صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برگ بازجوئی1

برگ بازجوئی1


متن سند:

1ـ تعداد افراد هر حوزه ای بین 3 الی 5 نفر می باشد که یکی از اینها از طریق سازمان توفان به عنوان رابطه حوزه از قبل تعیین گردیده است.
جلسات حوزه در منزل یکی از اعضای حوزه که از نظر مکان و پنهانکاری مناسب تشخیص داده می شد تشکیل می گردید.
ساعت شروع جلسات معمولاً اوایل شب و مدت آن نیز بین 5 /1 الی 5 /2 ساعت است.
در آغاز روابط حوزه بخشنامه ای از طرف هیئت رهبری و یا کمیته شهری را (البته اگر بخشنامه ای می بود) می خواند و افراد حوزه در مورد آن اظهار نظر می کردند.
این بخشنامه ها اغلب رهنمود برای مبارزه با نظریات موجود در کنفدراسیون بودند و یک بخشنامه ای هم در مورد روابط بین دولتین ایران در چین بود که به این روابط حمله کرده بود.
این بخشنامه ضمن اینکه سیاست خارجی چین را مورد انتقاد می دانست متذکر شده بود که نباید این انتقاد در سطح کنفدراسیون مطرح باشد.
البته از بحثها معلوم بود که رابط حوزه قبلاً در جای دیگر بخشنامه را مورد مطالعه قرار داده و روی آن بحث کرده و رهنمودهای لازم را اخذ کرده است.
بعدا اگر سئوالی یا گزارشی بود از طرف افراد حوزه مطرح می شد.
گزارشها مربوط می شد به افراد تازه وارد و تعداد آنها و کسانی که با آنها دوست نبودند و یا چه کسانی می توانند با آنها طرح دوستی بریزند.
کلاسهای تقویتی زبان آلمانی و وظیفه افرادی که در آن جا تدریس می کنند (کورش معتمدی، فریدون جفرودی، رضا رضوانی مشهور به رضا مترجم در این کلاسها زبان آلمانی تدریس می کردند) اسامی و مشخصات افراد تازه وارد توسط رابط یادداشت شده و به کمیته شهری مونیخ اطلاع داده می شد.
بعدا نیز اگر وقت کافی بود مقداری از یک کتاب مورد مطالعه قرار می گرفت این قسمت از برنامه توأم با یک مقدار اظهار بی میلی ها بود و در بعضی موارد نیز به علت اینکه یکی دو نفری کار دارند از دستور جلسه ساقط می شد.
2ـ آدرس خانه ای که محل دوره آموزشی بود را نمی دانم.
این خانه کرایه ای بود و توسط فریدون رهنما کرایه شده بود و با ماشین فریدون رهنما به این خانه رفتیم.
3ـ غلامحسین فروتن را من فقط دو بار (در یک مرحله دو هفته ای و یک بار نیز در برلین) دیده ام.
بار اول به عنوان مسئول دوره آموزشی که در آن زمان هنوز نمی دانستم که او فروتن است اسم مستعارش احمد بود.
من و فریدون رهنما و کورش معتمدی و فریدون جفرودی در ماشین فریدون رهنما منتظر بودیم که کیومرث ثریا او را با ماشین خود آورد و به عنوان مسئول دوره آموزشی معرفی کرد.
هر روز از ساعت 5 /9 تا 12 و از ساعت 3 الی 7 بعد از ظهر مشغول آموزش اصول کمونیستی بودیم.
در این مدت فریدون جفرودی یک بار به علت داشتن امتحان به مونیخ آمد.
بعد از اینکه فروتن بحث مورد نظر را مطرح کرده و درباره آن توضیحاتی که لازم می دانست می داد هر چهار نفر یا در بحث شرکت می کردیم و یا سئوالهایی داشتیم ولی فریدون رهنما بیش از همه نظر می داد و در بحث شرکت می کرد.
اطلاعات کمونیستی رهنما بیشتر از سه نفر شرکت کننده دیگر بود و بقیه تقریبا اطلاعات مساوی داشتند.
رهنما فرد دروغگو پول دوست و شارلاتانی است ضعف اخلاق عمیق دارد و اکنون با وجود داشتن زن رسمی با مهری حکیمی که زن سابق رضا حکیمی بود زندگی می کند.
برادر جفرودی به نام هادی جفرودی اکنون در ایران زندانی است فکر می کنم بعد از آزادی او فریدون جفرودی به ایران باز گردد.
کورش معتمدی استعداد جمع کردن جوانان را دارد و با خواندن آواز و تأتر و سرود آنها را ساعتها مشغول کند.
او مسئول دائمی گروه رقص و سرود و تأتر و جشنهای انجمن می باشد محمود معتمدی و حسین سلیمانی و حسین مجیدی از نزدیک به او کمک می کنند.
4ـ مطالبی که به سازمان اطلاع داده می شد دو گونه بودند اول مطالبی که داشتن آنها از طرف افراد حوزه اشکالی نداشت (مثل تعداد تازه واردین) این مطالب را در حوزه می گفتیم و رابط یادداشت کرده و با خود می برد.
دوم مطالبی که نمی بایستی در حوزه مطرح می کردیم.
این گونه مطالب را در نامه ای در بسته توسط رابط به هیئت مرکزی سازمان توفان می فرستادیم.
5ـ محفلها وظیفه جلب افرادی را که تقریبا مدتی در مونیخ بودند به سازمان داشتند.
تعداد افراد شرکت کننده 7 یا 8 تا حتی 10 نفر هم می شد.
در محفلی که من در آن شرکت داشتم 8 نفر شرکت می کردند.
محل تشکیل محفلها در منزل یک نفر از اعضای محفل بود.
در هر محفل حتما دو نفر عضو سازمان توفان بودند.
گزارش محفل را در حوزه خود می دادیم و چون بعدا فریدون رهنما نیز گزارش محفل می داد دانستم که محفل یکی نیست و همچنین دیگر هر اسمی که می آمد (تقریبا تازه وارد) می گفتند که در1 9ـ انشعاب اخیر در سطح رهبری سازمان توفان به وجود آمده و بعدا به بدنه سرایت کرده است دلیل انشعاب مسئله هژمونی در رهبری بوده است.
از مدتها قبل افرادی از رهبری به گفته فروتن ـ خودسرانه با اعضای سازمان توفان بدون رعایت مراحل تشکیلاتی تماس می گرفته اند و باز به گفته فروتن فئودالیسم تشکیلاتی به وجود آمده بود.
در این میانه قدرت را یواش یواش از دست فروتن بیرون می آورند.
فروتن پیشنهاد می دهد که از هیئت مرکزی سه تن انتخاب بشوند که همیشه در تماس باشند و در یک شهر زندگی بکنند.
رهبری قبول می کند ولی بعد از مدتی هیئت رهبری این سه تن را معزول کرده و یکی از آنها را (پرویز سیروس نیا) از سازمان توفان بیرون می کند.
فروتن نیز به این مسئله اعتراض کرده و از سازمان بیرون می رود و با سیروس نیا جزوه و اعلامیه بیرون می دهند.
افراد مونیخ غیر از رهنما و حسین مجیدی و همچنین افراد برلین از فروتن و سیروس نیا دفاع می کنند واز اکثریت می خواهند که یک کنفرانس بگذارند (فروتن و سیروس نیا معروف به اقلیت و بقیه رهبری سازمان توفان اکثریت) که بر سر آن با همدیگر مشاجره می کنند.
اکثریت می گوید که فروتن طرفدار تز «سه دنیا» است و می خواهد که با سازمان انقلابی همکاری به وجود آورد و همچنین در نظر ندارد که حزب را در ایران احیا بکند.
ولی فروتن می گوید اینها نادرست است پروتکل جلسه با سازمان انقلابیها را در نشریه داخلی چاپ کرده و همچنین اظهار می دارد که طرفدار «تز سه جهان» نمی باشد.
می گوید که اکثریت یک عده خورده بورژوازی کاربر پست هستند و حتی یکی از آنها دارای انحراف اخلاقی نیز می باشد.
اکثریت ادعا کرده بود که فرد اخراجی از هیئت رهبری و از توفان در سازمان نیز دزدی کرده است و مبلغ 1000 مارک بالا کشیده.
فروتن اقدام به چاپ نامه هائی که به هیئت مرکزی نوشته و شرح انشعاب را در دو جزوه داخلی توفان کرده است.
10ـ به گفته خود فروتن و سیروس نیا توفانی های زیادی (البته از کادرها) بعد از انشعاب دلسرد و سرخورده شده اند.
آنچه که من می دانم احمد پورحیدری یکی از سرخوردگان می باشد اگرچه هنوز هم فعالیت دارد ولی این واقعا به حساب اعتیاد است و همچنین چون دو خواهر او بنامهای لادن و لیدا فعالیت می کنند او روی برگشت را ندارد بخصوص اینکه خواهر او لادن می خواهد با حسین سلیمانی که خود یکی از فریب خوردگان و فعالین است ازدواج بکند.
دیگر حسین شناور (حسین مجیدی) می باشد که او همیشه دنباله رو بوده و هست او هر شش ماه1 و هم حوزه ای ما بود.
بعد از مدت زمانی محمدی برای آمدن به ایران از مونیخ حرکت کرد.
آیا به ایران آمد و یا نه که نمی دانم یک سال و نیم پیش در فرانسه بوده و اکنون در مونیخ است و با سازمان توفان میانه چندان خوبی نباید داشته باشد و رضا رهنما نیز از مونیخ رفت در آپریل سال 1972 مسئول جدیدی برای من تعیین شد.
بنام کیومرث ثریا.
در ژانویه 73 نیز در کنگره کنفدراسیون شرکت کردم.
ثریا من را با خود به حوزه ای برد که علاوه بر من و او سه تن دیگر به نامهای فریدون رهنما ـ فریدون جفرودی و کورش معتمدی شرکت می کردند.
این حوزه با ترکیبی که داشت تقریبا رهبری «سازمان دانشجویان» را در مونیخ به عهده داشت.
در این حوزه کتاب های تجربه جنگهای پارتیزانی از محمد شیخو (حزب کار آلبانی) و سخنرانی انور خواجه در رابطه با رویزیونیست مطالعه شد.
بنابر تصمیم این حوزه شاپور شاردی مناهجی کاردار انجمن مونیخ شده برای بالا بردن سطح تئوریک این حوزه یک دوره آموزشی کمونیستی به مدت دو هفته شبانه روزی ترتیب داده شد.
دوره آموزشی در زمستان سال 73 بود که در یک خانه ییلاقی در یکی از دهات نزدیک ورتسبورگ تشکیل شد.
شرکت کنندگان علاوه بر من رهنما و جفرودی و کورش معتمدی بودند و سرپرستی این دوره آموزشی را فروتن از هیئت مرکزی سازمان توفان به عهده داشت.
تاریخ ایران از زمان انقلاب مشروطه و تاریخ حزب کمونیست ایران و حزب توده توسط فروتن تدریس شد.
علاوه بر اینها مسائل تئوریک مطرح بود که عبارت بودند از : سه منبع و سه جزء ـ امپریالیسم ـ روش تحلیل...
.
آلیستی ـ روش تحلیل ماتریالیستی ـ ماتریالیسم تاریخی ـ قانون از دید ماتریالیستی.
تضاد و مراحل مختلف آن ـ سرمایه ـ ارزش ـ سود و جواب به سئوالهای موجود و لیبرالیسم.
منابع استفاده شده از کتابهای لنین و مارکس و استالین و مائو بوده اند.
خرج کرایه خانه غذا و رفت و برگشت که با ماشین رهنما بود به عهده خودمان بود.
تا تابستان 73 این حوزه برقرار بود.
به علت اینکه کیومرث ثریا دیگر نمی توانست رابط حوزه باشد قرار بر این شده بود که حوزه منحل شود و هر یک از ما به حوزه دیگری منتقل بشویم.
همچنین ثریا به من گفت که باید مسئولیت یک حوزه را به عهده بگیرم یعنی که رابط حوزه ای بشوم.
یکی از افراد حوزه حسین کرم بخش است (معروف به حسین کوچکه) فرد دیگر هنوز معلوم نبود و نمی توانستیم که جلسه حوزه تشکیل بدهیم.
من به حسین مراجعه کردم و گفتم که فعلاً رابط او و توفان من تعیین شده ام اگر کاری داشته باشد به من مراجعه بکند.
در این زمانها بود که داود اورج زاده که پس از پایان دوره کارآموزی به شهر آخن رفته بود.
1

توضیحات سند:

1ـ مطالب این صفحه و 3 سند بعدی مربوط به بازجوئی از یک توفانی میباشد که در آن مطالبی راجع به غلامحسین فروتن نیز آورده شده.
از آنجا که کل اوراق بازجوئی مستقیما ربطی به فروتن نداشته و فقط اوراقی که به او مربوط است گزینش شده لذا مطالب صفحات به طور مجزا و غیرمربوط به یکدیگر است.
از طرفی بخشی از همین اوراق گزینش شده هم به فروتن ربطی ندارد که جهت حفظ امانتداری بخش غیرمربوط هم تایپ گردیده اما مقصود ما بخش مربوط به غلامحسین فروتن است.
1ـ به پاورقی ص 225 مراجعه شود.
1ـ به توضیح صفحه 225 مراجعه شود.
1ـ به توضیح صفحه 225 مراجعه شود.

منبع:

کتاب چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 225




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.