صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اغتشاش و آشوبگری در یزد

تاریخ سند: 23 آذر 1357


موضوع: اغتشاش و آشوبگری در یزد


متن سند:

از: شهربانی استان یزد تاریخ: 23 /9 /1357
به: جناب آقای استاندار یزد شماره: ... 8 /5- 37 /5- 5
موضوع: اغتشاش و آشوبگری در یزد

به استحضار می‌رساند:
از صبح روز جاری طبق یک سنت دیرینه به عنوان روز دفن شهدا قرار بود کلیه دسته‌های عزاداری به مسجد ملااسماعیل شهر یزد بروند. ضمناً اطلاعات واصله حاکی بود که اخلالگران قصد دارند با استفاده از فرصت، جمعیت را به طرف میدان شاه که پیکره مبارک اعلیحضرت رضاشاه کبیر1 در آن قرار دارد، کشیده و پیکره را پائین بیاورند که دستور مراقبت‌های لازم صادر گردید و واحدها از صبح در محل‌های تعیین شده از قبل مستقر گردیدند. از اولین ساعات بامداد در حالی که مدارس و مغازه‌ها و بازار شهر تعطیل و بانک‌ها و اداره‌ها نیمه تعطیل بود، دسته‌های متعدد عازم مسجد مذکور شدند. در چهارراه امیر چقماق حدود 1000 نفر از دسته‌های عبور‌کننده در حالی که پلاکاردهائی با مطالب تحریک‌آمیز حمل می‌کردند شعارهای ضدملی دادند که ابتدا مأمورین انتظامی با بلندگو به آنان اخطار کردند متفرق شوند و چون توجهی نگردید با استفاده از گاز اشک‌آور نسبت به تفرقه آنان اقدام و چند پلاکارد ضبط شد، لیکن دسته‌های اخلالگر و آشوب‌طلب بیشتری اجتماع و در خیابان شاه و چهارراه امیر چقماق و چهار خیابان اطراف میدان شاه (محل استقرار پیکره) تعداد بسیار زیادی لاستیک آتش زده و از گوشه و کنار شهر به صورت دستجاتی در حالی که شعارهای ضدملی داده و به مأمورین انتظامی فحش و ناسزا می‌گفتند به طرف مأمورین شهربانی و ژاندارمری پشتیبان هجوم برده و به پرتاب سنگ و آجر، سه راهی و لوله‌های فلزی حاوی مواد منفجره، همچنین تیراندازی‌های پراکنده از طرف جمعیت به طرف مأمورین شهربانی و هنگ ژاندارمری یزد که اکنون آنان نیز وارد عمل شده بودند و ریختن بنزین از پشت بام‌ها به روی آنان و همچنین تیراندازی از مناره مسجد حظیره و پشت بام‌ها توسط آشوب‌طلبان مبادرت نمودند که مأمورین شهربانی و هنگ ژاندارمری با توجه به وجود سلاح گرم بین بعضی از گروه‌ها با تیراندازی هوائی مکرر جمعیت‌ها را متفرق نموده و با تلاش فراوان وضع را به طور نسبی آرام ساخته و سپس با توجه به تیراندازی از مسجد حظیره، مسجد را با مراقبت کامل محاصره نموده و عناصر شهربانی و هنگ ژاندارمری وارد مسجد گردیده، لیکن کسی را داخل مسجد مشاهده ننمودند و در بررسی‌های معموله در مسجد مقدار زیادی اعلامیه و اوراق مضره، شعارهای پارچه‌ای، عکس‌های مقتولین تظاهرات و اغتشاشات برای جریحه‌دار کردن احساسات مردم و تحریک آنان، تعدادی نوار ضبط صوت، یک بمب بسیار قوی، تعدادی سه‌راه‌های مخصوص ساختن بمب دست‌ساز، مقداری لباس‌های زنانه، تعدادی چوب‌های دستی آماده برای استفاده، میله‌های آهنی و وسائل برنده که همه آنها برای مقابله تهیه شده است کشف و جمع‌آوری گردید و مسجد بدون هیچگونه تخریب تحویل دو نفر از بستگان شیخ محمد صدوقی فرزند ابوطالب شد. در این بین عده‌ای دیگر از اخلالگران مجدداً در چهارراه امیر چقماق تعداد زیادی لاستیک، همچنین شعبه بانک عمران را آتش زدند که بلافاصله نسبت به خاموش کردن آن از طرف آتش‌نشانی شهرداری و ژاندارمری با حمایت مأمورین انتظامی اقدام و خاموش گردید و ساعت 1500 وضع به طور نسبی عادی شد و چند نفر دستگیر گردیدند و تعدادی از اتومبیل‌های شهربانی خسارت دیده است. ضمناً تا ساعت 1600 با استعلام تلفنی از بیمارستان‌ها و یکان‌های تابعه گزارشی از زخمی یا کشته شدن اعم از اخلالگران یا مأمورین واصل نگردید، لیکن بررسی ادامه دارد تا در صورت وجود موردی اعم از کشته یا زخمی، همچنین آمار دستگیر شدگان متعاقباً اعلام شود.2
رئیس شهربانی استان یزد. سرهنگ جهانگیر هاشمی
گیرندگان.
1. ریاست دادسرای شهرستان یزد جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی
2. فرماندهی هنگ ژاندارمری یزد جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی
3. ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان یزد جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی
روحانیون

توضیحات سند:

1. رضاخان پهلوی‌ فرزند عباسقلی‌خان سوادکوهی‌ مشهور به داداش‌بیک در 24 اسفند 1256ش، (14 مارس 1878م) در آلاشت از توابع سوادکوه مازندران به دنیا آمد. در 22 سالگی‌ وارد بریگاد قزاق شد و تا درجه میرپنجی‌ پیش رفت. در سال 1299ش، با هدایت و کمک انگلیس و نیروهای‌ مستقر آنها در ایران، به اتفاق سید ضیاءالدین طباطبائی، که مدیر روزنامه رعد بود، علیه سلطنت احمدشاه که در آن زمان در خارج از کشور به سر می‌‌برد، اقدام به کودتا کرد و با عنوان سردارسپه وزیر جنگ و وارد کابینه شد و پس از برنامه ریزی‌هایی که برای خلع احمدشاه از قدرت صورت گرفت، در سال 1304ش، به رغم مخالفت عده‌ای از روحانیان آگاه چون آیت‌الله سید حسن مدرس، قدرت مطلق را در دست گرفت و حکومت قاجاریه را رسماً منقرض و در اردیبهشت سال 1305ش، در تهران تاجگذاری‌ کرد.
او که مجری‌ قلدر سیاست‌های استعماری‌ و فراماسون‌هایی چون محمدعلی‌ فروغی‌ و کمیسیونی‌ از غربزدگان مورد حمایت انگلیس بود، از هیچ جنایت‌ و خیانتی‌ علیه ملت، رویگردان نبود و طی‌ 17 سالی‌ که در ایران سلطنت کرد، به شدت با مذهب و روحانیون مبارزه نمود. او براساس برنامه‌های دیکته شده‌ی غرب و تحت تاثیر فرهنگ غربی و به تقلید از آتاتورک، دیکتاتور کشور ترکیه، مبارزه وسیعی‌ با حجاب اسلامی‌ زنان ایران آغاز کرد.
در شهریور سال 1320ش، زمانی‌ که جنگ دوم جهانی‌ به اوج خود رسیده بود، رضاخان به توصیه انگلیس و برای‌ ممانعت از مداخله شوروی‌ سابق در ایران، که در آن زمان با آلمان نازی‌ متحد بود، به دولت‌های محور و به ویژه به آلمان نازی‌ تمایل نشان داد. او، اگر چه ظاهراً موضع بی‌ طرفی اتخاذ کرده بود، لیکن عملاً به صدها مستشار آلمانی‌ و انگلیسی‌ به طور همزمان اجازه فعالیت در ایران داده بود.
حضور آلمان‌ها در ایران بهانه‌ای شد تا به‌رغم اینکه ایران در تیول انگلستان قرار داشت، متفقین، او را که در نزد عموم مردم، منفور بود در 25 شهریور 1320 از مقام خود برکنار کنند.
رضاخان، به ناچار از طریق بندرعباس، با یک کشتی‌ انگلیسی‌ به جزیره سن موریس در آب‌های شرق ماداگاسکار تبعید شد و انگلیس ها، محموله جواهرات همراه او را ضبط کردند. او سپس از آنجا به بندر دوربان در غرب آفریقای‌ جنوبی‌ و پس از آن، به ژوهانسبورگ، پایتخت آن کشور تبعید گردید. رضاخان، سه سال بعد، پس از یک دوره طولانی‌ بیماری‌های سخت جسمانی‌ و روانی‌، در چهارم مرداد 1323ش، در تبعید درگذشت. گفته می‌شود: او هنگام مرگ، تنها 35 کیلو وزن داشته است. جنازه رضاخان، به مصر برده شد و 6 سال در آن کشور نگاه داشته شد. در آن زمان، به علت نفرت شدید مردم ایران از رضاخان، امکان انتقال جسد وی‌ به ایران وجود نداشت. جنازه او در سال 1328ش، به تهران انتقال داده شد.
رضاخان، در تمام طول حکومتش، فقط یک بار به خارج از کشور سفر کرد و آن هم به ترکیه و دیدارش با آتاتورک بود.
در حالی‌که رضاخان در زمان رسیدن به قدرت چیزی‌ نداشت، دارایی‌ او هنگام تبعید عبارت بود از چند هزار پارچه آبادی‌، 360 میلیون دلار پول نقد در بانک‌های خارج، 68 میلیون تومان سپرده داخلی‌ و مراکزی‌ چون کارخانه حریربافی‌ چالوس و چندین کارخانه برنج پاک کنی‌، پنبه پاک کنی‌، کارخانجات سنگبری‌، کارخانه پارچه بافی‌ علی‌ آباد، هتل‌های آبعلی‌، گچسر، رامسر، دربند شمیران، فردوسی‌ و مجتمع ویلایی‌ مبارک آباد و غیره.
یکی‌ از نمایندگان مجلس انگلیس که از نزدیک با رضاخان آشنا بود، نوشته بود: «‌رضاخان راه‌های ایران را از دزدان و راهزنان پاک کرد و مردم ایران را آگاه ساخت که از این پس در ایران فقط یک راهزن وجود دارد. »
2. رکن دوم هنگ ژاندارمری یزد، پس از دریافت این گزارش، طی نامه به تاریخ 29 /9 /1357 درباره آیت‌الله صدوقی(ره) به استاندار اصفهان نوشته است: «‌برابر امریه ناحیه ژاندارمری اصفهان با توجه به وسائل و مدارکی که در مسجد حظیره به دست آمده و سوابق شیخ یاد شده بالا خواهشمنداست دستور فرمائید هرگونه اقداماتی درباره نامبرده بالا تاکنون به عمل آمده نتیجه را به این هنگ آگهی دارند تا مراتب به ژاندارمری کشور شاهنشاهی و ناحیه ژاندارمری اصفهان منعکس شود.» بخش ضمائم

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 354


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.