صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 13 خرداد 1340


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 1064 /316 قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل اسداله رشیدیان دایر بوده و عده ای در حدود یکصد نفر از طبقات مختلف منجمله سرتیپ حکیمی به اتفاق دو نفر منوچهر آذری پور کارمند سابق وزارت فرهنگ ـ نوروزی رئیس دبیرخانه اداره پست تهران ـ آذرهوش ـ ملکوتی ـ طلان ـ ذوالفقاری نماینده کارگران صنف قندریز ـ مقدم نماینده کارگران چاپخانه بانک ملی خوش خلق ـ در حدود 30 نفر از خریداران اراضی شرکت شین و ده نفر از کارگران انبار دخانیات و چند نفر از کارگران بلورسازی در آن شرکت کرده اند.
در این جلسه نوروزی به رشیدیان گفته در جریان اخیر اعتصاب کارمندان پست تلگراف و تعداد 22 نفر دستگیر شده اند که یکی از آنها الهیاری مسئول اداره توزیع پست می باشد (نوروزی از رشیدیان درخواست کرده نسبت به آزادی الهیاری اقدام نماید و مشارالیه قول مساعد در این باره داده است) و شایع نموده اند که اعتصاب ما جنبه صنفی نداشته و بدین وسیله قصد دارند رنگ سیاسی به آن بدهند و می گویند دولت چاپخانه ای را کشف کرده که اعلامیه هایی در مورد اعتصاب کارمندان پست و تلگراف در آن چاپ می شده است در صورتی که اعتصاب ما جنبه صنفی داشته و این شایعات بیمورد است.
خریداران اراضی شرکت شین درباره کار خود با رشیدیان صحبت کرده اند و رشیدیان به آنها گفته صبح روز سه شنبه آینده نمایندگان خود را به وزارت دادگستری مقابل درب اتاق آقای وزیر بفرستند تا وی به اتفاق آنها به ملاقات آقای وزیر رفته و ترتیب کارشان را بدهد و مقارن ساعت 11 این عده پس از خروج از منزل رشیدیان و ابراز نارضایتی از اینکه نامبرده به کار آنها رسیدگی نکرده و نمی کند به حالت اجتماع برای تظلم به طرف منزل آقای نخست وزیر حرکت کرده اند و مقابل درب منزل آقای نخست وزیر یک افسر انتظامی از نزدیک شدن آنان به منزل مزبور جلوگیری کرده و به آنها گفته چنانچه شکایتی دارند می توانند به دفتر نخست وزیری مراجعه نمایند.
رشیدیان ضمن صحبت خصوصی خود می گفت دولت آقای دکتر امینی کاملاً راه اشتباه می رود و اشتباه می کند و عده ای را که هرکدام صف بزرگی بر ضد توده ایها و مصدقی ها داشته اند یا بازداشت کرده و یا قصد بازداشت آنها را دارد در این صورت دیگر دسته ای وجود ندارد تا در مقابل آن عناصر مقاومت کند و او نمی گوید که تیمساران سپهبد بختیار1 ـ علوی مقدم و کیا سوءاستفاده نکرده اند و اگر هم کرده اند بالاخره یک دسته فوق العاده قوی بر ضد توده ای ها بوده اند و اصولاً اگر آنها دزد بوده اند چرا آنها را چند سال مصدر کارهای بزرگ نموده اند و بازداشت سپهبد کیا که یک صف نیرومند مخالف توده ایها را تشکیل داده خطرناک است.
جلسه فوق ساعت 2113 ختم گردیده است.
به پرونده نامبرده بالا ضمیمه و به اداره یکم ارجاع شود.
ثابتی

توضیحات سند:

1ـ تیمور بختیار در سال 1293 ه ش در یکی از ایلات بختیاری چشم به جهان گشود، پدرش فتحعلی بختیار از خوانین بزرگ بختیاری و نیای بزرگ او جعفرقلی خان بختیاری بود.
بختیار تحصیلات خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختیار برای ادامه تحصیل به بیروت رفت.
پس از پایان تحصیلات مقدماتی یکسال دوره مهندسی دید و سپس برای تحصیل در مدرسه نظامی سن سیرو به فرانسه رفت.
دو سال بعد این مدرسه را با درجه ستوان دومی ترک کرد و به ایران بازگشت و در هنگ حمله جمشیدآباد تهران مشغول به کار شد.
وی در خدمت نظام در هنگ های سوار به عنوان بهترین افسر جوان شناخته شد تیمور بختیار بعد از مدت کوتاهی برای ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد و مقارن جنگ جهانی دوم وی به اصفهان منتقل و سپس در سال 1321 با درجه سروانی به تهران بازگشت صلاحیت و قابلیت های فردی بختیار بزودی از او یک فرمانده هنگ ساخت.
به طوری که در سال 1325 به فرماندهی هنگ سوار حمله رسید.
در جنگ جهانی دوم که ایران توسط قوای روسی و انگلیس اشغال و کنترل شد و تحریکات تجزیه طلبی در کشور شکل گرفت بختیار از جمله افرادی بود که علیه تجزیه طلبی کمونیست ها در آذربایجان مبارزه کرد.
وی در این زمان با درجه سرگردی فرمانده هنگ سوار شاپور بود.
در جریان رفع غائله آذربایجان، بختیار به طور داوطلب برای سازماندهی نیروهای پارتیزانی ضد حکومت آذربایجان و کردستان به منطقهخمسه زنجان که زیر نفوذ برادران ذوالفقاری بود اعزام شد وی در حوالی مراغه در ستون دوم تحت امر سرلشگر ضرابی داوطلب سرکوب یک پایگاه فرقه دمکرات شد.
جنگ سختی درگرفت و به کمک ذوالفقاری ها به جسارت کامل به دمکراتها حمله کرد و تعدادی را کشته و بقیه را فراری داد این نبرد تنها نبرد واقعی علیه نیروهای دمکرات بود و تیمور به خاطر این شهامت به درجه سرهنگی و اخذ نشان نایل شد.
سپس سرهنگ دوم بختیار برای ادامه تحصیل به دانشگاه جنگ می رود و در سال 1329 با احراز شاگرد اولی و کسب نشان درجه اول دانش به سمت رئیس ستاد لشگر گارد شاهنشاهی تحت فرماندهی حسین منوچهری (بهرام آریانا) مشغول کار می شود.
یکی از رویدادهایی که منجر به محبوبیت و ترقی بیشتر بختیار شد، دفع غائله ابوالقاسم خان بختیاری است.
ابوالقاسم خان عموی تیمور بختیار از خوانین با نفوذ ایلات بود.
وی در سال 1321 تیپ اعزامی ارتش را خلع سلاح و نابود کرد و هر از گاهی علیه حکومت نافرمانی هایی داشت.
دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت سرهنگ بختیار را مأمور سرکوب غائله ابوالقاسم خان کرد.
انجام موفقیت آمیز این مأموریت او را به فرماندهی یکی از تیپ های تهران رساند.
ولی با تصمیم دکتر محمد مصدق مبنی بر انحلال لشکر گارد و انجام تغییراتی در پادگانها، سرهنگ بختیار به فرماندهی تیپ زرهی کرمانشاه منصوب شد.
در جریان 28 مرداد 32 تیپ زرهی کرمانشاه به فرماندهی بختیار عازم تهران می شود عده ای معتقدند این حرکت بدنبال تقاضای سرلشکر زاهدی برای کمک به کودتاگران صورت گرفت، برخی معتقدند بختیار افسر فرصت طلبی بود.
او به سمت تهران حرکت کرد و در صورت پیروزی هر گروهی او به آنها می پیوست.
در تاریخ 5 /10 /1332 به عنوان فرماندار نظامی تهران انتخاب شد و در این مقام (بنابر آنچه که فردوست گفته) از هیچ جنایتی فروگذاری نمی کرد او در سال 1338 به درجه سپهبدی رسید و سرانجام در تاریخ اول فروردین 1340 از کار برکنار و در اول مهرماه 1340 بازنشسته شد.
و در ششم بهمن ماه 1340 ایران را ترک کرد و نهایتا در سال 1349 به قتل رسید.
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ج اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 4 ـ 8

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 45

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.