انتشار «ضمیمه» نشریه خبرنامه ارگان اتحاد نیروهای جبهه باصطلاح ملی ایران
تاریخ سند: 29 تیر 1357
انتشار «ضمیمه» نشریه خبرنامه ارگان اتحاد نیروهای جبهه باصطلاح ملی ایران
متن سند:
در تاریخ 29 /4 /37 ضمیمه نشریه خبرنامه ارگان اتحاد نیروهای جبهه باصطلاح ملی در 26 صفحه پیرامون «تحلیلی از 28 ماه حکومت دکتر مصدق» در تهران انتشار یافته و نسخی از آن در دست برخی از افراد مشاهده شده است.در این جزوه ابتدا مطلبی بصورت زیر درج گردیده است: خوانندگان گرامی، این متن چکیده ای است از پژوهشهای یکی از وابستگان آگاه اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران که برای خبرنامه رسیده است، بامید آنکه مطالعه آن برای عموم هموطنان بویژه نسل جوان سودمند باشد.
در صفحه اول جزوه مذکور مطالبی به نقل از برخی از سیاستمداران گذشته درباره مصدق ذکر شده و سپس مقالاتی زیر عناوین «انتخابات»، «فعالیت های شگفت آور اقتصادی و اجتماعی» و «امنیت و آزادی» درج گردیده که فشرده هر کدام از آنها بشرح زیر میباشد.
1 1ـ در مقاله «انتخابات» نوشته شده: دکتر مصدق برای اینکه تا حد مقدور از دخالتهای افراد غیر مسئول بکاهد غفلتا بهنگام انتخابات دوره هفدهم همه استانداران و فرمانداران را تعویض کرد.
2ـ در مقاله «فعالیتهای شگفت آور اقتصادی و اجتماعی» نوشته شده: پس از قیام حماسی سی ام تیرماه، دکتر مصدق برنامه دولت خود را در 9 ماده تنظیم کرد و بعدا هم قوانینی بدان افزوده شد.
شما ای انسانهای آزاده و شرافتمند اصول شش گانه و سپس چندین گانه انقلاب را بخوانید و ببینید که همه اش کاریکاتوری از برنامه 9 ماده ای حکومت نهضت ملی است.
بعد از حکومت دکتر مصدق همگی حکومتهای برگزیده اعلیحضرت در راه افزایش صادرات تلاش نکردند و اکنون صادرات کشور ما از نظر هر اقتصاددان منصف باعث سرافکندگی و شرمساری است.
و سپس با ارقام و آماری باستناد مندرجات مجله بانک مرکزی ایران که در سال 2536 در رابطه با صادرات ایران انتشار یافته، اشاره شده و در دنباله آن ذکر گردیده: یکی از اقدامات حکومت نهضت ملی به رهبری مصدق، تنظیم بودجه کل کشور در سال 1322 بود.
در طول مشروطیت هرگز بودجه کشور ما توازنی نداشت و این عدم توازن در دورانهای سیاه و استبدادی پس از کودتا وحشتناکتر شد تا جائیکه دکتر امینی بهنگام نخست وزیری خطاب به خبرنگاران گفت شما که جرئت نوشتن مطالب را ندارید والا وضع بدتر از روزی است که گفتم برای سه روز خرج نداریم.
3ـ در مقاله «امنیت و آزادی» نوشته شده: در اینجا میخواهیم بگوئیم امنیتی که در زمان دولت مصدق وجود داشته از آن به بعد تاکنون سابقه نداشته است و تنها در آن دوران از تاریخ، آزادی بمفهوم واقعی وجود داشته است.
در جزوه مذکور همچنین مقالاتی زیر عناوین «نظر دیگر درباره پیشرفت نهضت ملی»، «فعالیت جاسوسان» و «املاک پهلوی» با دیدی انتقادی درج گردیده و در خاتمه چنین نتیجه گیری شده است : هرکس هر چه میخواهد بگوید بطور حتم و یقین همه پژوهندگان و مورخان آینده درباره مبارزه ما با نظر تحسین و اعجاب سخن خواهند گفت زیرا ملت ما با دست خالی بزرگترین امپریالیسم جهان را به زانو در آورد و اگر معدودی اهریمن صفت و فرومایه که برای بندگی بیگانه از شرف و تقوی و اصالت ملت خود در میگذرند، نبودند، هم اکنون ملت ما در مقام والائی در جهان کنونی جای داشت.
نگارنده این را به بانگ بلند میگوید و در این ادعا تا پای جان ایستاده و مسئولیت آنرا بعهده میگیرد.
ارزیابی خبر: انتشار ضمیمه خبرنامه فوق صحت دارد اقدامات انجام شده: مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
توضیحات سند:
1ـ این جزوه 26 صفحه ای در واقع عملکرد دکتر مصدق را در طول زمامداریش از زبان روزنامه نگاران و خبرگزاریها مورد تمجید قرار داده است.در ابتدا نظر موافقان و مخالفان مصدق عنوان شده سپس ذیل عناوین گوناگون به شرح کارهای وی پرداخته شده است.
یکی از عناوین «فعالیت جاسوسان» است.
در انتهای مطالب این عنوان به نقل از دایره المعارف صهیونیسم و اسرائیل که در سال 1917 در نیویورک منتشر شد آمده است: «این کتاب در جلد اول صفحه 548 از فعالیت یهود و صهیونیسم در ایران سخن می گوید و وقتی در صفحه 549 به بخش صهیونیسم در ایران می رسد می نویسد: در سال 1919 سازمان صهیونیسم در ایران تشکیل شد.
رئیس کمیته مرکزی آن شلموبن کهن زاده و دبیر کل کمیته عزیزبن یونانعیم گردید.
شعبات صهیونیسم در 12 شهر ایران دست به کارند و بعد از معرفی افراد و عناصر برجسته سازمان و تشکیل دولت اسرائیل شرح می دهد ایران دومین کشوری بوده که دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت.
ما که تا آن روز دستمان از لحاظ فعالیتهای صهیونیستی بسته بود با آزادی کامل در ایران دست به کار شدیم.
رفت و آمدها بین ایران و اسرائیل آغاز و سفارت ایران در اسرائیل باز شد تا این که در 1953 دکتر مصدق قهرمان ملی کردن نفت و دوستدار اعراب روی کار آمد.
وی در آوریل و می 1953 آژانس یهود را در ایران تعطیل و فعالیت صهیونیسم را محدود کرد...
»