صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 27 تیر 1341


متن سند:

جناب معظم ارتشبد حجازی محترما بعرض عالی می رساند در عصر سلطنت شاه محبوب اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی و با وجود داشتن هیأت برجسته که همیشه جلوگیری از فساد و از غارتگری و اخاذی می شود و همچنین همه ملت ایران خواستار استقلال می باشند با این وصف پای چراغ تاریک و تهران و پایتخت ایران و مردمی در همین شهر پیدا هستند که می خواهند استقلال را برهم بزنند و اختلال نظم به وجود بیاورند تا از این اختلال نظم استفاده نمایند و این افراد کسانی هستند که به شرح زیر متذکر می دارد.
آقای حسن حجازی فر مشهور به حسن کوره پز خود را عضو حساس شهرداری و در جامعه مردم خود را هم لابقر با نخست وزیری می داند و با معیت سه جیپ حامل نفرات به شرح زیر آقای امیر رستمی با برادرانش و آقای سرگرد پیاده ولی معینی با نفراتش و آقای سرگرد گلستانی افسر شهربانی با نفراتش و آقای ناصر جگرکی با نفراتش و آقای امیر جلالی رفقایش که در شهرداری می باشد بدون مجوز سر راه از من گرفته و من را محاصره کردند بنای زدوخورد و مجروحم کردند و بعلاوه هفتاد هزار تومان پول من را به یغما بردند و علت اینکه این آقایان خواستند این گونه فساد را برپا نمایند و اعمال نفوذ نمایند معلوم نیست و منظورشان با من چه بوده آن هم معلوم نیست ولی این قدر می دانم که آقای حسن حجازی به دریافت دو طغری چک پنجاه هزار تومانی خواستند دویست تن موز و سیب و پرتقال لبنان وارد نمایند و آقای سرگرد ولی معینی بنگاه قمار تشکیل دادند که تمام فساد از وجود این شخص محترم برپاست که مردم را منحرف نمایند بعلاوه بنگاهی در بوذرجمهری دارند که باندی در آنجا جمع و مردم را به فساد تبلیغ تا معنویات دولت و ملت را برهم بزنند و استفاده نمایند ولی با این جانب چه می خواستند مفهوم نیست استدعا دارم با تعیین تشکیل جلسه و استماع سخنان طرفین که چگونگی در تشکیل جلسه به دست آید تا حقیقت امر روشن شده و رسیدگی کیفر خواست طرفین در آن جلسه مورد استدعا است با تقدیم احترامات فایقه طیب حاجی رضایی رونوشت برابر اصل است ناظمی طباطبایی

منبع:

کتاب شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک صفحه 59

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.