صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سینما در شرق

سینما در شرق


متن سند:

اشاره : این را باید پذیرفت که سینما، «تحفه مستقیم مغرب زمین است و اگر در این زمینه خاص هنری، فاصله بین مبدأ متغیر (غرب) و تابع آن (شرق) بسیار زیاد است، بعلل گوناگونی می تواند باشد که پاره ای از آنها هر چند دور از ذهن اما نمودار واقعیت روشنی هستند، غرب به عنوان سرزمین پیش پا افتاده، ما در اصلی هنری است ماشینی و تکنیکی و مدرن که سینما باشد.
سینما هنر قرن بیستم است و لاجرم نمادهای تکنیکی و فرهنگی مدرن دارد و چون شرق، از لحاظ تکنولوژی و فرهنگ مدرن، فاصله بعیدی با شرق دارد ناچار سینمای آن نیز نسبت به غرب عقب افتاده است.
به عبارت دیگر می توانیم سینما را برای غرب یک امر غریزی و برای شرق امر اکتسابی بدانیم.
با این فرض، نباید از وضع کنونی سینما در کشورهای آسیائی و آفریقائی متعصب بود.
این منطقه وسیع از جهان قرنها حکومت سنت ها، پیش داوریها، تعصبات و اعتقادات نامعقول و بی منطق اجتماعی را تحمل کرده و در طی این مدت به مقدار زیاد، انعطاف هنری و احساسی خود را از دست داده است.
در آن جاها که تمدن نفوذ نداشته، حساب دیگری در میان است و در جاهائی که تمدنی وجود داشته آلوده به عقاید خرافی بوده و اکثر هنرهایی که دیده شده، هنرهای انفرادی بوده که به همت تک مردان در زمان ادامه یافته است.
سینما در آسیا و آفریقا نخستین بار در هندوستان، توسط حکومت استعماری آن، قدم گذاشته است.
یعنی تقریبا همزمان با اختراع «لومیر»ها به این لحاظ هندوستان دارای قدمت و پیش کسوتی سینمای مشرق زمین است و باز از جهت اهمیت و تفصیلی که دارد گفتگو درباره آن را به فرصتی دیگر می گذاریم و اینک به نقاط دیگر می پردازیم.
پاکستان : دو قسمت بزرگ پاکستان غربی و شرقی پس از جنگ دوم از هندوستان تجزیه شد.
هر چند به اعتبارات گوناگون مثل مذهب و سنتهای اجتماعی و زبان و غیره، بین این دو منطقه مسلمان نشین و خاک اصلی هند، اختلافاتی وجود دارد اما در بسیاری خطوط فرهنگی مشترک هستند.
قبل از تجزیه، چندین استودیو فیلمبرداری در شهر لاهور وجود داشت و مسلمانان هندوستان بالسویه هم از فیلمهای این استودیوها و هم از فیلمهای ایالات دیگر هند، استفاده می کردند.
اما پس از استقلال پاکستان روابط مبادله فیلم قطع شد و تا دهسال این قطع رابطه ادامه داشت.
در طول سه سال 1949 تا 52 استودیوهای شهر لاهور افزایش یافتند.
در این مدت سالانه تقریبا ده فیلم از پاکستان غربی ساخته می شد در 1954 این تعداد به پنجاه فیلم رسید ناطق اکثر فیلمها به زبان اردو بود، اما چند تائی هم به زبان بنگالی ساخته شد که هدف استفاده از آن ها در پاکستان شرقی بود که دو هزار کیلومتر با پاکستانی غربی فاصله دارد.
در 1954 آمار فروش سینما به زحمت به سالی یک بلیت نفر می رسد (هر نفر در سال بطور متوسط یکبار به سینما می رفت.
این نسبت از راه محاسبه تعداد بلیت های فروش رفته تقسیم بر کل جمعیت بدست می آمد) تعداد سینماها در 1950، دویست ژوزف یا ژرزف؟ و شصت باب بود که 40 واحد سیار هم در آن وجود داشت.
اما در 1956 این رقم دو برابر شد.
بازار خارجی سینمای پاکستان تقریبا محدود به فیلمهای هالیوودی بود که به مقدار زیاد وارد می شد اما به هر حال تعداد تماشاگران آن در هفته فقط 25 هزار نفر بود و یک میلیون بقیه، فیلمهای پاکستانی یا فیلمهای قدیمی هندی را که بعد از تجزیه شبه قاره همچنان در منطقه مسلمان نشین باقی مانده بود ترجیح می دادند از سوی دیگر فیلمهای مصری هم اندک اندک بازاری برای خود دست و پا می کرد.
اکنون سینمای پاکستان، سینمای تقریبا را کدی است.
نسبت به جمعیت کثیر کشور تولید محدودی دارد چند فیلمساز مشهور و برجسته آن عبارتند از، ظهیر لقمان (شهیده ـ 1947)، داوید شاند (ساسین ـ 1954) و بخصوص انور کمال (گونلان 1952 ـ قاتل 1955).
از نظر استیل کار و «تماتیک» شباهت زیاد بین سینمای هند و پاکستان وجود دارد با این تفاوت که تکنیک هندی، با تجربه تر و قویتر است.
یک نئورئالیسم ساده و روان، شبیه آنچه در مکتب سینمای بنگال (ایالت مهم سینمائی هند و مسقط الرأس هنری ساتیا ـ جیت رای) وجود دارد، درباره آثار پاکستانی هم دیده می شود که بخصوص تجلی آن در فیلمهای یکی از کارگردانان این کشور بنام «فیض احمد» دیده شده است (طلوع روز) این فیلم از داستانی از «بانا پایا» اقتباس شده و اثر برجسته ای به شماره می رود و ماجرای آن در یک دهکده ماهیگیری اتفاق می افتد.
عراق : در این کشور نیز ورود سینما، جهات خارجی داشته و اگر بعد از جنگ دوم.
یعنی در 1945 آمار وجود 71 سالن سینما را نشان می دهند علت همان نفوذ فرهنگ اروپائی از راههای مجاز یا غیر مجاز بوده است.
پیدایش فیلمسازی در عراق به 1954 بر می گردد.
در این سال استودیوی کوچکی در بغداد تأسیس شد که تا پنج سال بعد فقط دو فیلم بوجود آورد.
یکی توسط یک فرانسوی و دیگری به وسیله کارگردان مصری «کامل مورسی» (1945).
از 1950 تعداد استودیوهای بغداد افزایش یافت و تولید فیلم نیز به سالی سه چهار رسید.
در 1960، علیرغم بحران ها و اغتشاشات سیاسی محصول سالیانه در حدود 10 الی 12 فیلم بود.
سینمای عراق تحت تأثیر سینمای عصر است.
قبل از انقلاب 1958 اندک تلاشهای نئورئالیستی در این کشور دیده شد.
فیلم «سعید افندی» اثر یک فیلمساز جوان باسم «حسنی» با وجود تکنیک و مواد ضعیفی آن، جنبشی را نوید می داد و جنبه های واقعی و ساده ای از زندگی روزمره و تردیدها و دلهره ها و آرزوهای یک کارمند جزء بغدادی را می نمایاند.
از 1958 باین طرف پیشرفت محسوس و فوق العاده ای در سینمای عراق دیده نشده است.
هرچند کمیت تولید بالا رفته و بر تعداد سینماها و سمینارها افزوده شده.
اما بازار فیلمهای مصری و پاره ای فیلمهای آمریکائی و اروپائی رونق بیشتری از فیلمهای عراق دارد.
به عبارت دیگر عراق موفق به ایجاد یک سینمای بومی نشده است.
اسرائیل : اسرائیل در 1954 از لحاظ فروش و کار کرد نسبی فیلم، از اکثریت کشورهای اروپائی هم بالاتر بود، در آن زمان هر نفر اسرائیلی در سال پانزده بار به سینما رفته بود (این نسبت که در مورد همه کشورها ذکر می شود، نمودار توجه علاقه ملی به سینماست) با این حال تولید فیلم خیلی کم بود و باین نسبت پیشرفت نداشت.
یکی از اشکالات عمده تهیه فیلم در آن موقع، مسأله زبان بود.
زیرا اکثریت جمعیت نو و تازه ساخته شده اسرائیل را مهاجران چهارگوشه دنیا تشکیل می دادند که هر یک به زبان کشور سابق خود تکلم می کردند بعضی سینماهای حیفا در 1950 برای رفع این مشکل، اکران کمکی کوچکی در کنار پرده اصلی نصب می نمودند و شش تا هفت زیرنویس به زبانهای عبری، رومانی، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی، بلغاری، لهستانی روی آن نشان می دادند.
زبان رسمی اسرائیل، عبری توراتی مدرن شده ای است که هنوز مفهوم همه جمعیت آن نیست.
تاریخ فیلمسازی اسرائیل به قبل از تشکیل دولت بر می گردد.
اولین فیلمها در سرزمین فلسطین ساخته شد بدست یک صهیونیست روس باسم یکوب بن دوف، (زندگی یهودیها در ارتز، 1912 هنگ یهودی 1922) بین سالهای 1927 تا 1938 هم تعدادی فیلمهای دکومانترونیم دکومانتر توسط «اکسلرود» ساخته شد، در 1933 یک فیلم داستانی صامت ساختند و در همان حال «با روح آقادانی» اولین دکومانتر ناطق به عبری را بنام «اینست ارتز» را می ساخت کمی بعد «ارض موعود» ناطق به انگلیسی توسط «کرن هایشون، کارگردانی شد.
در 1947 دو فیلم بزرگ در فلسطین بوجود آمد، اولی باسم «وعده بزرگ» اثر «ژوزف لیتس» لهستانی «خانه پدرم» نیم دکومانتری با فیلمبرداری خوب از «هربرت کلابن» آمریکائی این کارگردان پرورده مکتب دکومانتر نیویورکی بود و قبلاً اشتاین بک در مکزیک فیلم «دهکده فراموش شده» را ساخته بود فیلم فلسطینی او با سناریوئی بسیار ساده نواحی اصلی سرزمین را در می نوردید و نشان می داد ضمن آنکه داستان و جستجوی پسرکی بدنبال پدر و مادر قربانی شده خویش بدست نازیها را هم دنبال می کرد.
1 در 1954 بعد از تشکیل دولت اسرائیل و پس از اندکی استقرار بدنبال آشفتگی های سیاسی و اجتماعی اولیه، لئوپولد لاهولی، فیلمی ساخت بنام «در هر مایل یک سنگ» این فیلم که با شرکت هنرپیشگان فرانسوی، انگلیسی، روسی، عراقی و آلمانی ساخته شده بود، داستان کامیونی را در زمان ورود مخیفانه مهاجران و بهنگام اشغال انگلیسی ها، استقلال و جنگ با اعراب بازگو می کرد.
اولین فیلم با ارزش اسرائیل «تپه 24 جواب نمی دهد» اثر تورند یک انگلیسی بود (1954) با شرکت «هایاهاراریت» تا اینجا می بینیم که فیلمهای برجسته اسرائیلی توسط کارگردانان یهودی خارجی ساخته شده و اصولاً برای آن که اسرائیل دارای یک سینمای اصیل بومی باشد، لااقل عبور یک نسل دیگر لازم است تا فرهنگ و ادراک مستقل مشخصی در این کشور بوجود آید.
اولین میزانسن ناطق عبری فیلم یوناتان وتالی بود (فیلمی با طول متوسط، بازی شده توسط کودکان و کارگردانی شده بوسیله هانری شتایدر فرانسوی ـ 1594)، فیلم «دان نمی داند چه کند، دارای طنزی قابل توجه بود.
این فیلم که بوسیله «با روخ دیه نار» و هارولداشتنبرک ساخته شده بود، داستان پسرکی را بازگو می کرد که گاوش دیگر شیر نمی داد.
«داستان یک تاکسی» اثر «لاری قریش» ـ 1956 مرکب از چند اپیزود بود که بعضی قسمت های آن توفیقی داشت.
از 1958، یک سینمای تقریبا مستقل در اسرائیل بوجود آمده و بتدریج جوانانی که شوق و علاقه ای به سینما دارند، با استفاده از مکتب های فرنگی، فیلمهای کم وبیش قابل توجهی می سازند.
آن چه اندک نویدی در سینمای اسرائیل محسوب می شود، کاسته شدن احساسات تند اولیه فیلمسازان در ستایش قومیت و سایر قضایای مربوطه یهود است، زیرا باید واقف بود که عرصه هنر، به خاطر اعتلا و تکامل خویش باید یقینا از تصمیمات و احساسات غیر هنری به دور باشد.
این گفتگو با استفاده از «تاریخ سینما»ی ژرژ سادول، درباره سینمای کشورهای دیگر آسیا و آفریقا در شماره های آینده ماهنامه ادامه خواهد داشت.

توضیحات سند:

1ـ در این مقاله مجله فردوسی به تعریف و تمجید فیلم هایی پرداخته که توسط کمپانی های صهیونیستی ساخته شده و مضامین آن تماما مظلوم نمایی یهودیان و جهت کمک به صهیونیست ها برای عملی کردن برنامه های توسعه طلبانه شان می باشد.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 311



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.