صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

س - هویت خود را بیان کنید.

س - هویت خود را بیان کنید.


متن سند:

س - هویت خود را بیان کنید.
ج - اسم محمد شهرت احمدی فروشانی فرزند سید مصطفی ۳۶ ساله شغل مدرس و محصل و اهل منبر اهل همایون شهر ساکن همایون شهر محله فروشان درب سید کوی میر نصیری پلاک منزل شخصی دارای عیال و اولاد باسواد مسلمان تبعه ایران. سید محمد احمدی
س - آیا تاکنون سوابق سیاسی و محکومیت داشته‌اید؟
ج - سوابق سیاسی ندارم ولی در حدود دوازده روز که اتهام آن را در نظر ندارم زندانی شدم. سیدمحمد احمدی
س - شما با درج سوابق قبلی که در روضه خوانی بخش چهار که از وعظ دینی خارج و صحبت‌های ناشایسته و دعا به خمینی کرده که تحت تعقیب قرار و آقای آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب برای شما واسطه و آزاد شده‌اید و تعهد داده‌اید که روی منبر صحبت بر علیه مملکت و دستگاه و سازمانهای دولت نکنید مع الوصف ساعت ۱۷ روز 18 /3 /49 در مدرسه صدر بازار منبر رفته‌اید و اظهار نموده‌اید (این سروصدا و جار و جنجال که به پاست و همه دم از امنیت می‌زنند امنیت مملکت را پلیس یا مامور انتظامی نمی‌تواند برقرار بکند بلکه امنیت این مملکت مرهون فداکاری‌های علماء مخصوصاً حضرت آیت‌الله خمینی می‌باشد و این قانون پوچ طلاق که امروز مایه درد سر شده اگر آیت‌الله خمینی در ایران بود این قانون اجرا نمی‌شد و از حاضرین خواسته‌اید که برای خمینی صلوات بفرستند. اولاً بیان نمائید چه کسی شما را به مدرسه صدر و منبر رفتن دعوت کرده؟ در ثانی با وجود تعهد و پرونده قبلی علت این که مردم را تحریک بر علیه دستگاه دولتی کرده‌اید چه بوده است؟
ج - موقعی که وارد مجلس ختم آیت‌الله حکیم1 در مدرسه صدر شدم عده‌ای از طلاب به من پیشنهاد منبر رفتن کردند و ناظر بودند بسیاری از مردم و روحانیون که بنده از منبر رفتن خودداری می‌کردم و مکرر می‌گفتم آقایان هستند و یا هر کسی را دعوت کرده‌اند باید منبر بروند و معهذا از هر طرف اصرار کردند و من منبر رفتم. هرگز در مورد امنیت مملکت که علما اجرا می‌کنند و پلیس نمی‌کند چنین ادعائی را من چنین سخنی را نگفته‌ام. گفتم بسیاری از جنایات در حکومت انجام می‌گیرد و آنجا پلیس نیست، ایمان به خدا است که آنجا جلوی گناه را می‌گیرد و هرگز من طلب صلوات برای آقای خمینی نکرده‌ام حتی بعد از منبر یک نفر طلب صلوات برای سلامتی علماء کرد و خواست صلوات دوم را طلب کند بنده شخصاً جلو او را گرفتم و گفتم حق صلوات فرستادن را ندارید. سید محمد احمدی
راجع به طلاق هرگز من نگفته‌ام که اگر خمینی در مملکت بوده‌اند قانون رواج نمی‌گرفت بنده روایتی درباره ناراحتی دو همسر که منجر به طلاق می‌شد خواندم و تذکر دادم که در حال عصبانیت و ناراحتی گاهی میانه دو همسر بهم می‌خورد، باید به خود آیند و تحت احساسات، کانون زندگی را به هم نزنند اگر خیر می‌کردند هرگز آمار طلاق رو به تزاید نبود و این همان خواسته دولت است. حتی اسمی از طلاق در مملکت نبرده‌ام. سید محمد احمدی
س - اظهارات خود را گواهی کنید.
ج - امضاء کردم. سیدمحمد احمدی
توضیح اینکه در ابتدای منبر تذکر دادم که بر اثر حسن علاقه اولیاء نسبت به جامعه جلیله روحانیت تنها طبق اطلاعی داشته‌ام تا دو روز قبل شماره اعلامیه‌هائی که از طرف اطلاعات برای جلسات ترحیم داده شده به هفتصد و پنجاه عدد رسیده بود و اگر حساب جلسات دهات و قری و استان‌ها و شهرستان‌ها را بنمائیم شاید در حدود سی هزار مجلس ترحیم برای آیت‌الله حکیم در اثر این حسن استقبال منعقد و برگزار شد و تمام منبر بر مصالح مردم و ملت و دولت دور میزد و این وظیفه ماست که نسبت به امنیت کشور و جمیع شئون آن اظهار علاقه نمائیم و مردم را متذکر بسازیم. سید محمد احمدی

توضیحات سند:

۱ـ آیت‌الله العظمی سید محسن طباطبایی حکیم از فقها و مراجع نامدار شیعه در عصر اخیر می‌باشند. ایشان در سال ۱۳۰۶ (ﻫ. ق) در خاندان علم و تقوی متولد شدند. پدر عالیقدر‌شان حجت‌الاسلام والمسلمین علامه حاج سید مهدی حکیم (متوفی ۱۳۱۲) مادرش عفیفۀ تقیّه نواده رجالی آیت‌الله - آقاشیخ عبد‌النبی کاظمی صاحب کتاب (تکلمه الرجال) می‌باشد. خاندان حکیم یکی از خاندان‌های اصیل و عریق در عراق می‌باشد که شخصیت‌های علمی و اجتماعی بزرگی از آن خاندان برخاسته‌اند. او از محضر علماء بزرگی چون حاج سید محمد کاظم یزدی، حاج شیخ محمد کاظم خراسانی، میرزا حسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ علی باقر جواهری، سید محمد‌سعید حبوبی و شیخ الشریف اصفهانی و برخی دیگر تلمذ نموده است و خود از اساتید مرجعیت شیعه شد.
مرحوم آیت‌الله حکیم بعد از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی مرجعیت عامه شیعه را بدست گرفت و در تنظیم امور اداری حوزه‌های علمی و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعی و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی شاگردانی را تربیت نمود و سراسر عمر خود را صرف مبارزه با دشمنان اسلام و تبلیغ دین نمود او یکی از موفق‌ترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف بود با وجود آن همه مشاغل مرجعیت باز دست از تألیف و تصنیف بر نمی‌داشتند و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته‌اند. می‌گویند از آیت‌الله حکیم می‌پرسیدند‌: نظر شما درباره سیاست و دخالت علماء در آن چیست؟ او با صراحت تمام فرمود: اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد (کما این که ظاهر امر آن است که معنی صحیح سیاست همین باشد) اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند.... و اگر منظور دیگری می‌باشد اسلام از آن بیگانه و دور است به همین دلیل او در امور جاری سیاسی و اجتماعی دخالت داشت، از جمله‌: الف - شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان
ب - تکفیر حزب شیوعی ( کمونیست) و اشتراکی بعثی
ج - کمک به جنبش‌های آزادیبخش
د - شرکت در نهضت اسلامی ایران
مرحوم آیت‌الله حکیم برای اداره مرجعیت خود نظم و سازمان خاصی ایجاد کرده بود و برای هر قسمت مسئول معینی انتخاب نموده بود و از طرف مطلع در اداره این تشکیلات کمک می‌گرفت به همین دلیل تشکیلات او با نظم خاص و آبرومندی اداره می‌شد و این امر در نوع خود بی‌سابقه بود. از مرحوم آیت‌الله حکیم فرزندان برومند، عالم و لایقی باقی مانده است. آنان در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یاری او دریغ ننموده و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقی عراق به فیض شهادت نائل آمدند که آخرین آنها شهید آیت‌الله محمد باقر حکیم می‌باشد که در تاریخ 7 /6 /82 در یک اقدام ناجوانمردانه پس از اقامه نماز جمعه نجف اشرف به فوز عظیم شهادت نائل آمد. خاندان حکیم یکی از کانون‌های مقاومت و شهادت در عراق محسوب می‌گردد. این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در ۲۷ ربیع الاول ۱۳۹۰ (ﻫ . ق) به ملکوت اعلی پیوست. مدفن آن مرحوم در نجف در مقبرۀ مخصوص جنب کتابخانه خود ایشان، می‌باشد.
ر. ک. به عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه و دیدار با ابرار‌، زندگی آیت‌الله حکیم.

منبع:

کتاب روشنگر دوران / حجت‌الاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 80



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.