صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تلگراف روحانیون لرستان به روحانیون تهران و قم

تاریخ سند: 24 خرداد 1342


موضوع: تلگراف روحانیون لرستان به روحانیون تهران و قم


متن سند:

فرستنده: ساواک لرستان گیرنده: مدیریت کل اداره کل سوم شماره: 1334 ساعت 21 روز 23 /3 /42 سه فقره تلگراف از طرف پنج نفر روحانیون لرستان به شرح زیر برای مخابره به تلگرافخانه خرم آباد تحویل شده است.
1 1 .
حاج آقا روح اله کمالوند 2 .
سیدعیسی جزایری 3 .
حاج سیدجواد جزایری 4 .
حاج سیدحسین موسوی جزایری2 5 .
سیداحمد طاهری3 یک فقره آن به تهران به عنوان آیت اله بهبهانی و آیت اله خوانساری4 و آیت اله آملی5 و دو فقره به قم یکی به عنوان آیت اله حاج شهاب الدین نجفی مرعشی6 و یک فقره به عنوان آیت اله حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی رونوشت آیت اله سیدمحمدکاظم شریعتمداری می باشد.
تلگرافچی مأمور برابر ماده 34 از فصل دوم آئین نامه قانون مخابرات که رونوشت آن به پیوست است7، از مخابره خودداری و به رئیس خود گزارش و رئیس پست و تلگراف هم طی تلگراف 1 /3130 – 24 /3 /42 از ریاست اداره کل تلگراف تهران به طور خیلی خیلی فوری و مستقیم کسب تکلیف نموده است.
علیهذا رونوشت سه فقره تلگراف تحویل شده به اداره تلگراف لرستان را جهت استحضار به پیوست ارسال می دارد.
رئیس ساواک لرستان .
م .
م .
قلقسه رونوشت برابر اصل است

توضیحات سند:

1ـ متن این تلگراف به شرح زیر است : « جامعه روحانیت از اقدامات دولت و تجاوز به حریم مقدس دیانت و قتل و کشتار مردم بی پناه سخت نگران و منزجر، بدین وسیله افکار و احساسات مردم متدین لرستان را منعکس ساخته و لازم می داند دولت برای جلوگیری از آشوب و خونریزی بیشتر در مملکت هرچه زودتر حضرت آیت اله العظمی آقای خمینی و سایر آیات عظام را آزاد و جبران توهین نسبت به معظم له و جامع روحانیت را کرده و به خواسته های شرعی و قانونی آنان و ملت مسلمان توجه کامل نموده و به این بی نظمی و تشنج عمومی که مولود بی توجهی به افکار مسلمان [مسلمانان] و تجاوز به حریم قرآن است، خاتمه دهند.
سیدعیسی جزایری .
روح اله کمالوند .
حسین جزایرالموسوی .
سیداحمد طاهری .
الاحقر حاج سیدجواد جزایری» 2ـ سید حسین جزایری فرزند سید حبیب در سال 1306 در خرم آباد متولد گردید.
مقدمات صرف و نحو و منطق را در بروجرد فرا گرفت و سپس برای تکمیل معلومات به قم رفت و از محضر آیات عظام بروجردی، حجت کوه کمره ای، سید محمدتقی خوانساری و حضرت امام بهره مند شد.
وی پس از اخذ اجازه اجتهاد از حضرات آقایان حکیم، سید هادی شیرازی، نجفی و شریعتمداری به خرم آباد بازگشت و علیه کمونیسم به مبارزه پرداخت.
به گواهی مندرجات پرونده ساواک، وی در خرداد ماه سال 1341 طی سخنانی با اشاره به انقلاب مردم الجزایر، نسبت به مقامات مملکتی اعتراض نمود و در تیرماه همان سال به انتقاد علیه روزنامه کیهان و وضعیت مملکت پرداخت .
در تاریخ 26 /3 /42 با ارسال تلگرافی به حضرت امام، خواستار اطلاع از سلامتی ایشان شد.
متن تلگراف : «حضرت آیت اللّه العظمی آقای خمینی، سلامتی وجود شریف را از درگاه ایزد منان خواهان مستدعی است اینجانب را از صحت مزاج مبارک مستحضر فرمائید.
» او از شرکت در مراسم 15 بهمن ماه 1343 که به مناسبت شکرگزاری برای رفع خطر از شاه برپا شده بود، امتناع نمود و در 18 بهمن بر بالای منبر حضرت امام را مورد تعریف و تمجید قرار داد.
در سال 1346 به علّت انتقاد از قانون حمایت خانواده ممنوع المنبر گردید.
در سال 1352 اظهار داشت که اخیراً نامه ای از حضرت امام به او رسیده و به همین سبب مورد تعقیب مأموران رژیم قرار گرفت، سپس به ساواک احضار و به خاطر سخنان ضد رژیم ممنوع المنبر شد.
در سال 1354 نیز احضار و نسبت به اظهاراتش بر روی منبر، مورد اعتراض واقع شد و مجدداً در سال 1355 به ساواک احضار گردید.
وی در سال 1356 دعوت شرکت در مراسم استقبال از فرح پهلوی را رد نمود.
حجت الاسلام جزایری در سال 1369 در خرّم آباد درگذشت.
مشاهیر لر، تألیف ایرج کاظمی، صفحات 195 ـ 193 3ـ سید احمد طاهری‌ در سال 1283ه‍ ش در شهرستان خرم‌آباد دیده به جهان گشود ...
پس از گذراندن دوران تحصیل از همراهان مرحوم آیت‌الله کمالوند در خرم‌آباد بود و فعالیت سیاسی خود را از سال 1342 و در حمایت از نهضت اسلامی حضرت امام (ره‌) آغاز کرد.
صدور بیانیه‌ها و پیامهای سیاسی و دیگر فعالیتهای وی علیه رژیم شاه ساواک را بر آن داشت تا نسبت به وی حساسیت بیشتری نشان دهد.
وی پیوسته با علمای انقلابی لرستان و قم همراه و هماهنگ بود و در دورانی که شهید آیت‌الله مدنی در خرم‌آباد بسر می‌برد، با وی همکاری نزدیک داشت‌.
4ـ آیت الله سیداحمد خوانساری فرزند حاج سید یوسف در 18 محرم 1309 ق در شهر خوانسار متولد شد.
مقداری از ریاضیات و علوم مقدماتی و سطح را در زادگاهش فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در آن شهر خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام حاج میرمحمد صادق مدرس اصفهانی و آخوند ملاعبدالکریم گزی و میرزا محمدعلی تویسرکانی، فراگرفت و بعد از طی مراحل، برای تکمیل معلومات خود به نجف عزیمت نمود و در آنجا دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدی و آیت اللّه نائینی و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید و در سال 1345 هجری قمری به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک از محضر آیت اللّه عبدالکریم حائری استفاده های علمی فراوانی برد.
بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، ایشان نیز بعد از مدتی به قم آمد و نماز جماعت فیضیه به ایشان واگذار شد.
در مدتی که در قم بود از مدرسین و فضلای برتر حوزه علمیه به شمار می رفت و در درس خارج فقه وی شاگردان مبرزی چون امام موسی صدر شرکت می کردند.
وی از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده می شد.
در سال 1329 ش به درخواست مردم تهران و امر آیت اللّه بروجردی در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکی از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثری گردید.
در ابتدای نهضت مردم ایران در جریان انجمن های ایالتی و ولایتی حضور یافت ولی به تدریج از عرصه سیاسی کناره گرفت.
هر چند که مستقیم و غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش می نمود.
آیت اللّه سید احمد خوانساری در سال 1362 دارفانی را وداع گفت و با تشییع جنازه ای باشکوه در تهران و قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
امام خمینی در ارتحال ایشان پیام تسلیتی ارسال کردند و طی آن از خدمات او به اسلام تجلیل نمودند.
آثار علمی ایشان: 1ـ شرح مختصر المنافع در چند جلد.
2ـ حاشیه بر عروه الوثقی .
3ـ توضیح المسایل .
4ـ مناسک حج .
ر.ک: گنجینه دانشمندان ج2 ص 9 تا 12 5ـ آیت اللّه محمد تقی آملی فرزند ملامحمد در سال 1266 ش در تهران متولد شد.
تحصیلات ابتدائی را نزد پدر و برخی علمای تهران از جمله شیخ رضا نوری، میرزا حسن کرمانی و شیخ عبدالنبی نوری به پایان برد و پس از آن برای ادامه تحصیل در سال 1340 ق به نجف اشرف سفر کرد.
در آنجا از محضر آیات عظام نائینی، فیروز آبادی، خوانساری، آقاضیاءالدین عراقی، کمپانی و ابوالحسن اصفهانی بهره های علمی فراوان برد و به درجه اجتهاد رسید.
وی در سال 1353 ق به تهران بازگشت و به تدریس و تبلیغات دینی پرداخت.
وی ظاهراً به محضر عارف الهی آقا سید علی قاضی طباطبایی نیز رسیده و از اصحاب بزرگ آن جناب گردیده بود.
در جریان نهضت امام خمینی (سلام اللّه علیه) با مخالفت و مبارزه در مورد طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی و همچنین کشتار حوزه علمیه قم امام را یاری داد.
آیت اللّه شیخ محمد تقی آملی در 29 شوّال 1391 ق در تهران دارفانی را وداع گفت و پیکر ایشان در صحن حرم مطهر حضرت امام رضا (علیه السلام) به خاک سپرده شد.
وی صاحب آثار و تألیفات بسیاری از جمله اثبات صانع از ماتریالیسم تا ایده آلیسم، حیات جاوید در اخلاق، شرح بر منظومه حاج ملاهادی سبزواری، شرح عروه الوثقی و رساله ای در احکام رضا (ع) بوده است.
6ـ آیت اللهالعظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی فرزند سید محمود در سال 1276 ش در نجف اشرف متولد گردید.
نسب شریف او با 29 واسطه به حضرت امام سجاد (علیه السلام) می رسد.
تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم را نزد پدر فرا گرفت و پس از ادامه تحصیل در محضر اساتید بزرگ آن زمان، در علوم گوناگون از جمله رجال، فقه، کلام، ادیان، انساب، حدیث و علم حروف سرآمد شد.
وی در ادبیات، علم طب و هیأت نیز صاحب نظر بود.
آیت اللّه مرعشی در جوانی به مقام اجتهاد نائل آمد و مدرسان مشهوری همچون ضیاءالدین عراقی، فشارکی، یثربی کاشانی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و میرزا محمدحسین نائینی به وی اجازه روایت و اجتهاد دادند.
ایشان پس از فوت آیت اللّه العظمی بروجردی به عنوان یکی از مراجع مطرح شد.
از جمله اقدامات فرهنگی و علمی مهم وی، تأسیس یک کتابخانه با بیش از 90000 جلد کتاب است که 25000 جلد آن به صورت خطی و بعضاً کمیاب می باشد و به عنوان یکی از گنجینه های کم نظیر و ارزنده اسلامی به حساب می آید.
از آیت اللّه مرعشی 70 اثر نفیس علمی در زمینه های مختلف به جای مانده و از دیگر خدمات ایشان بنای مساجد، حسینیه ها و مراکز درمانی در داخل و خارج کشور می باشد.
فعالیت سیاسی ایشان از سال 1341 آغاز شد.
وی مانند بیشتر علمای مشهور قم با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کرد.
در ماجرای قیام 15 خرداد و حوادث پس از آن از طریق انتشار اعلامیه رژیم را نسبت به اقدامات ضداسلامی و خشونت‌بار مورد انتقاد قرار می داد.
با اوج گیری انقلاب اسلامی در سالهای 1356 و 1357 ایشان با اعلامیه های متعدد به رفتار دولت اعتراض می کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره از نظام اسلامی حمایت می نمود.
آیت اللّه مرعشی نجفی در روز 8 شهریور 1369 بر اثر سکته قلبی در سن 96 سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در محل کتابخانه خویش به خاک سپرده شد.
7ـ متن این قانون به شرح زیر است: تلگرافات صادره و وارده را مورد دقت قرار داده، هر تلگرافی که مندرجات آن را بر خلاف سیاسی [سیاست] کشور به نظر آید و نشر آن باعث انقلاب باشد برطبق ماده 34 از فصل دوم آئین‌نامه قانون مخابرات، از مخابره آن خودداری و مراتب را برای کسب تکلیف از وزارت پست و تلگراف به رئیس متبوع گزارش نماید.

منبع:

کتاب آیت‌الله روح‌الله کمالوند به روایت اسناد ساواک صفحه 75

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.