موضوع: جلسه منزل جمال امامی سناتور و سایر پیشین
تاریخ سند: 8 اردیبهشت 1345
موضوع: جلسه منزل جمال امامی سناتور و سایر پیشین
متن سند:
به: بخش 322 از: 300/ الف شماره: 93ـ 300/ الف قبل از ظهر روز جمعه گذشته در جلسه منزل جمال امامی عده در حدود 15 نفر از جمله توانا عضو وزارت کشور که مدتی کفالت شهرداری تهران را داشت دانشگر کارمند راه آهن ـ شیخ اسداله ریاضی از معلمین ـ حسن کلانتری ـ منجم حسین کبیر ـ حاج مرتضی خادم ـ ضرابی و روح اله ثابت اجتماع داشتند.در این جلسه کلانتری پس از ورود به جلسه گفت که ما از ارادتمندان آقا هستیم من اغلب در منزل مطالعه می کنم جمال امامی گفت من هم مطالعه می کنم و افزود (حاکمان در زمان معزولی شبلی و با یزید شوند) و دکتر علی امینی هم همین حرف را می زند و می گوید من مشغول مطالعه هستم او همچنین می گوید مشغول انجام امور خیریه هستیم.
عجب دنیایی است (جمال امامی در مورد امینی تمسخر می کرد) شیخ ریاضی خطاب به کلانتری گفت رفیق شما چه وقت نخست وزیر می شود که به شما کار بدهد (منظورش آقای اسداله علم بود) کلانتری پاسخ داد بلی من با آقای علم دوست هستم در این موقع ریاضی به آقای علم حمله کرد و گفت که خیلی بی شرف است من 20 هزار تومان برای او خرج کردم او به من قول داده بود و عمل نکرد و حاج خادم از آقای علم شروع به دفاع نموده و به ریاضی حمله نمود و تقریبا نزاع لفظی در گرفت و جمال امامی مداخله کرد و به ریاضی گفت شما نباید این جمله را بگویید که علم بیشرف است علم از نظر دوستی آدم خوبی است لفظ بیشرف را نمی توان درباره ایشان به کار برد اما می توان گفت که علم پوچ است او مرد سیاسی نیست منتهی کسانی مقصر هستند که به اینگونه افراد کارهایی می دهند که خارج از لیاقت آنها است امامی به ریاضی گفت تو برای ارفع و آرامش هم فعالیت کردی منتها آنها نخست وزیر نشدند تا تو قدر علم را بدانی علم بهتر از آنها بود حتما خودت مقصر هستی که دنبال هر کسی می روی (باید گفت که رابطه آقای علم با امامی خوب نیست) سپس جمال امامی اشاره به پست اشخاص کرد و گفت مثلاً می گویند وزیر فرهنگ (منظور او دکتر هدایتی1 وزیر آموزش و پرورش بود) توده بوده ولی آنچه مسلم است توده ای ها به نبوغ او پی نبرده بودند هیچ وقت حزب توده او را وزیر نمی کرد ولی اینها او را وزیر کردند جمال امامی ضمن صحبت های خود زیر لفافه حملاتی کرد و چند نفر از حضار از خدمات یکی از شوروی ها در اروپا دیده شود نمی توان از لحاظ قیافه او را تشخیص داد چون مجبورند با زمان پیش بروند.
آقای مقدم فر تکثیر و در پرونده آقای.
.
مشروحه در گزارش...
شده.
یک نسخه از نظر گزارش بخش 312 داده شد.
10 /2 /45 1 ـ الف ـ م
توضیحات سند:
1ـ رجوع شود به: خاطرات فردوست، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی 1ـ هادی هدایتی در سال 1302 هجری شمسی متولد گردید و پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال 1325 لیسانس حقوق و در سال 1329 لیسانس ادبیات گرفت و جهت ادامه تحصیل به فرانسه رفت.او در سال 1331 دکترای ادبیات و در سال 1332 دکترای حقوق گرفت و تا نیمه اول سال 1332 از اعضاء فعال حزب توده بوده آشنایی او با حسنعلی منصور باعث ترقی او گردید و او فهمید که منصور با آمریکایی ها بند و بست دارد می تواند نردبان ترقی او باشد و منصور نیز جهت اداره مملکت دنبال افراد تحصیل کرده می گشت پس از او دعوت کرد که به تهران بیاید هدایتی هم بدون تأمل از حزب توده استعفاء کرد و به کانون مترقی منصور پیوست و جزء 9 نفر اعضای اصلی و مؤسسین کانون مترقی درآمد.
او در آغاز در دارالترجمه وزارت اقتصاد درآمد و در دانشکده ادبیات به تدریس پرداخت و سپس مشاور حقوقی شرکت سهامی بیمه ایران، مشاور عالی وزیر کار، مشاور عالی وزیر بازرگانی، مشاور عالی شورای عالی اقتصاد، گردید.
و در انتخابات دوره 21 مجلس به پیشنهاد کانون مترقی کاندیدای وکالت از شهر ری شد و به وکالت رسید.
و پس از رسیدن منصور به نخست وزیری در 17 اسفند 1342 به عنوان وزیر مشاور انتخاب شد.
و او که تا این روز به عنوان یک کمونیست مغضوب آمریکا بود از این به بعد او را به عنوان یک دوست سفارت آمریکا در تهران نام گرفت.
منصور در 15 آذر 1343 هادی هدایتی را به عنوان و زیر آموزش و پرورش که تا قبل از او وزارت فرهنگ نام داشت معرفی کرد.
و مهمترین کار او برهم زدن اعتصاب معلمان بود که پس از چند روز بعد از وزارت هدایتی اعتصاب کرده بودند.
او توانست از آن بهره برداری نماید و غائله را به نفع رژیم به پایان برساند.
دکتر هدایتی در کابینه های آموزگار و شریف امامی پست وزارت نداشت و به ریاست کل سازمان بیمه مرکزی رسید.
با پیروزی انقلاب اسلامی به پاریس رفت و اکنون نیز در پاریس زندگی می کند.
علی بهزادی، شبه خاطرات، ص 763