صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اجتماع و همبستگی روحانیون و متعصبین مذهبی افراطی

تاریخ سند: 27 آبان 1355


موضوع : اجتماع و همبستگی روحانیون و متعصبین مذهبی افراطی


متن سند:

شماره: 24252 /20 ه12 در ستون اول روزنامه کیهان شماره 10015 مورخ یکشنبه 23 /8 /35 به امضاء شیخ محمد تقی فلسفی یک آگهی تسلیت درج گردیده و ذیل همین امضا روحانیون مشروحه زیر نیز به تبعیت از فلسفی به بازماندگان بانو محمدی مادر حاج سید هاشم رسولی1 محلاتی تسلیت گفته اند: مرتضی مطهری.
سید محمد بهشتی.
محسن موسوی خلخالی2.
ابوالحسین شریف عسگری3.
ذبیح اله عسگری محلاتی.
محمد مفتح.
سید حسن مصطفوی.
مصطفی ملکی4.
سید علی غیوری.
امام جمارانی.
سید محمدتقی حکیم5.
سید حسن موسوی اصفهانی.
مهدی شاه آبادی6.
سید مهدی موسوی.
سید علی اصغر هاشمی.
سید جمال الدین دین پرور.
امامی کاشانی.
علی اصغر مروارید.
شیخ جعفر شجونی.
سروش محلاتی.
عبدالحسین معزی.
سید حسن رضوی.
سید جمال الدین مرتضوی.
فضل اله محلاتی.
و چند امضاء دیگر.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : از آنجا که مدتی است تا حدودی همبستگی و فعالیت روحانیون و متعصبین مذهبی رو به کاهش گذاشته و هرکدام به اصطلاح در لاک خود فرو رفته اند و لی این همبستگی کاملاً از هم نپاشیده و هر کدام به نحوی از انحاء تماسهائی با یکدیگر داشته که این تماسها و همفکریها می تواندنشانگر آن باشد که هنوز مراوداتی با یکدیگر داشته و در صورت لزوم به تبادل افکار بپردازند رهبری و جمع کننده این افراد با سابقه و بعضا طرد شده از منبر و اجتماع را شیخ محمد تقی فلسفی به عهده داشته و اگر هنگام فوت یکی از آیات و یا اهل منبر و یا خانواده های آنها مشاهده و توجه شود در ستون اول روزنامه کیهان قسمت آگهی تسلیت ها ابتدا فلسفی به بازماندگان شخص فوت شده تسلیت گفته و مجلس ترحیمی ترتیب می دهد که این خود یک جلسه علنی بوده و بلافاصله بعد از تسلیت فلسفی کلیه وعاظ ممنوع المنبر طرد شده و افراطی که تمامی آنها دارای سابقه می باشند جملگی هماهنگی کرده و به پیروی از فلسفی نسبت به درج آگهی تسلیت در جراید اقدام می نمایند.
این موضوع کاملاً روشن است که نامبردگان همانند زنجیری دست بدست یکدیگر داده و چنانچه در نظر داشته باشند تصمیمی را به مرحله اجرا درآورند هر کدام آنها کافی است که شهر یا محله ای را با گفتارهای تند و مسموم کننده خود و سوابقی که مردم و پیروان آنها از آنان دارند همزمان تصمیم خود را عملی سازند.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است و اضافه می نماید فلسفی از وعاظ طراز اول و ممنوع المنبر تهران می باشد که هفته ای دو سه روز نیز در منزلش عده ای از وعاظ و روحانیون تحت عنوان آموزشهای مذهبی اجتماع و از وی در مورد تعیین خط مشی منابر و سایر امور مذهبی کسب تکلیف می نمایند و مورد احترام و قبول قاطبه روحانیون کشور می باشد.
نظریه جمعه : بستگی و اتفاق نظر آخوندها منحصر به وعاظ ممنوع المنبر نیست و تمام اینها که از راه وعظ و خطابه به امرار معاش می پردازند چون ممر زندگی آنها از این راه تأمین می شود بخصوص وقتی از خانواده معممین کسی فوت نماید با توجه به بستگی های حرفه ای شرکت در این قبیل اجتماعات الزامی است و اصولاً آخوند جماعت منتظر چنین گردهمائی هایی هستند چون در این قبیل مواقع است که عقده ها گشوده می شود، گلایه ها سرباز می کنند و یا پا درمیانی عده ای کدورت ها زدوده می شود اختلافات حل می گردد و درباره اینکه چه کسی شایستگی دارد مثلاً از حجت الاسلامی به آیت اللهی ارتقاء یابد نظراتی می دهند و حتی درباره وعاظی که با سیاست روز کشور تعارض دارند بحث و گفتگو می گردد بندوبست هائی صورت می دهند و تعدادی نیز از موهبت این جمع شدن ها بسود خود بهره برداری می نمایند فلسفی هم که با توجه به رسوائیهای گذشته طبعا دل خوشی از دستگاه ندارد و تشکیل یا شرکت در چنین مجالسی هم منبر نیست که ممنوع شده باشد با استفاده از چنین فرصتهائی خودی نشان می دهد و خود به برگزاری مجالس ختم یا ترحیم مبادرت می کند تا هم اجتماعی تشکیل داده باشد و هم از احساساتموافق صاحبان مجلس برخوردار شود و هم به اصطلاح سر زبانها باشد و فراموش نگردد و برگزاری چنین اجتماعاتی همه که بنا به متن گزارش آخوندهائی از قماش هم در آنها شرکت می نمایند علی الاصول موجه ترین و مناسب ترین مستمسکی است که این عده در اختیار دارند.
چون از نظر مذهبی هم نمی شود با برگزاری چنین مجالسی که این عده منعقد کنندگان آنها هستند مخالفت کرد و اگر هم مخالفت شود مراد و مقصود این قبیل وعاظ که به علت ممنوع المنبر شدن نمی توانند راضی باشند بدست دستگاه و به منظور تحریک سایر آخوندها، وعاظ و متعصبین مذهبی حاصل شده است لذا راه حل این است که بخش 12 منابع و همکاران خود را توجیه و آنها را در این مجالس شرکت دهد و به موقع از کم و کیف اظهارات و مباحث آنها مطلع گردد و سپس با توجه به اطلاعات کسب شده بطور انفرادی و در فرصت مقتضی روی هر یک از آنها تصمیم بگیرد.
نظریه 20 ه12 : نظریه جمعه مورد تائید است.
رونوشت برابر اصل است اصل در پرونده کلاسه 129320 می باشد.

توضیحات سند:

1ـ سید هاشم رسولی محلاتی فرزند آیت الله سید حسین رسولی محلاتی در 28 رمضان 1348 قمری در محلات به دنیا آمده است.
پس از تحصیل دروس مقدماتی و دروس جدید به قم رفته است سطوح عالی را نزد شهید صدوقی و آیت الله سلطانی و منتظری فرا گرفته و در درس خارج آیت الله بروجردی شرکت کرده است.
مدتی نیز به نجف رفته و در درس آیات عظام حکیم و خویی و شاهرودی حاضر شده و در پایان به ایران برگشته و در محله امام زاده قاسم شمیران، ساکن شد، به تحقیق و تبلیغ پرداخته است.
وی کتابهای چندی را ترجمه و تألیف کرده است از جمله: مقاتل الطالبین، روضه و قسمتی از اصول کافی و سیره ابن هشام و ارشاد مفید را به فارسی برگردانده است.
گنجینه دانشمندان ج 4، 656 2ـ سید محسن موسوی خلخالی در نجف اشرف متولد شده و در همانجا به تحصیل علوم حوزوی پرداخته است.
در درس آیت الله حکیم و خوئی و شیرازی و شاهرودی شرکت نموده است.
سپس به تهران آمده و در مسجد گیاهی اول خیابان سعدآباد تجریش به اقامه نماز جماعت پرداخته است.
گنجینه دانشمندان ج 4، 655 3ـ ابوالحسن شریف عسکری فرزند میرزا محمد عسکری تهرانی در حدود سال 1324 قمری در سامراء متولد شده است.
از آن جهت که پدرش مدتی در سامرا اقامت داشت لقب عسکری به آنها داده شد.
وی پس از رحلت پدرش به قم رفته و در درس آیت الله بروجردی، حجت و محمد تقی خوانساری شرکت نموده است.
در حدود سال 1378 به تهران رفته در شمیرانات اقامت نموده و در مسجد ایستگاه رضایی به اقامه نماز جماعت و تبلیغ مبادرت ورزیده است.
وی در نهضت ملی شدن صنعت نفت شرکت داشته و از یاران آیت الله کاشانی بوده است.
نسبت به آن مرحوم علاقه ویژه ای داشته است.
جنازه او را گویا با پای برهنه از تهران تا شهر ری تشییع نموده است.
گنجینه دانشمندان ج 4، 657 4ـ حجت الاسلام حاج شیخ مصطفی ملکی شمیرانی در حدود سال 1346 قمری در تجریش متولد شده است وی پس از فراگیری دروس جدید به تحصیل علوم حوزوی پرداخته است.
پس از پایان دروس مقدماتی عازم قم شده است.
و نزد آیت الله بروجردی، مرعشی نجفی و گلپایگانی درس خوانده است.
و با صبیه آیت الله فاضل لنکرانی ازدواج نموده است.
ایشان پس از پایان تحصیلات حوزوی به تهران بازگشته و به تبلیغ پرداخته است.
گنجینه دانشمندان ج 4، 661 5ـ حاج سید محمدتقی حکیم فرزند سید احمد و از نوادگان سید نعمت اللّه جزایری موسوی در 9 تیر 1305 ش در شوشتر متولد شد و سپس به تحصیل صرف و نحو پرداخت و پس از فراگرفتن سطوح اولیه به قم عزیمت نمود و از آنجا به نجف اشرف رفته و پس از چند سال از درس خارج آیات عظام حکیم و خوئی بهره برد پس از آن به اهواز مراجعت کرد و در سال 1340 به تهران آمد و در مسجد جامع نیاوران به اقامه جماعت و ترویج دین پرداخت ایشان همچنین از مرحوم آیت الله تهرانی صاحب الذریعه اجازه روایت دارند و نیز تألیفات و ترجمه هایی از ایشان موجود می باشد که از جمله آنها می توان به مناسک یا راهنمای اعمال حج سخنان حضرت موسی بن جعفر، پدر و فرزند، فلسفه و اسرار حج، درسهایی از مکتب امام صادق و...
با ترجمه حقوق زن در اسلام، ترجمه حقوق و آزادی زن در اسلام و ترجمه کتاب التعجب کراچکی اشاره کرد.
(گنجینه دانشمندان، ج 4) 6ـ حجت الاسلام مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی شاه آبادی در شهریور 1309 در قم بدنیا آمد و در 4 سالگی به همراه خانواده راهی تهران شد و برای تحصیل به دبستان توفیق رفت و پس از اتمام آن در سال 1323 به دبیرستان مروی تهران و دو سال پس از فوت پدرش در سال 1328، به قم عزیمت نمود اما در فروردین 1331 به تهران بازگشت و بعد از کودتای 28 مرداد دستگیر و بعد از آزادی در مهر همان سال دوباره روانه قم گردید و چندی بعد از محضر آیات عظام بروجردی، گلپایگانی، اراکی و امام بهره مند شد.
و با قیام 15 خرداد 42 به مبارزات خود شدت بخشید تا اینکه در 4 تیر 52 دستگیر شد و این دستگیری 4 ماه به طول انجامید پس از 4 ماه شکنجه و حبس آزاد می شود ولی مجددا در سال 54 مدتی زندانی می شود اما بعد از مدتی آزاد شده ولی این آزادی هم طولی نکشید و در سال 55 بار دیگر دستگیر و این بار به بانه تبعید می شود که یکسال بعد از تبعید آزاد می گردد و خلاصه آخرین دستگیری و نهایتا آزادی ایشان در روزهای اول بهمن 1357 صورت می گیرد.
پس از پیروزی انقلاب مسئول کمیته انقلاب اسلامی ناحیه 1 و2 شد و در خرداد سال 59 از طرف امام به همراه گروهی مأمور رسیدگی به وضعیت بنیاد مستضعفان گردید و در دوره اول مجلس شورای اسلامی از طرف مردم تهران به نمایندگی رسید و در دوره دوم مجلس در سال 63 مجددا به نمایندگی رسید اما در غروب روز پنجشنبه 6 اردیبهشت 1363 در حالی که به جبهه رفته بود در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
(جمهوری اسلامی ش 1710، 5 اردیبهشت 1364 * زندگینامه کاندیداهای گروههای مؤتلفه اسلامی نشر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تهران 1358)

منبع:

کتاب استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک صفحه 543


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.