صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اجتماع منزل شیخ حسین لنکرانی

تاریخ سند: 27 اردیبهشت 1345


موضوع : اجتماع منزل شیخ حسین لنکرانی


متن سند:

از : 20/ ه به : 316 شماره : 3789 /20 ه طبق اطلاع ساعت 1900 روز 25 /2 /45 آقایان احمد خلیل نژاد شیرازی.
سیدمهدی شیوا شیرازی.
محمدعلی شرعی1 از طلاب قم.
ملک حسینی.
انصاری.
دکتر پورقاسمی.
احمد انتصاری.
در منزل شیخ حسین لنکرانی حضور به هم رسانیدند.
ابتدا شیخ حسین لنکرانی پیرامون وضع اکراد اظهار داشت من نمی دانم دستگاه چرا ملا مصطفی بارزانی را تقویت می کند در صورتی که ملا مصطفی در جریان 21 آذر2 در آذربایجان فعالیت می کرد تا کردستان ایران را مستقل کند و به خاطر همین فعالیتها از ایران رانده شد و اکنون هم اگر ملا مصطفی3 در این جریانات عراق تا حدودی موفق گردد باز همان نظر قبلی خود را خواهد داشت ناطق اضافه نمود روی این اصل اگر ما با دولت عراق پدرکشتگی هم داشته باشیم نباید بگذاریم از قبیل ملا مصطفی ها در این مبارزات پیروز گردند.
دولت هم باید هر طوری که شده طرفداری خود را از ملا مصطفی در ایران منکوب نماید والا موجب خواهد شد که قسمتی از ایران در صورت پیروزی این شخص (ملا مصطفی) مجزا و مستقل گردد.
این اجتماع در ساعت 2200 پایان یافت.

توضیحات سند:

1ـ فرزند غلامحسین در سال 1314 ه ش در شهرستان داراب به دنیا آمد.
صرف و نحو و منطق و معانی بیان را در شهر محل تولد فرا گرفت و سپس عازم قم شد.
مشارالیه در پانزدهم خرداد سال 1342 در حالی که برای سخنرانی به مشهد اردهال، رفته بود، به اتهام اهانت به مقامات مملکتی، دستگیر و به مدت یک ماه در زندان، به سر برد.
آقای شرعی که در مدرسه رضویه قم فقه و اصول را فرا گرفته و جزو مدرسین حوزه بود، در تاریخ 21 /8 /46 به همراه 112 برگ اعلامیه امام و دو حلقه نوار سخنرانی معظم له دستگیر و به دو ماه زندان محکوم گردید ولی در تاریخ 30 /11 /46 آزاد شد.
مشارالیه که در توزیع تحریرالوسیله حضرت امام (ره) نیز نقش داشت و ضمن اقامه جماعت در مسجد رضویه، مدیریت مدرسه رضویه قم را نیز به عهده داشت در اسفند ماه سال 1354 چنین معرفی شد:«نامبرده از روحانیون ناراحت و از طرفداران سرسخت خمینی بوده که تاکنون چندین بار به اتهام تهیه و توزیع نوارهای سخنرانی و کتب و جزوات مضره خمینی تحت پیگرد قرار گرفته...
این فرد رویه خلاف خود را تاکنون حفظ کرده است».
آقای شیخ محمدعلی شرعی که در جریانات انقلاب اسلامی، در سال 1357 از محرکین تعطیل بازار قم معرفی گردیده، پس از انقلاب، به عنوان هیئت مدیره بنیاد ارشاد و رفاه امام صادق (ع) و عضو شورای عالی تبلیغات و سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین در سنگر مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه کرده است.
2ـ فرقه دمکرات آذربایجان ساخته و پرداخته شورویها بود و هدف از ایجاد آن خودداری از تخلیه ایران و اعمال فشار به دولت، برای گرفتن امتیاز نفت بود.
فرقه دمکرات آذربایجان در زمان نخست وزیری صدر الاشراف بوجود آمد.
صدر با سرکوب احزاب و سازمانهای سیاسی و سازمانهای کارگری، به ویژه حزب توده، موج عصیان و اعتراض را در مردم برانگیخت و در برخی نقاط ایران بخصوص آذربایجان، منجر به برخوردهای مسلحانه میان نیروهای انتظامی و مخالفین گردید و راه را بر مقاصد شورویها هموار ساخت.
فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری پیشه وری، از ماهها پیش با استفاده از حضور نیروهای شوروی، افراد خود را که بیشتر از مهاجرین شوروی بودند، مسلح کرد و به تدریج پاسگاههای ژاندارمری، شهربانی و سپس پادگانهای نظامی ارتش ایران را در شهرهای اردبیل، سراب، ارومیه و تبریز خلع سلاح کرد، آنگاه در روز 21 آذر 1324، تشکیل حکومت ملی آذربایجان، به نخست وزیری پیشه وری، اعلام شد.
خواسته های فرقه دموکرات آذربایجان، در آغاز همان شعارهای سیاسی حزب توده، به اضافه رسمیت دادن به زبان ترکی و آموزش آن در مدارس آذربایجان و تشکیل انجمن ایالتی بود، که در قانون اساسی ایران پیش بینی شده بود.
پس از تشکیل دولت دمکرات آذربایجان، صحبت از ایجاد ارتش مستقل و زمزمه جدائی و تجزیه طلبی آغاز شد.
دولت ایران برای جلوگیری از ادامه حمله به پاسگاههای ژاندارمری و پادگانهای شهرهای کوچک آذربایجان در صدد تقویت پادگانهای نظامی آن استان و در حقیقت سرکوبی فرقه دمکرات بر آمد، ولی اولین واحد اعزامی به آذربایجان که تعداد آن 1500 تن بود در شریف آباد قزوین بوسیله نیروهای ارتش سرخ متوقف شد.
متعاقب آن، پادگانهای تبریز و ارومیه مورد حمله دموکراتها قرار گرفت و افسران افراد نظامی متمرکز در پادگانها بدون مقاومت جدی تسلیم شدند.
شورویها از ابتدا متمایل به تخلیه نواحی اشغال ایران نبودند.
ولی چون می دانستند که متفقین، بخصوص امریکائیها به آسانی ادامه اشغال ایران را به خاطر حفظ منافع خود تحمل نمی کنند، در نظر گرفتند فرقه دمکرات و نیروهای نظامی آنرا جانشین ارتش سرخ کنند.
فرقه دمکرات آذربایجان، در حالی که حزب توده با تشکیلات وسیعی در سراسر آذربایجان فعالیت می کرد.
ناگهان و بدون مشورت با رهبران حزب توده تشکیل شد.
سرانجام با زد و بندهای سیاسی و فشار متفقین نیروهای ارتش سرخ عقب نشینی کردند و افراد این فرقه نیز یا تسلیم شدند و یا کشته شدند یا به شوروی مهاجرت کردند و این ماجرا نیز به پایان رسید.
3ـ ملامصطفی بارزانی فرزند شیخ محمد (رهبر مذهبی و نظامی بارزانی ها) در سال 1903 م در بارزان متولد شد.
از اوان جوانی وارد صحنه سیاسی و مبارزاتی شد.
ابتدا در کنار برادرش، شیخ احمد که رهبر مذهبی کردهای بارزان بود به عنوان افسر نظامی در قیام وی همکاری داشت ملامصطفی که مقدر بود به مدت سی سال بر صحنه سیاست کردستان چیره باشد پس از این که آموزش نظامی خود را نزد برادرش، شیخ احمد، در کوههای بارزان به پایان می برد، با واسطه بورژواهای کرد «پایتخت فکری» کردستان عراق با سیاست آشنا می شود در سپتامبر 1943 ملامصطفی بارزانی با آمدن سعید بیرخی که از یاغیان ترکیه است تقویت می شود و پاسگاه مرزی بین بارزان و ترکیه را مورد حمله قرار می دهد و نیروهای کمکی عراقی هم کاری از پیش نمی برند.
پس از مرگ سعید بیرخی ملامصطفی تماسهائی را با انگلیسها برقرار می کند وسعی می کند پای آن را وسط بکشد و با حمایت آنها امتیازاتی از دولت عراق می گیرد و طی آن جنبش بارزانی از یک شورش مسلحانه ساده گذشته و از نظر سیاسی جاذبه و کششی پیدا می کند.
بارزانی در این سالها مطیع و فرمانبر سیاستهای انگلیس در منطقه است چنانچه در نامه وی که در روز سال نو برای سفیر بریتانیا می فرستد و در آن به وی اطمینان می دهد که «هر امر داشته باشید من چون کودکی که از پدر رئوفش اطاعت کند از آن اطاعت خواهم کرد.
بارزانی در 22 فوریه 1944 به همراه شماری از رؤسای عشایر از جمله فتاح آغا رئیس قبیله هرکی در بغداد نسبت به دولت اظهار اطاعت کرد و به مدت چندین روز پذیرایی شاهانه از آنها به عمل آمد.
بارزانی طی اقامت خود در بغداد دیدار با سفیر بریتانیا داشت.
در این دیدار سفیر بریتانیا به او علیه هرگونه اقدام نسنجیده در آینده هشدار داد و سعی کرد به او بباوراند که دولت رویه اش را عوض خواهد کرد و اراده شمال را بهبود خواهد بخشید.
در ژوئن 1946 حمزه عبداللّه با پیشنهادهای بارزانی در زمینه سازماندهی حزب جدید به عراق می آید، بارزانی به ریاست حزب دمکرات کردستان برگزیده می شود، و شیخ لطیف، پسر شیخ محمود، و زیار محمد به سمت نواب رئیس انتخاب می شوند.
بارزانی پس از مراجعت به عراق و تسلط بر حزب دمکرات، انصار جناح طرفدار کمونیستها را از حزب بیرون می کند و جهت گیری حزب را به سمت راست سوق می دهد، و حزب دمکرات تحت ریاست بارزانی با اسرائیل و امریکا نیز همکاری می کند.
در سند 19 دسامبر 1970 سازمان «سیا» بدست آمده در لانه جاسوسی امریکا در تهران چنین آمده است «به خاطر درگیری بلند مدت اسرائیل در مسئله کردستان و حمایت از بارزانی، ما علاقمند به ارزیابی آقای عذری (سفیر اسرائیل در دربار شاهنشاهی) از اوضاع کنونی و نظر وی در مورد اینکه چه مدت این وقایع به طول خواهد انجامید، هستیم» در خلال این سالها ملامصطفی روابط نزدیکی با امریکا، انگلیس و اسرائیل و دولت ایران داشت و این ارتباط تا سال 1975 یعنی امضای قرارداد صلح بین ایران و عراق در الجزایر ادامه داشت.
پس از امضای قرارداد مزبور دو دولت ایران و عراق به سرکوب و اخراج کردهای خود در کشور یکدیگر پرداخته و روابط حسنه قبلی را ترک کردند.
در عراق حزب دمکرات کردستان و عناصر مهم آن مورد حمله قرار گرفتند و تقریبا این حزب متلاشی و ملامصطفی به خارج از کشور رفت و در سال 1979 وفات یافت.
ـ جنبش ملی کرد، کریس کوچرا، ترجمه ابراهیم یونسی صفحات، 145، 171، 172، 173، 175، 177، 238 ـ اسناد لانه جاسوسی، شماره 31، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ص ص 20 و 51

منبع:

کتاب شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 100

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.