صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

فضای حاکم بر ذهن و فکر متهم

فضای حاکم بر ذهن و فکر متهم


متن سند:

فضای حاکم بر ذهن و فکر متهم
آنچه بیان شد به معنی صحه گذاشتن بر همه اعترافات مهدی هاشمی در زندان نیست، به معنای این است که اعترافات او نه تنها متأثر از فضای رعب و وحشت نیست بلکه با اراده و تصمیم خویش اظهار گردیده است. این امر در صورتی می‌توانست به صحت همه اعترافات منجر شود که متهم فردی بسیط و صادق و اعترافات او در همه موارد نشأت گرفته از تنبه و پشیمانی او از گذشته باشد. امری که در مورد مهدی هاشمی قابل مناقشه است؛ چرا که او فردی پیچیده و مرموز و خودمحور بود. بخشی از اعترافات او از فرافکنی، بزرگنمایی و احیاناً فریب خالی نیست. این‌ طور نبوده که از مقطع باز شدن زبان او به اعتراف، همه مسایلی را که می‌دانسته، بی‌دغدغه بیان کرده باشد. همان‌طور که همه آن چه را بیان کرده نیز قابل اعتماد نیست. او پاره‌ای از مسایل را تنها در شرایطی اعتراف کرده که مطمئن بوده، مطلب از طرق دیگر در اختیار بازجوها قرار گرفته است و انکار او راه به جایی نمی‌برد. آقای ری‌شهری در کتاب خاطرات سیاسی نمونه‌هایی از برخوردهای غیر صادقانه و مقاومت‌های فریب‌کارانه او در برابر بازجوها را آورده است:
«روزی یکی از مأمورین متوجه رفتار غیرعادی مهدی هاشمی، هنگام استفاده از دستشویی شد، او متوجه شد که مهدی هاشمی چیزی را در سوراخی که زیر دستشویی قرار داشت، قرار داد. نامه‌ای کوتاه بود که در تکه کاغذی خطاب به رضا مرادی [یکی دیگر از متهمان این پرونده] نوشته شده بود. کشف این رابطه و آگاهی از مفاد آن بهترین سرنخ برای حل معمای مهدی هاشمی و فجایع او شد. مکاتبات این دو، تا مدتی دنبال شد. نقش اصلی این ارتباط، تبادل اطلاعات پیرامون بازجویی، موارد اعتراف شده، موارد مکتوم، دعوت به سکوت در موارد افشا نشده و جلوگیری از احساس تنهایی بود....»1
وجود این ویژگی‌ها در مهدی هاشمی و بروز و ظهور آن در زندان، تا حدودی فضای حاکم بر فکر و ذهن متهم را ترسیم می‎‌کند. این فضا، فضای آلوده‌ای است و اعتماد انسان را نسبت به پاره‌ای از مسایلی که از این فضای ذهنی تراوش نموده، سلب می‌کند. شاید همین معنا مورد نظر آقای منتظری بوده که می‌گوید:
«و بالاخره مصاحبه آقای سید مهدی هاشمی- علاوه بر این که در شرایط سخت زندان و فشار بوده و قهراً اعتبار شرعی و قانونی ندارد- متضمن تهمتها و دروغهای شاخدار نیز می‌باشد و معلوم نیست در آن شرایط چه انگیزه‌های خیالی برای بافتن آن همه دروغ داشته است.»2
در واقع آقای منتظری دو عامل را سبب بی‌اعتباری مصاحبه‌ها و اعترافات معرفی می‌کند یکی شرایط سخت زندان که به حکومت و نظام بر می‌گردد و یکی وجود انگیزه‌های خیالی و... که به پیچیدگی شخصیت متهم مربوط می‌شود. بی‌اساس بودن عامل اول از بررسی‌های گذشته آشکار شد. اما آنچه به متهم مربوط می‌شود یعنی عامل دوم واقعیتی است که می‌تواند اعتبار بعضی از اظهارات و اعترافات را زیر سؤال ببرد. چرا بعضی؟ به خاطر این که بسیاری از این اعترافات با شواهد و قرائنی محفوف است که صحت آن‌ها را تأیید و تضمین می‌نماید.
نتیجه آن که همه اعترافات مهدی هاشمی را نمی‌توان مطابق واقع و صحیح دانست همان‌طور که نمی‌توان همه آن‌ها را بی‌اساس و غیر واقعی و فاقد اعتبار معرفی کرد. بخش زیادی از این اعترافات حقایقی است که بر زبان و قلم او جاری شده است و به عنوان سند، گواه بر چگونگی عملکرد این جریان می‌باشد. چگونه می‌توان همۀ اعترافات را بی‌اعتبار دانست در حالی که بر اثر همین اعترافات راز بعضی از قتلهای انجام شده توسط این جریان، پس از سال‌ها کشف شد و با هدایت همین زندانیان معترف بقایای جسد مقتولین از عمق گودالها و قنوات متروکۀ منطقه بیرون آمده و با تشریفات رسمی به خاک سپرده شده است.

توضیحات سند:

1- خاطرات سیاسی، ص 91.
2- خاطرات ص 613.

منبع:

کتاب بن‌بست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 206
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.