صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

صورت جلسه شوراى تأمین استان اصفهان

تاریخ سند: 3 شهریور 1357


صورت جلسه شوراى تأمین استان اصفهان


متن سند:

صورت جلسه شوراى تأمین استان اصفهان 13570603
جلسه شماره 382 مورخه 3 /6 /2537
شرکت کنندگان:
اکبرزاد استاندار استان اصفهان
سرلشگر رضا ناجى فرمانده مرکز توپخانه و موشکها و فرماندار نظامى اصفهان
سرتیپ تقوى رئیس ساواک اصفهان
سرتیپ بنى فضل فرمانده ناحیه ژاندارمرى اصفهان
سرتیپ مصطفایى رئیس شهربانی‌هاى استان اصفهان
مذاکرات:
اکبرزاد: جلسه امروز بنا به درخواست تیمسار سرلشگر ناجى و تیمسار تقوى تشکیل گردیده.
سرلشگر ناجى: وضع شهر آرام است و امنیت در تمام منطقه فرماندارى نظامى برقرار است. پیش‌بینى مى‌شد که روزهاى عزادارى اجتماعاتى تشکیل و وقایعى رخ دهد ولى اقدامات احتیاطى شده و تاکنون هیچگونه اتفاقى رخ نداده. امروز امام جمعه به منبر رفته و مردم را موعظه کرده و سایر وعاظ هم اگر چنین قصدى داشته باشند و در جهت ارشاد مردم و راهنمائى آنان اقدام نمایند منبر رفتن آنان آزاد است.
در حال حاضر موضوع مهم مسئله نشر اعلامیه‌هاى مضره است که مرتباً انجام مى‌گیرد و حتى از وجود کودکان و اطفال هم استفاده مى‌کنند البته از این نظر هم مراقبت‌هاى لازم به عمل مى‌آید. موضوع دیگر مسئله شکایت کارگران کارخانه تاج است (عین دادخواست کارگران کارخانه تاج قرائت شد) با توجه به این شکایت و درنظر گرفتن این مطلب که تاکنون کارگران شهر کارگرى اصفهان پشتیبانى کامل خود را از اقدامات دولت اعلام و عملاً نشان داده‌اند موضع عدم رضایت آنان بسیار مهم است و بایستى هر چه زودتر حقوق حقه آنان پرداخت گردد و عوامل نارضایتى محو گردد و کارگران امیدوار باشند. زیرا در وضعیت کنونى هرگونه اعتصاب و نارضایتى در کارخانجات مسائل پیچیده و بغرنجى به دنبال خواهد داشت. البته من مدیر آمریکایى کارخانه را احضار و با وى مذاکره نموده‌ام و ایشان اظهار نموده‌اند که اختیارات امور مالى در دست میراشرافى1 است
اکبرزاد: در این مورد با مدیر کل اداره کار و امور اجتماعى مذاکره نموده‌ام و شخص ایشان را مأمور حل مسئله کرده‌ام و منتظر اقدامات وى هستم. با نظر تیمسار موافقم و به هر ترتیب شده این موضوع باید حل شود.
سرتیپ تقوى: در مورد جریانات اخیر اصفهان که سرانجام منجر به استقرار حکومت نظامى در اصفهان شد تاکنون عده‌اى دستگیر شده‌اند ولى عامل اصلى و محرک واقعى یعنى آقاى خادمى تاکنون دستگیر نشده به منظور روشن نمودن وضع وى مشروح اقدامات ایشان را به تهران گزارش نمودم و در گزارش خود به عرض مقامات مرکز رساندم که اجازه دهند:
1ـ با آقاى خادمى مذاکره و او را وادار به انتشار اعلامیه‌اى مبنى بر انزجار و تنفر از حوادث اصفهان و طرفدارى از اقدامات دولت و ارشاد و راهنمائى
اکبرزاد: با نظر تیمسار ناجى در این مورد موافقم باید تصمیم به نحوى گرفته شود که مشکلاتى در پى نداشته باشد. مصوبات شورا:
1ـ پیگیرى در مورد رفع نارضائى کارگران کارخانه تاج و اعزام نماینده اداره کل کار و فرماندارى نظامى به کارخانه جهت رسیدگى به شکایت کارگران.
2ـ اعزام هیئتى مرکب از نمایندگان ساواک. فرماندارى نظامى. شهربانى به منزل خادمى جهت مذاکره با نامبرده و گرفتن تعهد از وى مردم و مریدان خودش در جهت مدافع و مصالح ملى در چهارچوب خط مشى دولت بنمایم و همچنین تعهدى کتبى از وى بگیریم که دیگر منزلش را ستاد محرکین و آشوب‌طلبان ننماید و از اقدامات عوامل فاسد پشتیبانى نکند. 2ـ اگر با وضعیت بالا موافقت نکرد براى همیشه از اصفهان برود.
3ـ در غیر این صورت دستگیر گردد.
امریه واصله از ساواک مرکز در جواب گزارش بالا حاکى است که مسئله باید با توجه به اینکه فعلاً در اصفهان فرماندارى نظامى مى‌باشد در شورا مطرح و تصمیم‌گیرى شود. اینکه با نگرش به امریه ابلاغ شده و ضمن درنظر گرفتن اثراتى که پس از دستگیر سید جلال طاهرى در اصفهان به وجود آمد و شبیه آن اثرات به مراتب شدیدتر ممکن است پس از دستگیرى‌هاى خادمى وجود داشته باشد موضوع را مطرح و ضمن اعتقاد به پیشنهادات سه گانه معروضه بالا تقاضا دارم اعضاى شورا نظریات خود را ابراز و تصمیم قطعى اتخاذ شود. البته در مورد بند یک معتقدم که فرماندارى نظامى دو نفر افسر نمایندگى خود به منزل خادمى بفرستند و ضمن ارائه مدارک جرم که از منزل ایشان جمع آورى شده او را مکلف به انتشار اعلامیه‌اى که متن آن باید با نظر اعضاء شورا تهیه و تصویب شود و همچنین اخذ تعهد کتبى بنماید. و به هر حال تکلیف ایشان و همچنین چهار نفر محرک اصلى نجف آباد به اسامى محمد على ایزدى دبیر، سید محمد باقر حسنى، شیخ عباس ایزدى و شیخ غلامحسین ایزدى باید روشن شود زیرا اگر این محرکین در منطقه وجود داشته باشد پس از فرماندارى نظامى مجدداً تحریکات خود را شروع و باز امنیت منطقه [را] به مخاطره خواهند افکند.
سرلشگر ناجى: با نظر تیمسار تقوى در مورد تعیین تکلیف محرکین اصلى موافقم و وظیفه اصلى و عمده فرماندارى نظامى هم همین است ولى:
اولاً باید بررسى شود عواقب دستگیرى خادمى چه خواهند بود و اثرات آن بر سایر شهرهاى ایران چگونه است. در این مورد باید به ترتیبى عمل شود که نتیجه عمل موفقیت آمیز باشد نه اینکه مشکل دیگرى بر مشکلات اضافه شود
ثانیا: چهار نفر نامبرده در نجف آباد به علت این که در آن شهر فرماندارى نظامى اعلام نشده با در نظر گرفتن عواقب آن باید از طریق ساواک با استفاده از اختیارات قانونى عمل شود.

توضیحات سند:

1- مهدى میراشرافى فرزند سید حسین در سال 1289 در تهران متولد شد. وى در آغاز وارد ارتش شد و دانشکده افسرى را در سال 1313 به پایان رسانید ولى بعداً کناره گیرى کرد و به مشاغل آزاد روى آورد. نام میراشرافى به عنون یکى از چهره‌هاى مؤثر وابسته به اینتلیجنت سرویس، که در حوادث سال‌هاى 1320 - 1332 و بویژه کودتاى 25 - 28 مرداد 1332 نقش مخرب و چشمگیرى داشته، مطرح بوده است. او از جمله عناصر هفت خطى بود که با سلاح جسارت و بى‌پروایى توانست از پایین‌ترین درجات اجتماع، خود را در جرگه رجال متنفذ و سردمداران جاى دهد. او قبلاً در فعل و انفعالات پس از 1320 روزنامه آتش را به راه انداخت. وى به دنبال فعالیت‌ها و تلاش‌هاى مداوم به وکالت مجلس دست یافت. او بعدها روزنامه آتش را رها کرده و در اصفهان ظاهر شد و کارخانه ریسندگى تاج را خرید. او در جریان کودتاى 28 مرداد جماعتى از اوباش و اراذل را به راه انداخت و نخستین کسى بود که پس از اشغال فرستنده رادیویى تهران با عربده کشى و نعره‌هاى گوش خراش، به دکتر مصدق و سران نهضت ملى حمله کرد. میراشرافى با پیروزى انقلاب دستگیر و در دادگاه انقلاب اسلامى اصفهان به طور علنى و با حضور صدها شاکى خصوصى، محاکمه و اعدام گردید. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، جلد 2) (بازیگران سیاسى عصر رضاشاهى و محمد رضاشاهى ناصر نجمى)

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 429


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.