صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دکتر معین‌الدین مرجائی عضو حزب مردم ایران

تاریخ سند: 2 خرداد 1344


موضوع: دکتر معین‌الدین مرجائی عضو حزب مردم ایران


متن سند:

شماره: 4234 /20الف تاریخ:2 /3 /1344
موضوع: دکتر معین‌الدین مرجائی عضو حزب مردم ایران

پیرو خبر اطلاعاتی شماره 4223 /20الف ـ 29 /2 /44، ساعت 17 روز 2 /3 /44 دکتر معین‌الدین مرجائی عضو حزب مردم ایران به ملاقات آقای خوانساری (آیت‎الله) رفته و ضمن مذاکراتی، اظهار نموده است که من ده سال با توده‌ای‌ها مبارزه کرده‌ام و فعلاً هم جناح مذهبی جبهه ملی را تشکیل می‌دهم. نامبرده افزود که ما هم‌سنگر مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی و سیدمحمود طالقانی هستیم. آیت‎الله خوانساری پرسید حال طالقانی چطور است؟ ناطق افزود حالش بسیار خوب و در زندان کلاس مذهبی و تعلیماتی ایجاد کرده است. آقای خوانساری پرسید زندان مجرد است یا اجتماعی؟ مرجائی گفت زندان اجتماعی. سپس دکتر مرجائی سابقه مبارزات 20 ساله اخیر ایران را شمرد و گفت مدتها بود می‌خواستند مذهب را در ایران متلاشی کنند، اما1 نمی‎دانستند مسئله اینقدر عمیق است. اوضاع فعلی ایران خوب نیست؛ هر آن امکان دارد دستگاه فعلی زیرورو شود و حتی مثل پاکستان ممکن است صبح بگویند اسکندر میرزا رفت و ایوب خان آمد. بنابراین اگر افراد به میل و دلخواه خارجی روی کار بیایند، مذهب و مردم نفعی نمی‎برند. علی‌هذا من از طرف همفکرانم که همه مذهبی هستند، نزد شما آمده‌ام که ما را در این جریان رهبری فرمایید. مقام و منزلت حضرتعالی بالاتر از این است که بگوییم با ما همکاری نمایید؛ خیر! ما را رهبری فرمایید. ناطق افزود باید هسته‎های مبارزه مذهبی و ملی به‌وجود بیاید که اگر اوضاع برگشت، مردم تکلیف خود را بدانند و باید حکومت مناسبی که شئون روحانیت را رعایت کند، سرکار بیاید. انگلستان درصدد است وضع ایران را عوض کند و باید عن‌قریب منتظر حوادث بود. من حدود یک ماه و نیم قبل با آقای میلانی در مشهد هم مذاکره کردم. ایشان از مطالب من استقبال کردند و دوستان مشهدی ما باز هم با ایشان در تماس هستند. اجازه فرمایید مرتب تماس دائم داشته باشیم. ناطق اوضاع ایران را با ویتنام و دومینیکن مقایسه کرد و گفت وضع ایران بهتر از آن‌ها نیست و اخیراً روزنامه‎ای به نام میشن آمریکایی که به تهران هم رسیده، حساب بانکی اعلیحضرت
را منتشر کرده و نوشته است معظم‌له هشتاد میلیون دلار پول در بانک سوئیس دارند. بعد حساب برداشت ایشان را در سال گذشته منتشر کرده، معلوم شده دو میلیون دلار به سفیر سابق امریکا داده‌اند که به همین مناسبت او را احضار کردند. سپس پول‎های ریخته شده را مشخص کرده که چه سازمانی به حساب ایشان ریخته است. این است وضع مملکت و این است احترام به جامعه روحانیت که فعلاً همۀ اقلیت‌ها در این مملکت آزادی مطلق دارند ولی روحانیون را بدتر از کمونیست‌ها تعقیب و آزار می‌دهد. به‌همین‌جهت اجازه فرمایید گاه‌گاهی با دوستان خدمت حضرتعالی برسیم. ولی آیت‎الله خوانساری درحالی‌که مرتباً سیگار می‌کشید، هیچ‌گونه جوابی نداد و معین‌الدین مرجائی درحالی‌که باز هم خودش را دعوت می‌نمود، منزل آقای خوانساری را ترک نمود. دکتر مرجائی پس از اینکه از منزل آیت‎الله بیرون آمد، با حاج سیدفضل‌الله خوانساری2 برخورد و پس از سلام و احوالپرسی گفت که3 با شما می‌خواستم صحبت کنم و پس از موافقت حاج سیدفضل‌الله، دوباره به منزل آیت‎الله خوانساری مراجعت نمودند ولی به اتاق دیگری رفتند. دکتر مرجائی مجدداً از لزوم وحدت روحانیت و مذهب مفصلاً بحث کرد و گفت من مطالب جزئی را خدمت آقا نگفتم ولی برای اطلاع شما عرض می‌کنم که جبهه ملی تا قریب 4 ماه قبل در حقیقت مرده‎ای بود، ولی ما آن را مجدد زنده کرده‌ایم و4 طرفداران مذهبی در جمعیت مذکور فعلاً اکثریت دارند. ناطق افزود عناصر قدیمی جبهه ملی که دیگر کاری نمی‎کردند یا واقعاً مأمور اضمحلال جبهه بودند، کنار گذاشته شدند. حضرات5 زندانی (طالقانی ـ سحابی ـ بازرگان) به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شده‌اند ولی نام بقیه را هنوز مصلحت ندانسته‌اند فاش سازند. حاج سیدفضل‌الله گفت جبهه ملی در مورد شرکت زنان در انتخابات و اقدامات اخیر چه نظری دارد؟ مرجائی کمی مکث نموده و گفت بدیهی است از حکومت ملی آینده نمی‎توان انتظار داشت که مثل حکومت سعودی رفتار نماید ولی می‌توان مسئله مذهب را فوق مسائل دیگر قرار داد و نتوانست جواب مناسبی به خوانساری بدهد. و افزود وضع ایران در حال سقوط است؛ انگلیس‌ها که آماده حمله هستند، و مسئله اعتراض وکلای انگلیس را بیان کرد و گفت قرار است اعلیحضرت در بازگشت از کانادا در لندن فرود6 آیند و شاید مذاکراتی
انجام دهند، ولی مسلم است روابط خوب نخواهد شد. از طرفی امریکا هم روابطش با اعلیحضرت خوب نیست. تا چند وقت پیش امریکایی‌ها معتقد بودند که وجود اعلیحضرت است که مانع از ایجاد ویتنام جدیدی در خاورمیانه است ولی حالا شاید به‌علت فشار انگلیس‌ها تغییر عقیده بدهند. انگلیس‌ها دست امریکا را در همه جای دنیا بند کردند؛ حالا می‌خواهند نفوذ امریکا را در ایران قلع‌وقمع کنند. روابط امریکا با ایران در این یک ماه به چند دلیل بد شده است: اول اینکه اعلیحضرت در نیویورک خیلی مایل بودند که در مورد ایران با امریکایی‌ها مذاکره کنند اما در آنجا افراد باشخصیت به استقبال نرفتند؛ دوم اینکه اعلیحضرت در سخنرانی خودشان در برزیل گفتند می‌شود کلیه مسائل بین‌المللی را با مذاکره حل کرد. یعنی چون از امریکایی‌ها رنجیده خاطر هستند، علی‌هذا این مطلب را که ضد سیاست امریکا است و زبان دوگل و غیره است، به زبان آوردند؛ سوم اینکه خبیر نامی که اهل ایران بود و عضو سازمان سیا امریکا است، در سه سال قبل طلبی از اعلیحضرت داشته، پس از اینکه از ایران خارج می‌شود، می‌خواسته است در مورد طلب خودش سروصدا راه بیندازد. امریکایی‌ها مخالفت می‌کنند ولی او ضمن مذاکراتش با اعلیحضرت، دستگاه ضبط‌صوتی داشته که قرارومدار معامله را ضبط می‌کند. حالا موضوع را در دادگاه امریکا طرح کرده و دولت7 امریکا هم با طرح موضوع موافقت کرده است. این دلایل نشان می‌دهد که بعید نیست اصولاً نیابت سلطنتی مطرح شود و اعلیحضرت اول به‌عنوان مسافرت و بعد برای همیشه از صحنه خارج گردند و یا اینکه کودتای دیگری بشود. با این اوضاع، بدیهی است باید ملیّون و افراد مذهبی برنامه‎ای داشته باشند. حاج سیدفضل‌الله خوانساری لبخندی زد و گفت: آقای خوانساری اهل این مسائل نیستند و برای خود علما هم مسلم گردیده که کنار بودن ایشان از سیاست به‌نفع مسئله است ولی بدیهی است ایشان از اوضاع به‌هیچ‌وجه رضایتی ندارند. دکتر مرجائی گفت: خطر عمده‎ای که هم‌اکنون ایران را تهدید می‌کند این است که تصور نفرمایید حزب توده وجود ندارد؛ البته ممکن است متشکل نباشند ولی با یک حادثه و اخلال،8 حزب توده با همان قدرت صحنه را به‌دست خواهد گرفت. مضافاً به اینکه خبر موثق دارم اعلیحضرت دستور داده‌اند چندین نفر مستشار شوروی به ایران آمده و می‌خواهند از نفوذ شوروی هم استفاده کنند. آقای خوانساری گفت: تشکیل جبهه در ایران آن‌طور که شما می‌گویید خیلی خوب است اما مردم آمادگی ندارند، زیرا خیلی حرف‎های خوب شنیده‌اند اما آخر به جای سرکه، همه دسته‌جات شراب شده‌اند.
مرجائی باز مکث کرد و گفت: البته ایجاد این جبهه مشکل است اما اگر رهبران مذهبی حمایت کنند، جبهه سریع‌تر تشکیل می‌شود. حاج سیدفضل‌الله خوانساری گفت: درهرحال آقای خوانساری صرفاً در مسائل مذهبی دخالت می‌کنند. مرجائی گفت: آقای میلانی هم موافقت دارند؛ با آقای شریعتمداری هم در تماس هستیم. احتمال دارد این چند روز کسی مأمور ملاقات با آقای شریعتمداری شود. حاج سیدفضل‌الله با ظاهری جدی اما باطناً تمسخر گفت: این دونفر اهل این حرف‌ها هستند. مرجائی مجدداً گفت: اجازه فرمایید گاه‌گاهی با یکدیگر مذاکره کنیم. خوانساری گفت: خیلی خوشحال می‌شوم.
نظریه رهبر عملیات: باتوجه به نامه شماره 10762 /322 ـ 27 /2 /44 و نامه شماره 1088 /312 ـ 1 /3 /44، چون این مذاکرات جنبه کاملاً خصوصی داشته است، لذا هرگونه اقدام پیرامون مفاد خبر اطلاعاتی فوق‌الذکر، بایستی به نحو شایسته انجام گردد تا منبع مربوطه شناخته نشود.

رونوشت برابر اصل است.
در پرونده آیت‎الله میلانی ح /862 بایگانی شود ـ 31 /4 /44

توضیحات سند:

1. در اصل: ما
2. حجت‌الاسلام سیدفضل‌الله خوانسارى فرزند سیدعلى اکبر و داماد آیت‌الله حاج سید احمد خوانسارى در سال 1290ش. در خوانسار متولد شد. تحصیلات مقدماتى را در خوانسار و اصفهان گذراند و در سال 1307 به قم رفت. در آنجا از محضر آیات عظام حائرى یزدى، حجت و سید احمد خوانسارى بهره‌مند شد. وى پس از مدتى به تهران مراجعت کرد و در مسجد سجاد تهران به اقامه جماعت پرداخت.
3. در اصل: مه
4. در اصل: و و
5. در اصل: حضرت
6. در اصل: فورد
7. در اصل: دلت
8. در اصل: خلال

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 45



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.