صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات محمدحسن مطهری و سید نعمت‌اله زاهدی و سید علی کهدوئی

تاریخ سند: 25 آذر 1352


موضوع: اظهارات محمدحسن مطهری و سید نعمت‌اله زاهدی و سید علی کهدوئی


متن سند:

از: 16/ ﻫ 1 تاریخ: 25 /9 /1352
به: 312 شماره: 10348 /16/ ﻫ 1
موضوع: اظهارات محمدحسن مطهری و سید نعمت‌اله زاهدی و سید علی کهدوئی

ساعت 18.15 مورخه 20 /9 /52 سید نعمت‌اله زاهدی به اتفاق سید علی کهدوئی1 که از روحانیون تبعید شده به برازجان می‌باشد مقابل مغازه محمدحسن مطهری ایستاده بودند. زاهدی ضمن احوالپرسی از حسینی کهدوئی سوال نمود چه مدت باید در برازجان باشید. نامبرده اظهار داشت سه ماه زاهدی گفت سه ماه که چیزی نیست پس آقای شیخ احمد آذری بیگدلی2 چه مدت باید در برازجان باشند. حسینی کهدوئی اظهار نمود سه سال. زاهدی اضافه نمود شما تا کنون مقاله‌ای در مجله مکتب اسلام نوشته‌اید حسینی گفت خیر. زاهدی سوال نمود پس شما را فقط به خاطر رفتن به منبر به برازجان تبعید نموده‌اند. حسینی کهدوئی گفت بله. در این موقع صحبت از فلسفی شد حسینی کهدوئی ضمن سخنانش اظهار نمود فلسفی در سخنرانی 11 سال پیش خود طرح 10 ماده‌ای دولت را استیضاح کرده و بعد از آن در شیراز سخنرانی حادی ایراد نمود که روسای ادارات واهمه نمودند و در همان جلسه بود که او را گرفتند و به تهران بردند. بعد هم فلسفی داد کشید و به همه مقامات اظهار داشت به چه علت وی را تحت خفقان قرار داده و از شیراز به تهران آورده‌اید زیرا اگر می‌خواهید منبر نروم بیایید و بگویید منبر نروید. زاهدی به حسینی کهدوئی گفت در صورتی که دستگاه فلسفی را می‌شناخت پس چرا دو سال قبل که موضوع عراق پیش آمد به فلسفی اجازه رفتن به بالای منبر داده شد. حسینی کهدوئی اضافه نمود فلسفی مرتب به منبر می‌رفته فقط دولت کاری کرده که نمی‌گذارند سخنرانی وی به شهرستان‌ها منتشر گردد و در آن سخنرانی هم کنترل از دست دولت خارج شد والا نمی‌گذاشتند بدین نحوه منتشر شود. مشارالیه در دنبال اظهاراتش گفت یک روز در مجلس سنا سناتور جمشید اعلم3 ضمن سخنرانی گفته بود ما از عده‌ای از روحانیونی که در جریان معاودین عراقی با ما همکاری کرده‌اند تشکر و قدردانی می‌نماییم این موضوع به اطلاع فلسفی رسید. نامبرده با شدت هر چه تمام‌تر به سناتور جمشید اعلم حمله نمود و گفته بود شما چه کسی هستید که بخواهید از طبقه روحانیون قدردانی کنید زیرا شما خودتان را نمی‌شناسید که چه کاره‌اید. حسینی کهدوئی ضمن اظهارات خود اضافه نمود در گذشته مطالبی روزنامه‌ها در مورد خمینی نوشته بودند که موجب ناراحتی طلبه‌ها می‌شود از این جهت عده‌ای نزد فلسفی رفته و او را از جریان مطلع می‌سازند و او هم با ناراحتی روزنامه اطلاعات4 و کیهان5را تهیه می‌نماید ولی چون موضوع را در روزنامه نمی‌یابد از مدیران روزنامه‌های اطلاعات و کیهان جریان را تلفنی جویا می‌شود و مسئولین مربوطه اظهار می‌دارند بله مطالبی در مورد خمینی در روزنامه درج شده ولی فقط برای خوانندگان شهرستان‌ها. حسینی کهدوئی بعداً می‌گوید مقداری از اثاثیه‌هایم را خواسته بودم ولی یادم نبود که بنویسم دو نوار از سخنرانی فلسفی را که دارم برایم بفرستند. نعمت‌اله زاهدی گفت اگر نوارها را می‌آورند ما هم خصوصی از آن استفاده می‌نمودیم در این موقع مطهری، زاهدی و حسینی کهدوئی با هم به طرف مسجد رهسپار می‌شوند که حسینی از آن‌ها خداحافظی و به طرف منزل خود می‌رود.
نظریه شنبه- نظری ندارد.
نظریه یکشنبه- با توجه به صداقت شنبه مطالب عنوان شده در بین نامبردگان فوق صحت دارد.
به گزارش عملیاتی خبر مراجعه شود. سپاه
نظریه جمعه- سید علی حسینی کهدوئی و شیخ احمد آذری بیگدلی از روحانیون تبعیدی می‌باشند که در برازجان اقامت اجباری خود را سپری می‌نمایند. ضمناً محمدحسن مطهری و زاهدی از طرفداران روحانیون افراطی در برازجان می‌باشند و مطهری دارای پرونده در اهداف 312 است وضعیت نامبردگان کماکان تحت پیگیری می‌باشد.
نظریه 16/ ﻫ- نظریه جمعه مورد تایید است. مشاهیر
آقای علیخانی- بهره برداری نمایند. 12 /10 /52 50782- 10 /10 /52- 312- آقای علی خانی

توضیحات سند:

1. آیت الله احمد بیگدلى آذرى، معروف به آذرى قمی، فرزند حسینعلِی در سال 1304 ﻫ ش در قم به دنیا آمد. تحصیلات علوم اسلامى را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهى نجف اشرف شد. پس از بازگشت، محضر حضرات آیات بروجردى، محقق داماد، علامه طباطبایى را درک کرد. وی در جریان نهضت ملى شدن نفت فعال و از اعضاى مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. آیت‌الله آذری قمی به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی چندین بار بین سال‌هاى 1357ـ 1345 دستگیر، زندانى و تبعید شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامی وی سمت های: حاکم شرع دادگاه انقلاب قم، دادستان انقلاب اسلامى مرکز، دبیر و سخنگوى جامعه مدرسین، عضو مجلس خبرگان رهبرى، عضو شوراى بازنگرى قانون اساسى و نماینده مردم قم در مجلس شوراى اسلامى را بر عهده داشت. وى روزنامه رسالت را با جمعى از دوستان خویش تأسیس و مدت ها خود براى آن مقاله مى‌نوشت. از تألیفات ایشان مى‌توان : «جنگ و صلح در اسلام»، «ولایت فقیه از دیدگاه فقهاى خط امام»، «شرحى بر وصیت نامه سیاسى الهى امام »، «پرسش و پاسخ مذهبى»،« مالکیت در اسلام»،« ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصارى»، «احتکار و گرانفروشى» و ... نام برد. آیت‌الله آذرى قمى در سال 1377 به رحمت ایزدى پیوست.
2. حجت‌الاسلام سیدعلی حسینی کهدوئی، فرزند اسدالله در سال 1332هـ‌ش در کهدوئیه از توابع منطقه پشتکوه شهرستان تفت به دنیا آمد. تا سال ششم ابتدایی در مدرسه فائز کهدوئیه تحصیل کرد و پس از آن چند سالی به همراه پدر، که هم روحانی و اهل منبر بود و هم فعالیت‌های کشاورزی داشت، مشغول به کار شد؛ تا اینکه پدرش او را برای تحصیل علوم حوزوی راهی مدرسه علمیه مصلی صفدرخان یزد نمود که این حضور به مدت سه سال به طول انجامید وی پس از آن به قم رفت. ابتدا به مدت یک سال در مدرسه علوی آیت‌الله گلپایگانی(ره) ساکن شد و پس از آن به مدرسه مهدیه آیت‌الله مرعشی(ره) رفت. مشارالیه که در زمان حضور در قم با نهضت امام خمینی(ره) آشنایی یافته بود در سخنرانی خود در تاریخ 5 /8 /1352 در فیروزآباد فارس ضمن تبیین ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی درباره تبعید علما صحبت کرد و برای امام خمینی(ره) نیز دعا نمود که همین مساله، منجر به واکنش ساواک و تبعید سه ماهه‌‌ی او به برازجان شد. حجت‌الاسلام حسینی که در راه نهضت امام(ره) فعالیت داشت در شانزدهم دی ماه 1353 نیز که مصادف با هفتمین شب شهادت آیت‌الله شیخ حسین غفاری(ره) بود در تظاهرات صحن حضرت معصومه(س) شرکت کرد که به همین علت دستگیر و به 15 ماه حبس محکوم شد که مدت محکومیت ایشان در تاریخ 2 /12 /55 به سر رسید. با اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سراسر ایران یکی از سخنرانان مراسم چهلم شهدای یزد در روز دهم فروردین سال 1357 ایشان بود که برای بار دوم دستگیر و به مدت 10 روز زندانی شد. ایشان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به امور فرهنگی روی آورد و در تبلیغات اسلامی و بعثه‌‌ی مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت به فعالیت پرداخت. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی)
3.جمشید اعلم، فرزند اسدالله‌ در سال 1280 هـ ش، در شهر وان ترکیه متولد شد. وى پس از طى دوره مقدماتى، مقطع متوسطه را در دبیرستان‌هاى علمیه و دارالفنون به پایان رساند و جهت ادامه تحصیلات به فرانسه رفت. اعلم در شهر لیون (لیسه آمپر) در دانشکده ادبیات، زبان فرانسه را تکمیل کرد و با تخصص گوش و حلق و بینى از دانشکده پزشکى فارغ‌التحصیل شد و پس از ازدواج با دخترى فرانسوى‌تبار به ایران مراجعت کرد. وى ابتدا در بهدارى ارتش مشغول خدمت شد و بعد از آن در بیمارستان شماره یک شهردارى به کار پرداخت. در سال 1316 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و از سال 1327 در دانشکده پزشکى به تدریس پرداخت. جمشید اعلم مشاغل مهمى چون: تدریس در هنرسرایعالى، پزشک و رئیس بیمارستان وزیرى با حق آموزش، رئیس بخش گوش و حلق و بینى بیمارستان فارابى، رئیس بیمارستان امیراعلم، عضو شوراى مرکزى دانشگاهها، صاحب امتیاز مجله راه علم با روش علمى، نماینده مجلس شوراى ملى و سنا از شهرستان قزوین را عهده‌دار بود. او در سال 1339 به اسرائیل سفر کرد. ساواک وى را اهل مشروب، پول و مقام، خودخواه، شوخ، متکبر و ضعیف‌کش معرفى کرده است. او همچنین نشان‌هاى 2 و 3 همایون، 2 و 3 و 4 و 5 تاج از طرف محمدرضا پهلوى و تعدادى نشان از کشورهاى خارجى دریافت کرد. اعلم در تشکیلات فراماسونرى عضویت داشت و در سال 1350 به دلیل سخنرانى علیه امام خمینى (ره) در مجلس سنا، توسط مردم غیور و مسلمان تهدید شد و جهت حفظ جانش از ساواک درخواست کمک کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی، جمشید اعلم دستگیر و بنابر رأی دادگاه انقلاب در مهر 1358 اعدام شد.
4. روزنامه اطلاعات به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی عباس مسعودی در تهران تأسیس گردید و شماره اول آن روز یکشنبه 19 تیر ماه 1305 مطابق با 30 ذیحجه 1344 روی یک ورق بزرگ چاپ و منتشر شد. این روزنامه از قدیمی‌ترین روزنامه‌های کثیرالانتشار ایران است که از بدو انتشار تاکنون به استثناء توقیف 43 روز در 1321 ش،‌ بدون وقفه و تعطیلی منتشر شده است. در آغاز تأسیس محل روزنامه اطلاعات خیابان لاله‌زار کوچه وثوق بود و پس از توسعه به خیابان خیام (جلیل‌آباد سابق) منتقل شد. مؤسس و مدیر مسئول این روزنامه یکی از شخصیت‌های سیاسی وابسته به رژیم پهلوی بود، که در دوره رضاخان 6 دوره (از دوره 10 تا 15) نماینده تهران در مجلس شواری ملی بود و پس از آن در دوران سلطنت محمدرضا شاه نیز 6 دوره نماینده مجلس سنا شد و در زمان مرگ در 1353 ش علاوه بر مدیر مسئولی روزنامه اطلاعات، سناتور نیز بود. او مدت‌ها نایب رئیس مجلس سنا و مدیر مجله عربی‌الاخاء ارگان باشگاه فراماسونری لاینز ایران بود. پس از مرگ او اداره روزنامه اطلاعات به پسرش فرهاد مسعودی که او نیز سناتور بود واگذار شد و در زمان مدیر مسئولی او بود که مقاله توهین‌آمیز این روزنامه روز 17 دی 1356 چاپ شد. (رک: بزم اهریمن، جلد سوم، صفحه 132، مرکز بررسی اسناد تاریخی و تاریخ جراید ایران، محمد صدر هاشمی، صفحات 202، 203 و 208، انتشارات کمال اصفهان، چاپ دوم، سال 1363)
5. روزنامه کیهان: به صاحب امتیازی عبدالرحمن فرامرزی و مدیر مسئولی و سردبیری مصطفی مصباح زاده به صورت روزنامه از سال 1325 در تهران منتشر می‌شد. این روزنامه به گفته فردوست در رقابت با اطلاعات و به دستور محمدرضا پهلوی تأسیس شد. این روزنامه تا پایان رژیم پهلوی همواره از مواضع این رژیم دفاع کرده و در کنار اطلاعات از پوشش رویدادهای و وقایع جاری کشور خصوصا در بیان نارسایی‌های رژیم خودداری می‌کرد. فهرست روزنامه‌های موجود در کتابخانه ملی ایران تهیه و تنظیم کننده : بیژن سرتیپ زاده با همکاری کبری‌َ خداپرست صفحه 170

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 183


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.