صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئی از سید عبدالکریم فرزند سید حسن شهرت هاشمی

بازجوئی از سید عبدالکریم فرزند سید حسن شهرت هاشمی


متن سند:

س ـ هویت کامل خود را بیان کنید .
ج ـ اسم سید عبدالکریم فرزند سیدحسن شهرت هاشمی نژاد شماره شناسنامه 43 صادره از بهشهر متولد 1311 بهشهر مذهب اسلام تبعه ایران متأهل دارای یک فرزند میزان تحصیلات علوم قدیمه شغل واعظ ساکن خراسان دریا دل کاشی 17 و فعلاً در تهران میدان خراسان کوچه جنب برق ادیسون پلاک 37 هاشمی نژاد س ـ سوابق کیفری دارید؟ ج ـ خیر هاشمی نژاد س ـ آیا تاکنون بوسیله مأمورین انتظامی بازداشت و یا احضار شده اید در صورت مثبت چگونگی را مشروحا بیان فرمائید.
ج ـ خیر هاشمی نژاد س ـ در گذشته عضو کدامیک از احزاب و دستجات سیاسی بوده اید و در حال حاضر در کدامیک از آنها عضویت یا فعالیت دارید و یا بجهاتی از آنان طرفداری و حمایت میکنید؟ ج ـ در گذشته و حال در هیچیک از احزاب و دستجات سیاسی عضویت نداشته و ندارم و در هیچیک از آنان هم فعالیت نداشته و ندارم و از آنان طرفداری و حمایت نکرده و نمیکنم.
هاشمی نژاد س ـ علت بازداشت اخیر خود را با ذکر محل و موقعیت و چگونگی و اینکه چه موضوعی باعث سوء ظن مأمورین انتظامی گردید مشروحا مرقوم فرمائید.
ج ـ محل بازداشت اینجانب منزل مسکونی فعلی در تهران واقع در میدان خراسان کوچه جنب کارخانه برق ادیسون بن بست دوم پلاک 37 و چگونگی بازداشت عبارت است از ورود مأمورین بطور عادی در منزل و ساعت 2 و نیم بعد از نصف شب حقیر را بازداشت نموده اند و اما علت بازداشت ممکن است بعلت قسمتی از انتقادات قانونی بوده که اینجانب در سخنرانیهای خود نسبت بقسمتی از اوضاع فعلی داشته ام و اگر واقعا علت بازداشت همان است که حقیر تشخیص داده ام بسیار جای تأسف است .
هاشمی نژاد س ـ در چند روزه اخیر شما چند بار و در کجا بمنبر رفتید قسمتی از سخنان خود را که بعنوان انتقاد فرموده اید در اینجا ذکر نمائید.
ج ـ شاید در حدود سی منبر در ایام عاشورا رفته ام و منابر عمده اینجانب عبارت بود از مسجد مروی و هیئت یزدیها در بازار سرای ملاعلی و هیئت حسینی تهران و قسمتی از سخنان بنده این بود که از دولت بصورت انتقاد پرسیدم که دادگستری مملکت که همواره حامی افراد ستمدیده و رنج کشیده است به چه مناسبت با آنکه از حادثه مدرسه فیضیه قم حدود سه ماه میگذرد و عده[ای] در مدرسه فیضیه جمعی از آقایان طلاب را مضروب و مصدوم نموده اند تاکنون هنوز دستگاه محترم قضائی کشور حتی یکنفر را تعقیب نکرده اند و باز از سخنان حقیر است که گفته ام طبق اصل دوم متمم قانون اساسی آقایان علماء اعلام حق نظارت در قوانین کشور را دارند بنابراین از دولت پرسش میشود که چرا تاکنون باعتراضات چند ماهه علماء نجف و قم و مشهد جوابی نداده و نسبت به دستگیری آقایان طلاب برای نظام وظیفه1 با در دست داشتن برگ تحصیلی اقدام نموده و از مسببین حادثه فیضیه قم اقدام ننموده است و اما منظور و هدف اینجانب از انتقاد روشن است زیرا چنانچه کرارا شاهنشاه در بیانات خود اشاره فرموده اند کشور ایران یک کشور دمکراسی و آزاد است و هر فرد مملکت در یک کشور دمکراسی حق انتقاد از اوضاع کشور را در حدود قانون دارد هاشمی نژاد س ـ در مورد اصلاحاتی که از چندی قبل در ایران شروع شده شما در چه جلساتی شرکت نمودید و چه تصمیماتی گرفتید و چه دستوراتی بشما داده شد و آیا از طرف مراجع تقلید قم و نجف جهت همکاری و مخالفت با اصلاحات اخیر دولت از شما دعوت شد یا خیر و اصولاً نظر شما درباره اقدامات اصلاحی اخیر دولت چیست ج ـ در مورد اصلاحاتی که اخیرا از طرف دولت شروع شده اینجانب بطور کلی در هیچ جلسه [ای ]شرکت نکرده ام و هیچگونه دستور خاصی از طرف مراجع باینجانب داده نشده است و اما راجع به دعوت بهمکاری باید اعتراف کنم که بنده کوچکتر از آنم که از طرف مراجع بهمکاری دعوت شده باشم و درباره همه امور هم چون بنده مقلد هستم نظری جز نظر مراجع بزرگ و علماء نجف و قم و مشهد ندارم و البته اقدامات اصلاحی اخیر دولت هم محکوم بهمین حکم است.
هاشمی نژاد س ـ شما در چه تاریخ و برای چه منظور از مشهد به تهران آمدید.
ج ـ بنده پنج سال است بطور مداوم ایام محرم و صفر و ماه رمضان را برای شرکت در جلسات مذهبی و سخنرانیهای دینی بطهران میآیم امسال هم مانند سالهای گذشته بمنظور فوق بطهران آمده و در تاریخ 25 ذی الحجۀ1 وارد تهران گردیدم.
هاشمی نژاد س ـ شما متهم باقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت و تحریک و تحریص مردم باخلال نظم و اغتشاش و دخالت در تظاهرات اخیر هستید.
ج ـ هیچ مسلمانی برضد امنیت یک کشور اسلامی و تحریص مردم باخلال نظم و اغتشاشات و دعوت بتظاهرات اقدام نمیکند چه رسد به اینجانب که سمت تبلیغ و رهبری مردم مسلمان را در حدود استعداد ذاتی خود بعهده دارم و اگر راستی مأمورین محترم دولتی اینجانب را بموضوعات فوق متهم نموده باشند بسیار جای تأسف است زیرا حقیر کرارا در منابر حساس خود در برابر انبوهی از جمعیتهای مختلف صریحا و اکیدا جمعیت را به حفظ نظم عمومی و عدم اغتشاش دعوت کردم و اصولاً دعوت بر ضد امنیت داخلی چیزی جز مباح شمردن خون مسلمان و تجاوز باموال مسلمین نیست در صورتیکه این دو عمل از بزرگترین گناهان در اسلام بشمار آمد [می آید] بنابر این اینجانب و هر مسلمان دیگری سخت از این تهمت بری و بیزاریم.
هاشمی نژاد س ـ در مورد اوضاع و احوال سیاسی روز شما از کدامیک از مراجع تقلید تبعیت میکنید و کسب تکلیف مینمائید.
ج ـ تاکنون موضوعی که جنبه سیاسی داشته باشد برای اینجانب پیش آمد نکرده تا بتوانم در این باره تصمیمی بگیرم.
هاشمی نژاد س ـ آیا شما با اقدامات و عملیات و مفاد نشریات منتشره از طرف آقای خمینی که منجر به بلوا و آشوب و اخلال نظم کشور گردیده موافقید و آنها را تأیید مینمائید.
ج ـ اینجانب آقای خمینی را بعنوان یکنفر مجتهد میشناسم اما خودم چون در امور دینی و مذهبی خود مقلد و تابع مرحوم آیت الله بروجردی بوده ام اکنون هم بنا بفتوای آیت الله حکیم بتقلید مرحوم آیت الله بروجردی باقی هستم و اما راجع بحوادث اخیر و آشوبی که واقع شد نه تنها هیچیک از مراجع نجف و قم و مشهد نظر موافقت نداشتند بلکه آقای خمینی هم قطعا نسبت باین حوادث سخت مخالف بوده است زیرا قرآن مجید می فرماید ان الله لایحب الفساد.
خدا فساد را دوست ندارد و بر طبق این آیه قطعا مراجع تقلید عموما از این حوادث سخت ناراضی بوده و میباشند.
هاشمی نژاد س ـ با احراز هویت قبلی ملزم به راستگویی می شوید.
ج ـ بله س ـ علت دستگیری و اتهام شما چه بوده و بفرمائید در چه سالی و چه محلی مامورین شما را دستگیر نمودند ج - در ساعت دو [و] نیم بعد از نیمه شب 12 محرم در منزل بنده را دستگیر نموده اند و اما علت دستگیری اینجانب شاید بعلت انتقادات قانونی بود که حقیر در منابر خود نسبت بقسمتی از اوضاع عمومی کشور داشتم هاشمی نژاد س ـ بفرمائید انتقاداتی که شما به قانون نمودید در چه زمینه بوده و منظور از بیان این انتقادات چه بوده است؟ ج ـ قسمتی از انتقادات حقیر عبارت بود از اینکه دستگاه قضائی کشور که حامی افراد ستمدیده و بی پناه است همواره باید این وظیفه حیاتی خود را به بهترین وجه انجام دهد بچه مناسبت در قضیه مدرسه فیضیه قم که عده[ای]از محصلین دینی در آنجا مضروب و مصدوم و مجروح شدن [شدند] و خسارات زیادی از نظر مالی بر آن مدرسه وارد آمد هنوز دستگاه قضائی کشور یکنفر را باین اتهام تعقیب نکرده و مسببین اصلی حادثه [را ]به مجازات قانونی نرسانده است با آنکه از حادثه مدرسه فیضیه تاکنون حدود سه ماه میگذرد و باز از انتقادات قانونی حقیر است که از دولت پرسش میشود با آنکه صریح اصل دوم متمم قانون اساسی حق نظارت بر قوانین کشور را بعلماء اعلام داده است چرا دولت اعتراضات علماء و مراجع نجف و قم و مشهد را در باره حادثه مدرسه فیضیه و امور دیگر پاسخ نداده و بسؤالات آنها به هیچگونه ترتیب اثر نداده است؟ و اما علت آنکه این انتقاد را نمودم چون بنده یکفرد ایرانی هستم و در یک کشور دمکراسی و آزاد (چنانچه اولیاء امور مملکت ادعا میکنند) زندگی میکنند [می کنم] و انتقاد قانونی در یک کشور دمکراسی و آزاد لازمه پیشرفت و ترقی آن کشور است و هیچگونه جرمی محسوب نمیشود بلکه باید از انتقاد کننده تشویق بشود چنانچه این روش در کشورهای اروپائی متداول است بنابراین اگر دستگاه کشور حقیر را بعلت انتقادات قانونی دستگیر کرده باشند بسیار بسیار جای تأسف است.
هاشمی نژاد س ـ انتقاداتی که در مورد قوم یهود نموده بودید چه بود؟ ج ـ در نظر ندارم که در منابر راجع باین موضوع سخنی گفته باشم.
هاشمی نژاد س ـ شما دولت فعلی را ضمن سخنان خود به حکومت یزید بیان کرده اید و گفته اید این دستگاه پایدار نخواهد ماند علت اینکه این تشابه را مثال زده اید چه بوده است و چه ظلمی در حرکت [حکومت] فعلی مشاهده میکنید.
ج ـ این موضوع را حقیر جدا تکذیب میکنم آنچه که بنده گفته ام این بود که چرا دولت کاری انجام میدهد که علماء و مراجع در اعلامیه های خود اظهار بدبینی بایشان نموده و همکاری صمیمی بین روحانیت و دولت که بنفع هر دو و موجب حفظ استقلال کشور است از بین برود؟ هاشمی نژاد س ـ شما در مورد سانسور مجلات مذهبی قم در بالای منبر چه بیاناتی اظهار داشته اید؟ ج - آنچه که در این باره گفته ام این است که بچه علت مجله مکتب اسلام که از حوزه علمیه قم منتشر میشود و دارای امتیاز رسمی است مدتی است توقیف است؟ با آنکه اولاً این مجله بشهادت شماره های آن هدفی جز بالا بردن سطح افکار عمومی و توجه دادن نسل جوان بدین [به دین] با منطق صحیح و در نتیجه خدمت باستقلال کشور نداشت و ثانیا با آنکه دستگاه قضائی قم صریحا اظهار نموده بود که از نظر قانونی هیچگونه منعی در راه انتشار مجلّه مزبور نیست و متأسفانه با آنکه این نظریه برؤسای انتظامی قم بوسیله صاحب امتیاز مجله ابلاغ شد معذلک اجازه انتشار آنرا صادر ننموده اند.
هاشمی نژاد س ـ آیا شما روش فعلی دولت را بر خلاف قانون می دانید و در مورد تساوی حقوق زنان چه نظری دارید.
بیان فرمائید.
ج - در مورد تساوی حقوق زنان و همچنین سؤال قبلی و موضوعات و مسائل دیگر بطور کلی بنده بعلت آنکه مقلد و پیرو علماء و مراجع بزرگ هستم نظری مستقل ندارم هاشمی نژاد س ـ شما بکدام یک از مراجع تقلید مؤمن بوده و از آنها پیروی می کنید.
ج ـ بنده چون در زمان مرحوم آیه الله العظمی آقای بروجردی رضوان الله علیه مقلد و پیرو نظریه ایشان بودم بعد از فوت معظم له بنا بفتوای آیه الله حکیم همچنان بر تقلید و پیروی از نظریه مرحوم ایه الله بروجردی باقی هستم هاشمی نژاد س ـ آیا کلیه اعلامیه های منتشره از طرف آقای خمینی بدست شما رسیده است در صورت مثبت به چه وسیله بوده و آیا مفاد آن کلاً مورد تأیید شما می باشد و شما ضمن سخنان خود در بالای منبر برای مستمعین تفسیر و توجیهی در این مورد کرده بودید.
ج ـ بنده چون محصل هستم و ساکن مشهد هستم طبعا همه اعلامیه های آقای خمینی را ندیده ام و امّا آن قسمت از اعلامیه های معظم له را که مشاهده نمودم آنهائی بود که در نزدیکی مسجد گوهر شاد مشهد نصب شده بود و اما نظر بنده در باره مندرجات آن اعلامیه ها= چنانچه فوقا ذکر شده بنده مقلد و پیرو نظریه علماء و مراجع و اکنون مانند سابق با اجازه آیۀ الله حکیم بتقلید مرحوم آقای بروجردی باقی هستم و اما توضیح در باره اعلامیه ها = بنده هیچ اعلامیه ای را در بالای منبر نخوانده ام.
هاشمی نژاد س ـ مراتب فوق را چگونه گواهی می نمائید ج - بوسیله امضاء خود تصدیق می کنم.
هاشمی نژاد

توضیحات سند:

1 ـ اعزام روحانیون به سربازی: شاه با کوبیدن مدرسه فیضیه، ضمن انجام آخرین تلاش خود، باز هم خود را در برابر نهضت روز افزون امام خمینی (سلام اللّه علیه) ذلیل و درمانده می دید و جهت عقب نشاندن قائد بزرگ، حربه دیگری بجز مسئله نظام وظیفه روحانیون جوان حوزه علمیه در دست نداشت.
از این روی در تاریخ اوّل اردیبهشت 1342 فرمان اعزام روحانیان قم را به سربازی صادر کرد و مأموران رژیم به گونه ای وحشیانه در کوچه و خیابان قم به دستگیری روحانیان جوان پرداختند و کارت تحصیلی آنان را که از طرف "وزارت فرهنگ" صادر شده بود، پاره کرده آنان را به سربازی اعزام داشتند! قائد بزرگ بی درنگ پیکی به سربازخانه روانه ساخت و پیام خویش را برای عزیزانش فرستاد: «نگران نباشید، تزلزل به خود راه ندهید...
.
رسالت سنگینی که اکنون به عهده دارید، روشن ساختن و آگاه کردن سربازان و درجه دارانی است که با آنان سرو کار دارید، ...
تعلیمات نظامی را با کمال جدّیت و پشتکار دنبال کنید، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی خود را قوی سازید.
مبادا یک وقت خدای نخواسته ضعف و تزلزلی از شما بروز کند که موجب سرشکستگی روحانیت می شود و برای شما عواقب ناگواری همراه خواهد داشت...
» بدین ترتیب روحانیانی که به نظام وظیفه گسیل شده بودند، در تمام مدّت سربازی با رشادتی فوق العاده و روحی زنده، تحت هر گونه منع و فشاری به روشنگری و افشاگری میان سربازان می پرداختند و در مناسبت هایی با افسران و درجه داران به گفتگو می نشستند و وظایفی را که آنان در قبال کشور و ملت بر عهده داشتند، به ایشان یاد آوری می کردند.
ر.ک: بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، صص 407 ـ 405 1ـ 25 ذی الحجه 1328 مطابق با 29 اردیبهشت 1342 بوده است.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 11






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.