صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اسلام کاظمیه

تاریخ سند: 26 مرداد 1356


موضوع: اسلام کاظمیه


متن سند:

از: 20 ﻫ 12 تاریخ: 26 /5 /2536[1356] 13560526
به: 312 شماره: 22440 /20 ﻫ 12
موضوع: اسلام کاظمیه
عطف به 2951 /312- 11 /5 /36

روز 23 /5 /36 نامبرده بالا با فردی که او را دکتر خطاب می‌نمود گفتگوی دوستانه‌ای داشتند ضمن صحبت، دکتر مورد بحث گفت احتمالاً قرار است تا چند روز دیگر از طریق روزنامه اطلاعات با من مصاحبه‌ای به عمل آید و من تصمیم دارم در این مصاحبه ضمن تجلیل از جلال آل احمد او را به عنوان مرد مبارز با کمونیزم و فلسفه مارکسیسم معرفی کنم. متأسفانه دستگاه نخواست یا به عبارت دیگر سطحی به مایه و اصالت افکار جلال نگریست و او را کمونیزم خواند درحالی که جلال ضد کمونیسم بود. این مثال درست درباره 13 سال حکومت آقای هویدا صدق می‌کند و آقای هویدا و دست اندرکاران او نیز 13 سال دانسته و ندانسته محیط را برای فعالیت و نضج کمونیست‌ها باز گذاشتند و می‌توان به جرأت گفت حکومت آقای هویدا در باطن قضیه حکومت مارکسیست پرور بود و در ظاهر با این افکار مبارزه می‌شد. من باب مثال من با چند نفر جوان دانشجو که بین 4 تا 6 سال در زندان سیاسی بوده و بعد آزاد گردیده‌اند، مصاحبه داشتم وقتی زیربنای ایدئولوژی آنان را مورد غور و مرور قرار دادم به وضوح روشن بود که این جوانان ابتدا، افکار اصلاح طلبانه صددرصد ناسیونالیستی داشته‌اند و چون موقعیت و فرصت برای ابراز نظرشان نبوده تدریجاً بدون اینکه خود آگاه باشند به کام کمونیست فرو رفته‌اند چه این موج به اصطلاح نو، مبارزه مسلحانه، مارکسیست‌های ‌اسلامی و چریک‌ها همه زائیده اختناق در حکومت آقای هویدا بوده است. اگر در ابتدای امر به دانشجو فرصت و اجازه داده بودند که روی چهارپایه رفته و حرفهایش را بزند وقتی عقده دلش را خالی می‌کرد تازه متوجه می‌شد که این حرف‌هائی که او زده‌تازگی نداشته و بدعت و رسالتی هم نبوده ولی وقتی آزادی قلم و بیان هر دو سلب شود همان دانشجو به خیال خود دارای افکار بکر و دست نخورده و صددرصد مردمی است که دولت به خاطر مطامع خود اجازه نمی‌دهد او بازگو نماید و در اینجا حق با دانشجو است. از طرف دیگر نکته مهم در این نهفته است که مبارزه با این موج نو از راه خشونت و بازداشت و شکنجه کاری است عبث که فی‌النفسه موجب تشدید و گسترش فعالیت شده و خواهد شد. باید از طریق افکار و ایدئولوژی محکم و بنیادی با کمونیست مبارزه کرد وقتی جلو افکار و اندیشه‌های ‌صددرصد دمکراسی گرفته می‌شود. کتاب‌های ‌جلال آل‌احمد و دیگران سانسور می‌گردد چگونه می‌توان جلو کمونیست را گرفت. امروز دیگر نبرد افکار با افکار است و با احزاب و افکار خلق الساعه هم که از پشتیبانی طبقه روشنفکر و قاطبه مردم برخوردار نیست چگونه می‌توان جلو موج نو را گرفت.
اسلام کاظمیه در پاسخ مخاطب خود گفت آقای دکتر تصور نمی‌فرمائید از این موج نو که نام می‌برید در مجموع ذیحق است و اگر شما به طور کلی آنها را مطرود کنید من به شما فردی اندویدوالیسم خواهم گفت. ولی به طور دربست می‌پذیرم که ایجاد این نهضت ناشی از ندانم کاری‌ها و کجروی‌های ‌دولت بوده است. مخاطب وی گفت بدیهی است در لابلای هر ایده و افکاری مطالب مثبت و مردمی هم هست و کسی منکر آن نیست، منتها این نهضت‌ها سرانجامشان به کجا خواهد انجامید به قطب شرق یا غرب. البته بنده و جنابعالی هیچکدام قطب گرا نیستم‌‌[نیستیم] از سوی دیگر ما مخالف ثروت هم نیستیم و بالعکس معتقدیم که از راه ثروت می‌توان روشنفکر شد که برای یک فقیر چنین موقعیتی امکان پذیر نیست. می‌توان در این خصوص آقای دکتر علی امینی را نام برد که از پرتو ثروت به این معرفت و تکامل دست یافت و درحال حاضر این مرد مورد تایید ماست و اما در خصوص جبهه ملی‌ها که به اعتقاد من تنها پادزهر و نیروی ترمز یا بازدارنده کمونیست‌ها و این موج نو می‌باشد باید گفت که به علت پاره‌ای از تنگناها و تضییقاتی که حکومت گذشته برای آنان فراهم نمود اکثر متفکرین و زعمای آن «بیزینس من» شده‌اند یا «بیزینسی» برای خود باز کرده‌اند تاجر سهامدار و یا مدیرعامل شرکتی شده‌اند و به این عده نیز نمی‌توان امیدوار بود. در این جا اسلام کاظمیه گفت در اصل عقیده و ایدئولوژی آنان دمکراسی است و باب مذاق مردم ایران است و می‌توان در مبارزه با کمونیست روی آنان حساب کرد. مخاطب او گفت جان کلام همین جاست و شاید اختلاف نظر بنده و جنابعالی هم روی همین نظریه که الان می‌گویم دور می‌زند. حال من از شما می‌پرسم آیا آقای هویدا و سایر وزراء که الان در رأس کارها قرار دارند مارکسیست شناس و دمکرات نیستند؟ وزرای فعلی برعکس وزرای 20 سال پیش همه به فلسفه کمونیست و مارکسیست آشنائی دارند مثلاً اگر پیش هویدا برویم فلسفه مارکسیست را بهتر از خود مارکسیست‌های ‌دوآتشه تجزیه و تحلیل می‌کند و از عواقب و خطرات آن هم بیش از بنده و جنابعالی آگاه است و از نظر دمکرات بودن هم دست کارتر را می‌بندد ولی با تمام این اوصاف چرا خط مشی سیاست حکومت 13 ساله او کمونیست‌ساز و ضددمکرات بوده است؟ علل فراوان وجود دارد که مهم تر از همه بی‌ایمانی، باری به هر جهت گذراندن و عدم احساس مسئولیت نسبت به پست و رسالت و مأموریتی بوده که ملت ایران به عهده او نهاده است.
نظریه یکشنبه: به احتمال زیاد طرف مخاطب اسلام کاظمیه که او را دکتر خطاب می‌نمود، دکتر نصر بوده است.
نظریه سه‌شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه‌شنبه تایید می‌گردد.
با دکتر احسان نراقی صحبت کرده است. ثابتی 29 /5 /36
در کلاسه 47374 شخصی بایگانی شود. خوانساری 12 /6 /36

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 403


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.