صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

محترماً نتیجه کنترل شنود از منزل اکبر پرورش به شرح زیر به عرض می‌رسد:

محترماً نتیجه کنترل شنود از منزل اکبر پرورش به شرح زیر به عرض می‌رسد:


متن سند:

محترماً نتیجه کنترل شنود از منزل اکبر پرورش به شرح زیر به عرض می‌رسد:

تا تاریخ 9 /2 /37 [1357] به غیر از صحبت‌های خانوادگی با زهتاب – مهندس مصحّف – و یک نفر دیگر که هویتش معلوم نگردیده مرتباً تماس می‌گرفت و قرارهایی با کنایه و اشاره با هم می‌گذاشتند شخصی به نام صفری که شماره تلفن خود را 56145 عنوان می‌کرد تلفن کرد که پرورش نبود.
یک نفر از آبادان دو مرتبه تلفن کرد به نام معینی و نتوانست تماس بگیرد.
یک نفر تلفن کرد ولی خود را معرفی نکرد قرار شد ساعت 9 شرعی در احمدیه او را ملاقات کند.
به زهتاب تلفن کرد و قرار شد با شخصی به نام حبیب1 در خیابان جامی (پاچنار) ملاقات نماید.
معینی و نعمایی از آبادان تلفن کردند راجع به آن خانمی که قرار بود بیاید آبادان برای دهه اول فاطمیه که برای 5 روز بیاید.
شخصی به نام نیکخواه از بروجن تلفن کرد یک برنامه عمومی و یک برنامه خصوصی برای روز تولد حضرت فاطمه (ع)[(س)] ترتیب بدهیم.
شخصی تلفن کرد گفت حاج آقا پرورش مرا می‌شناسند. بعد از پرورش سوال کرد شما شخصی به نام الهی را می‌شناسید و تأیید می کنید یا خیر. پرورش گفت نمی‌شناسم. بعد گوینده اظهار داشت بعداً خودم خدمت می‌رسم.
بخش 2 ضمیمه پرونده اکبر پرورش و در جریان قرار گیرید. 11 /2 نادری

توضیحات سند:

1. منظور شهید حبیب خلیفه سلطانی می‌باشد. حبیب خلیفه سلطانى در سال 1327 ﻫ ش در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى و متوسطه خود را در اصفهان به پایان رسانید و در سال 1347 به دانشگاه صنعتى تهران راه یافت. پس از ورود به دانشگاه فعالیت‌هاى سیاسى خود را شروع کرد و در سال‌هاى پایانى آن را به اوج خود رساند. در سال 1351 در جریان سفر نیکسون ـ رئیس جمهور وقت آمریکا ـ به تهران در تظاهرات علیه وى شرکت و سپس توسط ساواک دستگیر و پس از چندى از زندان آزاد گردید.
وى که عضو اصلى انجمن اسلامى دانشجویان دانشگاه صنعتى بود مجدداً به اتهام تحریک دانشجویان و شرکت فعالانه در تظاهرات 12 /8 /51 بازداشت و بیش از یک ماه در زندان بسر برد.
شهید خلیفه سلطانى پس از آن که فارغ‌التحصیل شد به استخدام ذوب‌آهن درآمد ولى پس از مدتى با اشاره ساواک از محل کارش اخراج گردید.
در سال 1353 به اتهام ارتباط با شهید مرتضى صمدیه لباف دستگیر و به سه سال حبس جنایى محکوم و پس از پایان محکومیت در تاریخ 2 /6 /56 از زندان آزاد گردید.
پس از آزادى از زندان نیز تحت مراقبت ساواک قرار داشت و به صورت نوبه‌اى منزلش بازرسى مى‌شد. او با تشکیل و شرکت در جلسات تفسیر قرآن کریم و اصول عقاید که با نظارت شهید مظلوم آیت‌الله‌ بهشتى برگزار مى‌گردید از رسالت خود باز نایستاد و در فعالیت‌هاى انقلابى در سال 57 شرکتى فعال داشت.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان مسئول آموزش کمیته دفاع شهرى به آموزش عقیدتى، سیاسى و نظامى جوانان پرداخت و با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت شوراى مرکزى آن درآمد. از دیگر اقدامات او مبارزه با منافقینی بود که سعی در جذب و منحرف کردن جوانان داشتند به همین خاطر بسیج مدارس اصفهان را راه اندازی کرد. سپس به عنوان قائم‌مقام سپاه پاسداران منطقه 7 (باختران، کردستان و ایلام) منصوب گردید.
مهندس حبیب خلیفه سلطانى سرانجام در سال 1363 ﻫ ش در راه مأموریت به همراه همسر فاضله‌اش بتول عسگرى که بینانگذار واحد خواهران سپاه اصفهان بود به اتفاق فرزند خردسالش، روح الله در سانحه تصادف به شهادت رسیدند و در گلستان شهدای اصفهان، قطعه حمزه سید الشهدا، به خاک سپرده شدند..

منبع:

کتاب استاد سید علی اکبر پرورش به روایت اسناد ساواک صفحه 105

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.