صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فوت مصطفی خمینی و برگزاری مجالس ترحیم

تاریخ سند: 7 آبان 1356


موضوع: فوت مصطفی خمینی و برگزاری مجالس ترحیم


متن سند:

از: 21 ﻫ به: 312 شماره: 6041 /21 بعدازظهر روز 1 /8 /36 در حوزه علمیه شایع شد که مصطفی خمینی فرزند آیت‌الله خمینی در عراق در اثر سکته فوت کرده اند، لذا جهت تعیین صحت یا سقم موضوع اینجانب به منزل آقای مرتضی حائری پدر همسر مصطفی مراجعه و موضوع مورد تأیید قرار گرفت و مشخص شد که خبر، وسیله تلفن ابتدا به شیخ محمدحسین بروجردی1 پدر داماد خمینی و بعد به آقا مرتضی حائری داده شده است.
این خبر به سرعت در حوزه شایع و آیت الهط گلپایگانی، همان شب و صبح روز بعد را در مسجد اعظم اعلام ختم نمود.
مجلس مذکور بعد از نماز مغرب و عشاء، واقع در مسجد اعظم منعقد و تعدادی در حدود شش هزار نفر از طلاب و عموم طبقات در مجلس شرکت کردند.
در آخر مجلس، سیدمحمد آل طه منبر رفته و ضمن تلاوت آیاتی از قرآن مقداری پیرامون شخصیت متوفی و پدرش آیت الهآ خمینی صحبت کرد؛ به محض اینکه از جانب آل طه، نام خمینی برده می شد، جمعیت یک باره صلوات می‌فرستادند.
لذا در اثر چند نوبت صلوات فرستادن، نظم مجلس به هم خورد و در این بین، چند نوبت نیز شعار درود بر خمینی از داخل جمعیت شنیده شد و مجلس مذکور در حالی که کلیه آیات در آن شرکت داشتند، خاتمه پذیرفت.
صبح روز 2 /8 /36 مجدداً در مسجد اعظم از جانب گلپایگانی مجلس ختم ترتیب یافت و چون روز قبل نظم مجلس را عده ای به هم زده بودند، لذا شیخ صادق خلخالی، ابتدا پشت بلندگو قرار گرفت و گفت چون در نظر است تا مدتی مجالس ترحیم به این مناسبت، وسیله آیات و طبقات مختلف مردم برگزار گردد، لذا از آقایان تمنا دارد رعایت نظم مجلس را نموده و از هر نوع شعار یا اقدامی که باعث برهم خوردن آرامش مجلس و برخورد به دستگاه ها باشد، خودداری نمایند؛ زیرا چنانچه چنین وضعی پیش بیاید، از برگزاری مجلس آینده جلوگیری خواهند کرد.
بعداز خلخالی، سیدمحمد آل طه به منبر رفته پیرامون فضیلت علم و تقوی صحبت کرد و از متوفی و پدرش آیت الله خمینی تعریف و تمجید نمود که به محض بردن اسم خمینی، جمعیت صلوات می‌فرستادند.
سخنرانی خلخالی تا حدودی بسیار زیاد، در وضع مجلس مؤثر واقع شد و از بی‌نظمی شب قبل خبری نبود و مجلس با آرامش پایان پذیرفت.
بعدازظهر روز2 /8 /36 از جانب آیت الله شریعتمداری در مسجد اعظم، و بعداز نماز مغرب و عشاء هم از جانب آیت الله نجفی مرعشی در حسینیه، همین مجلس ترتیب یافت و در این دو مجلس، سیدمرتضی برقعی واعظ منبر رفت و طبق معمول پیرامون شخصیت علمی و خانوادگی متوفی و پدرش آیت الله خمینی مطالبی اظهار داشت.
در این دو مجلس هم به محض بردن نام خمینی وسیله واعظ، جمعیت حاضر صلوات می‌فرستادند.
ضمناً در این روز، بازار قم هم تعطیل و جمعیت کثیری در این مجالس شرکت داشتند.
صبح روز 3 /8 /36 مجلس ترحیم از جانب آیت الله آملی در مسجد اعظم ترتیب یافت و مرتضی برقعی واعظ منبر رفت و مطالبی در اطراف بزرگداشت متوفی و پدرش عنوان نمود که با صلوات جمعیت توأم بود.
بعد از نماز مغرب و عشاء همان روز هم، همین مجلس از طرف آیت‌الله وحیدی2 در مسجد اعظم منعقد که شیخ محمدعلی مظاهری3 منبر رفت و او نیز مانند سایر وعاظ، از شخصیت متوفی و پدرش تعریف کرد که جمعیت صلوات فرستادند.
ساعت 4 بعدازظهر روز 4 /8 /36 از طرف سیدصادق روحانی، مجلسی در مدرسه حاج سیدصادق واقع در گذر قلعه برگزار گردید که ابتدا قرار بود سیداحمد کلانتر منبر برود، ولی بنا به توصیه اشراقی، داماد خمینی از منبر رفتن کلانتر جلوگیری و سیدمرتضی برقعی واعظ را به منبر فرستادند.
این مجلس که مصادف با چهارم آبان و تولد اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بود، ظاهراً از طرف طلاب مدرسه تشکیل شده بود، ولی باطناً همه می دانستند که مجلس از طرف سیدصادق روحانی تشکیل گردیده.
صبح روز پنجشنبه 5 /8 /36 از طرف شیخ ابوالفضل خوانساری در مسجد اعظم مجلس ترحیم منعقد و سپس مرتضی برقعی به منبر رفت.
چون در آن روز در تهران مجلس فاتحه بود، جمعیت زیادی حضور نداشتند.
بعداز نماز مغرب و عشاء آن روز هم از طرف شیخ ابوالفضل زاهد[ی]4 در مسجد امام، مجلس تشکیل گردید که سیدصادق شمس الدینی واعظ سخنرانی نمود.
صبح روز جمعه 6 /8 /36 از طرف جامعه مدرسین، در مسجد اعظم مجلس ختم منعقد گردید که در آن، شیخ صادق صادقی خلخالی، ابوالقاسم خزعلی و مهدی ربانی رانکوهی سخنرانی کرده و هر یک مطالبی در اطراف شخصیت متوفی و پدرش ایراد نمودند.
این مجلس از تمام مجالس متشکله در قم، پرجمعیت تر و سنگین تر بود، به شکلی که کلیه شبستان ها و صحن حیاط مسجد مملو از جمعیت بود.
تعداد جمعیت حاضر، در حدود بیست هزار نفر تخمین زده می شد.
بعدازظهر آن روز هم از طرف بازاریان قم، در مسجد ملاجعفری بازار مجلس منعقد گردید و شخصی به نام عبدوس5 به منبر رفت.
بعد از نماز مغرب و عشاء هم در مسجد اعظم از طرف بازماندگان و خانواده خمینی مجلس ترحیم تشکیل گردید و سخنران این مجلس هم سیدمرتضی برقعی بود؛ واعظ مذکور در این جلسه از طرف کلیه بازماندگان، از وجود طبقات مختلف مردم اظهار تشکر و قدردانی نموده، ضمناً اظهار داشت که بازماندگان و بیت حضرت آیت الله خمینی، از علمای اعلام و حجج اسلام و طلاب استدعا دارندکه از روز شنبه 7 /8 /36 درس ها را شروع کنند و این مجلس را به عنوان شب هفت تلقی نموده و از این به بعد دیگر مجلسی تشکیل ندهند.
نظریه شنبه: در مجالس متشکله این چند روز، مرتباً برای خمینی صلوات فرستاده شد و طرفداران خمینی با توجه به اینکه از طرف دستگاه حساسیتی نشان داده نمی شد، از خمینی تجلیل زیادی کردند.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش صحیح است.
در طول مدت برگزاری مراسم ترحیم، اقدامات احتیاطی از هر جهت معمول گردیده بود و فعالیت های افراد سابقه دار، زیر دید قرار داشت.
باتوجه به اینکه طرفداران سرسخت خمینی، متفقاً عقیده داشتند که این مراسم هر چه آرامتر انجام شود، از جانب خود آنان مراقبت های لازم در این زمینه در مجالس اعمال می شد و به همین جهت نیز فرصتی برای عناصر آشوب طلب به وجود نیامد و موضوع از جنبه صلوات برای خمینی تجاوز نکرد.
ضمناً به استحضار می رسد: این آزادی عملی که در این چند روز به طرفداران خمینی جهت برقراری مجالس فاتحه داده شد، اثر مطلوبی در روحیه آنان داشته است.
ضمناً آیات ثلاثه قم، از تجلیلی که از خمینی در این مجالس به عمل می آمد، شدیداً ناراحت بودند و حتی گلپایگانی به یکی از خواص خود این مطلب را اظهار نموده است.
بیشتر ناراحتی آیات در آن موقع بود که اینان مجلس ترتیب داده بودند و خود در مجلس حضور داشتند، ولی کسی در موقع بردن اسم آنان صلوات نمی‌فرستاد، در حالی که همین جمعیت، به محض شنیدن نام خمینی، صلوات می‌فرستادند.
لذا به آیات برخورد داشت6 و آنان را ناراحت می‌کرد.
اعلامیه‌هایی که از جانب افراد مختلف به این مناسبت داده شده، جهت استحضار از مفاد آن، به پیوست تقدیم و به عرض می‌رساند: روز 2 /8 /36 که بازار قم به این مناسبت تعطیل گردید، سیدصادق روحانی نیز با اطلاع از تعطیل بودن بازار مبادرت به صدور اعلامیه کرد و در آن درخواست تعطیل بازار را نمود.
این اقدام وی در بین آیات و سطوح بالای حوزه به صورت مضحکه و استهزاء درآمده بود.
شراره نظریه دوشنبه: ضمن تأیید نظریه یکشنبه، طلاب حوزه علمیه قم تصور نمی‌نمودند که دستگاه در مورد برگزاری مجالس ختم مصطفی خمینی آزادی عمل بدهد و ضمن اینکه روش دستگاه اثرات مطلوبی داشت تظاهرات و اقدامات حادی صورت نگرفت.
پارسا نظریه سه شنبه: صحت خبر و نظرات داده شده مورد تأیید بوده، به استحضار می رساند از جانب طلاب طرفدار، مواردی مشاهده شد که در نتیجه ضمن دادن تذکرات لازم به مرتضی حائری، پدر زن متوفی و سیدمرتضی پسندیده، عموی متوفی، این دو، ضمن تماس و مذاکره با طلاب آشوب طلب و طرفدار، توانستند جلوی اقدامات مضره آنان را بگیرند.
ضمناً با دادن تذکرات به افرادی که در نظر داشتند روز چهارم آبان مجلس ختم انعقاد نمایند، از تشکیل جلسات خودداری، ولی سیدصادق روحانی با جسارت و گستاخی حاضر به تعطیل مجلس در مدرسه حاج سیدصادق نگردید و نیز مخالفت خود را با دستگاه و جانبداری از خمینی را به طور وضوح نشان داده.
استحضاراً به عرض می رساند چنانچه به نامبردگان تذکر داده نمی شد، بعید نبود از طرف هواداران، تظاهرات و شعار مذهبی داده نمی شد، ولی روی هم رفته مجالس با آرامش برگزار گردید.
حائز اهمیت اینکه، هیچ یک از بانیان مجلس ختم، قبلاً از شهربانی قم کسب مجوز ننموده و خودسرانه مبادرت به انعقاد مجلس می‌نمودند.
رهبر

توضیحات سند:

1.
آیت الله شیخ محمد بروجردی معروف به محمدحسین و میرزا بروجردی، فرزند مهدی در سال 1287 ش در شهرستان بروجرد به دنیا آمد.
از سال 1327 ش به قم آمد و از محضر بزرگانی چون آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آیت الله سیدمحمدحسین طباطبایی بروجردی بهره مند شد.
معظم له، پدر آقای دکتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام خمینی ( ره) و خواهر محترمه ایشان نیز، متعلقه مرحوم آیت‌الله گلپایگانی بوده است.
2.
آیت الله سیدمحمد وحیدی فرزند سیدرضی در سال 1296ش در شبستر به دنیا آمد.
پس از آموختن خواندن و نوشتن به فراگیری و علوم اسلامی روی آورد.
مقدمات و سطوح را در شبستر و تبریز فرا گرفت و در سال 1315 ش به حوزه علمیه قم وارد و مدت هشت سال در درس آیت الله سیدمحمد حجت کوه کمری حاضر شد.
بنا به امر آیت الله حجت در سال 1323 به آذربایجان مراجعت و در شهرستان میاندوآب ساکن شد.
وی در سال 1342 مجدداً به قم مراجعت و به تدریس مشغول شد و در ایام تابستان و محرم و صفر به میاندوآب می رفت.
ایشان در سال 1343 به منظور ابراز تأسف از تبعید امام خمینی(ره)، تلگرافی خطاب به ایشان به آنکارا مخابره نمود.
همچنین به سبب شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، تلگراف تسلیتی برای امام خمینی(ره) ارسال نمود.
پس از درج مقاله اهانت آمیز، نسبت به امام خمینی(ره) در 17 دی ماه 1356 و قیام روحانیون و مردم مسلمان قم، نامبرده نیز با ایراد سخنرانی و صدور اعلامیه، همگام با سایر علما و روحانیون در مسیر نهضت اسلامی فعالیت داشت.
آیت‌الله وحیدی در سال 1379 ش دار فانی را وداع گفت.
3.
حجت الاسلام محمدعلی مظاهری معروف به مظاهری فر و مظاهری قمی، فرزند حبیب الله در سال 1307ش در قم متولد شد.
پس از آموختن خواندن و نوشتن، به فراگیری علوم اسلامی روی آورد.
مقدمات را نزد شیخ احمد فقیهی قمی و فقه و اصول را نزد شیخ محمدرضا یزدی فرا گرفت.
کفایه الاصول را نزد آیت الله سیدمحمدباقر سلطانی خواند و در درس خارج آیت الله بروجردی نیز حاضر گشت.
وی از سال 1326 به وعظ و سخنرانی روی آورد که به علت ایراد سخنان تحریک‌آمیز، دو بار توسط ساواک قم، احضار و مورد تذکر واقع گردید.
4.
آیت الله میرزاابوالفضل زاهدی معروف به زاهدی قمی، فرزند حاج ملامحمود زاهد در سال 1269 ش در شهرستان قم متولد شد.
پس از تحصیلات ابتدایی به فراگیری علوم اسلامی روی آورد.
مقدمات و سطح حوزه را نزد میرزا سیدمحمد برقعی خواند و حدود ده سال از محضر آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر استفاده نمود.
از محضر بزرگان دیگری نظیر آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، میرزا علی اکبر یزدی نیز بهره مند شد.
ایشان امامت جماعت مسجد امام قم را عهده دار بود.
آیت الله زاهدی در تاریخ 7 /8 /43 در سخنرانی خود در مسجد امام قم علیه لایحه کاپیتولاسیون به سخنرانی پرداخت.
گزارش سخنان وی توسط سه تن از منابع ساواک به صورت جداگانه در پرونده ایشان موجود است.
در تمام این گزارش ها به حضور امام خمینی(ره) در دقایق پایانی سخنرانی در مسجد امام اشاره دارد.
آیت الله زاهدی در تاریخ 11 /1 /1357 دارفانی را وداع گفت.
به همین مناسبت حوزه علمیه قم تعطیل و چند تن از مراجع تقلید در تشییع وی شرکت نمودند.
مراسم تشییع وی، به تظاهرات علیه رژیم شاه تبدیل و تشییع کنندگان، پس از رسیدن مقابل مدرسه فیضیه، به آنجا حمله برده و آنجا را که مدت ها بود، بسته شده بود، به اشغال خود در آوردند.
5 .
اصل: عبدوست 6 .
آنچه گزارشگر ساواک در خصوص ناراحتی برخی از حضرات علماء از ذکر صلوات برای حضرت امام خمینی گزارش نموده، ناشی از سلیقه شخصیتی و تربیت تشکیلاتی اوست.
اسناد منتشر شده از مراجع عظام تقلید، حضرات آیات عظام گلپایگانی(ره) و نجفی مرعشی(ره) که هر یک در 3 جلد قطور می باشد، نشانگر روح بزرگ علمای اعلام و وحدت کلمه‌ی آنان در سرنگونی رژیم شاهنشاهی و همراهی همه جانبه با حضرت امام خمینی(ره) است که علاقه مندان می‌توانند به آن رجوع نمایند.

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ شهاب‌الدین اشراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 322



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.