صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای دادستان کل کشور

جناب آقای دادستان کل کشور


متن سند:

نطقهای تکراری و کم مغزهای حسنعلی منصور و سروصداهای بی معنی که دائم براه میاندازد تا خود و شرکایش را مردمی درست معرفی کند بعنوان رفورم و اصلاح دستگاهها بجان مردم آبرومند و سر بزیر افتاده از یک طرف و سوء استفاده های زیادی که بوسیله شرکاء منصور در وزارتخانه های راه، بهداری دارائی آب و برق خوزستان میشود بالاخره نگرانی و عدم رضایتی که بین مستخدمین دولت پیش آمده ما را بر آن داشت که یکبار دیگر پرده از اعمال متظاهرانه منصور و شرکاء برداشته و ثابت کنیم که پسر منصورالملک وزیر اسبق طرق که مدتی به جرم دزدی در زندان بوده و منصورالملکی که در استانداری آذربایجان و خراسان و سایر مشاغل میلیونها تومان به جیب زده، واقعا پسر اصیل پدرش میباشد و هدف او و شرکایش جز بدست آوردن چندین ملیون تومان پول و انجام نظر دیگران چیزی نیست.
جناب آقای دادستان کل، علت اینکه ما از افشای نام خود آنهم فعلا خودداری می کنیم ترس نیست بلکه نگرانیم که منصور و شرکایش از بس مردمان زرنگ و پشت هم اندازی هستند مقداری از جرم های مرتکب شده را محو کنند ولی اگر جناب عالی بموجب چند سطر آگهی در جراید اعلام فرمائید که آماده برای رسیدگی دقیق به مندرجات این نامه عملا جرمی علیه منصور و شرکاء میباشد خواهید بود و با وجدان بیداری که در شما سراغ داریم از طریق قانونی شر این چند نفر هوچی و نوکر خارجی را از سر کشور کم میفرمائید در این صورت ما هم با نام و نشانی دقیق و اسناد و مدارک دقیق تر خود را به شما معرفی میکنیم حتی آماده برای هر نوع همکاری به منظور خدمت به کشور هستیم.
تقاضا داریم به مراتب زیر توجه فرمائید.
1ـ حسنعلی منصور در یکی از نطقهای خود گفت که پدرم از خانواده فقیری برخاسته ما این حرف را قبول داریم زیرا همه میدانند منصورالملک که در نظر مردمان ایران منفورالملک است پسر یکنفر خشت مال تفرشی است که آیا امروزه کسی را میشناسید که منصورالملک را با این همه ملک و مستقل و پول نقد بزرگترین مرد متمول ایران نشناسند و آیا به استناد قانون از کجا آورده ای ممکن است بوضع مالی و ثروت منصورالملک رسیدگی فرمائید.
2ـ منصورالملک در وزارت طرق دزدی کرده و زندانی شد بعلاوه در استانداری آذربایجان هفت ملیون عطیه ملوکانه را خورد و با سه ملیون بقیه پلها و جاده های قلابی درست کرده حالا هم هرکس به آذربایجان برود می بیند که پلها و جاده های منصورالملک معروف و معرف دزدی این آقاست در تبریز به دستیاری عبدالحسین مقتدر معاون سابق وزارت دارایی و رئیس غله آذربایجان میلیونها تومان دزدی کردند که سوابق امر در اداره غله و نان موجود است.
در استانداری خراسان از محل خرید تریاک و جمع آوری غله مبالغ زیادی دزدیدند.
وقتی برای بار دوم بعنوان سفیر ایران در ایتالیا معین شد و برایش اگرمان خواستند دولت ایتالیا شفاها جواب داد که ایندفعه که منصور در ایتالیا سفیر بوده اینقدر سیگار تریاک و مشروب قاچاق آورده و برده که دیگر آبروئی ندارد و برای او اگرمان نمیدهیم.
سوابق بد سیاسی دیگری هم دارد و ملت ایران شاهد خیانتهای مکرر او میباشد.
در این صورت آیا فرزند چنین مردی میتواند بنام یک انسان درست کار و پاکدامن مدعی اصلاح و تصفیه ادارات باشد.
3ـ حسنعلی منصور بعلت فساد اخلاق از مدرسه نظام اخراج شد.
در دانشکده حقوق بشهادت تمام همدوره هایش با توصیه و سفارش نمره گرفته.
از نظام وظیفه با حقه بازی فرار کرده در وزارت خارج بعلت بدی سوابقش ترقی نکرده و شغل مهمی نداشته فقط مدت دو سه هفته معاون اداره اقتصادی شده و از همانجا شارلاتانی را شروع کرده و حالا بنام یک نفر اقتصاددان با عده ای بی سوادتر از خودش ادعای اصلاح امور کشور را دارند در حالیکه بدرد ریاست یک برزن هم نمی خورد.
4ـ منصور وقتی وزیر بازرگانی بوده تعداد 700 هزار ویسکی بکمک دو نفر دیگر به ایران وارد میکند بعد از ورود ویسکی ها تصویبنامه ای تهیه و خودش به هیئت دولت میبرد که بموجب آن ورود مشروبات خارجی ممنوع گردد ظاهر حرف مثل حرفهای خودش و شرکای حقه بازش خیلی پسندیده بوده ناگزیر تصویبنامه صادر و در نتیجه قیمت ویسکی از بطری 400 ریال به 900 ریال ترقی میکند و رقمی برابر سه ملیون و نیم تومان گیر منصور و شرکا میاید.
5ـ منصور وقتی رئیس شورای عالی اقتصاد بوده از تجار و شرکتها و کارخانه هائیکه کارشان برای اظهار نظر به شورا می آمده پول میگرفته و چند نفر دلال مثل شادمان و کشفیان و نیرومند داشته حتی این مرد بی انصاف از کارخانه قند شاهرود که بصورت شرکت اداره میشود و متعلق به یکی از منصوبین دور او است 250 سهم 300 تومانی رشوه میگیرد تا کار آنها را راه می اندازد (شهود و مدارک 6ـ در ثبت اسناد شمیرانات پرونده هائی موجود است که بموجب محتویات آن پرونده مزبور حسنعلی منصور نزدیک به 38 هزار متر از اراضی نیاوران را بنام خود ثبت کرد و مدتها با چند نفر از شرکایش اختلاف داشته و بحمیت شخصی موضوع رفع و رجوع و مقدار هنگفتی زمین به ثروت منصور افزوده میشود.
7ـ منصور چون سواد درستی ندارد و چون مطرود وزارت خارجه بوده به فکر میافتد که برای رسیدن بمقام و کسب ثروت بدلالهای سیاست و نوکرهای خارجی مارکدار که اغلب آن ها دارای دو شناسنامه یکی ایرانی و یکی هم خارجی هستند طرح دوستی میریزد و از چند سال قبل کم و بیش با آنها رابطه پیدا کرده گاهی با هم توافق و مدت کوتاهی هم اختلاف بین آنها پیدا میشود و بالاخره در جلسه آشتی کنان محرمانه ایکه عبدالحسین بهنا نوکر درجه اول دکتر امینی ترتیب داده بود ترتیب میدهد بین حسنعلی منصور و دکتر امینی وطن فروش قراری گذارده میشود که ظاهرا این دو نفر با هم خوش رفتاری نکنند ولی در باطن مراقب و مواظب هم باشند و بنا براهنمائی امینی شوم و بدچهره حسنعلی منصور با جمشید و جهانگیر آموزگار پسران شیخ حبیب اللّه دالاندار اصطهباناتی1 که از جاسوس گنده های خارجی است و رضای انصاری پسر استاد امان اللّه بناء که در قلهک زندگی می کرده و امروزه بنام مهندس انصاری صاحب ملیونها تومان شده در سد کرج با طالقانی2 کشفیان و سید شادمان جلسات متعددی ترتیب داده و قرار سر آوردن دولت خودشان را میدهند و روابط بسیار حسنه بین حسنعلی و خارجیها برقرار می شود و باین ترتیب هم دکتر امینی و هم سیاست خارجی غیر مستقیم حامی و طرفدار و معلم حسنعلی منصور میشوند (اقدامات سیاسی که کرده اند شرح مفصل خیانت ها و نقشه های آموزگار و انصاری بجای خود بعرض عالی خواهد رسید.
8 ـ بد نیست استحضار حاصل فرمائید که جمشید آموزگار دکتر در میکروب شناسی آب سابقه ارتباط و تعهد به خارجیها در فامیل آنها است پدرش شیخ حبیب اللّه دالاندار اصطهباناتی است یکوقتی هم رئیس فرهنگ شیراز شده بود و سنگ قبری قدیمی را که عتیقه و قیمتی بوده و در روزنامه طریف چاپ شیراز عکس و دزدی چاپ شده (در کتابخانی مجلس شورا موجود است) این جمشید آموزگار هم خطرناک و دزد و نوکر خارجی است شرکت ساختمانی دارد بنام شرکت انترپک در حکومت علم که آموزگار بیکار بوده دو سه قلم از سعیدی فیروز آبادی که مردی هوچی و دزد و حقه باز است و از دست نشانده های مخصوص دکتر امینی است برای شرکت ساختمانی خود [وام = امتیاز ]میگیرد و وقتی خودش وزیر میشود به سعیدی کمک کرده او را به استانداری کرمان اعزام و چون شغل سعیدی شغل نان و آب داری بود آنرا به برادرش مهندس کورش آموزگار واگذار میکند.
در بین اینهمه مردم درس خوانده و تحصیل کرده کسی جز برادر جمشید آموزگار پیدا نمیشود که بمعاونت وزارت آبادانی و سرپرستی سازمان مسکن انتخاب کنند مگر نقشه کشیدن شاخ دارد یا دم.
مگر مردم کورند.
مگر مردم فهم ندارند که ببینند و اظهار عقیده کنند مگر مردم نمیدانند که مهندس کورش آموزگارقبلا در سازمان برنامه شغل کوچکی داشته بعدا در شرکت ساختمانی پرژام و ساختمان ملی کار میکرده بعد بشرکت انترپک متعلق به برادرش آمده بعد هم رئیس سازمان مرکز شده.
آقای دادستان کل اگر این پسره مقاطعه کار است چرا در حساسترین کار مربوط بمقاطعه کاران انتخاب میشود تقاضا داریم رسیدگی کرده نسل تحصیلکرده امیدوار مملکت را بیشتر از این مایوس و فراری نکنید.
خود جمشید آموزگاردر همین دوره وزارت بهداریش ساختمان 15 ملیون تومانی بیمارستان لقمان الملک را به معرفی و تجویز شرکت انترپک (متعلق بخودش) بشرکت ساختمانی دیگر واگذار میکند که در باطن سهامش مربوط به خود اوست مردی بنام خوشبخت که رئیس حسابداری وزارت بهداری بوده و از مامورین درستکار وزرات دارائی است و با هویدا وزیر دزد و ترسوی وزارت دارائی حاضر به همکاری نشد شرحی به وزیر بهداری و وزیر دارائی مینویسد که این کار طراحی برای دزدی و سوء استفاده است دوبار هم مینویسد اول به او جواب نداده و بعد از کار برکنارش میکند آقای دادستان کل وزیر بهداری دزد است دزدی میکند جاسوس است این سند این مدرک راست میگوئید تحقیق کنید تعقیب نکنید این مرد دشمن کشور است نقشه دارد 42 مدیر کل در وزارت بهداری درست کرده تمام دستگاهها را شورانده یک سطح وسیعی از مردم تحصیلکرده را عاصی و ناراضی کرده نقشه دارد او و انصاری و گودرزی نقشه خارجی است قصدشان ضعیف کردن بنیه مملکت و ایجاد تفرقه بین مردم و تامین نظر سایرین و بالاتر از همه پر کردن جیب خودشان است.
9ـ سعیدی فیروزابادی استاندار کرمان است در شهرداری دزدی کرده پرونده دارد نوکر علی امینی و ناظر در دانشگاه است در سازمان چای بیش از 580 هزار تومان پول به مطبوعات داده تا اسم و عکس او را مکرر در صفحات جراید چاپ کنند در سازمان مسکن از صدی شش تا صدی دوازده حق و حساب گرفته و چون جزو گروه قاچاقچی انصاری آموزگار است استاندار می شود.
این سازمان چای و این پرونده ها این شهرداری و این پرونده ها رسیدگی کنید این که کار نشد حسنعلی منصور با شارلاتانی میگوید دزدی نمیکنیم و به دزدها کار نمیدهیم پس چرا به سعیدی و انصاری و آموزگار و امثال اینها کار میدهند.
در دوماه اخیر بهنیا (شادمان شهرداد ـ هویدا فرهنگ مهر ـ معاون وزیر دارائی و چندین نفر دیگر از باند و شرکای منصور به لاهیجان آمده و در عمارت سازمان چای بخرج وزارت دارائی خوش گذرانی کردند و رفتند و نام نیک از خود گذاشته واقعا مضحک است.
10ـ مهندس کورش آموزگار لوله کشی یزد را به شرکت ساختمان ملی (هویدا ابتهاج و دو نفر) واگذار میکند و همچنین چند روزه صدایش درمیاید باندی هستند همدیگر را حفظ میکند.
11ـ رضای انصاری دیپلمه مدرسه کشاورزی تهران و پسر یکنفر بنّا بنام استاد امان اله مهرداد است که در قلهک در خانه کوچکی زندگی میکرده مدتها مستاجر منزل خانم یوسفی (مدیر اشپرخانه فروشگاه فردوسی معاون فعلی استانداری کل خوزستان) در داودیه زیر مغازه چلوکبابی نزدیک خانه محمد علی خان مسعودی بوده این پسره خطرناک در طول ده دوازده سال از دزدیهای سد کرج و سد دز در وزارت کار و اصل چهارقریب 20 ملیون تومان پول بهم زده اقای دادستان کل شما بفرستید پرونده خرید اراضی شیرپاستوریزه را بررسی کنید طالقانی و چند امریکائی است اقای دادستان کل قانون از کجا اورده ای کو؟ اقای دکتر اقبال که این قانون را بتصویب رساندند و حالا سرپرست و حامی رضای انصاری شده اید میدانی انصاری یکنفر بنا که از زور فقر در مدرسه کشاورزی کرج درس میخوانده این 30ملیون تومان ثروت را که در شرکت بی اف گودریج شرکتی بنام اسد و در امریکا (یوتا) و در بازار نزد اشخاص مختلف دارد از کجا اورده پرونده دزدی سد کرج کجا است حسنعلی منصور با این افراد ساخت و پاخت دارد و شریک این اشخاص است.
12ـ حسنعلی منصور در یکروز جمعه ساعت هشت صبح دو نفر مقاطعه کار خارجی بنام لیلیا نطال و کلاپ را که با رضا انصاری روابط خصوصی دارند اول در منزل خودش ملاقات و بعد بطور فرمالیته در دفتر کارش پذیرائی میکند.
چرا در این ملاقاتها وزیر آب و برق که مسئول مستقیم این امور است حضور نداشته.
13ـ مهندس ابراهیم همایونفر که او هم از شرکای دست اول این باند را دارد و رمال است در بانک مرکزی بکمک برادرزاده اش پورهمایون به ریاست اداره جلب سرمایه های خارجی معین شد.
ما نفهمیدیم یک نفر مهندس چه علم و اطلاعی از امور اقتصادی دارد و چه تخصص و تجربه ای در کارهای مالی و بانکی میتواند داشته باشد که بیاید ببانک مرکزی و رئیس اداره جلب سرمایه های خارجی میشود.
لابد به این منظور که از موسسات خارجی غیردولتی برای موسسات ملی ایران قرض و ضمانت نامه بگیرد و این وسط دلالی ببرد.
والا برای یکنفر مهندس که اطلاعی از این کارها ندارد و بغلط یا صحیح در زمان مصدق رئیس مناطق نفت خیز بوده و قبل ازآنهم رئیس بنگاه آبیاری آنوقت قبول ریاست یک اداره برای چنین شخصی مقام نیست پس میماند مسئله ریال پست نان و آبدار خوبی است.
از اذری اهل اهواز که مقاطعه کار است 200 هزار تومان حق حساب گرفته و برایش قرضه چند ملیون دلاری تهیه کرده.
مضحکتر این است که این مهندس همایونفر باجناق سابق طالقانی است و هر دو داماد سر خانه عمادالملک محسنی بودند و تا ده دوازده سال پیش آه نداشته که با ناله سودا کند حالیه هر دو از ملیونرهای مشهور شدند مهندس همایونفر بعد از روی کار آمدن منصور، اول به مقام معاونت نخست وزیر رسید و اداره جلب سرمایه های خارجی را هم با خود به نخست وزیری اورد و چون حسنعلی منصور به اهمیت و نان آبدار بودن اداره جلب سرمایه ها متوجه شد مهندس همایونفر را بعنوان استانداری رضائیه فرستاد و پست او را به برادر خودش جواد منصور واگذار کرد جناب اقای دادستان شما خودتان بقیه مطلب را متوجه میشوید.
14ـ امیر عباس هویدا شریک و باجناق منصور در سال 1334 در پاریس با زین العابدین رهنما هر دو نفر دیگر در پاریس قاچاق ارز کردند و تحت تعقیب قرار گرفتند (به دوره مجله خواندنیها مراجعه کنید) در شرکت نفت از محل بدل کردن ارز و از اداره امور اجتماعی و از معاملات قیر و بشکه و قراردادهای مربوط به سلف سرویس دزدی زیادی کرده پرونده قطوری دارد که دکتر اقبال گرو نگه داشته است.
15ـ انحلال اداره قند و شکر با آنهم سرو صدا نتیجه ای نداد.
نه کارمندانش را کم کردند و نه بودجه اش را فقط یکنفر مدیر کل هم برای او تراشیدند اما با دلالی و وساطت برزگر معاون وزارت دارائی و شریک بهنیا دزد معروف شکر این جار و جنجال ها را راه انداختند تا پرده ای روی دزدی ها بهنیا و اهری مدیر کل سابق قند و شکر بکشند و کسی نفهمد که بهنیا چه ارقام درشتی از قند و شکر دزدی کرده دکتر فرهنگ مهر و سید شادمان هم از این دلالی سهمی بردند.
16ـ حسنعلی منصور و هویدا در روزهای اول دولتشان جنجال راه انداختند که ما اداره باربری وزارت دارائی را منحل میکنیم اما عملا جرئت نکردند دست به ترکیب این اداره بزنند ولی این شارلاتانی و شلوغ بازی را برای این راه انداختند که قبلا با جهانگیر آموزگارشریک حقه باز و شارلاتان دیگر خود قرار گذاشته بودند که حمل و توزیع چهارصد هزار تن گندم خریداری از امریکا را بدلالی پرویز نجومی و مصداقی مدیر شرکت مرند و یکی دو نفر دیگر شخصی به نام آذر فر رئیس سندیکای حمل و نقل واگذار کنند (تصادف اتومبیل هویدا و لیلی خانم در حال مستی و بستری شدن هویدا و بی قرضی وزیر کشاورزی بساط این سوء استفاده لالنگ و قضیه لوث شد.
17ـ جهانگیر آموزگار گفته بود باقر پیرنیا با همه زرنگیش نفهمید چه پست مهمی در امریکا داشت.
راست هم گفت چون اموزگار فقط از یک قلم گندم خریداری (چهارصد هزارتن) بیش از سه ملیون دلار استفاده کرده وبرای سر و سامان دادن به این کار بهانه کرده و به تهران آمده کار را جور کرد و برگشت.
گندم خریداری برای کشت بود ولی گندم تحویلی گندم سروته زده و در زیر برودت 7 درجه نگهداری شده و مصرفش برای خوراک میباشد و ارزانتر از نرخش مورد معامله است.
نرخ گندم از یکسال پیش تا امروز در بورس امریکا حداقل 6 دلار ارزانتر از نرخی است که اموزگار خریده آقای دادستان باز هم توجه فرمائید.
18ـ پرونده آبجو، چرا این پرونده به این مهمی را خود هویدا امضاء نکرده و شخصا به هیئت دولت نبرد.
چطور روزی دویست هزار بطری آبجو که به موجب پرونده مزبور در اداره کل مالیاتهای غیر مستقیم و اسناد و مدارک مسلم دیگر 5 ساله لااقل باید بمبلغ 250 ملیون تومان بسته خود به خود به 93 ملیون بسته شود و وقتی عیسایان از دادن سهم و رشوه اش خودداری کرد ترسیدند صدای کار درآید و دولت هم شارلاتانی راه انداخته گفت پنج ملیون تومان بما میدادند ما نگرفتیم در صورتیکه مدارک مسلمی در دست است که پول گرفته اند قرارداد هم بنفع کارخانجات است و بزیان مملکت و از همه بالاتر چرا رئیس دولت نمیاید و نمیگوید کی پول میداد و با چه کسی این موضوع را در میان گذاشت لابد اگر محرمیتی در میان نبود چنین پیشنهادی نمیشد.
19ـ نامی در وزارت دارائی محرمانه از پیشکاران و روسای حسابداری و زیحسابها [ذیحسابها] بنام حزب از ده تا پنجاه هزار تومان پول میگیرد و بکمک فرهنگ مهر1 و یداللّه شهبازی2 دلال هویدا وارد دفتر ساختگی بنام دفترمحرمانه حزب میکند چرا رئیس دولت که رهبر حزب است این کار را علنی نمیکند.
20ـ شخصی بنام دکتر عزیز نبوی و شخص دیگری بنام آقای بهار که هر دو بهائی و از شرکای عباس هویدا هستند شرکتی دارند بنام شرکت هم راز و کارشان درست کردن دفتر بازرگانی و شرکتها است ولی این دو نفر از طرفی دلال هویدا و از طرف دیگر واسطه تجار میباشند و قرار است سیصد فقره پرونده درجه یک مثل القائیان و ثابت نمازی را بدلالی این دو نفر و یداله شهبازی حل کند پرونده حبیب ثابت3 را با گرفتن 700 هزار تومان رشوه و بکمک آقای بهار که سالها در شرکت زمزم و دستگاههای وابسته به ثابت کار میکرد آنرا حل و فصل کردند.
21ـ مدیریت عامل فروشگاه فردوسی را بیک نفر وکیل دادگستری بهائی بنام ایلقانی که سابقه دزدی در شرکت هواپیمائی دارد و از نزدیکان حسنعلی منصور است واگذار کرده اند و با اینکه سرمایه در گردش فروشگاه فردوسی (منهای ساختمان و وسائل اولیه) در حدود یک ملیون تومان بیشتر نیست معهذا بعد از اینکه آقای ایلقانی خانم آقای منصور را بفروشگاه دعوت کرد و تنکه شنا و وسائل کنار دریا را با حضور خانم افتتاح نمود (شرح و تفسیر و عکس در روزنامه اطلاعات و کیهان منعکس است) بپاداش این خدمت و سایر خدمات از محل یک ملیون تومان سرمایه اتومبیل شورلت مدل 64 بمبلغ ششصد هزار تومان از کمپانی نمازی خریداری و در حال حاضر زیرپای آقای مدیر عامل فروشگاه فردوسی است که نه سابقه خدمت اداری دارد و نه علم و اطلاع اقتصادی و این دستگاه چنان دزد بازار و بهم ریخته است که اخیرا خود دولت هم عاصی شده و این دکان را میخواهد تخته کند.
در چند ماه قبل برای خرید یک اتومبیل جیپ جهت یکی از بیمارستانها در مجلس شورای ملی مدتها گفتگو بود.
22ـ صدها دکتر و لیسانسیه و مهندس در راهروهای وزارتخانه ها سرگردانند ولی خانم یوسفی که در فروشگاه فردوسی مدیر قسمت آشپزخانه بوده و سالها صاحبخانه رضای انصاری در شمیران بوده است و روابط دوستانه بین آنها برقرار میباشد بفاصله دو ساعت از فروشگاه فردوسی بسازمان آب و برق خوزستان منتقل شده محل حقوقیش برابر حقوق یکنفر وزیر تامین و بعنوان معاون استانداری خوزستان تعیین و عکس و تفسیرات در روزنامه ها در چاپ و چون گند اینکار درامد فعلا مطلب مسکوت مانده است.
23ـ شرکت اسال در خیابان دامغان ظاهرا مدیرش مهندس خاشع است ولی پول و سرمایه اش مال منصور میباشد که بدست شوهر خواهرش آقای منوچهر تیمورتاش در آنجا خرج میشود و تاکنون دو قلم کار مربوط به بندر عباس و یک محل دیگری را که جمعا مبلغ 65 ملیون تومان بوده بوسیله وزیر راه به این شرکت واگذار کرده اند.
24ـ وزیر پست و تلگراف یکصد و پنجاه هزار تومان اثاثیه که برای دفتر وزارتی خریده بمنزلش برده و حسابداری وزارت پست و تلگراف را صندوق معاملات شخصی قرار داده و حتی چکهای بیمحل و با محلی که از بابت محصولات قریه حصارسانی در شهریار متعلق به اقای وزیر) توسط حسابداری پست و تلگراف تبدیل به نقد و معاملات راه میاندازد اخیرا ایراد مهدی مشایخی مشهور و مردی الکلیک میباشد بریاست حسابداری این وزارتخانه منصوب کرده تا بمیل خودش از شرکت زیمنس و سایر مراجع اجناس مورد نیاز را خریداری کند.
25ـ وزیر راه دلال و سایه حسنعلی منصور است نه لیاقت دارد و نه تحصیلات عالی دارد فقط کارهای نان و ابدار را بشرکت اسال و شرکتهای وابسته به باند دوستان واگذار میکند و در شرکت بیمه هم با شادمان و دو نفر دلال دیگر کارهای منصور را میکند .
26ـ دکتر فرهنگ مهر در 1320 در سیلوی تهران بنام مهندس مسئول اسیاب بوده و با متفقین زد و بند کرده پول سرشاری بجیب زده و سر از انگلستان بیرون آورده.
امروزه دارای ثروت زیاد و مورد توجه حسنعلی منصور و همه کاره وزارت دارائی است بصورت 300 فقره پرونده های درشت مالیاتی که دست چین شده در کشوی میز این ارسن لپن است بقول خودش ده تا از این پرونده ها برای تا آخر عمرش بس است.
27ـ پرونده وزیر دادگستری در موقع ریاست دادگستری شیراز و سوابق زمین خواری و بیکار شدنش و بعد نوکری شخص منصورالملک بر تمام افراد روشن است.
28ـ مضحکتر از همه کار وزیر کشور و رفیق دست اول منصور پسر صدر الاشراف قاضی باغ شاه و شریک سرلشکر جوادی که حقابه مالکین محلات را خوردند و سالها در دادگستری و جراید صحبتشان بود سخنرانی مضحکی ایراد گردید به این مضمون مادرم به پدرم همیشه میگفت که سگ هم برای بچه هایش لانه درست میکند تو چرا خانه نداری.
ما کار نداریم که شعور وزیر کشور در بیان مطلب و مطالب تا چه پایه ایست و کار نداریم که بچه آخوند با اینهمه بیسوادی از نوادر امور است آیا ممکن است بفرمائید باغ شمیران و مغازه ها و آپارتمانها واقع در سر چهار راه لاله زار تا چهارراه مخبرالدوله و املاک محلات و خانه های پامنار مال کدام...
سگی است و کسی که لااقل مثل سگ لانه نداشته از کجا ماهانه چندین هزار تومان خرج زندگی سگ و زن فرنگی می کند.
29ـ می گویند بسیاری از اثاثیه تابلوهای سفارت ایران در ژاپن در زمان سفارت این آقای وزیر کشور از بین رفته ممکن است رسما موضوع را تکذیب کنند؟ جناب آقای دادستان کل این نامه مختصری بود از کارها و اعمال و سوابق و نقشه های منصور و شرکایش که بعرض رسید در این کابینه چند تن افراد شریف و درستکار وجود دارد در دستگاههای دولت مردمان درستکار و شاهدوست وجود دارد ما هم از تقدیم این نامه معرفی باند خطرناکی که مثل سرطان در شرائین دستگاههای دولتی رخنه کرده هرکجا پست نان و آبدار پیدا شود با لطایف الحیل این پست را تصاحب و به چپاول مشغول میشوند برای نمونه یکنفر از این باند قاچاق و اجنبی پرست را تخصصی در شغل خودش ندارد و ما از شما تقاضا داریم در یکی از جراید اعلام فرمائید که آماده برای تعقیب این باند نادرست هستید بلافاصله ما با نام و نشانی و مدارک مثبت خدمتتان رسیده و انشاءاللّه مملکتی را از شر این باند خطرناک و سوء استفاده چی نجات خواهند یافت.

توضیحات سند:

1ـ مقصود حبیب اللّه آموزگار پدر دکتر جمشید آموزگار است.
2ـ مهندس خلیل طالقانی 1ـ فرهنگ مهر فرزند ارباب مهربان مهر در 20 آذر 1302 تولد یافت.
پس از تحصیلات مقدماتی، از هنرسرایعالی و از دانشکده حقوق و اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه تهران درجه لیسانس گرفت.
همچنین از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن، درجه فوق لیسانس L.
L.
Mاخذ کرد.
وی دکترای PH.
D را از دانشگاه ساوتامسون انگلیس و دکترای L.
L.
M را از دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا دریافت کرد.
از جمله مشاغل او: ریاست آسیا و سیلو، تاسیس و ریاست آموزشگاه کارگران سیلو، مشاور حقوقی و ریاست اداره امور قراردادهای شرکت ملی نفت ایران، تدریس حقوق و روابط بین الملل دانشکده افسری، مشاور حقوقی و قراردادهای وزارت بازرگانی، مدیرکل نفت و روابط خارجی وزارت دارایی، مدیر کل اقتصاد، معاون فنی و معادل کل وزارت دارایی، تدریس در دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) و دانشگاه تهران، وی در سال 1350 ش به ریاست دانشگاه پهلوی (شیراز) منصوب شد.
مدتی نیز رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی بیمه ایران و معاون نخست وزیر بود.
از جمله تالیفات او: حقوق کار و بیمه های اجتماعی، موسسات انتفاعی و شرکتهای دولتی و...
منابع، مجله قضا، سال 1350 ش، شماره 50 2 ـ یداللّه شهبازی وی در سال 1304 ش در تهران تولد یافت.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در زادگاهش سپری کرد.
سپس از دانشکده حقوق تهران درجه لیسانس دریافت کرد.
به استخدام وزارت دارائی درآمد، مدتی بعد از خدمات دولتی کناره گیری کرد و به شغل وکالت پرداخت.
وی در دی ماه 1345 ش به عنوان معاون نخست وزیر وقت، امیرعباس هویدا، معرفی گردید.
شهبازی با داشتن سمت مشاور حقوقی شرکت ملی نفت مشغول انجام وظیفه گردید.
منابع: کیهان، معاونین جدید بحضور شاهنشاه معرفی شدند، شماره 7027، 15 دی ماه 1345، ص 15 و 1؛ 3ـ حبیب اللّه ثابت پاسال (متولد 1282 ش تهران) ابتدا کارگر ساده تعمیر دوچرخه بود.
در همین زمان موفق شد دیپلم خود را از مدرسه سن لوئی بگیرد.
او بعدا راننده کامیون شد و سرانجام گاراژی برای تعمیر اتومبیل تاسیس کرد.
در مرحله بعد کارخانه صنایع چوب، شرت ثابت پاسال، شرکت زمزم و تولید پپسی کولا را بوجود آورد.
سپس جذب بانکداری شد و عضو هیأت مدیره بانک ایران و انگلیس، بانک ایران و خاورمیانه و نایب رئیس بانک ایران شد.
او امتیازات واردات فولکس واگن و راه اندازی کارخانه لاستیک سازی جنرال تایر، تولید روغن موتور اسو، شیشه مینا را بدست آورد و در عین اینکه مدیر عامل کمپانی فیروز بود، بیش از چهل شرکت دیگر داشت.
وی موسس روتاری کلاب از لژهای فراماسونری است.
وی با توجه به این که عضو فرقه بهائیت بود، با همکاری دربار، تلویزیون ایران را راه اندازی کرد.
منبع: کتاب اهریمن، جلد 1 ص 123، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی

منبع:

کتاب جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک صفحه 121







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.