صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : مجله بامشاد

تاریخ سند: 1 مرداد 1347


درباره : مجله بامشاد


متن سند:

از : بخش 325 گزارش محترما بعرض می رساند : بدینوسیله عین مطالبی که در مورد گردانندگان مجله بامشاد وسیله رادنیا تهیه گردیده به پیوست تقدیم می گردد.
بررسی کننده آینه چی رئیس دایره : احسنی رئیس بخش 325 فردوس رئیس اداره دوم عملیات 1 /5 از دو سال قبل اسماعیل پوروالی مدیر مجله بامشاد همسر و فرزندانش را به سوئیس برای تحصیل فرستاده و خود و معشوقه ارمنی اش که ضمنا سمت منشیگری مجله و شخص او را دارد، در دو اطاق ساختمان مجله زندگی می کنند.
او پس از دو بار تعویض اجباری پشت جلد بامشاد و بعضی از صفحات در سال گذشته، تصمیم گرفت مجله را تعطیل کند.
ولی اصرار امیرعباس هویدا نخست وزیر مانع شد و کماکان و بطور نامنظم به انتشار مجله اقدام کرد.
با وجود این از اوایل سال جدید خود او بارها می گفت که قصد دارد برای مدت طولانی جهت انجام تحصیل و استراحت به سوئد یا فرانسه برود و از درآمدی که در تهران دارد استفاده کند.
او در حال حاضر درآمدهای زیر را دارد : 1ـ کارمند وزارت آب و برق 2ـ معلم مدرسه انوشیروان دادگر 3ـ معلم موسسه روزنامه نگاری 4ـ درآمد بامشاد 5ـ درآمد اختصاصی از جیب شخص مدیر عامل شرکت نفت (از بودجه نفت ملی و اعتبار محرمانه دکتر اقبال) 6ـ کمک متفرقه نخست وزیر از بودجه محرمانه و غیره اسماعیل پوروالی تصمیم دارد با واگذاری مجله بامشاد به ایرج نبوی و گرفتن ماهانه «بصورت قطعی» برنامه مسافرتش را به اروپا برای مدتی عملی کند.
واگذاری مجله در حال حاضر به «ایرج نبوی» قطعی است، منتهی چون مشارالیه دارای مشاغل زیر می باشد : 1ـ دفتر اختصاصی با سرمایه شخصی خودش برای تهیه آگهی ـ برشور ـ کتاب ـ فیلم از ادارات دولتی و بنگاههای ملی.
2ـ سردبیری روزنامه اراده آذربایجان 3ـ عضویت وزارت کشور 4ـ مقاله و کار بصورت نامنظم در وزارت اطلاعات امکان اداره مجله را بصورت انفرادی ندارد، بدین نظر قصد دارد با گروهی از نویسندگان از جمله رضا مرزبان ـ پرویز آزادی ـ منوچهر محجوبی ـ عباس پهلوان1 ـ نشریه بامشاد را اداره کنند.
مجله بامشاد در حال حاضر استفاده سرشاری ندارد و از راه فروش تکفروشی ـ اعلان دولتی ـ اعلام ملی ـ میزان دخل و خرج مساوی به اضافه پرداخت حقوق چهار عضو کارگر سرپائی و دستمزد خرید مقالات از نویسندگان تامین می شود.
گروهی که مرزبان انتخاب کرده بغیر از پرویز آزادی که اکثرا اوقات خویش را در شهرداری تهران می گذراند، بقیه همه از نویسندگان حرفه ای هستند و از این راه کسب درآمد می کنند.
بنابراین از نظر روزنامه نگاری و صلاحیت کسب و حرفه و استعداد در اداره مجله گروه مزبور صلاحیت انتشار مجله را دارند و این عده می توانند شخصا نویسنده و اداره کننده مجله باشند اما از نظر اخلاقی و صلاحیت و سایر مسائل هر یک از آنها دارای خصوصیاتی هستند که درباره آنها به اختصار ذکر خواهد شد.
نکته لازم اینکه این عده هفته ای چند روز اجتماع می کنند و بیشتر در بار هتل مرمر با صرف مشروب با یکدیگر گفتگو می کنند و در بین روزنامه نگاران به دومین گروه (بار مرمر) معروف شده اند و اینک خصوصیات آنها : 1ـ ایرج نبوی ـ در حالیکه روزنامه نگار حرفه ای خوبیست.
برای رسیدن به مقامات دولتی سعی در وابستگی به صاحبان شغل و مقامات مختلف دارد.
چنانچه با دکتر سید مهدی پیراسته سفیر کنونی در بلژیک وابستگی دارد.
او از شغل روزنامه نگاری برای تهیه درآمدهای مشروع و نامشروع اقدام می کند و اهل معامله و زد و بند هم می باشد.
در دوران حیات روزنامه نگاریش شنیده نشده که علیه شاه و مقامات مملکتی مطلبی نوشته باشد و یا در حزب توده باشد.
اما این نکته را بار دیگر باید تاکید کرد که روزنامه نگار بسیار خوبی است و در اداره نشریات لیاقت و استعداد فراوان دارد.
بنابراین می توان اظهار نظر کرد که از نظر انتشار مجله یا نشریه مستقل صلاحیت فنی و حرفه ای دارد.
2ـ رضا مرزبان ـ صرفنظر از سوابق عضویت در حزب توده در کار نوشتن مقاله ـ خبر ـ تفسیر هم از نظر انشاء و تحریر و هم از نظر شیوه کار نویسندگی و انتشار اخبار و مطالب کم نظیر است.
او را می توان در ردیف بهترین و عالیترین دسته روزنامه نگاران حرفه ای دانست.
همه مقالات و سرمقاله هائی که دولت و یا مقامات دیگر مملکتی به دکتر عظیمی دیکته و توصیه می کنند، مرزبان آن را به صورت بسیار خوب و مؤثر می نویسد و عرضه می کند.
در بین طبقه روزنامه نگاران محبوبیت خوب دارد.
در اکثر تحریکات و ایجاد دسته بندیهای داخل روزنامه ها و بین روزنامه نگاران شرکت دارد و یا لااقل می توان گفت که رل اصلی و اساسی دارد.
در جمع و جور کردن روزنامه نگاران حرفه ای و آنها را وادار به اقدام کردن بسیار مؤثر است.
3ـ پرویز آزادی ـ خود و برادرش عضو حزب توده بودند.
برادرش یکی از سارقین بانک بازرگانی به نفع حزب توده بود و خودش هم مدتی زندانی بوده دارای مشاغل زیر است : 1ـ عضویت در هیئت تحریریه خبرگزاری پارس 2ـ رئیس روابط عمومی شهرداری 3ـ سردبیر و اداره کننده روزنامه هفتگی که فعلاً در حال توقیف و عدم انتشار است.
فعلاً بیشتر اوقاتش در اداره شهرداری می گذرد.
در کار روزنامه نگاری متوسط است ولی به حرفه نویسندگی علاقه دارد.
در سوء استفاده ها کمتر نامش شنیده شده در بین روزنامه نگاران جزء دسته مسعود برزین و رضا مرزبان است.
مشروب می خورد ـ قمار میکند ـ زندگی متوسط و کوچکی دارد.
4ـ عباس پهلوان ـ تمایلات چپ روی دارد.
بعلت وابستگی به خانواده پهلوان شهرت دارد که با دستگاههای دولتی کار می کند.
او را می توان در ردیف بهترین روزنامه نگاران دانست.
از نظر روشنفکران و اداره این دسته از اجتماع ایران مهارت فوق العاده دارد.
صرف نظر از خلق و خوی عصبانی، عیب دیگری ندارد.
تلاش می کند خود را جزء دسته روشنفکران و طالب آزادی و آزادیخواهی قلمداد کند.
احساسات ضد امریکائی شدید دارد.
و بارها علیه شوروی نیز مطالبی با اسم خود نوشته است.
صلاحیت او در اداره مجله و نشریه کاملاً تائید و صحیح است.
خیلی زود عصبانی می شود و کنترل گفتار را از دست می دهد.
در حال حاضر دارای مشاغل زیر است : 1ـ صبح ها تا ساعت ده در موسسه کانون آگهی زیبا کار می کند.
2ـ صبح و عصر سردبیر مجله فردوسی 3ـ در رادیو ایران مقاله، خبر و تفسیر و گفتار می نویسد بطور نامنظم 4ـ منوچهر محجوبی ـ سابقه چپ روی دارد ـ خدمت مطبوعاتیش را از روزنامه فکاهی توفیق1 شروع کرده و در دوره جدید توفیق تأثیر بسیاری در پیش بردن فکاهی نویسی و تیراژ داشته است.
بعد از قطع همکاری با برادران توفیق در تهران مصور (کشکیات) را اداره می کند در فکاهی نویسی بسیار خوبست فعلاً در روابط عمومی جلب سیاحان خدمت می کند.

توضیحات سند:

1ـ عباس پهلوان مازندرانی فرزند صفدر در سال 1316 ه ش به دنیا آمد.
در سال 1329 در حالی که دانش آموز دوره متوسطه بود به عضویت حزب زحمتکشان ایران ـ مظفر بقائی ـ درآمد و برای سازمان جوانان حزب مقاله ای می نوشت.
در زمان نخست وزیری زاهدی که فعالیت های حزب زحمتکشان با ممانعت روبرو بود، اکثر جلسات حوزه های حزب در منزل وی برگزار می گردید.
عباس پهلوان که دارای دیپلم ادبی بود در سال 1331 فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و مدتی سردبیر مجله فردوسی بود.
در سال 1350 در راستای اهداف ساواک مبنی بر بزرگنمائی مسئله کمونیسم اقدام به چاپ مقالات ضد کمونیستی در آن مجله کرد که به همین علت، به اتهام همکاری با ساواک مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ساواک در این رابطه به مسئول مربوطه دستور داد ضمن ملاقات با آقای پهلوان و با استفاده از اطلاعات وی در شناسائی افرادی که او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند اقدام صورت پذیرد.
هر چند وی در سال 1351 نیز به عنوان اینکه یکی از نوکران ساواک است، مورد تهدید تلفنی واقع گردید.
در همین سال ها بود که با شرکت وی در مراسم شرفیابی! برای دفعات موافقت گردید و در سال 52 با عضویت نامبرده در سندیکای نویسندگان موافقت شد.
عباس پهلوان که با نشریات مختلفی از قبیل : آژنگ، خواندنیها، اراده آسیا، سپید و سیاه، امید ایران، روشنفکر، مد روز و...
نیز همکاری میکرد مدتی هم به عنوان سردبیر برنامه های رادیو ایران فعالیت کرد و در سال 1355 از طرف فدراسیون فوتبال ایران به پاس تلاش در سردبیری مجله تاج ورزشی مدال گرفت.
وی مدت 8 سال نیز مسئول طرح های تبلیغاتی کانون آگهی زیبا بود.
از تألیفات وی به کتابهای : عروسی بابام، نادرویش و شکار عنکبوت می توان اشاره کرد.
1ـ مجله فکاهی، اجتماعی و انتقادی توفیق به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی حسین توفیق و سردبیری عباس توفیق به صورت هفتگی طی سالهای 1341 تا 1351 در تهران منتشر می شد.
حسین توفیق طی سالهای 1301 تا 1318 هفته نامه مشابهی در تهران منتشر می کرد.
راهنمای مطبوعات ایران، (1304 ش تا 1357 ش)، مؤلف : سیدمحمد صدری طباطبائی نائینی، جلد اول، ص 225)

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 227





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.