صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: بهرام بهرام۲

موضوع: بهرام بهرام۲


متن سند:

به: فرمانده گروهان ژاندارمری شهرکرد شماره: ۳۹۵/۳۰۴
از: ساواک چهارمحال و بختیاری تاریخ: ۲۹/۷/۴۴
ج: ایلات و عشایر۱
موضوع: بهرام بهرام۲

در نامه‌ای که توسط نصیر نیک بخت۳ شوهر خواهر خود به عنوان آقایان غلامعلی و فرهاد سلطانی کلانتران ایل (طایفه) گندلی۴ ارسال داشته چنین نوشته است: آقایان عزیز امیدوارم که حال خود و عموم بستگان خوب و در نهایت سلامت بوده باشید. گرچه به طور غیرمستقیم همیشه از احوالات شما مطلع می‌گردم ولی مستقیماً از خودتان کاغذی دریافت نکرده‌ام. لذا این کاغذ را برای احوال پرسی از شما وابستگان و ایلتان می‌نویسم که از حالات شما جویا شده باشم و تصور ننمایید که شما را فراموش کرده ام. آقایان موری‌ها۵ که جایشان از شما دورتر است زودتر از شما کاغذ می‌نویسند و از اوضاع خودشان من را مطلع می‌کنند.
از حال من خواسته باشید سلامت هستم و کسالتی ندارم سوای دوری از بستگان و ایل بختیاری. فعلاً در سویس در شهر ژنو می‌باشم از سلامتی خودتان و ایل تان و اوضاع ایلی و محل کاغذ بنویسید و برای آقای میرزانصیر نیکبخت در اردل ۶ بفرستید. برای من خواهد فرستاد و یا اگر در گرمسیر هستید مستقیماً کاغذ بنویسید و هرگاه یک چیزی احتیاج داشتید بنویسید تا برای شما حواله بدهم.

توضیحات سند:

۱ - بختیار به سبب نسب ایلی خود و همچنین به دلیل وجود املاک فراوان در روستاها و شهرهای مختلف، با روستاییان و اقوام مختلف ارتباط فراوانی داشت و خروجش از ایران نه تنها رشته این پیوندها را نگسست بلکه ارتباط آنان بیشتر و قویتر شده بود. بختیار روی ارادت و دوستی این افراد حساب می‌کرد. وی معمولاً برای رهبران و کلانتران ایلات و دهات آشنایش نامه ارسال می‌کرد. در این نامه‌ها بختیار ضمن دلجویی و احوالپرسی از دوستان و آشنایان برخی مشکلات آنها را برطرف می‌ساخت و پیوندهای فامیلی را حفظ می‌کرد. ضمن آنکه برای خود در میان دوستان و آشنایان طرفدار جلب می‌کرد. نامه‌ها در اصل کانال ارتباطی و اطلاعاتی بختیار از اوضاع ایران بود و معمولاً توسط نامه از اخبار ایلات، نقطه نظرات مردم و حتی اخبار مربوط به سازمان‌ها و فعالیت‌های داخلی آگاه می‌شد. نامه‌ها توسط پست، پیک و یا مسافران جابجا می‌شد. ساواک می‌کوشید کلیه مراودات، مکاتبات و ملاقات‌های بختیار با ایرانیان داخل و خارج کشور را کنترل و تحت نظارت داشته باشد.
۲- ساواک در مقاطع مختلف برای تیمور بختیار اسامی مستعار نظیر: بهرام، کامبیز، تقوی، ایلخانی، حاجی، پرویز و ... قرار داده بود و در مکاتبات از این اسامی استفاده می‌کرد.)
۳ - میرزا نصیر نیکبخت فرزند میرزا منصور متولد ۱۳۱۰ شوهر خواهر تیمور بختیار است. همسرش ملیحه از زن تهرانی سردار معظم بوده سردار معظم سه زن تهرانی، اصفهانی و بختیاری داشته که زن بختیاری او بی‌بی کوکب فرزند سردار جنگ بوده است. میرزا نصیر از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۳ در فرمانداری مستقل بختیاری و چهارمحال و فریدن مسئول دفتر فرمانداری بوده، بعد نماینده و مسئول قسمتی از املاک تیمور بختیار شده و برابر سوابق موجود در سال‌های ۴۴ و ۴۵، عواید سه دنگ املاک تیمور را در اردل جمع‌آوری می‌نموده است. بعد با تضییقاتی که برای کاهش بنیه مالی بختیار اعمال گردید، زندگی میرزا نصیر نیز (با توجه به مخارج اعتیاد به مواد مخدر) دچار تنگنا شد، لذا از سال ۱۳۴۸ با مساعدت ساواک به استخدام اداره کل مسکن و شهرسازی درآمد. مع‌الوصف وی همچنان در مقاطعی ضمن شکوه از عدم تکافوی حقوق، از ساواک تقاضای کمک نموده است.
۴- طایفه گندلی (قندعلی) از زیرشاخه‌های دور کی باب ایل بختیاری که در تقسیمات ایلی، خود مشتمل بر دو تیره‌ی بزرگ (جلیلوند - ورناصری) و ۱۲ تش و چندین اولاد می‌باشند. با محل اتراق طایفه قندعلی، مناطق اندکا (اطراف مسجدسلیمان)، مرغا (اطراف ایذه) و دو آب صمصمامی (شهرستان فارسان) می‌باشد.
۵- طایفه موری، طبق تقسیمات ایلی ابواب جمعی دور کی باب بختیاری محسوب می‌گردد که به مرور زمان به دو تیره بردین باب و بوری باب تقسیم شده است. مرکز ثقل حضور این طایفه در منطقه بازفت بالا، سرحد استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان می‌باشد.
۶- اردل در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی یکی از بخش‌های ایلات سردسیری استان اصفهان بود و در اسفند ۱۳۲۱ تابع شهرستان شهرکرد شد و در بهمن ۱۳۳۲ این بخش تابع فرمانداری کل چهارمحال و بختیاری گردید و در شهریور ۱۳۳۷ بخش اردل مرکب از دهستان‌های پشت کوه و میان کوه و دیناران جز شهرستان بروجن گردید و در خردادماه ۱۳۷۰ این بخش مرکب از بخش‌های مرکزی و میان کوه و شش دهستان با ۱۵۶ روستا و دو نقطه شهری به نام اردل و ناغان به شهرستان تبدیل شد.
در سال ۱۳۸۶ شهر ناغان و بخش‌های دیگری از شهرستان اردل منتزع و به شهرستان کیار ملحق شد. این شهرستان از شمال به شهرستان‌های فارسان و کیار، از جنوب به شهرستان ایذه و از شرق به شهرستان لردگان و از غرب به شهرستان فارسان منتهی می‌شود. این شهرستان دارای آب و هوای نسبتاً معتدل می‌باشد. کوه‌های بلند منطقه به آن زیبایی خاصی بخشیده است که از جمله می‌توان به کوه زرد (کوه سوخته) اشاره کرد. نام شهر اردل از نام سابق بخش که از قدیم الایام مکتوب شده است گرفته شده یعنی منطقه‌ای که ابتدا مقر حکومت خوانین و بعد از آن محل استقرار نظام اداری بوده است. در مورد وجه تسمیه شهر اردل گفتارهای مختلفی نقل شده است که در زیر به طور خلاصه می‌آید. الف) عده‌ای را اعتقاد بر آن است که اردل (به کسر دال) بوده است که با توجه به موقعیت طبیعی که از دور، نمای قلب و دل را دارد می‌گویند مانند دل و قلب می‌باشد. ب) اردل به فتح اول و ثالث یکی از محال بختیاری است که در اصطلاح فارسی به نوعی آجودان خاص اطلاق می‌شود. ج) گروهی معتقدند که کلمه اردل به ضم همزه و دال تلفظ می‌شد که ترکی بوده و به معنی پیش قراول و غلام می‌باشد. د) برخی نیز بر این باورند که اردلان نامی به آن رونق و توسعه بخشیده و به همین جهت به اردل معروف شده است.
شهر اردل در فاصله ۷۷ کیلومتری غرب شهرکرد واقع است. شهرستان اردل در جریان جنگ تحمیلی ۱۴۲ شهید، ۴۵ جانباز و ۳۹ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 2

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.