صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع روحانیون در تهران

تاریخ سند: 6 مرداد 1342


موضوع: اجتماع روحانیون در تهران


متن سند:

تاریخ :6 /5 /1342
موضوع: اجتماع روحانیون در تهران

اطلاع واصله حاکی است روحانیون و علمای شهرستان‌ها به منظور تجمع و تبادل افکار به تهران می‌آیند و گویا در شهر ری اقامت می‌نمایند از جمله آیت‌اله سید علی بهبهانی و علم[اعلم] الهدی که از روحانیون اهواز می‌باشند به تهران مسافرت کرده‌اند.
در بدرقه‌ای که در ایستگاه راه‌آهن اهواز از نامبردگان به عمل آمده آقای شرافت1 که از فرهنگیان اهواز است به طرفداری از علماء سخنرانی کرده و آقای سرهنگ واقعی نیز وی را مورد عنایت قرار داده‌اند لیکن فردای آن روز آقای شرافت را جلب کرده‌اند و با وساطت عده‌ای از معاریف شهر آزاد گردیده است. 2
گیرندگان: اداره دوم کل سوم
اداره سوم کل سوم

ضمیمه پرونده نامبرده بالا ارائه شود.

توضیحات سند:

1. شهید سیدمحمدجواد شرافت، در سال 1304 ﻫ ش در شهرستان شوشتر متولد شد. وی دوران دبستان و متوسطه را در اهواز سپری کرد و پس از اخذ دیپلم ادبی، به شغل معلمی روی آورد.
هجده سال بعد که او در سال های پایانی دهه ی چهارم زندگی قرار داشت، به علت شرایطی که برای وی در جریان نهضت امام خمینی(ره) پیش آمد، او را به بهانه ی ادامه ی تحصیل در دانشسرای عالی تربیت معلم، از اهواز راهی تهران کردند؛ ولی در تهران، به‌رغم آنکه در سال اول، دانشجوی ممتاز شد، از ادامه ی تحصیل او در دانشسرا جلوگیری به عمل آمد. این مسئله موجب شد تا ایشان در سال 1343ش، پس از شرکت در کنکور سراسری، در رشته ی ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته و موفق به اخذ مدرک کارشناسی شود.
شهید شرافت در کنار تحصیلات دبیرستانی، مقدمات دروس حوزوی را نیز در شوشتر فراگرفت و این فراگیری را تا پایان عمر شریف خود، در ارتباط با علماء و روحانیت متعهد و مبارز ادامه داد.
با آغاز نهضت امام خمینی(ره) و نقشی که شهید شرافت در جریان این مبارزات در اهواز داشت، مجبور به ترک اهواز و حضور در تهران شد. در این مقطع، مدتی در دبستان های ناحیه ی 6 معلمی کرد که به علت ادامه ی مبارزات، به بیدخت، از توابع شهرستان گناباد تبعید شد و مدت یک سال در آنجا بود. سپس مدت کوتاهی را در چالوس گذراند و در نهایت به شهرستان کرج تبعید شد که در دبیرستان های بابک و فارابی به عنوان دبیر فقه و انشاء تدریس می‌کرد. این تبعید تا سال 1353ش ادامه یافت و در این سال مجدداً به تهران آمد و در هنرستان نظام مافی مشغول شد، این در حالی است که فعالیت های او موجب می-شد در مواقع مختلف، از تدریس او جلوگیری به عمل آمده و در کادر اداری به کار گرفته شود.
آغاز نهضت امام خمینی(ره) که با جریان طرح و تصویب لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی همراه بود، بسیاری از نیروهای مذهبی و مبارزی را که در انتظار حرکتی بنیادین در مقابله با رژیم شاهنشاهی پهلوی بودند، متوجه امام (ره) کرد.
حضور فعال و تأثیرگذار وی در جریان 15 خرداد 1342 ﻫ. ش، به نشانه‌ی اعتراض به بازداشت حضرت امام خمینی(ره) و تدارک برنامه‌ی وسیعی برای مبارزه با رژیم منفور پهلوی، که با سخنرانی وی علیه شاه همراه بود، نیروهای امنیتی رژیم شاه را به دستگیری او واداشت.
به دنبال دستگیری امام خمینی(ره) نیز، در تاریخ چهارم تیرماه 1342، تلگرافی از اهواز به عنوان محمدرضا پهلوی، به تهران مخابره شد که امضای شهید شرافت، اولین امضای آن بود.
سید محمدجواد شرافت، تا پایان سال تحصیلی 1358 نیز به تدریس ادامه داد و پس از 36 سال خدمت بازنشسته شد.
ارتباط با شهید رجایی در سال های مبارزه از یک سو و آشنایی با وزارت آموزش و پرورش و برنامه ی آن از دیگر سو، در ابتدا او را راهی آن وزارتخانه کرد تا در سمت مشاور وزیر، به تدوین و بازسازی برنامه های آموزشی کمک کند.
عضویت در هیئت‌ رئیسه‌ی بنیاد فرهنگی البرز و عضویت‌ در هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات‌ استان تهران از دیگر مسئولیت-های او در مقطع زمانی کوتاه پیروزی انقلاب اسلامی تا شهادت وی بود.
شهید شرافت در اولین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی از حوزه‌ی انتخابیه‌ی شوشتر، به عنوان نماینده‌ی منتخب این شهرستان وارد مجلس شد.
از دیگر فعالیت های فرهنگی او، همکاری علمی با انتشارات بعثت، کانون پژوهش‌های اسلامی و نهضت زنان مسلمان بود که آثار مذهبی قابل توجهی را به دست انتشار سپرد.
سید محمدجواد شرافت، پس از سال ها مجاهدت و مبارزه، در شامگاه هفتم تیرماه سال 1360 ﻫ ش در قتلگاه حزب جمهوری اسلامی، به همراه شهیدِ مظلوم آیت‌الله‌ دکتر سید محمد حسینی بهشتی و هفتاد تن از دیگر همرزمانش به درجه ی رفیع شهادت رسید و پس از حدود 56 سال زندگی ساده و خالصانه، با مرگی شکوهمند به سوی حضرت باریتعالی رجعت کرد.
ر . ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید سیدمحمدجواد شرافت، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393.
2. در روز رفتن ایشان، مردم جمع شده و به [ایستگاه] راه‌آهن آمدند که [مأموران] ساواک از این قضیه ناراحت شدند.
شهید [محمدجواد] شرافت سخنرانی بسیار جالب و انقلابی ایراد کرد، وی بر بالای یک صندلی رفته و نطق کرد و اعلام کرد ما مردم اهواز پشتیبان شما هستیم. بعد از این آقای شرافت را دستگیر و تبعید کردند
جهت اطلاع بیشتر مراجعه نمائید به کتاب انقلاب اسلامی در اهواز، 2 جلد، دکتر محمدرضا علم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 22

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.