صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تیمسار خسروانی

تاریخ سند: 25 آذر 1347


موضوع: تیمسار خسروانی


متن سند:

از: 20 ه 7 به: 322 شماره: 35043 /20 ه 7 بدینوسیله یک نسخه شامل دو برگ اعلامیه که تحت عنوان نامه سرگشاده1 اعضاء قدیم باشگاه تاج به حضور جنابان خانمهای علم2، فرخ رو پارسای3 و به جنابان آقایان علم4، دکتر اقبال5، مهندس شهرستانی، امیرمتقی، عطاء خسروانی، هیئت امنای سازمان ورزشی و فرهنگی تاج وسیله پست شهری برای اشخاص ارسال گردیده است بپیوست تقدیم میگردد.
توضیح رهبر عملیات: یک نسخه از اعلامیه مزبور بپیوست تقدیم میگردد ضمنا باستحضار میرساند که نویسندگان و فرستندگان اعلامیه (نامه سرگشاده) مشخص نمیباشند (بنظر میرسد که مدیران باشگاههای ورزشی در تنظیم و پخش آن دست داشته باشند) نسبت به شناسائی آنان اقدام شده بمحض حصول نتیجه متعاقبا گزارش خواهد شد.
چندی پیش نیز اعلامیه هائی علیه تیمسار خسروانی منتشر شده بود که قبلاً ضمن گزارش خبری تقدیم شده است.
قلهک

توضیحات سند:

1ـ نامه سرگشاده اعضاء قدیم باشگاه تاج به حضور جنابان خانمهای علم ـ فرخ رو پارسا ـ و جنابان آقایان علم ـ دکتر اقبال ـ مهندس شهرستانی ـ امیرمتقی ـ عطاء خسروانی ـ هیئت امنای سازمان وزرشی و فرهنگی تاج با تقدیم احترام ما ورزشکاران و اعضای سازمان تاج با انتشار خبر تشکیل اولیه جلسه شورای عالی ورزشی و فرهنگی تاج در روزنامه های پایتخت فهمیدم آنچه در گذشته بین مردم کوچه و بازار شایع شده بود تحقق یافته و شاهنشاه آریامهر بیدار دل با مطاعه اساسنامه قدیم سازمان ورزشی و فرهنگی تاج که توسط دانشجویان دانشگاه تهران بخاطر بیان یک حقیقت منتشر شده بود صحه گذاشته و دستور تعویض آنرا صادر فرموده اند با خوشحالی فراوان از این خبر مسرت بخش جرأت یافته بدون پرده تقاضا داریم اجازه فرمایند تا ما ورزشکاران و قهرمانان سازمان تاج برای عرض مظالم و ستمهائیکه سرلشگر خسروانی طی سالیان درزا بما نموده است شرفیاب شده و عرایضمان را بسمع شورای عالی برسانیم.
ما ورزشکاران و قهرمانان تاج که فقط به خاطر الطاف و عنایات شاهنشاه آریامهر که بباشگاه تاج دارند در این باشگاهه مانده و افتخار پوشیدن لباس آنرا داشته ایم و الا سرلشکر خسروانی مرد متشبث و دروغگوئی است که همواره از نیرو وقدرت ما ورزشکاران بنفع خود بهره برداری نموده و حتی حقوق حقه ما را نپرداخته است و محل باشگاه را که باید محیط پاک و منزه از همه عیبها باشد با رفیق بازی و حزب بازی محیط ناسالم ورزشی و چندش آوری بوجود آورده است که همه از اوبیزار شده اند ـ ما اعضای سازمان تاج از دست زورگوئی و پرونده سازی سرلشکر خسروانی به تنگ آمده ایم و اکنون که شاهنشاه آریامهر انقلابی در سازمان تاج با تعویض اساسنامه آن بوجود آورده اند جرأت یافته که مقداری از درد دلهای خود را که فعلاً در دستور روز شورای عالی قرار دارد بازگو کنیم تا حقی از سازمان تاج در مورد دارائی سازمان تاج تضییع نگردد.
در باشگاه تاج هر کس در مورد پول و بودجه ای که دولت در اختیار سرلشگر خسروانی گذاشته است صحبت کند و یا در مورد بعضی مسائل که بوی جلوگیری از حیف و میل شدن میدهد سئوال کند تکفیر می شود ـ هنوز ورزشکاران باشگاه تاج خاطره دردناک کثافت مالیدن و کتک زدن آقای علی دانائی فرد مربی فوتبال آن باشگاه را از یاد نبرده اند و خاطره انتشار اعلامیه هائی در مورد اخراج آقایان نجم و مشحون را از یاد نبرده اند و بیاد دارند که با این آقایان چه اندازه بیرحمانه رفتار کرده اند.
برای چی؟ برای اینکه نامبردگان میخواسته اند بدانند پولهای زیادیکه سرلشگر خسروانی بنام ورزشکاران و قهرمانان از دولت و سازمانهای مختلف میگیرد به چه مصرفی میرسد ـ جرم اینها همین بوده است و بس ـ اینها و صدها نمونه دیگر از این جنایات دلیل آنست که در باشگاه تاج بجای شاهپرستی و وطنپرسی درس زورگوئی و سرلشگر خسروانی پرستی را می آموزند ـ مسئولین باشگاه از...
نوکرهای سرلشگر خسروانی و واخورده های ورزشی و توده ایهای فراری و بدنام و خائن گذشته هیچ کس جرأت ندارد نسبت بکارهای خلافی که در باشگاه تاج می شود پرسشی بکند.
یا اظهار عقیده نماید ـ اگر کسی جرأت کند و مطلبی را ولو هراندازه کوچک هم باشد بپرسد بجرم فروش هروئن یا اخلالگری مضروب و بعد هم از باشگاه اخراج میگردد.
شاهنشاه بیداردل و هوشیار که در تمام مراحل حساس به یاری و کمک ورزشکاران شتافته اند این بار یک عمل انقلابی همه اعضاء سازمان های تاج سراسر کشور را خشنود و شاکر ساختند ـ اگر سرلشر خسروانی رئیس سازمان تربیت بدنی نمیشد و درگیری با باشگاهها ـ فدراسیونها و ورزشکاران و دانشجویان پیدا نمیکرد و اساسنامه کذائی او همچنان باقی میماند شاید ما جرأت نمیکردم که این عرایض را بکنیم ولی چون فعلاً همه چیز برملا شده است و همه فهمیده اند که سرلشگر خسروانی با وضع مواد 20 و 21 در اساسنامه قدیم میخواسته همه دارائی سازمان تاج را که طی سالیان دراز از طرف دولت و سازمانهای مختلف پرداخته شده با وضع قوانین و ثبت در شرکتها بخورد دیگر جای درنگ و پرده پوشی باقی نیست و جا دارد مطالبی را که برای منزه شدن باشگاه تاج جنبه حیاتی دارد عنوان کنیم ـ این روزها همه میدانند که سرلشگر خسروانی در دروغگوئی و سفسطه و لاف زدن دست همه را از پشت بسته است ـ روزی نیست که بکارمندان خود وعده اضافه حقوق و پاداش ندهد ـ ساعتی نیست که جلوی ارباب رجوع تلفن های دروغین به نخست وزیر ـ وزیر جنگ ارتشبد آریانا و دیگران نکند و آنها را با لحن خودمانی ـ دوست و رفیق خطاب ننماید و ادا و اطوار در نیاورد ـ دقیقه ای نیست که صحنه سازی نکند و سر همه را کلاه نگذارد و هیچ ورزشکاری نیست که از گزند حرص و طمع او در امان باشد و با وجودی که بیش از 10 ماه از ریاست او بر سازمان تربیت بدنی نمیگذرد ولی تاکنون سه مرتبه رؤسای فدراسیونها را عوض کرده است ـ دائما نطق های تبلیغاتی بنفع خود میکند ـ من سپهبد میشوم ـ من چهارم آبان اگر سپهبد نشدم از ارتش استعفا می دهم ـ من هنوز در خوابگاه اعلیحضرت کشیک می دهم ـ من 5 سال اختیار تام از شاهنشاه گرفته ام ـ و بعد فحش و ناسزا به مدیران باشگاههای تعطیل شده میدهند ـ این رفتار یک امیرلشکری است که این روزها عقل خود را ازدست داده است ـ دائما عربده میکشد و ناسزا میگوید ـ بخصوص اینکه مچ او در مورد خوردن اموال دولت پیش همه باز شده است و باشگاه تاج را طبق قوانین بدست شورای عالی سپرده اند لااقل بجای اجازه دادن به او که در سمت رئیس هیئت مدیره باقی بماند باید برای گناهانی که مرتکب شده و سوءاستفاده هائی که کرده بپای میز محاکمه کشانده شود و پولهائی که بنام سازمان تاج دریافت کرده و بحساب شخصی ریخته پس گرفته شود و برای ورزش و جوانان کشور بکار انداخته گردد تا آنجا که ما اطلاع داریم و پولهائیکه بدون هیچ زحمتی بحساب خود ریخته است به ترتیب عبارتند از: 1ـ دویست هزار تومان سرقفلی باشگاه سابق تاج واقع در خیابان ایرانشهر برای بلند شدن از آن محل ـ همه میدانند که این دویست هزار تومان بعدا برای گرفتن محل جدید داده نشده است چون محل جدید را سازمان تربیت بدنی خریداری کرده و سازمان برنامه هم ساخته است.
2ـ 80 هزار تومان از سازمان تربیت بدنی طبق گفته رئیس سازمان تربیت [بدنی] گذشته ـ یکماه قبل از تخلیه باشگاه تاج جهت تعمیرات آن باشگاه گرفته است در صورتیکه همه میدانند که کوچکترین تعمیراتی در آن صورت نگرفته است.
3ـ 550 هزار تومان بابت خرید محل فعلی دبیرخانه تاج که فروشنده قبلاً 450 هزار تومان تقاضا داشته است و با دیدن یکبار تیمسار خسروانی را ورق بر میگردد و 100 هزار تومن بنفع طرفین این وسط ها منظور می شود.
4ـ فروش مصالح ساختمانی محل جدید که 60 هزار تومان بیک معمار فروخته شده که ایشان حاضر به ارائه توضیحات در هر کجا هستند مطلب اساسی ما که مصدع اوقات شریفتان شده ایم اینست که تعدادی از اموال سازمان تاج در ماده 7 اساسنامه جدید تاج که حتما یک نسخه از آن حضورتان هست ذکر نشده در صورتیکه در ده ماه سرتیپ اسعدی در اعلامیه ایکه بدین مناسبت منتشر کرده مفصلاً نام آنها را برده است و برای یادآوری ضمن درج ماده 7 و تبصره اساسنامه جدید بذکر مطالب تیمسار سرتیپ اسعدی میپردازیم که با مقایسه آن دو با هم معلوم شود که مقدار زیادی از دارائی سازمان تاج در اساسنامه جدید ذکر نشده است و لازم است که شورای عالی که مرجع و مقام عالی برای جمع آوری دارائی سازمان تاج می باشد بدان توجه کامل نماید.
ماده 7 اساسنامه جدید سازمان تاج ـ دارائی سازمان تاج عبارتست از کلیه اموال (منقول و غیرمنقول) موجود سازمان ورزشی و فرهنگی تاج در داخل کشور و خارج از کشور که صورت ریز آنها در دفاتر پلمپ شده سازمان منعکس شده است.
تبصره ـ چون امتیاز تأسیس باشگاهها و کلوپ های ورزشی با عناوین کلوپ رضا پهلوی ـ کلوپ فرح پهلوی ـ باشگاه تاج ـ باشگاه دیهیم ـ باشگاه افسر بنام مؤسس تاج می باشد ـ بموجب این اساسنامه مؤسس سازمان تاج تأیید مینماید که کلیه کلوپ ها و باشگاههای نامبرده با تمام تأسیسات و متعلقات آن جز دارائی و ابواب جمعی سازمان تاج می باشد.
در این ماده باید اسم باشگاه بانوان ـ اسم باشگاههای شهرستانها و چند کشوری که دارای باشگاه تاج یا مؤسساتی متعلق بسازمان تاج هستند ـ فروشگاه و نمایشگاه تاج ـ اردوگاه تابستانی واقع در جاده چالوس ـ زمین ها و موقوفاتی که از شهرداریها و ادارات اوقاف گرفته شده است نام برده میشد که متأسفانه مثل ا ینکه از قلم افتاده است و شاید در دفتر پلمپ شده باشد و ما برای اینکه یادآوری کرده باشیم و چیزی از دارائی سازمان تاج از قلم نیفتاده باشد مطالب مربوط بدارائی سازمان تاج را عینا از زبان مدیر عامل نقل میکنیم و تنها مطالب داخل پرانتز را از خود می نویسم که هیئت امناء بیشتر آشنائی پیدا نمایند.
سرتیپ اسعدی در صفحه 4 خود اینطور نوشته است.
3ـ تأسیس و ساختمان کلوپ اختصاصی و باشگاه بانوان بنام نامی و پرافتخار علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی گرامی که در بهترین نقطه تهران و جنب پارک فرح پهلوی واقع شده ساختمان آن در شرف اتمام و در سال آینده (یعنی یکی دو ماه دیگر) با کسب اجازه از علیاحضرت شهبانوی گرامی افتتاح خواهد شد ـ تا سراسر این کلوپ که مورد علاقه علیاحضرت شهبانوی گرامی است یکی دیگر از اقدامات درخشان و امیدبخشی است که آن تیمسار معظم (منظور سرلشگر خسروانی است) برای پیشرفت ورزش بانوان ایران پی ریزی و بنیان گذاری نموده اند (آقای سرتیپ اسعدی یکبار دیگر بنوشته ایکه نوشته اند و شما امضاء کرده اید نگاه کنید ـ دستور این ساختمان را علیاحضرت شهبانوی ایران داده اند و زمین و پول آنرا هم پرداخته اند آنوقت شما بپای سرلشکر خسروانی گذاشته اید) 5 ـ سازمان ورزشی و فرهنگی تاج با درایت و دوراندیشی آن تیمسار معظم (منظور سرلشگر خسروانی است) فعالیت خود را در راه پیشرفت و تعمیم و توسعه ورزش تا آنجا ادامه داده است که در حال حاضر در 52 شهرستان و چند کشور خارجی باشگاههای آبرومند و فعال بنام پرافتخار تاج دارد که هر یک مکتب شاهدوستی و مبدأ تحولات شگرف ورزشی می باشد و با اطمینان کامل بعرض میرساند (یعنی سرتیپ اسعدی بعرض سرلشگر خسروانی میرساند) که خدمتگزاران شاه و مردم و تاریخ ورزش ایران هرگز فداکاریهای تیمسار را فراموش ننموده و نتایج آن افتخاری است که نصیب جوانان تاج در این کشور گردیده است (اگر مراحم و عطایای بیدریغ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت محبوب نبود سرلشگر خسروانی در میان مردم اعتباری نداشت و مسئولین و ایادی (سرلشگرخسروانی) جز جور و ظلم و زورگوئی در کشور کار دیگری نمیکنند) 6ـ ابتکار و اقدام قابل تحصین تیمسار در مورد ایجاد فروشگاه ورزشی تاج که از بزرگترین و مدرن ترین فروشگاههای ورزشی کشور و خاورمیانه است (روزنامه تاج از قول سرلشگر خسروانی نوشته است که خسروانی این فروشگاه را با 500 تومان بوجود آورده است) موجب گردیده که جوانان وزش دوست و صدها باشگاههای ورزشی با تسهیلاتی که بوجود آمده مدرنترین وسایل ورزشی را با حداقل قیمت خریداری و در اختیار بگیرند و بخصوص پی ریزی ساختمان عظیم و چند اشکوبه این فروشگاه که بدون کوچکترین کمک مالی دولت و سازمانهای دیگر فقط با بودجه و اندوخته آن تیمسار معظم در خیابان شاهرضا در دست ساختمان است یکی از اقدامات و ابتکارات برجسته تیمسار بوده که تأسیس یک چنین فروشگاهی نیازمندیهای جوانان و ورزشکاران با ارزانترین قیمت در دسترس آنان قرار گرفته است (این فروشگاه جزء اموال سازمان تاج است) 7ـ اردوگاه تابستانی واقع در جاده چالوس که عطیه ملوکانه سازمان ورزشی تاج می باشد با ساختمان های مدرنی که در آن شده حاکی از میزان علاقه آن تیمسار معظم در راه رفاه و آسایش ورزشکاران و جوانان می باشد تا جوانان و ورزشکار سازمان تاج بتوانند در فصل گرما و تابستان از این اردوگاه استفاده و از امکانات و تسهیلات آن برخوردار گردند.
8ـ چون بسط و توسعه سازمانهای ورزشی همواره مورد کمال توجه شاهنشاه آریامهر بوده و می باشد خوشبختانه سازمان ورزشی تاج با دوراندیشی تیمسار و اقداماتی که معمول فرموده اند در تهران و اغلب شهرستانها دارای زمینها و موقوفاتی است که برای تأسیسات ورزشی در نظر گرفته شده و کلیه آنها با مشخصات کامل در دفاتر این سازمان ثبت شده و با این ترتیب امیدوار است براساس برنامه ها و پروژه هائی که تیمسار تهیه و تنظیم فرموده اند در این زمین ها تأسیسات ورزشی برای استفاده جوانان شهرستانی ایجاد و در اختیار آنان قرار گیرد.
غرض ما از تقدیم این نامه مسئله همین زمین هاست ـ دانشجویان تهران ضمن نامه سرگشاده ای که برای مسئولین مملکتی نوشته بودند نام چند تا از این زمین ها را یادآوری کرده اند که بدست توانای سرلشکر خسروانی فروخته شده است و یا تبدیل باحسن شده است و مدارکی چاپ کرده اند (زمین اطراف شهرآرا و پمپ بنزین سازمان تاج که سرلشگر خسروانی بنام تأمین کسر بودجه سازمان تاج تأسیس نموده و همه میداند که سازمان تاج با بودجه ای که دولت سالی دو ملیون و هفتصد هزار تومان در اختیارش گذاشته است احتیاج به این قبیل کارها نداشته است ـ زمین سه نبش خیابان تکش که بنام تأسیس باشگاه تاج از اداره تدارکات ارتش گرفته شده و به متری 3440 ریال فروخته شده است و خیلی از این نوع زمین ها که فعلاً بگزارش از حوصله امکانات چاپی ما خارج است) ما اعضاء سازمان تاج که اغلب در دانشگاه هم تحصیل میکنیم بجناب آقای علم وزیر معظم دربار شاهنشاهی ایران و رئیس شورای عالی سازمان تا (هیئت امناء) هشدار میدهیم که سرلشگر خسروانی متجاوز از 50 قطعه زمین های گوناگون از سازمانهای مختلف دولتی در تهران بنام تأسیس باشگاه تاج دریافت کرده و پس از مدتی با قیمت گزافی فروخته است فقط یک نامه کوتاه به بانک رهنی ـ بانک کشاورزی ـ سازمان اوقاف ـ اداره املاک و مستغلات پهلوی ـ شهرداری تهران ـ تدارکات ارتش میتواند این معما را حل کند مقایسه اسامی زمین ها و استادیوم هایی که مدیر عامل سازمان تاج منعکس کرده با دارائی سازمان تاج که در اساسنامه جدید تاج ذکر شده این نتیجه را میدهد که همه دارائی سازمان تاج در اساسنامه ذکر نشده است.
ما از آقایان هیئت امناء توقع داریم که نسبت به این نوشته ها حوصله بخرج دهند و با دقت آن را بخوانند و برای رسیدگی به بازرسان دستورات لازم صادر نمایند ـ بصورت مجلس های دروغین و ساختگی ایکه سرلشگر خسروانی برای موجه قلمداد کردن کارهای خود نشان میدهد توجهی نکنید همه آنها ساختی است ـ هیچ تشکیلاتی در باشگاه تاج وجود ندارد ورزشکاران و قهرمانان بحساب آورده نمیشوند باسم ما و امضاءهای ما تا حال هر چه خواسته اند انجام داده اند و اکنون نیز انجام میدهند فقط شما باید اجازه ندهید که او باسم شما کما فی السابق بکارهای خلاف و غیرانسانی خود ادامه دهد و با تبانی مدیر عامل که از قره نوکرهای خود اوست و در ناحیه 1 ژاندارمری جلو همه اسناد دزدی و به او میداده است تیشه به ریشه هستیت ما اعضاء سازمان تاج بزند ـ سرلشگر خسروانی باسم دولت سالهاست که مال دولت را یغما و چپاول میکند سالی 7 /2 ملیون تومان بودجه مملکتی را که برای سازمان تاج در نظر گرفته شده است بدون اینکه کسی بفهمد با سندسازی و لیست درست کردن بنام اشخاصی که روحشان هم خبر ندارد خورده اند و همچنان نیز می خورند متجاوز از نیم ملیون تومان در سال درآمد فوتبال است و از زمانیکه رئیس سازمان تربیت بدنی هم شده این درآمد دو برابر شده است و هم اکنون دو تیم فوتبال باکو از اتحاد جماهیر شوروی در تهران است و متجاوز از 45 هزار تومان سود خالص دارد (بنا به اعتراف و گفته خود تیمسار که در سخنرانی هایشان اظهار می دارند که هر مسابقه خارجی را ما 110 هزار تومان بلیط میفروشیم) و همچنین تیم بسکتبال فیلیپین که مبلغ هنگفتی سرلشگر خسروانی ...
مینماید و آخر سر هم بیلان ضرر نشان میدهند در صورتی که همه میدانند که این دو تیم دیناری برای سازمان تاج خرجی نداشته است ـ درآمد مسابقات در هیچ دفتری ضبط و ربط نمی شود ـ حقوق بازیکنان را از بودجه سازمان تربیت بدنی می پردازد و در دو جا بحساب منظور می کند هم اکنون توسط دستیار و یار باوفای خود آقای آریانپور که شیره را تنقیه میکند و از حسابسازان معروف و قدیمی سازمان تربیت بدنی است فعلاً مشغول حساب سازی برای خوردن درآمد فعلی مسابقات فوتبال و بسکتبال هستند و تمام خرجهای گذشته راکه یکبار از بودجه سازمان تاج برداشت کرده مجددا از درآمد فعلی مسابقات فوتبال برداشت کند ما مدارکی داریم که چنانچه اجازه فرمائید یکی از ما حضورتان شرفیاب شود ارائه داده خواهد شد قهرمانان و ورزشکاران تاج دل خونی از ایشان دارند بمحض انتشار این نامه از فردای آن شروع بجمع آوری و جعل امضاء خواهد کرد و با زور و تهدید عده ای را وادار میکند که تکذیب کنند و علیه ما حرف بزنند ولی ما برای اینکه این عمل صورت نگیرد و زندگی و هستی ما را بباد ندهد و تهدید نکند از امضاء و نوشتن ناممان در زیر نامه صرفنظر می کنیم ـ ما ورزشکاران و قهرمانان باشگاه تاج می خواهیم بحساب سرلشگر خسروانی فقط در چارچوب حیف و میل کردن اموال این سازمان رسیدگی نمایند سازمان تاج متجاوز از 600 ملیون تومان سرمایه دارند نه 30 ملیون تومان که سرلشگر خسروانی گفته و مال او هم نبوده که ببخشد بلکه مال دولت بوده و ایشان سوءاستفاده میکردند و میخواستند بنام خود به ثبت بدهند بقیه این دارائی بایستی مسترد گردد چشم امید ما به هیئت امنای سازمان تاج است.
زنده باد شاهنشاه آریامهر بیدار دل و هوشیار ـ اعضای سازمان تاج و دانشجویان 2ـ منظور ملک تاج علم ـ دختر قوام الملک شیرازی زن اسداله علم است.
3ـ فرخ رو پارسای فرزند فرخ دین، در سال 1301 ش در تهران یا قم به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد.
سمت هایی از جمله : دبیر دبیرستانهای تهران، مدیر دبیرستان رضاشاه، نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش، وزیر آموزش و پرورش را عهده دار بود.
در سند زندگی نامه ساواکِ وی چنین آمده است : «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی می باشد.
مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرین سخن است.
گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیه های وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است : «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی می شود که سروصدای موضوع بلند نشود.
لیکن در بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان از جریان باخبر شده اند و معرفت گفته های وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک مشارالیها متهم به بهائیگری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش و اوج گیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است: «نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارش های بعدی مدرک تحصیلی نامبرده فوق و وضعیت روحی و رفتاری اش را مورد بررسی و تائید قرار داده است.
ضمنا جامعه زنان ایرانی در نامه ای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بی دینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصا مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار می داد.
در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که نخستین مجله اختصاصی زنان را نشر داد، پارسا نماینده دوره 21 مجلس شورای ملی بود و پس از آنکه مدتی معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش بود.
از 2 /8 /47 به جای آقای هدایتی وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این پست بود.
او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
او در کارهای زیر مشارکت داشته و سازمانها و مؤسسات و جمعیت های متعددی را بنیان نهاد: ایجاد و تأسیس انجمن بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران، رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو شورای ورزشی بانوان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیتهای زنان.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم شد.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.
4ـ امیراسداللّه علم فرزند محمد ابراهیم خان شوکت الملک در سال 1298 ه ش در بیرجند متولد شد.
در سال 1321 از دانشکده کشاورزی کرج فارغ التحصیل گردید.
او از اوان جوانی وارد سیاست شد.
ازدواج مصلحتی او با ملک تاج قوام دختر قوام الملک شیرازی یکی از متحدین انگلیس در جنوب ایران، به دستور رضاشاه صورت گرفت و راه پیشرفت او را هموارتر ساخت.
طی سالهای 1313 ـ 1320 در ارتباط فعال با سرویس اطلاعاتی بریتانیا نقش حساسی در عملیات جاسوسی، به ویژه در تهران و شرق و جنوب ایران ایفا نمود و در رأس شبکه عوامل اینتلیجنت سرویس قرار گرفت.
در سال 1323 اسداللّه علم حکم مقام پیشخدمتی مخصوص شاه را از محمدرضا پهلوی دریافت کرد و در سال 1326 فرماندار کل بلوچستان شد که تا سال 1328 به طول انجامید.
در دی ماه 1328 در کابینه ساعد وزیر کشور شد.
در ترمیم این کابینه، به وزارت کشاورزی منصوب گردید.
او در کابینه منصور بار دیگر وزیر کشاورزی شد و سپس در کابینه رزم آراء به پست وزارت کار رسید.
با قتل رزم آراء و نخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاک و مستغلات پهلوی شد و از هرگونه تلاش جهت سقوط دولت مصدق باز نایستاد و در کودتای 28 مرداد 1332 نقشی مؤثر ایفا کرد.
پس از کودتا و قدرت یابی مجدد شاه، علم در زمره یکی از معدود مشاوران شاه درآمد.
با تشکیل کابینه حسین علاء در فروردین 1334 وزیر کشور شد که تا نیمه فروردین 1336 ادامه یافت.
در این سال رژیم پهلوی برای نشان دادن خود به عنوان حکومتی دموکراتیک تشکیل دو حزب را تدارک دید که علم در رأس حزب مردم قرار گرفت.
در اوایل دهه 1340 شاه بنیاد موقوفات خاندان پهلوی را تأسیس کرد و او را به عنوان سرپرست انتصاب نمود که تا مرداد سال 1341 به طول انجامید.
در 30 تیر 1341 به سمت نخست وزیری منصوب شد.
رفراندوم فرمایشی «انقلاب سفید» در دوران زمامداری او انجام گرفت که با مخالفت همه جانبه مردم و علماء روبرو گردید.
البته پیش از آن امام خمینی (سلام اللّه علیه) به اشکال گوناگون علم و سیاستهای او از جمله مصوبه هیأت دولت در مورد انجمنهای ایالتی و ولایتی را مورد حمله قرار داده بودند.
گسترش اعتراضات راهی جز عقب نشینی برای او باقی نگذاشت و مصوبه فوق الذکر در 8 آذر 1341 ملغی اعلام شد.
اما روند حوادث منجر به قیام پانزده خرداد 1342 گردید که علم در سرکوب آن نقش ویژه و تعیین کننده ای داشت.
دیری نپایید که وی از سمت خود استعفا داد و به ریاست دانشگاه پهلوی در شیراز منصوب شد.
مدتی در پست وزارت دربار به محمدرضا خدمت کرد، ولی به علت بیماری در نیمه مرداد 1356 استعفا داد.
سرانجام علم، یکی از قدرتمندترین مهره های رژیم شاه در تاریخ 25 فروردین 1357 بر اثر سرطان خون در یکی از بیمارستانهای آمریکا از پا درآمد.
5ـ دکتر منوچهر اقبال فرزند حاج مقبل السلطنه در هفتم مهرماه سال 1288 شمسی برابر با 1327 هجری قمری در خراسان متولد گردید.
پدرش معروف به «اقبال التولیه» در آذرماه 1304 نماینده مجلس مؤسسانی شد که انتقال سلطنت از قاجار به رضاخان را تسجیل نمود.
هر چند مقبل السلطنه چهره درجه اولی نبود که به حسب رعایت ظواهر، حضور او در مجلس ضروری باشد ولی انتخاب او شاهدی بر پیوندهایش با دستگاه رضاخان بود و بدین ترتیب خانواده اقبال در ردیف 40 خاندان برجسته ایران قرار گرفته بود.
منوچهر اقبال در سال 1305 با هزینه شخصی عازم اروپا شد و در سال 1312 به عنوان متخصص امراض عفونی از دانشکده پزشکی پاریس فارغ التحصیل گردید و در همان سال با یک دختر فرانسوی ازدواج کرد.
پس از بازگشت به ایران در مهرماه 1312 به خدمت سربازی رفت و در بیمارستان لشکر 8 شرق (خراسان) به کار پرداخت.
در سال 1313، رضاشاه در سفری به خراسان دچار زنبور گزیدگی شد و اقبال درد او را التیام بخشید و مورد محبت شاه قرار گرفت.
پس از پایان سربازی، در سال 1314 رئیس بهداری شهرداری مشهد شد و مدتی بعد به تهران آمد و در شهریور 1315 ریاست بخش بیماری های عفونی بیمارستان رازی را به دست گرفت.
وی در سال 1318 دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و سپس استاد کرسی بیماری های عفونی در این دانشکده شد.
ورود اقبال به صحنه سیاست با شهریور 1320 و سقوط دیکتاتوری رضاخان مقارن بود.
او در آغاز در زمره اطرافیان احمد قوام قرار گرفت.
در دولت اول قوام (مرداد ـ بهمن 1321) به معاونت وزارت بهداری رسید و این سرآغاز مشاغل دور و دراز دولتی او بود.
در شهریور 1323 در کابینه محمد ساعد کفیل وزارت بهداری شد و در دولت قوام (بهمن 1324 ـ آذر 1326) به وزارت بهداری و وزارت پست و تلگراف رسید.
در زمان ورود وزرای توده ای به کابینه قوام (ایرج اسکندری، دکتر فریدون کشاورز و دکتر مرتضی یزدی)، به منظور ایجاد توازن در قبال آنان، اقبال در نقش «جناح راست» کابینه ظاهر شد و به همراه سپهبد احمد امیراحمدی (وزیر جنگ)، ذکاءالدوله (سهام الدین) و غفاری (وزیر پست و تلگراف) به اتخاذ مواضع تند علیه حزب توده و دولت خود مختار پیشه وری در آذربایجان دست زد.
در این سناریو، قوام می بایست نقش «میانه رو» ایفاء می نمود.
منوچهر اقبال در دولت عبدالحسین هژیر (تیر ـ آبان 1327)، علیرغم رقابت هائی که با وی برای تصاحب پست نخست وزیری داشت، وزیر فرهنگ شد و به عنوان رئیس «سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی» نفوذ خود را گسترده ساخت.
اقبال در سمت وزیر فرهنگ دولت هژیر به اقداماتی دست زد که برای وی شهرت گسترده ای به عنوان یک «چهره مرتجع» به ارمغان آورد.
مهم ترین این اقدامات، پیگیری تز «سیاست را از فرهنگ جدا کنید»، به منظور سیاست زدایی مدارس و دانشگاه ها و مصوبه ضد مطبوعات شهریور 1327 بود.
طبق این مصوبه دولت هژیر با اعتراض شدید مطبوعات مواجه شد که به توقیف تعدادی از آنها انجامید.
منوچهر اقبال در دولت دوم محمد ساعد (آبان 1327 ـ فروردین 1329) ابتدا وزیر راه شد و مدت کوتاهی بعد از (21 آذر 1327) وزیر بهداری و سرپرست وزارت کشور کشور گردید و در 21 اسفند به وزارت کشور رسید.
دکتر اقبال در جریان انتخابات این زمان با وساطت دکتر هادی طاهری (وزیر مشاور) مبلغ 500 هزار تومان رشوه دریافت داشت.
در این دوران اقبال به عنوان یک چهره وابسته به استعمار بریتانیا و دربار شهرت یافت و اوج آن زمانی بود که وی به بهانه ترور نافرجام شاه در 15 بهمن 1327، اجرای یک سلسله اقدامات سرکوبگرانه، از جمله توقیف و تبعید آیت الله کاشانی و انحلال برخی احزاب و توقیف جرائد را به مجلس پانزدهم اعلام داشت.
او در دولت رجبعلی منصور (فروردین ـ تیر1329) نیز وزیر راه بود.
با صعود رزم آرا به صدارت، اقبال به علت شهرت سوئی که پیدا کرده بود، به کابینه راه نیافت و توسط شاه به عنوان استاندار آذربایجان راهی این خطه شد.
در مرداد 1329 با اعلام لیست کارمندان مشمول «بند ج» توسط دکتر محمد سجادی، رئیس هیئت تصفیه، نام اقبال در این لیست به چشم می خورد.
مشمولین این لیست صلاحیت خدمت در دستگاه دولتی را نداشته و باید اخراج می شدند.
اقبال در آذربایجان ریاست دانشگاه تبریز را نیز به عهده داشت.
در دوران دولت مصدق، اقبال متصدی شغلی نبود و تنها در دانشگاه تدریس می کرد.
او مدتی بعد، در سال 1331، عازم اروپا شد و در فرانسه به عضویت فراماسونری درآمد.
در سالهای بعد، وی در رأس لژهای تابع تشکیلات فراماسونری فرانسه قرار داشت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، منوچهر اقبال به تهران بازگشت و به دستور شاه سناتور شد و در 18 دیماه 1333 ریاست دانشگاه تهران و ریاست دانشکده پزشکی را به دست گرفت و در 12 خرداد 1335 وزیر دربار گردید.
اوج موفقیت اقبال از همان زمان آغاز گردید و رقابت شدید و کینه توزانه ای میان او و اسداللّه علم آشکار شد.
اقبال در این دوران عالیترین روابط را با محمد رضا و اشرف پهلوی داشت و می کوشید تا از خود یک چهره کاملاً خاضع و تابع نشان دهد.
دختر بزرگ اقبال، مریم اقبال، پس از جدائی از محمود رضا پهلوی، عروس اشرف (همسر شهریار شفیق) شد و در نتیجه این روابط بود که وی در شمار دوستان نزدیک اشرف درآمد و در 15 فروردین 1336 به نخست وزیری رسید.
دولت اقبال به سرعت به عنوان یک دولت مطیع شاه و وابسته به بریتانیا شهرت یافت و بتدریج نارضائی مقامات آمریکایی از آن مشاهده شد و این عدم رضایت در نیمه دوم سال 1336 به اوج خود رسید.
دولت وی پس از 3 سال و 4 ماه مقابله با دشوارترین تنش های سیاسی در شهریور 1339 سقوط کرد و مدت کوتاهی بعد، در 6 اسفند 1339، دکتر منوچهر اقبال ـ رئیس دانشگاه تهران، رهبر حزب ملیون و نماینده مجلس بیستم ـ در ساختمان دانشکده پزشکی دانشگاه تهران مورد حمله و توهین «دانشجویان» قرار گرفت و اتومبیل وی به آتش کشیده شد.
منوچهر اقبال در آبان ماه سال 1342 توسط شاه به عنوان مدیرعامل «شرکت ملی نفت ایران» منصوب شد و در خردادماه 1343 نام وی در زمره مؤسسین لژ «خورشید تابان» و رئیس هیئت مدیره این لژ قرار گرفت.
او تا آخر عمر در سمت مدیرعامل شرکت نفت باقی ماند، اما عملاً در سیاست جاری کشور نقشی نداشت و حتی در امور سیاسی مربوط به نفت و اوپک هم که جمشید آموزگار تحت نظر مستقیم شاه آن را اداره می کرد، مورد مشورت قرار نمی گرفت.
در واپسین دوران زندگی اقبال، تحقیر مداوم و توطئه های آشکار و نهان علم علیه او تداوم یافت و مقابله ها و ابراز حسادت های اقبال، وی را در موضعی مطرود و حقیر در نزد شاه قرار داد.
دکتر منوچهر اقبال در 4 آذرماه سال 1356 درگذشت.
6ـ جواد شهرستانی، فرزند هاشم متولد 1306 ه ش در مشهد.
از رجال سیاسی رژیم پهلوی بود و در کابینه امیرعباس هویدا به عنوان وزیر راه بوده است.
وی در دو مرحله شهردار تهران بود یک بار از آبان 1347 تا مهر ماه 1348 و همچنین پس از نیک پی باز هم به عنوان آخرین شهردار تهران در زمان محمدرضا پهلوی مسئولیت شهرداری را تا بهمن 1357 بر عهده داشته است.
شهرستانی با پیروزی انقلاب و آمدن حضرت امام (ره) به کشور، اولین مقام دولتی بود که استعفای خود را در مدرسه علوی تقدیم حضرت امام کرد.
در همان زمان بختیار او را ممنوع الخروج کرد.
شهرداران تهران از عصر ناصری تا دولت خاتمی، سیدعلی اصغر موسوی عبادی، (تهران، نشر خرم) ص 100.

منبع:

کتاب پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 151

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.