صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه عناصر وابسته و طرفدار کمیته مرکزی حزب منحله توده در مونیخ.

تاریخ سند: 28 مرداد 1350


موضوع : جلسه عناصر وابسته و طرفدار کمیته مرکزی حزب منحله توده در مونیخ.


متن سند:

به : ماه ـ 315 از : انگور شماره : 1690 در این جلسه که در یک رستوران محلی یوگسلاوی برگزار شده بود جعفر اطمیشی ـ مامک عمید ـ هادی سید نصیری ـ عباس فائزی ـ محمد عمید1 ـ علی اصغر ایمانی ـ منوچهر فولادفر ـ عسگر دانش ـ محمد دانش ـ منوچهر مقدم (از ماینس) عبداله جواهریان ـ ایرج رشیدی ـ جلال طنازی ـ فاطمه باقرپور ـ فریدون [ناخوانا] احمد ـ محمود کیهانی آذر ـ مسعود کیهانی آذر ـ مهدی سید مکی ـ یحیی شکیبا ـ سیاوش جاوید عزیزی ـ علی مجنونی خراسانی شرکت داشتند.
قبل از رسمی شدن جلسه بطور خصوصی بین افراد درباره سه برگ فتوکپی مقالات طوفان و اطلاعات که تواما فتوکپی و نتیجه گیری هر خواننده ای کوبیدن گروههای چینی است مورد بحث قرار گرفت عده ای معتقد بودند که نمی تواند این امر از طرف سازمان امنیت باشد چون سازمان امنیت از این میان سود مستقیمی نمی برد.
اطمیشی معتقد بود که امکان دارد از طرف جبهه ملی باشد و اگر هم از طرف جبهه ملی نباشد باز سودش را جبهه ملی می برد.
جلسه رسمی شد چون مقاله و مطلب برای خواندن نبود قرار شد بحث آزاد شود.
جعفر اطمیشی بحثی درباره تند و کند شدن فعالیتها و نظرات گروههای چپ رو نمود، بدین ترتیب که هرگاه مطلبی پیش می آید که آن مطلب از لحاظ روحی و خودخواهی جائی باین افراد می دهد ترک تازی می کنند و وقتی خبری نیست و مطلبی نو ندارند خیلی نرم می شوند و چنین نمونه آورد که پس از غیر قانونی شدن کنفدراسیون نیروهای چپ تا مقدار زیادی در کنفدراسیون نرمش به خرج دادند نسبت به ماها (طرفداران کمیته مرکزی) ملایم تر شدند و به من در رابطه با همین وقایع بود که گفتند می توانی دوباره عضو بشوی ولی به موازات اینکه آبها از آسیاب افتاد آنها حالت بی تفاوت گرفتند و وقتی وقایع سیاهکل پیش آمد مجددا هار شدند و دیدند که رفتار آنها با ما عوض شد حق صحبت کردن و انتقاد و اعتراض از ما سلب شد.
بنابراین شدت مبارزه و بخصوص چپ روی آنها مربوط است به وقایعی که پیش می آید و چون چپ روی کنفدراسیون غالب است این وضع ادامه خواهد داشت و احتمالاً تکرار زیاد حالتهای چپ روی و نرم شدن مجدد توده ها را زده می کند و منجر به تلاشی کنفدراسیون می گردد.
محمود کیهانی سئوال می کند که مدتی است می گویند و ما هم تقریبا جزء کسانی هستیم که گفته اند کنفدراسیون از بین می رود و متلاشی می شود ولی می بینم که هنوز هم باقی است وعده بیشتری شاید دور آن را گرفته اند وانگهی اگر قرار است که کنفدراسیون خودبه خود از بین برود چرا سازمان امنیت اینقدر برای از بین بردن آن کوشش می کند؟ یحیی شکیبا می گوید.
از بین رفتن کنفدراسیون بدین معنی نیست که درب جلسات بسته شود بلکه معنی اینست که فعالیت کنفدراسیون تأثیر مثبتی در جنبش نداشته باشد که تقریبا باید گفت تأثیر مثبت آن خیلی کم شده در ضمن بآن معنی که شما فکر می کنید سازمان امنیت قصد ندارد کنفدراسیون را متلاشی کند و برای از بین بردن کنفدراسیون هم کوشش نمی کند بلکه برعکس در صورت لزوم آنرا حفظ می کند تا به وسیله آن نیروهای مترقی را بکوبد.
مسعود کیهانی گفت.
من مدتی است در ونیز هستم و به علت دوری مسافت نشریات کمتر بدستم می رسد.
تا آنجا که میدانم کنفدراسیون خصائل اصلی خود را از دست داده است و حالا تبدیل به یک مقدار آب گل آلودی شده که سازمان امنیت با استفاده از این موقعیت از این آب گل آلود ماهی می گیرد.
عسگر دانش اظهار داشت.
دوستان یک سازمان دانشجوئی سازمانی است صنفی که اختیارات و حیطه عمل محدودی دارد یعنی اینکه یک حزب سیاسی نیست که درباره همه مسائل و رویدادها بتواند نظر بدهد و موضع گیری نماید.
متأسفانه کنفدراسیون را به این صورت یعنی به صورت یک حزب سیاسی در آورده اند و همین مطلب موجب شده است که با وجود تعداد زیاد دانشجو که در خارج هستند فقط هزار نفری در کنفدراسیون عضو باشند.
خیلی از دانشجویان که حالا عضو کنفدراسیون نیستند در صورت صنفی بودن کنفدراسیون عضو می شدند زیرا در آن صورت کسی مخالف کنفدراسیون و سازمان صنفی نیست.
محمد عمید گفت.
دوستان من با نظریه یحیی شکیبا موافقم و معتقدم که رژیم خودش به حفظ و ادامه حیات کنفدراسیون کمک می نماید تا به صورت یک وسیله از کنفدراسیون علیه سازمانهای مترقی استفاده نماید بطوری که نمونه آن را دیدی که آمدند و می خواستند کانون مهندسین را به هم بزنند من در این موقعیت خاص یک پیشنهاد شخصی دارم از دوستان و کلیه همفکران خودمان در اروپا می خواهم که مطلب عدم تمدید گذرنامه ها را مورد بررسی قرار بدهند و نظریات خود را برای یک چاره جوئی مفید بدهند و ما در انجام این کار پیش قدم شویم.
ایرج رشیدی گفت.
من در اثر مطالعاتی که کرده ام باین نتیجه رسیده ام که در شرائط کنونی چپ روی در کلیه کشورهائی که نظیر کشور ما ایران می باشند رشد سریعی نموده است این خطری است که جامعه ها را تهدید می کند.
این چپ روی در کنفدراسیون و سازمانهای دانشجوئی کشورهای دیگر مثل کنفدراسیون رسوخ کامل نموده و دورانی دارد من با نظریه بعضی از دوستانمان که معتقد به ماندن در کنفدراسیون و مبارزه در درون کنفدراسیون بخصوص با چپ روی کنفدراسیون می باشند مخالفم و معتقدم که مبارزه باید بیشتر در خارج از سازمان دانشجوئی صورت گیرد.
والنتین جمال در کلاسه 154911 بایگانی شود.
10550

توضیحات سند:

1ـ محمد عمید، فرزند عبدالوهاب، متولد 1320 سمنان : وی از دانشجویان مقیم آلمان غربی بوده است که اقامت در آلمان غربی از سال 48 تا 52 ضمن عضویت در انجمن دانشجویی شهر مونیخ در جلسات طرفداران حزب توده نیز شرکت می کرده و فعالیتهایی در زمینه های تشکیلاتی به نفع حزب توده انجام می داده است.
نمایندگی ساواک در آلمان از او به عنوان یکی از مؤسسان گروه طرفداران حزب توده در مونیخ و از گردانندگان مؤثر جلسات حزبی در آن شهر یاد کرده است.
(اسناد ساواک ـ پرونده های انفرادی)

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 310


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.