تاریخ سند: 16 اسفند 1341
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
متن سند:
شماره: 4817 /312 تاریخ: 16 /12 /1341
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
بعدازظهر روز چهارشنبه 15 /12 /41 جلسه هفتگی منزل تیمسار سپهبد کیا تشکیل گردید و در حدود 60 نفر از افراد مختلف منجمله سرتیپ بازنشسته سرخوش. سرهنگ سطوتی. استاد فروزانفر استاد دانشگاه. یحیی کیا. بیدل قاضی دادگستری. حیدری کارمند راهآهن. هرمزی. بیژن منشی دادگاه 21 جنحه در آن شرکت کردند.
در این جلسه هرمزی درباره رکود معاملات و تجارت و سختی زندگی مردم در دو سال اخیر صحبت کرد و سپهبد کیا ضمن تائید اظهارات او گفت: من هم از حیث تجارت به این مشکل گرفتار هستم، زیرا مبالغ زیادی مقروض هستم که باید در رأس سررسید بپردازم و در مقابل مطالباتی که دارم، قادر به دریافت آن به علت عدم امکان بدهکاران خود نمیباشم. و رکود بازار بیشتر ناشی از سلب اعتمادی است که همه طبقات از یکدیگر کردهاند و نفاق و اختلاف بین همه طبقات زیاد شده و اصولاً رشوه گرفتن و اخاذی در اکثر نزدیک به اتفاق ادارات دولتی وجود دارد، تا جایی که اگر شخصی بخواهد جهت وصول طلب مسلم و قانونی خود اجرائیه صادر کند، باید مبالغ هنگفتی حتی به مأمور ابلاغ و مستخدمین جزء تا متصدی مربوطه بپردازد و به این جهت من عقیده دارم رئیس مملکت هم حق دارند [به] هیچ کس اعتماد نداشته باشند، زیرا در روز اگر پنجاه نفر حضور ایشان شرفیاب شوند، هر یک از شرفیاب شوندگان علیه فرد دیگری در حضور رئیس مملکت بدگویی و انتقاد میکند.
گفت: با وجود این همه بیکاری و رکود اقتصادی، متأسفانه مدیرکل بانک ملی در کنفرانس اقتصادی صریحاً برخلاف واقع ادعا کرده که وضع اقتصادی و تجاری ایران از اکثر کشورهای مترقی دنیا، به ویژه از کشورهای همسایه ایران، بهتر است. سرهنگ سطوتی اظهار داشت در حالی که آقای دکتر امینی رئیس دولت وقت صریحاً مردم ایران را فاسد و ناپاک و کشور ایران را ورشکسته اعلام کرده، بدیهی است اعتبار ایران و مردم این کشور نزد اروپاییها فوقالعاده تنزل کرده و اروپاییها به بازرگانان ایران اعتماد نمیکنند که معاملات اقساطی بنمایند. سپهبد کیا از استاد فروزانفر تاریخ تجدید انتخابات رئیس دانشگاه و رؤساء دانشکدهها را سؤال کرد و ایشان پاسخ داد
که 22 فروردین یا 22 اردیبهشت ماه 42 خواهد بود و اضافه کرد دعوتهایی از کشورهای امریکا. ترکیه و ژاپن از من شده که قصد دارم در صورت امکان به یکی از این کشورها مسافرت نموده تا مدتی استراحت نمایم، ولی متأسفانه مشکل است که به علت گرفتاری و مشغله زیادی که در دانشگاه دارم بتوانم به این مسافرت بروم و حتی مدتها است قصد ملاقات و دیدار شما را دارم که امروز چون شورای دانشگاه تشکیل نشد، موفق به ملاقات شما گردیدم. در مورد عدم اعتماد و عدم حقشناسی در بین مردم و دستگاههای دولتی صحبت شد و سرتیپ سرخوش گفت هنگامی که من زیر نظر سپهبد کیا در قسمت مرزبانی کل کشور خدمت میکردم، با چه پاکدامنی و درستی و دلسوزی انجام وظیفه کردم، زیرا اطمینان داشتم رئیس مافوق من تیمسار کیا هم درستکار و فعال و وطنپرست است و در نقاط مرزی کشور با چه کوشش و ابتکار شبانهروزی، قسمت زیادی از اراضی خاک ایران را از کشورهای همسایه پس گرفتیم. ولی متأسفانه در این مملکت کسی نیست از اشخاص درستکار و لایق قدردانی کند و سپهبد کیا ضمن تأیید اظهارات سرتیپ سرخوش گفت: در آن موقع من هم وقتی میدیدم که مرحوم رزمآراء که واقعاً لایق و فعال و وطنپرست بود، شبانهروز برای این کشور کار میکند و زحمت میکشد، درستی ایشان را تعقیب میکردم و آن مرحوم واقعاً قدرشناس بود و پس از آنکه از قسمت مرزبانی تغییر شغل پیدا کردم، همان رویه کار و کوشش و دلسوزی را در بین همکارانم عملی کردم، که بسیار مفید و ارزنده و برای سایرین نمونه و سرمشق بود. سپهبد کیا اضافه کرد در چند ماهی که زمان دکتر امینی من گرفتار سیاست دولت بودم، نزدیکترین همکاران تجارتخانهام به من خیانت کردند و دسته تشکیل دادند و میزان دزدی و سوء استفاده آنها به حدی رسید که هم اکنون مبالغ گزافی بدهکار شدهام و به این ترتیب به هیچ کس نمیتوان اعتماد کرد. سپهبد کیا از بیدل راجع به وضع وزارت دادگستری سؤال کرد و نامبرده پاسخ داد یک جوان 35 ساله را وزیر کرده و سرنوشت دادگستری را به ایشان سپردهاند و میگویند ایشان سابقاً وکیل دادگستری بوده و در کار قضاوت وارد است، ولی من که مدت 5 سال در رأس یکی از شعب استیناف بودم، او را ندیدهام و حال نمیدانم چه وکیلی بوده. بیدل سپس درباره دکتر خوشبین وزیر سابق دادگستری، صحبت کرد و افزود نامبرده در اوایل وزارت خود اشتباهاتی مرتکب گردید و شهاب فردوس1 و دکتر مباشری و عده دیگری را تعویض کرد و حتی سه شعبه دیوان کیفر را هم منحل نمود؛ در صورتی که کلیه قضات آن شعب از قضات درستکار بودند.
گیرندگان. سه نسخه در بخش 312. اداره سوم. اداره دوم
روی پرونده سپهبد کیا ضمیمه و بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. سیدولیالله شهاب فردوس فرزند سیدعبدالکریم موحد مجتهد در سال 1288ش در فردوس متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در فردوس بود و در کنار آن، دروس حوزوی را نیز فراگرفت. مشارالیه که به تحصیلات روز روی آورده بود، در تبریز ادامه تحصیل داد و دیپلم ادبی گرفت و پس از آن، در دانشکده حقوق و علوم سیاسی ادامه تحصیل داد. مدتی در وزارت فرهنگ فعالیت نمود و سپس به مشاغل قضائی پرداخت که دادیاری در دادسرای مشهد، ریاست دادگستری قوچان و دادستانی تربت حیدریه از آن جمله است.
شهاب فردوس که پس از شهریور 1320ش، به حزب توده پیوسته بود، در حوزه خراسان، یکی از اعضای فعال بود و به همین دلیل نیز، در دورهی چهاردهم به مجلس شورای ملی آمد و به فراکسیون حزب توده پیوست. پس از پایان این دوره، به دادگستری بازگشت و از حزب توده نیز جدا شد. در این موقع، ابتدا مستشار استیناف تهران بود و بعد ریاست شعبه استیناف را عهدهدار گردید و به همین صورت در مشاغل قضائی ترقی نمود تا به معاونت وزارت دادگستری رسید.
باقر عاقلی . شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران . ج 2 . ص 888.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 58