات ارضی، درجه 3 همایون، درجه 3 تاج و نشان جشن های 2500 ساله را دریافت نمود.
6ـ مصطفی الموتی نیا که فارغ التحصیل دکترای رشته حقوق از دانشگاه تهران است از سال 1321 وارد فعالیت های خبرنگاری و روزنامه نگاری شد.
مشارالیه مدتی سردبیر روزنامه «داد» بود که صاحب امتیازی آن را ابوالحسن عمیدی نوری به عهده داشت و اولین شماره آن 22 آبان 1321 انتشار یافت.
این روزنامه که تا پائیز سال 1325 شدیدا تمایلات دست چپی داشت، آهسته آهسته تغییر موضع داد و سپس به کلی گرایش دست راستی یافت.
الموتی که چند سالی خبرنگار پارلمانی چند روزنامه صبح و عصر تهران بود، در سال 1332 مؤسسه مطبوعاتی صبح را دایر کرد و به دنبال آن مجله هفتگی ـ سیاسی صبح امروز و ماهنامه دانشمند را منتشر ساخت.
او در دوران نخست وزیری مصدق از مخالفین درجه یک او به شمار می رفت و در کودتای 28 مرداد در زمره اشغالگران رادیو تهران بود.
مشارالیه که در باند امیر اسداله علم قرار گرفته بود، از حوزه انتخاباتی رودبار و الموت که برای نخستین بار نماینده ای را به مجلس می فرستادند راهی مجلس شورای ملی شد.
یک قلم از پاداش هایی که از علم دریافت کرد یک دستگاه اتومبیل سهمیه دولت بود.
مشارالیه در سال 1343 به عضویت جمعیت «یاران» دکتر اقبال در آمد و چندین دوره در هیئت رئیسه مجلس عضویت داشت.
الموتی در دعوای حزب مردم، حزب ایران نوین را انتخاب کرد و به عضویت آن در آمد.
مشارالیه که از اعضای فراماسونری و کلوپ روتاری بود از اعضای ثابت انجمن قلم نیز محسوب گردید.
7ـ نصرت اللّه مشکوتی فرزند نجم الدین (مشکوه السلطنه) در سال 1290 در تهران متولد شد.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران بپایان رساند و از دانشسرایعالی در رشته تاریخ و جغرافیا لیسانس گرفت و در وزارت فرهنگ استخدام شد و در سال 1314 در تهران به دبیری پرداخت.
نامبرده در وزارت فرهنگ مشاغل زیر را برعهده داشت : رئیس فرهنگ قزوین، رئیس فرهنگ استان مازندران و گیلان، رئیس اداره آموزش متوسطه، رئیس کل فرهنگ تهران، رئیس دفتر وزارتی، رئیس اداره فرهنگ شهرستانها، بازرس مخصوص وزارتی، بازرس عالی وزارتی، دادستان دادگاه اداری و مأمور سرپرست آموزشگاههای ایران در عراق.
مشارالیه صاحب ششدانگ از روستای قاسم آباد لاهیجان بود و پدربزرگش موثق السلطان خزانه دار احمدشاه بود و در سال 1324 منشی انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی بود.
وی تمایلات چپی داشت و از طرف انجمن به بادکوبه سفر کرد.
همچنین برادرزاده وی که افسر توده ای ارتش بود و حکم اعدام برایش صادر شد ولی با واسطه بازی حکمش لغو گردید.
نصرت اللّه مشکوتی در سال 1347 مدتی مدیر امور ابنیه تاریخی و رئیس باستانشناسی بود و در زمان مدیرکلی اش در اوقاف دزدیهای زیادی داشت.
وی در جشن های ستمشاهی نماینده تام الاختیار وزارت آموزش و پرورش بود و مدتی نیز از طریق بورسیه سازمان ملل به کشورهای سوئیس و بلژیک جهت تحصیل سفر کرد.
نامبرده از جمله افرادی از حزب ملیون بود که دکتر کاسمی مدیر کل حزب قول نمایندگی بوی داد و در انتخابات سال 40 نماینده رودسر در مجلس شورای ملی بود.
وی همچنین عضو کانون تهران بود.
نصرت اللّه مشکوتی از رژیم پهلوی نشانهای علمی درجه 3، سپاس درجه 1 و 2، مدال یک علمی را دریافت نمود.
8ـ علی اکبر کوثری فرزند احمد در سال 1291 در تهران متولد شد.
وی دوره ابتدایی را در دبستان اشرف و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای اتحادیه و علمیه بپایان رساند و از دانشسرایعالی لیسانس فلسفه و علوم تربیتی دریافت نمود و در سال 1318 به استخدام دولت درآمد و به عنوان دبیر مشغول تدریس شد.
نامبرده در وزارت فرهنگ، در مناصب مختلف از جمله، دبیر دانشسرایعالی، معاونت اداره دفتر وزارتی، معاونت کتابخانه دانشسرایعالی، دبیر دبیرستانهای تهران، انتقال به اداره خواروبار مشهد برای جمع آوری غله، دبیر دانشکده ادبیات، معاون کتابخانه دانشکده ادبیات، کارمند اداره بازرسی، مدیر دایره آمار مالی و فنی و استخدامی در اداره آموزش عالی و متوسطه، کارمند اداره کل دبیرخانه دانشگاه، کارمند اداره کل بیمارستانهای حسابداری دانشگاه، رئیس دایره کارپردازی اداره کل حسابداری دانشگاه، دبیر و ریاست اداره فرهنگ مازندران، رئیس شورایعالی فرهنگ مازندران، سرپرست فرهنگ استان دوم، دبیر و رئیس فرهنگ استان یکم (گیلان)، کارمند اداره آموزش متوسطه، رئیس فرهنگ استان ششم، مسافرت به آمریکا جهت مطالعه امور فرهنگی، مدیر کل فرهنگ استان ششم، مدیریت کل و رئیس فرهنگ استان نهم (خراسان)، بازرسی عالی وزارتی، مدیریت کل و ریاست فرهنگ استان تهران، رایزن فرهنگی ایران در عراق، مشاور قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در سازمان جوانان، سرپرست مدارس ایران در ترکیه و سر مدارس ایرانیان در امارات بکار پرداخت.
علی اکبر کوثری در مناصب مختلف مرتکب اعمال خلاف اخلاق در استانهای مازندران و گیلان بدلیل سوءاستفاده از دختران و معلمان باعث اعتراض عمومی شد و مدتی بهمین دلیل منتظر خدمت بود.
وی همچنین تریاکی و قمارباز بود و دزدیها و اختلاسهای زیادی داشت که از جمله آن استخدام غیرقانونی 300 نفر با گرفتن 200 تومان از هر کدام، فروش نمره و سوالات امتحانی، رشوه خواری، گرفتن چند میلیون از شرکت نفت جهت ساخت مدرسه در بغداد و واریز آن به حساب شخصی و حمل کالای قاچاق در هنگام مأموریت در عراق می باشد.
نامبرده عضو حزب ملیون و از دوستان نزدیک دکتر اقبال و کاسمی بود که علیرغم تمام خلافهایش با حمایت آنها مسئولیت هایش استمرار داشت، وی در سال 1338 کاندید حزب ملیون از اهواز در انتخابات مجلس شورای ملی بود و در سال 1336 یک قطعه نشان سپاس درجه 2 دریافت کرد.
9ـ سیدحسین دهاء فرزند سیدمحسن در سال 1287 ه ش در خانواده ممتازالملک در تهران بدنیا آمد و از دارالمعلمین قدیم دیپلم گرفت و از دانشسرایعالی لیسانس ریاضی دریافت نمود و با زبان فرانسه نیز آشنایی داشت.
وی قبل از شهریور 1320 و بعد از آن عضو وزارت فرهنگ بود و مدتی نیز ریاست فرهنگ اراک را بر عهده داشت، سپس به وزارت دارایی منتقل شد.
حسین دهاء در وزارت دارایی مسئولیت های مختلفی از جمله، معاونت کمیسیون، مدیرکل دخانیات، رئیس بازرسی، مدیرکل کارگزینی، پیشکار مالیه استان فارس و معاونت وزارت دارائی را بر عهده داشت.
نامبرده همچنین رئیس اوقاف تهران، رئیس بیمه های اجتماعی، معاون نخست وزیر و سرپرست بازرسی نخست وزیری، استاندار اصفهان و سناتور مجلس سنا بود و تا سال 1357 ریاست کانون بازنشستگان را بر عهده داشت و دهمین کنفرانس ملی کار در سال 1357 به ریاست وی برگزار شد.
حسین دهاء در زمینه مالی در مسوولیت های مختلف سوءاستفاده های زیادی نمود و در زمان استانداریش در اصفهان به حیدرعلی برومند کاندید دوره بیستم نمایندگی مجلس شورای ملی در ازای گرفتن صد هزار تومان قول وکالت داد.
وی با گرفتن پول از مدیران کارخانجات اصفهان دست آنها را در اخراج کارگران از کارخانه و ظلم به آنها و تضییع حقوقشان بازگذاشت و در سال 41 شایع بود که وی یک صد میلیون اختلاس داشته است و با تبانی زمین های زیادی در کرج، کن و جمشیدیه تصاحب نمود.
حسین دهاء گرایش چپی داشت و در زمان اشتغالش در وزارت دارائی با عناصر توده ای آن وزارتخانه از جمله هادی برخوردار و هدایت کلانتری ارتباط داشت.
نامبرده عضو کانون سوسیالیست ها بود و تمام کارمندان دخانیات را به حزب مزبور می برد و با احزاب عدالت و رستاخیز همکاری می کرد و در حزب ایران نوین عضویت داشت.
حسین دهاء از سیاستمداران طرفدار انگلیس بود و در تشکیلات فراماسونری در لژ مزدا عضویت داشت و در بین مردم شایع بود که وی یهودی می باشد و انتخاب اسم «سید» برای خودش برای اغفال دیگران بوده است.
پرونده انفرادی 10ـ سیداحمد یزدانبخش کهیازی فرزند حاج سیدعلی در سال 1276 در اردلان متولد شد.
وی دارای تحصیلات قدیمه بود و در سال 1314 در اداره غله اصفهان به عنوان کمک انباردار استخدام گردید.
نامبرده به دلیل اختلاس در شرکت آزما و اداره غله اصفهان، از آنجا اخراج و بعد از آن در اداره کل قندوشکر اصفهان بکار پرداخت.
وی همچنین مدتی کارمند بنگاه صادرات تریاک و به عنوان مشاور مطبوعاتی در سازمان بیمه های اجتماعی کارگران مشغول بکار بود.
مشارالیه مدیر روزنامه پیک ایران و اتحاد بود و در احزاب ملیون و اتحاد عضویت داشت، وی از جمله افرادی بود که در سال 1339 دکتر کاسمی قول نمایندگی مجلس شورا از طرف حزب ملیون را به او داد و نامبرده در انتخابات دوره 20 مجلس شورایملی کاندید حزب ملیون از شهرستان اردستان بود.
ساواک در یک ارزیابی درباره نامبرده و روزنامه اش می نویسد: روزنامه پیک ایران از طرفداران جدی مقام شامخ سلطنت و مخالف سرسخت کمونیسم و شوروی بوده و با سیاست دولت همگام است مرد بی آزار و متینی است و اگر مأموریتی به او واگذار شود مورد اعتماد است، اهل زدوبند نیست با مصدق همکاری نداشته، نشریه مفیدی است این جریده وابسته به حزب ملیون بوده ولی مخفیانه با کارگردانان حزب مردم تماس و بستگی داشته است.
سید احمد یزدانبخش در سال 1340 به دعوت سنتو به ترکیه سفر نمود و در سال 1345 بر اثر سکته مغزی در آلمان فوت کرد.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 50

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.