صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

دکتر بقایی رهبر حزب زحمتکشان

تاریخ سند: 17 شهریور 1342


دکتر بقایی رهبر حزب زحمتکشان


متن سند:

[شماره:] 12104/ س ‌ت [تاریخ:]17 /6 /1342
دکتر بقایی رهبر حزب زحمتکشان1

1- در ساعت 11:20 روز پنجشنبه 14 /6 /42 دکتر ناصر بقایی به منزل دکتر عبدالحسین راجی2 واقع در خیابان رشت پلاک 62 رفته و به مدت 25 دقیقه در منزل مذکور بوده است.
2- صبح روز جمعه 15 /6 /42 دکتر مظفر بقایی3 به اتفاق چند نفر از جمله دردشتی خوانند [ناخوانا] با اتومبیل درج شماره 51696/ط 41 متعلق به مهندس احمد اشراقی ساکن خیابان [کاج] کوی شمیران خانه شماره 20 تلفن شماره 43876 به باغی واقع در کرج، جاده چالوس بعد از پل علی‌آباد دست راست درب دوم چوبی و بدون رنگ می‌باشد رفته است.
توضیح اینکه در باغ مزبور اتومبیل اوپل شماره 28136/ط 46 که به نام صاحب آن دکتر مصطفی الموتی ساکن تهران خیابان فردوسی منزل شخصی تلفن 6767 می‌باشد نیز برده است.
1- اداره کل سوم[ناخوانا] 2- ساواک کرج جهت اطلاع

توضیحات سند:

1. حزب زحمتکشان: حزب زحمتکشان ملت ایران توسط خلیل ملکی و مظفر بقایی تأسیس شد. ملکی که به دنبال شکست حکومت فرقه آذربایجان از حزب توده جدا شده بود با بقایی همداستان شد. ملکی و یارانش (قندهاریان، جلال آل‌احمد، محمدعلی خنجی، ناصر وثوقی، غلامرضا وثیق، نادر پور، هوشنگ ساعدلو و ... ) امور تشکیلاتی، آموزشی، مطبوعاتی و عقیدتی حزب را در دست گرفتند و فعالیت‌های سیاسی در اختیار بقایی و یاران او باقی ماند. جریده شاهد ارگان سیاسی حزب زحمتکشان بود که تحت نظارت بقایی روزانه منتشر می‌شد و ملکی هفته‌نامه نیروی سوم و ماهنامه علم و زندگی را تأسیس کرد. پس از حوادث سی تیر 1331 و دوری محسوس بقایی از نهضت ملی شدن نفت، اختلافات داخلی حزب زحمتکشان آغاز شد. گروه ملکی که اکثریت فعالان سازمان دهندگان و نویسندگان حزب را تشکیل می‌دادند اعتقاد داشتند که حزب زحمتکشان نمی‌باید از پشتیبانی فعال خود از نهضت ضد استبدادی و ضد استعماری دست بردارد، درحالی که مظفر بقایی خواستار مخالفت علنی با مصدق شده بود. این اختلاف چراغ عمر یک ساله حزب زحمتکشان را خاموش کرد. سال‌های پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332حزب زحمتکشان رسماً منحل نشد، اما فعالیت چشمگیری نیز نداشت. در دهه پنجاه با تجدید فعالیت محدود احزاب، حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری مظفر بقایی تلاش‌هایی کم‌رنگ صورت داد که شباهتی به فعالیت‌های عادی یک حزب سیاسی نداشت.
2. عبدالحسین راجی: فرزند عبدالحمید، در سال 1281ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده پزشکی شد و پس از اخذ دکترای طب به فرانسه رفت و در دانشکدۀ پزشکی پاریس و تولوز دوره تخصصی جراحی را گذراند وی در 1310ش به ایران بازگشت و به خدمت شرکت نفت درآمد پس از چندی به ریاست بیمارستان شرکت نفت منصوب و پس از 15 سال به ریاست بیمارستان بانک ملی ایران انتخاب شد و در دوره‌های 15 و 16 و 19 از شهرستان‌های اهواز و خرمشهر به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید وی در کابینه فضل‌الله زاهدی ریاست بهداری و بیمارستان راه آهن و سازمان برنامه را عهده‌دار شد و در زمان کابینه دکتر منوچهر اقبال به وزارت بهداری برگزیده شد. راجی جمعیت کمک به جذامیان را پایه‌گذاری کرد و خود در سمت مدیر عامل این جمعیت منصوب شد. وی در سال 1350 درگذشت.
3. دکتر مظفر بقائی کرمانی: فرزند میرزا شهاب‌الدوله، در سال 1287 ﻫ ش در کرمان متولد شد. جزو اولین دسته‌ی محصلینی بود که در زمان رضاشاه برای تحصیل به اروپا اعزام شد و در دانشگاه سوربن پاریس در رشته‌ی فلسفه و آموزش و پرورش کودک تحصیل کرده و به ادعای خودش مدرک دکتری گرفت، اما در کتاب « ایران و تاریخ‌» نوشته‌ی بهرام افراسیابی در صفحه‌ی 126 چنین ذکر شده است: «مظفر بقائی برای تحصیلات به فرانسه رفته بود و به علت عیاشی و ولگردی موفق به درس خواندن نگشته و بدون گرفتن عنوان از فرانسه باز می‌گردد. اولین دغلکاری او این بود که برای خودش عنوان دکتری جعل کرده بود...»
بقائی از سال 1324 وارد فعالیت‌های سیاسی شد و در تشکیل حزب دموکرات ایران با قوام‌السلطنه همکاری می‌کرد. وی در دانشگاه تهران نیز اشتغال داشت وبرای اولین بار در سال 1336 به عنوان نماینده‌ی شهر کرمان به مجلس شورای ملی راه یافت‌.
بقائی در جنبش ملی‌گرایی ایران‌چهره‌ای شاخص بود و از طریق روزنامه‌اش (شاهد) خط مشی سیاسی خود را ادامه داد. وی با تأسیس حزب زحمتکشان به عقاید سیاسی خود تشکل بخشید و از جمله سیاستمدارانی بود که با اعمال سیاست‌های منافقانه آسیب‌های فراوانی به کشور وارد کرد؛ همدستی او ـ البته به طور مخفیانه و غیرمحسوس ـ با کودتاچیان 28مرداد32 و مخالفت‌هایش با نهضت ملی شدن صنعت نفت از آن جمله است‌. او در یک دادگاه مسخره‌ی شاه‌ساخته در محاکمات بدوی محکوم شد، اما دادگاه تجدیدنظر، او را تبرئه کرد. بقائی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ظاهراً ادعای طرفداری از انقلاب را داشت، اما انتشار وصیت نامه‌ی سیاسی او مطالب را به گونه‌ی دیگری نشان می‌داد. وی در سال 1359 دستگیر و با سپردن تعهد به این که از کشور خارج نشود آزاد شد، ولی در شهریور همان سال سفری به آمریکا انجام داد... بقائی در فروردین ماه سال 66 پس از بازگشت از آمریکا، در کرمان دستگیر شد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در همان تاریخ در بازرسی از منزل وی مقادیر زیادی اسناد مربوط به حزب زحمتکشان و اشیاء و نشریات غیرمشروع به دست آمد. آنچه از کارنامه دکتر بقایی مستفد می‌شود وی یک بازیگر حرفه‌ای بود که در مواقع حساس ضربات خود را به ملت و منافع کشور وارد می‌کرد. سرانجام بقائی در آبان ماه 1366 در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
زندگینامه‌ی سیاسی دکتر مظفر بقائی کرمانی، حسین آبادیان، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات سیاسی، 1380



منبع:

کتاب مصطفی الموتی‌نیا به روایت اسناد ساواک صفحه 63

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.