صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

جناب آقای نخست وزیر پیوست اسامی علماء روحانیون ـ وعاظ ـ اساتید حوزه علمیه قم را که در چندماه گذشته تبعید شده اند ارسال میدارد.
بطور حتم اطلاع دارید که از برکت فضای آزاد سیاسی گروه بیشماری از روشنفکران ـ روحانیون و افراد عادی صرفا بدلایل مخالفت های فکری و حتی ذهنی با دولت گرفتار زندان و تبعید شده و دهها هزار نفر با سیستم اعمال فشار معنوی روبرو هستند.
آزادی اعطائی دولت جنابعالی بملت محروم از حقوق انسانی نتایج بسیار فلاکت باری با خود بارمغان آورده است بطوریکه معتقدین بمبانی آزادیهای فردی و اجتماعی را متقاعد کرده است که نداشتن آزادی بمراتب از داشتن این نوع باصطلاح (آزادی) بهتر است.
روحانی، دانشجو، روشنفکر، کارگر در گذشته بعلت شناخت شرایط حاکم بر جامعه در مقام ابراز عقاید خود بر نمیامد، اما امروز با اعلام فضای باز سیاسی مردم ایران که خود (بصراحت و صداقت) گرایش دارند اعلام دولت را در سطح بین المللی مبنی بر تحمل افکار مخالف صادقانه تلقی و مخالفت های ذهنی و قلبی خود را بر زبان جاری میسازند ولی پاسخ آنرا با کمال تاسف با گلوله یا زندان و یا تبعید دریافت میدارند.
جناب آقای نخست وزیر در کمال تاثر ولی با افتخار و ایمان بسرافرازی زندگی یک ملت باطلاع شما میرسانم که پزشک قانونی و پزشکان بیمارستان پهلوی هنگام معاینه یکی از دانشجویان مقتول دانشگاه آذرآبادگان در واقعه 18 اردیبهشت ماه گذشته های های گریسته اند.
چــــــرا؟ بیوگرافی این جوان که هیچ گناهی جز وطن پرستی نداشته عبارت بود از کارگری و عمله گی در تابستان و اندوختن 2 هزار تومان برای تحصیل در بقیه ایام.
زیر پوش وصله دار و پاره او و پول خردهائیکه در جیب داشته و تقسیم بندی 42 ریال برای هزینه روزمره آیا جای تاثر و گریه را نداشت؟ این است برخورداری این دانشجو از آزادی اعطائی دولت شما و فضای باز سیاسی کشور! اینک اگر از وقت گرانبهایتان که حتی بخشی از آن بمذاکره با دختر برگزیده واگذار میشود و قسمتی از آن به چند تن عضو هیئت تحریریه روزنامه رستاخیز بعنوان نمایندگان مطبوعات کشور برای نفی سانسور بمصرف میرسد، دقایقی باقیمانده باشد، بهتر است گوشه هائی از نامه حجه الاسلام آقای آقاسید هادی خسروشاهی را بخوانید که خطاب بشما و دولت شماست: جالب است که آقای نخست وزیر در مصاحبه ای که از بی بی سی پخش شد خلاصه آن در اطلاعات 30 خرداد درج شد، میگوید: (مایلم بدانم کدام فرد بیگناهی مجروح تبعید یا زندانی شده است) که من در این نامه، کاری به بیگناهان مجروح و مقتول و زندانی شده ندارم، ولی طبق صورت پیوستی، بعنوان یک انسان آزاد میتوانم توسط شما بآقای نخست وزیر بگویم که: فقط در چند ماه گذشته دوران حکومت شما، 50 روحانی عالیقدر و استاد حوزه علمیه، یا واعظ معروف و عالم پرهیزکار، بدون هیچ مجوز قانونی از حوزه علمیه یا دیگر شهرهای ایران، به نقاط بد آب و هوای کشور تبعید شده اند که گناه بعضی از آنها انتقاد از روزنامه اطلاعات بوده است که بهمین جرم از طرف مامورین حادثه آفرین قم ـ و مجرمین اصلی همه حوادث خونین کور ـ به سه سال تبعید محکوم شده اند! جالب توجه آنکه: دو نفر از روحانیون تبعید شده در سن 85 سالگی هستند که ظاهرا در هیچ کجای دنیا روحانی 90 ساله را تبعید نمی کنند آنهم بجرم اینکه بامر مطاع مراجع عظام قم، مجلس ترحیمی در مسجد خود در (جهرم) برپا داشته است...
شاهکار جرمهای عصر رستاخیزی، شاید جرم من باشد که (معلوم نیست چیست؟) گویا شرکت در چند جلسه مصاحبه حضرت آیت اله العظمی آقای شریعتمداری مرجع عالیقدر شیعه با خبرنگاران خارجی که بامر معظم له در خدمت بوده ام ـ نوعی (تخریب آشوبگران) بوده که باز بحکم غیابی! مجرمین واقعی ـ مامورین حادثه آفرین قم ـ به سه سال تبعید به انارک در وسط دشت کویر محکوم شده ام! ...
جائیکه بحق باید همان مجرمین حادثه ساز را تبعید کرد...
در این میان آقای دادستان کل کشور و رئیس دادگاههای مرکز هم که طبق تصریح قانون باید پرونده های ما را (خارج از نوبت) مورد رسیدگی قرار دهد اصولاً پاسخی به تلگرافهای اعتراض آمیز ما نداده اند تا چه رسد بمطرح ساختن پرونده ها در دادگاه ...
و ظاهرا استقلال قضائی حضرات هم فقط نامی است و بس که: بیله دیگ و بیله چغندر!1...
بله جناب آقای نخست وزیر شما که حکومت خود را بر پایه صراحت و صداقت اعلام کردید.
چنین است مفهوم (صریح بودن) و (صدیق بودن) و چنان است سزای مردمی که بگفته ها و اعلامیه ها و بیانات رئیس دولت در مراجع رسمی اعتماد می کنند.
بجنابعالی اطمینان میدهم که علیرغم فضای تنگ و تنگتر سیاسی مردم دچار زودباوری نشده اند، آنها با جان و دل عواقب این مبارزه را پذیرفته اند و با دانائی فکری و توانائی روحی وارد این مبارزه شده اند.
از جنابعالی مصرانه میخواهم که از مداخله بیش از پیش قوه مجریه در تصمیمات قوه قضائیه جلوگیری فرمائید و مطمئن باشید که اعتقاد مردم در حقانیت مبارزه حق علیه باطل روزبروز استوارتر خواهد بود.
با احترام احمد بنی احمد نماینده مجلس شورایملی

توضیحات سند:

1ـ غیر از حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی نیز نامه ای سرگشاده برای آموزگار فرستاد و با به استهزاء گرفتن این جمله وی (مایلم بدانم در چه مواردی شخصی بی گناه مجروح و تبعید و زندانی شده است) نوشت : «شما گویا برای حفظ مقام چند روزه خود نخواسته اید در مقابل خبرنگار خارجی اعتراف کنید که مأموران مسلسل به دست شما به دستور مرکز به قم آمده و پس از قتل عام طلاب و مردم شهرستان قم حتی حریم منازل مراجع عظام تقلید را هم رعایت نکرده و در داخل خانه آنها به کشتار روحانیون جوان بی سلاح و بی گناه دست زده اند؟» آیت الله صدوقی در جای دیگری از نامه سرگشاده خود نوشته است : «جناب عالی هرگز به کشته شدن صدها انسان مسلمان اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد که در خیابانها و هنگام خروج از مساجد در شهرهای قم، تبریز، یزد، جهرم، اهواز، خمین، نجف آباد و غیره...
به وسیله مأمورین مسلح شما ناجوانمردانه و بدون هیچ گناهی به قتل رسیده و یا بر اثر اصابت گلوله ناقص العضو گشته اند حتی اشاره ای هم نکرده اید و فقط از آمار مجروحین، زندانیان و تبعیدیها سؤال نموده اید.
» آیت الله صدوقی در پایان این نامه آورده است : «ما برای آگاهی جناب عالی که گویا هنوز مایل هستید اسامی افراد بی گناه را بدانید که در دوره حکومت شما تبعید شده و در شرایط نامساعد و غیرانسانی بسر می برند و از هرگونه آزادی عمل و حقوق انسانی محروم شده اند و خانواده ها و کودکان آنها هم همراه پدران خود در تبعیدگاههای سوزان از ظلم و ستم فراگیر رستاخیزی بهره مند می شوند اسامی آنها را ضمیمه این نامه سرگشاده منتشر می سازم.
» (ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک / ج 2 / صص 218 تا 226)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 06 صفحه 470



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.