صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مراسم تجلیل در مسجد هدایت به مناسبت آزاد شدن آقای طالقانی

تاریخ سند: 11 خرداد 1342


موضوع : مراسم تجلیل در مسجد هدایت به مناسبت آزاد شدن آقای طالقانی


متن سند:

شماره : 4756 / س ت ساعت 1830 روز 5 /3 /42 مراسم تجلیلی به مناسبت آزاد شدن سیدمحمود طالقانی از زندان در مسجد هدایت با حضور عده ای در حدود400 نفر تشکیل گردید.
ابتدا نماز جماعت با حضور آقای طالقانی انجام پذیرفت پس از آن اعلامیه ای از طرف مسلمین آبادان بین جمعیت توزیع گردد.
سپس یک نفر معمم که نام وی معلوم نگردید دعوت نامه ای که به مناسبت ایام سوگواری ایام ماه محرم از طرف انجمن اسلامی مهندسین در شبهای 7 و 8 و 9 و 10 و 11 در مدرسه حرفه ای نارمک واقع در خیابان سمنگان بالاتر از مسجد جامع آموزشگاه حرفه ای انجمن اسلامی مهندسین در دست داشت قرائت نمود و از جمعیت دعوت نمود که در آن مجلس جهت استماع سخنرانی آقایان مرتضی مطهری ـ ابراهیم آیتی ـ علی غفوری1 حضور به هم رسانند.
سپس آقای طالقانی به منبر رفت و درباره زندگی امام حسین و مصیبت کربلا بیاناتی ایراد نمود و گفت (کروبلا) اینجا است که مردم را بدون جهت زندانی می نمایند و سالها است که مردم نمی توانند پهلوی هم بنشینند و افکار و عقاید خود را برای یکدیگر بگویند.
بله (کروبلا) همین مملکت ما است.
سپس اضافه نمود موقعی که من می خواستم از زندان آزاد شوم چشمم به یکی از آیه های قرآن افتاد که معنی آن این بود که باید با بی عدالتی مبارزه نمود تا در آن دنیا با عدالت واقعی روبرو شد.
سپس ناطق اضافه نمود در حال حاضر وضع ما مانند سیم برقی است که روپوش ندارد اگر دست خود را به آن بزنیم فورا از بین خواهیم رفت.
پس راه مبارزه به طور علنی میسر نیست بلکه بایست با سیاست و فکر عاقلانه هدف خودمان که سرشار از حق و حقیقت می باشد ادامه دهیم تا این که به هدف اصلی خود نایل آئیم و در مبارزاتی که انجام می دهیم بایست طوری اقدام کنیم که موقعی که از ما بازخواست می نمایند بتوانیم خودمان را تبرئه نمائیم مثلاً اگر ظرفی از دست ما افتاد و شکست نباید تقصیر را به گردن ظرف گذاشت بلکه باید گفت در اثر لرزش دست ما بوده که ظرف شکسته است.
با خاتمه سخنان نامبرده این مراسم در ساعت 2100 خاتمه یافت.
ضمنا یک برگ از اعلامیه که در مسجد بین جمعیت توزیع گردیده به پیوست می باشد و جمعیتی که در مسجد حضور داشتند اکثرا از افراد جبهه ملی و نهضت آزادی و بازاریها بوده اند.

توضیحات سند:

1ـ حجت الاسلام دکتر علی گلزاده غفوری در سال 1304 متولد شد.
علوم دینی را در حوزه های علیمه قم و نجف فراگرفت و همچنین در رشته حقوق قضایی و جزائی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و در دانشگاه سوربن پاریس از دانشکده حقوق درجه دکترا گرفت.
از جمله فعالیتهای فرهنگی و علمی دکتر غفوری در مؤسسات فرهنگی می توان از همکاری او در تنظیم کتب تعلیمات دینی مدارس کشور نام برد.
دکتر غفوری علاوه بر فعالیتهای فرهنگی به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی هم می پرداخت و در دهه 40 بود که همواره مشوق جوانان مبارز این میهن بود و به همین جهت بارها به دست رژیم پهلوی بازداشت و مدتی در زندان قزل قلعه زندانی بود.
حجه الاسلام غفوری بعد از جریان ترور حسنعلی منصور در بهمن 43 در رابطه با جمعیت مؤتلفه اسلامی دوباره به زندان افتاد و یک بار بعد از ایراد سخنرانی در کانون توحید و بار دیگر در اسفند 1353 نیز دستگیر و زندانی شد.
از تألیفات او می توان از: اسلام و اعلامیه حقوق بشر ـ نظامات اجتماعی در اسلام ـ خطوط اصلی اقتصاد در نظام سیاسی ـ تاریخ تحول فقه و مقاطع حساس در تحول فقه و اجتهاد در اسلام و شیعه و...
نام برد.
(کیهان ش 10779، 20 مرداد 58 ـ بامدادش 239، 21/ اسفند 58) دکتر گلزاده غفوری حقوقدان و استاد دانشگاه و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بود و در دوره اول مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران بود.
وی در 11 دی 1388 ساعت 30 /12 ظهر روز جمعه در بیمارستان آراد تهران دارفانی را وداع گفت و ساعت 8 صبح از مقابل بیمارستان تشیع گردید و در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
* در ساعت 20 روز 5 /3 /42 آیت اله طالقانی پس از خروج از زندان در مسجد هدایت حاضر شد جمعیتی در حدود 600 نفر که مرتبا اضافه می شدند در نماز اقتداء کردند اکثر جمعیت افراد توده ای سابق (دست فروشهای خیابان اسلامبول) افراد بازاری جبهه ملی و تعدادی در حدود 30 نفر دانشجوی عضو جبهه ملی ـ از طرف پسر خادم مسجد تعداد زیادی عکس خمینی و شریعتمداری که در روی یک کاغذ چاپ شده بود بین مردم پخش شد و همچنین از طرف کانون مهندسین اسلامی اعلام کردند که در مدرسه حرفه ای نارمک شب های احیاء مدت 5 شب سوگواری [برگزار] است ضمنا دو نفر از مهندسین مزبور در محراب مسجد با طالقانی صحبت خودمانی می کردند.
در ساعت 9 بعدازظهر یک نفر شیخ که دارای عینک پنسی بود و با لهجه ترکی فصیح صحبت می کرد و ته ریش کمی، به رنگ بور داشت صحبت کرده و گفت هم باید تسلیت گفت و هم تبریک، تسلیت از عزای حسینی و بی عدالتی که در کشور ماست ضمنا از طرف آقای طالقانی از ثبات قدم شما آقایان که ایستادگی کردید سپاسگزاری می کنم و همچنین از آقای طالقانی که این همه رنج و محنت و گرفتاری را به خاطر دین و مملکت قبول کردند.
بعدا گفت قیام حسینی برای برانداختن حکومت ظلم و جور یزید و هدف علمای اسلام و گرفتاری آنان نیز برای همین است ما در آخرت از عدل خدا می ترسیم و ناراحت هستیم که با عدل و انصاف با ما رفتار کنند ولی در این دنیا و اوضاع کنونی از بی عدالتی ناراحت هستیم در پایان سخنان برای سلامتی علمای اسلام و موفقیت آنان دعا کرد.
(ممکن است این شخص مناقبی باشد) در ساعت 930 آیت الله طالقانی منبر رفته و گفته هر چه را که ما می کنیم نه به خاطر احساسات مردم است که زودگذر بوده و پس از اخذ نتیجه احساسات آنان تمام و خاموش می شود و پی کار خود می رود مثلاً فلان شخص تحصیل کرده به من مراجعه می کند که وضع کارگران بد است این به من مربوط نیست برای این که این دنیا می خواهد بهتر زندگی کند کار ما کار آخرت است افراد باید ایمان داشته باشند تا بتوانند جابرین را از پا در آورند آنهائی که به خاطر مال دنیا و دریافت رتبه و پاداش کار می کنند این پنبه را از گوششان خارج کنند که ما هم مثل آنها هستیم در خاتمه از گرفتاری و زندان خود و هم مسلکان سخن گفت که حضار همه گریه کردند و خودش هم به شدت متأثر شده و گریه کرد عده ای از افراد جبهه ملی که دانشجو بودند مردم را تحریک و تشویق می کردند که آقای طالقانی را تا چهارراه اسلامبول بدرقه کنند در این موقع جمعیت تا حدود 800 الی هزار نفر رسیده بود و هر دو شبستان مسجد هدایت مملو از جمعیت بود.

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 170

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.