صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

دستگیری

تاریخ سند: 7 آذر 1350


دستگیری


متن سند:

ساعت 0930 روز 21 /8 /1350 شیخ بهاءالدین محلاتی پس از انجام نماز عید فطر در مسجد مولا شهرستان شیراز به منبر رفته و اظهار داشته است : «چند روز قبل شنیدم عده ای از دانشجویان و مهندسین دستگیر و زندانی شده اند، همه جوان و برادران مسلمان ما هستند چند نفر از آنها هم شیرازی می باشند.
من می خواهم بگویم اولیای امور دادگاه آنان را علنی کند تا اگر خلافکار باشند طبق قانون خودشان، قانون شرعی چه عرض کنم محکوم و مجازات شوند و رفع سوءتفاهم نیز بشود، دولت اگر محاکمه آنان را علنی کند به نفع خودش می باشد، چنانچه حرفهای من صحیح است مردم تأیید کنید.
» که جمعیت تأیید نموده اند1 سپس اشاره به یکی از روایات کرده و می گوید: «اگر مسلمانی گرفتار ظالم و زندانی باشد باید دعا کنند مسلمان اگر به فکر مسلمانان برادر خود نباشد کافر است پس من هم از دولت می خواهم که محاکمه آنها را علنی کند تا مردم همه از این امر مطلع کردند و به نفع دولت نیز هست.
» آنگاه به دعا پرداخته و اظهار کرده است: «خدایا ظالمانی که سبب گرفتاری مسلمانان می شوند نیست و نابود ساز، پروردگارا کسانی که به مسلمانان و اسلام لطمه می زنند نابود ساز.
در خاتمه عده ای به اسامی غلامرضا شادبختی فرزند محمدرضا دانش آموز سال ششم طبیعی، احمدرضا شادبختی فرزند محمدرضا دانشجوی دانشگاه پهلوی شیراز، مهندس حسن طاهری فرزند احمد، محمود فرشیدی فرزند ابوالحسن دانشجوی سال سوم رشته مهندسی دانشگاه پهلوی، و دو نفر دیگر (هویت نامعلوم) شعارهایی به نفع خمینی، زندانیان سیاسی و علیه حکومت و دستگاه حاکمه داده اند که شیخ بهاءالدین ناراحت شده و گفته است اینها را متفرق کنید که پس از متفرق شدن جمعیت دانشجو فرشیدی و غلامرضا شادبختی دستگیر و با پرونده امر تحویل سازمان اطلاعات و امنیت گردیده اند.
ارزیابی: خبر صحت دارد.
نظریه: گیرنده: دفتر ویژه اطلاعات بهره برداری شود بهره برداری و رونوشت به بخش های 353 و 354 ارسال گردید بایگانی شود.
7 /1 /50

توضیحات سند:

1ـ اشاره به دستگیری و محاکمه تعدادی از سران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است.
این است سازمان تا قبل از تغییر مواضع ایدئولوژیک و روی آوردن به ایدئولوژی التقاطی در سال 1354 جزو گروه های مبارز اسلامی محسوب شد و حتی با برخی از علما و روحانیون مبارز در تماس بوده و همکاری داشتند لیکن از سال 1354 به بعد با برنامه ریزیهای تطمیعی و تهدیدی که ساواک، بر روی بعضی عناصر کادر سازمانی آن انجام داد و با توجه به ضعف ایمانی و اعتقادی که در خصوص منویات اسلام داشتند که همین امر نیز موجب تأثیرپذیری آنها از گروه های مارکسیستی گردید، به طور کلی از جبهه مسلمانان مبارز و روحانیت فاصله گرفته، راه همکاری با عناصر وابسته ساواک و مارکسیست ها را در پیش گرفتند.

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 122


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.