بازجویی از: ماشاءالله سیف
متن سند:
بازجویی از: ماشاءالله سیف
س ـ آقای ماشاءالله سیف هویت سرکار محرز میباشد مشروحاً بنویسید که درباره خودسازی افراد گروه چه اعمالی انجام داده و چه کسی راهنمایی گروه را در خودسازی به عهده داشت؟
ج ـ از اول یعنی از کوچکی من کشتی میرفتم هفتهای یک بار به کوه میرفتیم هفتهای یک روز روزه، از کتابهای سبک میخواندم قرآن هم روزی یک صفحه اول طالبیان میگفت و بعد عباد و منشط.
س ـ تقسیم بندی گروهها را با ذکر اسامی بنویسید؟
ج ـ ما کلی 9 نفر بودیم بعد تقسیم شدیم به سه دسته من با کشفی و حجت عبدلی ـ عباد خدارحمی و ولیالله سیف و روحالله سیف، منشط و رضا کرمعلی و حجت آورزمانی.
س ـ انگیزه خود را از گوش کردن به مطالب صدای عراق بنویسید؟
ج ـ چون که میگفتند از تجربیات گذشته که دیگران در این راه رفتند به ما میگوید از کارهای که کردهاند چطوری از دست پلیس در میرفتند یا ما را با اطلاع میکردند.
س ـ در کدام یک از خرابکاری گروه شرکت داشتید؟
ج ـ در سینما و بعد در سازمان زنها.
سینما را آتش زدم بعد ماشین ژاندارمری را با عباد آتش زدیم و خانه زنان را منفجر کردیم.
س ـ با کدام یک از افراد گروه به کوه و بیابان رفته و چه مطالبی به شما سرکار افراد مطرح گردیده است؟
ج ـ اول همه با هم میرفتیم کوه بعد که تقسیم شدیم تا یک مدت سه نفری میرفتیم من با حجت عبدلی با کشفی میگفتم که باید خودمان را قوی بکنیم پاهامان را قوی کنیم که وقتی با پلیس روبرو شدیم برای فرار آماده باشیم کمتر غذا میخوریم که روحیهمان قوی باشد.
س ـ در کدام یک از جلسات گروه شرکت نموده و چه مطالبی مطرح مینمودید؟
ج ـ در خانه عباد میرفتیم و رادیو بغداد را میگرفتیم در بعضی مواقع در خانه طالبیان میرفتیم در خانه طالبیان به مسئله خودسازی صحبت میکردیم در صحرا هم که میرفتیم درباره خودسازی.
س ـ چه نوع کتب، اعلامیه، نشریه جهت مطالعه اخذ و یا در اختیار سایرین قرار دادهاید؟
ج ـ کتابهای علی شریعتی آنها میخواندند و کتاب انقلاب تکاملی اسلام
س ـ در قتل دوخامحمود چه نقشی داشته و کدام یک از افراد گروه با شما همکاری مینمودند؟
ج ـ ولیالله سیف نقش نگهبانی را داشت من نبودم عباد بود منشط بود و روحالله سیف ماشاءالله سیف
س ـ در مورد قتل پاسبان در قم چه نقشی داشته و هرگونه اطلاعاتی راجع به این موضوع دارید توضیح داده و بنویسید نقشه این کار توسط چه کسی و با حضور چه کسانی طرحریزی و اجرا شد؟
ج ـ توسط منشط، عباد خدارحمی، ولیالله سیف طرح گردید و عباد و ولیالله سیف و حجت عبدلی به قم رفتند و دستگیر شدند.
س ـ در آتش زدن اتومبیل چه نقشی داشته و شخصاً کدام یک از اتومبیلها را آتش زدهاید؟
ج ـ من هیچ نقشی نداشتم منشط آن را آتش زد.
س ـ منظور و انگیزه شما از فعالیت گروهی چه بوده است؟
ج ـ منشط و عباد و ولیالله سیف به من میگفتند که فقر در جامعه ما هست تو خود را ببین که در چه فقری زندگی میکنیم من هم برای از بین بردن فقر فعالیت میکردم.
س ـ در مورد تهیه اسلحه و مواد منفجره چه اقداماتی نمودهاید؟
ج ـ من اول با ولیالله سیف با عباد به بروجرد و درود رفتیم و هیچ کاری نکردیم دیگر هیچ.
س ـ در مورد تهیه پول و کمک مادی به گروه چه اقداماتی نمودهاید؟
ج ـ من هیچ پولی ندادم.
منبع:
کتاب
گروه ابوذر نهاوند صفحه 90