صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از : آقای سید علی اکبر ابوترابی فرد

بازجویی از : آقای سید علی اکبر ابوترابی فرد


متن سند:

س ـ هویت کامل خود را بنویسید.
ج ـ سید علی اکبر فرزند سیدعباس شهرت ابوترابی دارنده شناسنامه شماره 26 صادره از طالقان متولد سال 1318 ساکن نجف اشرف محله حویش رقم 4749 شغل محصل حوزه علمیه نجف اشرف متاهل دارای عیال و یک دختر به اسم فاطمه متدین به دین اسلام شیعه اثنی عشری تابع دولت شاهنشاهی ایران سید علی اکبر ابوترابی س ـ اسامی اقربای درجه اول خود را در ایران و کشور عراق با ذکر مشاغل آنها بیان کنید ج ـ پدرم سیدعباس ساکن قم کوچه حرم منزل شخصی شغل مدرس حوزه علمیه قم و جدم پدر ایشان آیت الله حاج سیدابوتراب ابوترابی ساکن قزوین منزل شخصی و محمدحسن ابوترابی برادرم سه سال با من بود در نجف اشرف و در حدود یک ماه بعد از فروردین امسال برای شرکت در کلاس چهارم ریاضی به ایران رفت برادر دیگرم محمدحسین کلاس پنجم یا چهارم ابتدایی است، و خواهرم فاطمه شوهرش محمود ممتحن در تهران در تجارتخانه مجیدی کار می کند و معصومه شوهرش ابراهیم بروجردی در قم در الکتروکالای لاله زار کار می کند و عموهایم حاج سیدکاظم ابوترابی در قزوین بزازی دارند و آقاسیدحسین ابوترابی در قزوین عطارند و دائیهایم حاج سیدعلی علوی در تهران در حدود اسکندریه مسجد و خانه دارند، دائی دیگرم حاج سیدعلی اصغر علوی در قزوین از ائمه جماعت مسجد شاهند.
سید علی اکبر ابوترابی س ـ دوستان و آشنایان خود را در عراق و ایران با ذکر شغل و محل سکونت معرفی نمائید .
ج ـ مدت پنجسال است برای ادامه تحصیل به عراق رفته ام لذا از دوستان ایران در اثر نبودن مکاتبه ای اطلاعی کامل ندارم زیرا با این عده تا کلاس ششم دبیرستان بوده ام و از وضع فعلی آنها بی اطلاعم علی اصغر کوبنده، مهدی گرامی، محمدحسین دخانچی، و تمام محصلین کلاس ششم دبیرستان حکیم نظامی قم در سال تحصیلی 38 ـ 39، و در نجف اشرف حضرت آیت الله وحیدی خراسانی استادم که روزی دو مرتبه برای درس خدمتشان می رسیدم و حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای آقا میرزا علی آقای غروی که تا اندازه ای بیش از سایرین با ایشان آشنایی دارم و حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیداحمد مستنبط، و حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد مظفری و آیت اللهزاده گلپایگانی، حاج شیخ اسداللّه دانیالی و آقای حاج آقای حجتی و آقای حجت شیرازی و حجت الاسلام آقای حاج آقا جواد داماد آیت الله شاهرودی و آیت اللهزاده های شاهرودی، و حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ کاظم تبریزی که استاد کفایۀ هستند و جناب آقای کرباسی که درس آقای وحید را با ایشان مباحثه می کردم، و آقای آقا شیخ محمدحسین رخشاد و آقای آقا شیخ عبدالصمد مینا1 که فعلاً در قم هستند و با ایشان نیز مباحثه اجتهاد و تقلید آیت الله خوئی را می نمودیم سید علی اکبر ابوترابی س ـ اطلاعات خود را در مورد حوزه علمیه نجف اشرف به طور تفصیل بیان کنید ج ـ البته چنانچه در بالا ملاحظه می شود مربوطین من افراد خاص بوده اند، و روی همین جهت که اجتماعی نبودم شاید بیش از ده نفر که وقتی با من ملاقات کردند اظهار می داشتند مگر مسافرت کرده بودی که ترا نمی دیدم ولی با این وجود آنچه از نجف اطلاع دارم با اینکه سالی یک مرتبه هم تاکنون منزل هیچ یک از مراجع تقلید نرفته ام زیرا در حدود سه مرتبه در این مدت منزل آقای آیت الله خوئی رفته ام و دو مرتبه منزل آیت الله شاهرودی و یک مرتبه منزل آیت الله خمینی، ولی آنچه مطلعم این است که : بهترین درس حوزه درسی آیت الله خوئی است و بعد از ایشان از حیث کثرت جمعیت حوزه درس آیت الله خمینی و بعد حوزه درسی آیت الله شاهرودی و بعد حوزه درسی آیت الله سبزواری و بعد حوزه درسی آیت الله روحانی و آیت الله شیرازی، آیت اللهزاده شاهرودی و آیت الله بجنوردی و آیت الله حاج شیخ محمدحسین وحیدی و جمعی دیگر که اسم آنها را نمی دانم اینها همه به ترتیب مذکور به درس خارج مشغولند، و مدرسین سطح، حجت الاسلام غروی تبریزی، آقای حجت الاسلام حاج آقا جواد تبریزی، و حجت الاسلام حاج شیخ کاظم تبریزی، و حجت الاسلام آقای مدرس افغانی، حجت الاسلام آقای کوکبی، حجت الاسلام آقای مظفری و جمعی دیگر و اما احزابی که بر علیه حکومت ایران تبلیغاتی دارند و جدا مورد تنفر علما و محصلین و کسبه هستند هیئت علمیه کربلا است بر سیاست (بغدادی) که در نجف و در نظر مردم جز افراد بسیار قلیلی بسیار مورد تنفر است که اینها در قطعه های پارچه ای در کربلا و نجف و حله و بغداد و کوفه که من در این سفر دیده ام تبلیغاتی دارند و در یک ماه و نیم قبل نیز اعلامیه ای به امضاء همین عده در کربلا و نجف منتشر شد و اینها مرکزشان در مقبره ابن فهد2 است در کربلا که از آیت الله شیرازی...
گرفته اند و تمام اینها وابسته به حزب بعث می باشند.
سید علی اکبر ابوترابی س ـ جریان آشنایی خود را با حمید روحانی و حمل چمدان محتوی اعلامیه های خمینی را مفصلاً بیان کنید ج ـ چند شب قبل از حرکت در خیابان حمید روحانی که با او اصلاً تاکنون رفت وآمدی نداشته ام جز اینکه یکمرتبه در مدرسه از شخصی سوال کردم گفتند ممکن است در حجره روحانی باشد برای ملاقات او به مدرسه بهبهانی رفتم و آدرس حجره ایشان را گرفتم و آقای روحانی اصرار کردند و چون در حجره چیزی نبود از بیرون یک بستنی برایم خریدند، و یک مرتبه هم قبل از آن با آقای فاضل در مشهد به مناسبت مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی3 با ایشان آشنایی داشتم در خیابان به آقای روحانی برخورد کردم که تا آن وقت اصلاً با ایشان تماسی نگرفته بودم از این به بعد اگر به هم برخورد می کردیم جز سلام تماسی نیز نبود تا این که، چند شب قبل از حرکت ایشان به من گفتند شنیده ام عازم ایرانی و علت آمدن ایران هم نیامدن سه سال به ایران و تلگرافی که چند روز قبل از گرفتن خروجی از بستگانم از طهران آمد به این عنوان (جدا منتظریم بیائید) و ایشان گفتند اگر زحمتی نیست چمدانی دارم حاوی مختصری لباس و کتاب و می توانی لباسهای خودت را نیز در آن بگذاری و گفت ایران باشد یا خودم می آیم می گیرم یا به کسی نشانی می دهم بیاید از شما بگیرد و گفتم ممکن است آدرس منزل خودت را بدهی گفت با آنها کاری ندارم و پول هم ندارم برایشان چیزی هدیه بدهم گفتم ممکن است وقت مراجعت به آنها مراجعه کنم اگر کاری داشته باشید با آنها گفت با آنها کاری ندارم چمدان را هر کجا گذاشتی مانعی ندارد، و بعدا یک روز قبل از حرکت ما چمدان را به منزل ما آوردند من هم به جمیع مقدسات عالم بدون نگاه کردن به داخل آن همان طور بسته در گوشه حال [هال] گذاشتم تا چهار ساعت یا پنج ساعت به حرکت که اثاثیه خودمان را داخل آن گذاشتیم و در حدود ساعت 9 صبح بود که ایشان آمد گفت صفحه عکسی داخل چمدان است بدهید لذا به ایشان دادم ملاحظه کردم داخل آن مختصری لباس و چند جلد کتاب هم هست و بعدا من هم به خانه پیرمردی که پایش شکسته است و قزوینی است رفتم خانواده اثاثیه را جمع کردند 5 /10 آمدم دیدم خانواده حرم مشرف شده رفتم چمدانها را ببندم به کتابها نگاه کردم دیدم سنگین است و ارزشی هم ندارد و در همه جا یافت می شود لذا کتابها را که از چمدان درآوردم و به جای آنها لباسهای اضافی خودمان را گذاشتم و احتمال دادم نیز ممکن است برای کتابها در مرزبانی معطل شویم اما صورت کتابها 1 شرح لمعه جلد دوم یک جلد، 2 شرح رسائل یک جلد 3 شرح نفیس شرح بر حاشیه یک جلد 4 یک جلد مکتب اسلام، و دو جلد هم از کتابهای معمولی آیت الله شیرازی که در کربلا مشرفند سید علی اکبر ابوترابی س ـ صحت اظهارات خود را چگونه گواهی می نمائید ج ـ امضاء می کنم سید علی اکبر ابوترابی

توضیحات سند:

1ـ آقای شیخ عبدالصمد مینا فرزند حسین در سال 1317 ه ش در شهر مذهبی قم به دنیا آمد.
تا پایان سیکل اول متوسطه در دبیرستان جعفری تحصیل کرد و پس از آن به دروس حوزوی روی آورد و در سال 1342 جهت ادامه آن به نجف اشرف رفت و مدت 6 سال از حوزه غنی آن دیار بهره برد.
آقای عبدالصمد مینا در سال 1348 به هنگام بازگشت به ایران، به علت همراه داشتن کتابی که در داخل آن، عکس حضرت امام خمینی (ره) موجود بود، مورد تذکر ساواک قرار گرفت که ادعا کرد این کتاب را از نجف اشرف خریداری کرده و از عکس داخل آن اطلاعی نداشته است.
2ـ احمدابن شمس الدین محمدابن فهد حلی در سال 757 ق در حلّه به دنیا آمد.
چون به سن تحصیل رسید طبق روال زمان به مکتب خانه رفت و پس از چندی به حوزه علمیه حله راه یافت.
تلاش پیگیر و زحمت شبانه روزی از وی، عالمی بزرگ و فقیهی سترگ ساخت که در آسمان تشیع درخشید.
در مقام معرفت قدسی ابن فهد، میرزا علی آقا قاضی طباطبایی چنین فرموده است : «سه نفر در طول تاریخ عارفان به مقام «تمکن در توحید» رسیده اند : سیدبن طاووس، احمدبن فهدحلی و سیدمهدی بحرالعلوم» ابن فهد که دارای تألیفات و حوزه درس وسیع و شاگردان بسیار بود، در سال های آخر عمر به کربلا هجرت کرد و در آن دیار مرجعی پرنفوذ و والامقام شد.
در سال 840 ق به دستور میرزا اسپند ـ حکمران بغداد ـ برای مناظره با علمای اهل سنت به بغداد دعوت گردید که موفق به اثبات حقانیت شیعه شد و براین اساس حکمران بغداد دین تشیع را برگزید و سکه به نام دوازده امام زد.
ابن فهد حلی در سال 841 ق رخ در نقاب خاک کشید.
پیکر او در باغ علویین کربلا به خاک سپرده شد و آرامگاه او از همان ابتدا مورد توجه عالمان و مومنان بود.
مرقد ایشان در حال حاضر در مدرسه ای از مدارس علوم دینی واقع شده و زیارتگاه خاص و عام است.
برگرفته از : کتاب گلشن راز، ج 1، صص 164 ـ 159 3ـ آیت الله شیخ مجتبی قزوینی از اعاظم علم و عرفان می باشد.
در سی ام فروردین ماه سال 1343 که از مشهد به قم آمد و به دیدار امام خمینی رفت، تحت کنترل ساواک قرار گرفت و گزارش شد که در موقع خروج از منزل امام خمینی (ره) 200 تن از طلبه ها، ایشان را مشایعت می کردند.
مضجع این عارف واصل در کنار بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج (علیه آلاف التحیۀ و الثنا) زیارتگاه بسیاری از اهل دل می باشد.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام حاج سید علی اکبر ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 36




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.