صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش 1

گزارش 1


متن سند:

بازگشت به مرقومه شماره 399 /3 /2 ـ 8 /3 /42 محترما به عرض می رساند طبق گزارش مأمور مربوطه در ساعت 19 روز 9 /3 /42 نماز جماعت به وسیله آقای سید عبدالحسین دستغیب در مسجد جامع عتیق خوانده شد پس از نماز دعای کمیل قرائت گردید سپس آقای سید عبدالحسین دستغیب منبر رفته پس از قرائت چند آیه از قرآن سخنان خود را با حکایت معاویه و زهر دادن به اصحاب علی علیه السلام و امام حسن شروع کرد و افزود معاویه یزید را ولیعهد کرد و مردم را بر ضد مسلمین برانگیخت و در ابتدای سلطنت خود صدمه به قرآن و مسلمین وارد کرد و مردم نوشت که باید از حسین بیعت بگیری یا با این جواب خط سر او را بفرستی آن بیچاره در زمان سلطنت خود صدمه به قرآن و مسلمین وارد کرد و مردم از عمل یزید بیزار شده دو هزار نفر نامه به امام حسین نوشته و او را دعوت کردند ای مردم جنایاتی که معاویه نمود هیچکس ننموده چه جنایتی بالاتر از این که بر خلاف عهد خود عمل نمود و یزید را ولیعهد تعیین توله سگ خود را به مسند خلافت رسانید و فوت کرد حسین بن علی دید اگر جلو این جنایت گرفته نشود اسمی از قرآن نخواهد ماند در موقعی که ولید والی مدینه خواست بیعت از حسین برای یزید بگیرد حسین فرمود من بیعت به یزید زناکار زنازاده شرابخوار نمی کنم و تن به این ننگ نمی دهم مردم اگر حسین با یزید بیعت کرده بود دیگر اسمی از قرآن نبود یک موقع تقیه حرام است آن هم وقتی که اسلام اسلام در خطر باشد ناطق مدتی درباره قیام امام حسین صحبت نمود در این موقع که مقارن ساعت 21 و 15 دقیقه بود فرزند حاج شیخ بهاءالدین محلاتی به نام مجدالدین محلاتی1 به اتفاق آقای مجد واعظ با عده ای در حدود 500 نفر وارد مجلس شدند ناطق به سخنان خود ادامه داد و افزود حسین می دانست که وقتی قیام نمود به او تهمت می زنند و بد می گویند این بود که وقتی در سرزمین عراق رسید به ابن سعد پیغام داد که من برای اخلالگری نیامده ام شما مرا دعوت نموده اید حسین برای جلوگیری از هتک ناموس دفاع از اسلام بود جنگ حسین جهاد فی سبیل اللّه بود در این موقع ناطق به اوضاع و احوال کنونی پرداخت و گفت فعلاً برای علماء مراجع تقلید پیشامدی نموده و کار به جائی رسیده که دیگر تقیه حرام است و نمی شود تقیه کرد در متن اعلامیه آیت الله خمینی که امروز رسیده مرقوم فرموده اند که سکوت حرام و اظهار حقیقت حلال است ناطق افزود مسلمانان امروز نباید سکوت کرد سکوت محو اسلام و محو قرآن است همه با هم باید حقایق را ظاهر کنید سکوت هر فردی باعث تقویت ظالمین است حکم آیت الله العظمی آقای حکیم و خمینی و شریعتمداری و گلپایگانی و جمیع علمای تشیع این است که سکوت حرام است.
تقیه حرام است.
احقاق حق کنید.
ایهاالمسلمون خون شما عزیزتر از خون علی اکبر نیست.
خون شما رنگین تر از خون جوانان و شهدای کربلا نمی باشد.
امشب بر حسب دعوتی که هفته گذشته نموده ام بحمداللّه همه حاضر شده اید اسم این مجلس را بگذارید کنگره اسلام یا کنگره حسینی، من هم امشب به شما می گویم وظیفه هر فردی از افراد که به دیگران بگوید که اسلام و شعائر در خطر است .
اموری که بر خلاف ضروریات اسلام است روی کار آورده اند و ضروریات اسلام را محو نموده اند آزادی زنها.
الغای اسلامیت.
الغای رجوعیت.
می دانید چه لطمه بزرگی بدین می زنند؟ آزادی زنها می دانید چه مفسده ای در بر دارد.
این اولش می باشد.
می دانید مسلمانان بیدارند و نمی گذارند چنین بشوند.
در اینجا مردم ابراز احساسات کردند ناطق افزود در اعلامیه نوشته اند همین هیئت حاکمه دست دوستی به حکومت پوشالی اسرائیل داده اند وای ـ وای ـ روحانیون در کمین هستند و نمی گذارند چنین بشود باید بدانند که هیئت حاکمه غلط کرده اند.
اخیرا دو هزار نفر از افراد ضاله حرکت کرده اند و به لندن رفته اند که کنگره ای تشکیل دهند بر ضد کنگره مسلمین به آنها نفری 500 دلار کمک کرده اند و حتی در بلیط هواپیما هم به آنها کمک کرده اند و آیه اللّه خمینی فرموده اند که 25 میلیون ریال از درآمد نفت به این فرقه کمک نموده اند و به آنها فوق العاده داده اند.
وای مسلمانان می خواهند چه بکنند.
و اگر از مسلمانان بیچاره ای بخواهد به مکه برود از اول ماه رمضان که کمیسیون حج تشکیل می شود از این بیچاره ها چه پول های مفتی و به چه اسم ها می گیرند.
پستهای حساس را به دست هیئت ظالمه داده اند.
واللّه سکوت حرام است.
امروز نوشته اند که مسلمانان باید سکوت خود را بشکنند همه با هم همصدا شوند از هیچ نترسید یقین بدانید نصرت با مسلمین است هفته قبل عرض کردم آنها تفنگ دارند توپ دارند ما هم ایمان قوی داریم و پشت و پناه ما قرآن است ما از هیچ چیز باک نداریم نمی گذاریم عمال اسرائیل بر ما حکومت کند خدا نکند ما زنده باشیم و این فجایع را ببینیم بزرگترین سعادت مرگ است من که هم اکنون در روی این منبر هستم اگر ناگهان تیری به سینه من بزنند و مرا از بین ببرند بزرگترین سعادت نصیبم شده بزرگترین سعادت مرگ است آقایان روحانیون و منبری ها باید در این دو ماه ادای حق کنند و حقیقت را روی منبر بگویند و هر گاه یکی از مخالفین می رسد رو برگردانید ناطق در اینجا حکایت حضرت بریر را که یکی از اصحاب حضرت حسین بود و رفتن او را به نزد ابن سعد بیان کرد و مطالب را به جریان حوزه علمیه قم خراب کردن مدرسه فیضیه و کشتن علماء و ریختن و مجروح نمودن و زندانی کردن طلاب و اضافه نمود مسلمانان این عمل با اسلام جور نمی باشد یک کاری کنید تا ما هم بگوئیم اینها هم مسلمان هستند آنها که طلاب را از مریضخانه بیرون می کنند طرفداران کفر هستند خیال می کنید این تحقیر و با این اهانتها از جاده در می رویم برای روحانیت اهمیت ندارد روحانی علاقه به دنیا ندارد سه ماه است که مراجع تقلید با نظم و آرامش خواسته اند اقدام نکرده اید کسی گوش نمی دهد در این هنگام سینه زنهای هیئت حسنین ولدان با جمعیت زیادی وارد مسجد شدند ناطق در خاتمه سخنان خود مردم را به قیام تشویق نمود و تا مدتی به مخالفین علماء و مردم دعا می نمود جمعیت به اندازه ای بود که تمام صحن مسجد و 15 دهنه اطاق از مسجد پر بود کلیه علماء هفته گذشته حضور داشتند در ساعت 20 /22 مجلس خاتمه یافت و سینه زنهای هیئت ولدان مشغول سینه زنی و عزاداری گردیدند علماء در پائین مجلس دور هم جمع شده و بعضی از آنها متفرق شدند از مصباحی و معین فالی ابراز می نمودند در ساعت 23 کلیه جمعیتی که در مسجد بود متفرق گردیدند انتظامات از هر حیث بر قرار و خلاف نظمی مشاهده نگردید مراتب جهت استحضار خاطر عالی گزارشا عرض شد.
کلانتر بخش 3 سروان بهمن پور.

توضیحات سند:

1ـ برگ خبر این گزارش، به شرح زیر می باشد : تاریخ : 10 /3 /42 شماره : 4235 /5 از : شهربانیهای فارس به : تیمسار معظم استاندار فارس درباره : اظهارات آقای سید عبدالحسین دستغیب محترما رونوشت گزارش مأمور مربوطه در مورد اظهارات آقای سید عبدالحسین دستغیب در مسجد جامع جهت استحضار به پیوست تقدیم می دارد.
سرپرست شهربانیهای فارس.
سرهنگ شاه خلیلی گیرندگان شهربانیهای کل کشور.
ریاست اداره اطلاعات جهت اطلاع ریاست سازمان اطلاعات و امنیت فارس جهت هرگونه اقدام شایسته ریاست ستاد نیروهای جنوب جهت اطلاع پرونده دستغیب بخش 2 1 ـ حجه الاسلام مجدالدین محلاّتی فرزند مرحوم شیخ بهاءالدین در سال 1304 شمسی در شیراز متولّد گردید.
پس از فراگیری مقدمات و سطح، جهت تکمیل تحصیلات راهی قم شد و از درس خارج اساتیدی چون آیات عظام بروجردی، علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی (سلام اللّه علیه) بهره جست.
وی همچنین با ادامه تحصیل در علوم جدید، موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس گردید.
در جریان مبارزات 15 خرداد 1342، ایشان به همراه پدر خویش دستگیر و به تهران منتقل شد و در سال 1351 نیز به علّت مخالفت با رژیم پهلوی به 14 ماه تبعید محکوم گردید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در انتخابات مجلس خبرگان شرکت نمود، اما موفقیتی در این زمینه به دست نیاورد.
وی اکنون مدیریت یک مدرسه علمیه را بر عهده دارد و به تربیت طلاّب علوم دینی مشغول است.

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 99


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.