صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

غیربیکار!

غیربیکار!


متن سند:

غیربیکار!
استفاده بجا و به موقع از پوشش‌هاى مناسب، تسلط به اصول پنهانکارى و اطلاعاتى، رعایت کامل رازدارى، قدرت و قوت ایفاى نقش‌هاى مختلف، تسلط به لهجه‌هاى مختلف محلى، تسلط در تغییر چهره، تخصص در جعل اسناد و مدارک، داشتن کانال‌هاى قوى و گسترده ارتباطى به طور مجزا، از جمله عواملى بود که سیدعلى اندرزگو را براى سازمان‌هاى اطلاعاتى و امنیتى رژیم محمدرضا پهلوى، سوژه‌اى دست نایافتنى کرده بود. او به راحتى به مکان‌هاى مختلف عمومى و خصوصى تردد مى‌کرد، به مسافرت‌هاى داخلى و خارجى مى‌رفت، با این و آن تماس مى‌گرفت، ولى از دید هزاران مأمور تعقیب‌کننده خود، پنهان بود.
سیدعلى اندرزگو از اولین روز بهمن ماه سال 1343 ه‍ ش که در عملیات اعدام انقلابى حسنعلى منصور در مقابل مجلس شوراى ملى شرکت کرد، زندگى مخفى را آغاز و به مدت 14 سال در نقش‌هاى مختلف، براى برقرارى حکومت اسلامى تلاش کرد.
پس از آن که، همرزمان او : حاج صادق امانى، مرتضى نیک‌نژاد، رضا صفار هرندى و محمد بخارایى و ... دستگیر شدند، سیدعلى اندرزگو براى مدتى به قم رفت و چون حلقه محاصره را تنگ دید، به نجف‌اشرف رفت. در تیرماه سال 1346، ساواک از طریق یکى از همکاران افتخارى خود، متوجه شد که اندرزگو از عراق به ایران آمده و حامل پیش‌نویس اعلامیه حضرت امام خمینى (ره) در خصوص وقایع خاورمیانه است و در خیابان غیاثى تهران نیز رؤیت شده است.
این خبر باعث احضار گسترده اقوام اندرزگو و بازرسى منازل آنان شد که نتیجه نداشت. سیدعلى پس از آن که این وضعیت را مشاهده کرد، بهترین راه را در تغییر لباس دید و على‌رغم این که اهل علم اگر از سلسله جلیله سادات باشند، عمامه سیاه به سر مى‌گذارند، عمامه سفید بر سر گذاشت و با نام شیخ عباس تهرانى در حوزه علمیه قم سکنى گزید. شرکت در ماجراى سینماى قم در سال 1347، باعث شد، ساواک نسبت به شیخ عباس تهرانى و نقش او در این ماجرا حساس شود و پرونده اى به این نام تشکیل دهد. بر این اساس بود که به تهران آمد و از لباس روحانیت خارج شد و به عنوان طلبه‌اى مبتدى در مدرسه علمیه چیذر مقیم شد. فعالیت‌هاى او در این مرحله، به غیر از فعالیت در سنگر تبلیغ و تدریس و تحصیل و امامتِ جماعتِ مسجد رستم‌آباد، شرکت در سازماندهى گروه حزب‌اللّه‌، تأمین پول و اسلحه براى مبارزین و عضوگیرى افراد مستعد جهت سنگربانى مبارزه با رژیم ستمشاهى بود.
با دستگیرى سیدمجید فیاض که قرار بود، اسلحه‌هاى تهیه شده توسط اندرزگو را به سازمان برساند، مجددا سیدعلى شناسایى و تحت تعقیب قرار گرفت، اندرزگو فرارى شد و مأمورین ساواک، اثاثیه خانه او را به تاراج بردند و او به همراه همسر و فرزند شش ماهه‌اش، پس از آن که مدت سه روز در منزل یکى از مرتبطینش مخفى شد، با تغییر قیافه به مشهد مقدس رفت تا با کمک دوستان مشهدى از جمله حجه‌الاسلام واعظ طبسى، به افغانستان برود.
سند این بخش تصویر گذرنامه افغانى اوست که با نام مستعار غلام على از اهالى ولایت نیمروز افغانستان، صادر شده است. این سند بهانه‌اى شد تا با مطرح نمودن مختصرى از سوابق وى، از این شهید عزیز تجلیل گردد.
سیدعلى اندرزگو، مبارز نستوهى بود که با پوشش‌ها و شگردها و نام‌هاى مختلف، در مسیر حضرت امام خمینى (ره) گام برداشت و در نهایت در روز نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 1357 ه‍ ش، نزدیکى‌هاى افطار با زبان روزه در خیابان سقاباشى تهران، افطار خونین کرد. از جمله مشاغلى که او براى پوشش فعالیت‌هاى خویش، به فراخور زمان و مکان، انتخاب مى‌کرد، چنین است:
«روضه‌خوانى، تسبیح و انگشترفروشى، طبابت سنتى، فروش دواجات گیاهى، ساختمان سازى (بساز و بفروشى)، فرش‌فروشى و...»
و از جمله نام‌هاى مستعار وى عبارت است از : شیخ عباس تهرانى، دکتر حسینى، ابوالقاسم واسعى، عبدالکریم سپهرنیا، ابوالحسن نحوى، آقاى جوادى و...
در مسیر پیگیریهاى مأمورین ساواک براى دستگیرى سیدعلى اندرزگو، اتفاقات جالبى، به وقوع مى‌پیوست که براى نمونه مواردى از آن براى اطلاع خوانندگان عزیز، خالى از لطف نیست:
الف) شخصى با مشخصات عکس شبیه [عکس اندرزگو که به کلیه شهربانى‌ها و ... ارسال شده بود ]در حدود 2 ساله سابقه‌دار که ابتدا خود را سیدمحمد فرزند سیدحسین و سپس در گفتن نام و مشخصات خود اختلاف‌گویى مى‌نماید وسیله مأمورین دستگیر گردیده، کسب آموزش مى‌شود.
سروان گنجه‌اى
[شهربانى گلپایگان]
متعاقب این گزارش که درجه «خیلى خیلى فورى» داشت، گزارش تکمیلى به همراه فرد مذکور به شرح زیر به اداره اطلاعات شهربانى ارسال شد:
درباره: دستگیرى و اعزام سیدعلى اندرز یا اندرزگو فرزند اسداللّه‌
محترما عطف به امریه شماره 944 ـ 29 /11 /43 بدینوسیله یادشده بالا که وسیله سرپاسبان یکم حسین توکل دستگیر [شده] چون با عکس ارسالى شباهت زیادى داشت و نامبرده ابتدا خود را سیدمحمد رضوى فرزند سیدحسین و سپس اصغر صادق‌زاده زرگرى اهل کازرون معرفى و در بازجویى کتبى خود را ابوالقاسم شریفى فرزند محمد اهل مشهد 2 ساله فاقد شناسنامه و سابقه‌دار معرفى نموده لذا به وسیله سرپاسبان سوم على‌اصغر صحت اعزام مستدعى است امر و مقرر فرمایند تحویلى نامبرده را اعلام فرمایند.
رئیس شهربانى اصفهان
سروان محمدولى گنجه‌اى
ب) شخصى که تقریبا شباهتى به عکس نامبرده بالا [سیدعلى اندرزگو] داشته، وسیله مأمورین این ساواک دستگیر و چون فاقد شناسنامه بوده مورد سوءظن واقع و در بازجویى خود را به نام محمدرضا قربانى فرزند سلمان متولد 1318 شمیران ... معرفى و اظهار داشته براى تکدى به این شهرستان مسافرت نموده ... دستور فرمایید وضع و هویت مشارالیه را ... تحقیق و چنانچه مورد سوءظن آن اداره کل مى‌باشد سریعا اعلام دارند تا به مرکز اعزام شود...
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم [کرمانشاه ]افشائى
به : ریاست ساواک استان پنجم
موضوع : سیدعلى اندرزگو فرزند اسداللّه‌
عکس ارسالى با عکس نامبرده بالا مطابقت نداشته و محمدرضا قربانى در این اداره کل فاقد سابقه مى‌باشد. خواهشمند است دستور فرمایید نتیجه اقدامات معموله را به این اداره کل اعلام نمایند.
مدیرکل اداره سوم ـ مقدم
و این‌گونه بود که على‌رغم تلاش‌هاى گسترده مأمورین امنیتى رژیم پهلوى، سیدعلى اندرزگو با اتکال به خداوند متعال در طریق حضرت امام خمینى (ره) گام برمى‌داشت.















منبع:

کتاب اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 139








صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.