صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : فرار منجر به مرگ تعدادی زندانیان ضد امنیتی

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1354


درباره : فرار منجر به مرگ تعدادی زندانیان ضد امنیتی


متن سند:

از : ساواک به : ریاست اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی شماره : 699/ک از چندی پیش گزارشاتی واصل می گردید که تعدادی از زندانیان ضد امنیتی در داخل زندان مبادرت به تشکیل کمونهای متحد نموده و در این کمونها مسائل تئوریک را مورد بحث قرار داده و در زمینه نحوه فعالیتهای آتی پس از آزادی از زندان تبادل نظر می نمایند.
با اصول گزارشات مذکور تعداد 50 نفر از زندانیان ضد امنیتی که از گردانندگان تشکیلات فوق بودند به بازداشتگاه اوین و تعداد دیگری از اینگونه زندانیان نیز به بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل گردیدند تا در زمینه چگونگی فعالیتهای آنان در داخل زندان مورد تحقیق قرار گیرند.
در تاریخ 28 /1 /54 تعدادی از زندانیان موصوف در بازداشتگاه اوین با تهیه طرح قبلی مبادرت به اعتصاب غذا و اغتشاش و نافرمانی از دستورات نگهبانان نموده که به منظور خاتمه دادن به اقدامات ماجراجویانه آنها به مسئولین بازداشتگاه مذکور اعلام شد که عناصر اصلی اینگونه اقدامات را جهت انجام تحقیقات به بازداشتگاههای مختلف منتقل تا در سلولهای انفرادی نگهداری شوند و نتوانند به کارهای خلاف دست بزنند.
به همین علت تعداد یازده نفر از زندانیان ضد امنیتی که از عناصر اصلی تظاهرات و اعتصابات فوق بودند در حالی که دستهای آنها از جلو بسته و در داخل اتوبوس مخصوص حامل زندانیان قرار داشتند از بازداشتگاه اوین حرکت و اتومبیل دیگری نیز با مامورین مسلح اتومبیل موصوف را اسکورت نمود.
در بین راه زندانیان مورد بحث نگهبان غیر مسلح داخل اتومبیل را مضروب و سپس راننده را مجبور به توقف نموده و بدون اطلاع از این که اتومبیل دیگری آنها را محافظت می کند از اتومبیل پیاده و در داخل بیابان متواری می شوند.
در این هنگام مامورین محافظ که متوجه جریان شده بودند آنها را محاصره و چون افراد مذکور به اخطار و تذکرات مامورین توجهی نکردند بناچار به سوی آنها تیراندازی و در نتیجه 9 نفر از آنان به اسامی : بیژن جزنی فرزند حسین محکوم به 15 سال زندان، مشعوف کلانتری نظری فرزند جعفر محکوم به 10 سال زندان، عزیز سرمدی فرزند غلام محکوم به 10 سال زندان، حسن ضیاء ظریفی فرزند عیسی محکوم به زندان ابد، محمد چوپانزاده فرزند احمد محکوم به هشت سال زندان، احمد جلیل افشار فرزند مظفر محکوم به 10 سال زندان، عباس سورکی فرزند بمانعلی محکوم به 10 سال زندان، کاظم ذوالانوار1 فرزند جعفر محکوم به حبس ابد و مصطفی جوان خوشدل فرزند محمود محکوم به حبس ابد مورد اصابت گلوله مامورین واقع و شش نفر از آنان در محل و سه نفر دیگر در راه اعزام به بیمارستان فوت نمودند.
چهار نفر از این عده به اسامی عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، مشعوف کلانتری و عباس سورکی یک بار در تاریخ 6 /1 /48 با تهیه مقدمات قبلی در صدد فرار از زندان مرکزی (قصر) برآمده و حتی تا بالای پشت بام و دیوار خارجی زندان هم رفتند لیکن در آخرین لحظات مشعوف کلانتری در پشت بام دستگیر و طرح آنها ناکام ماند.
در همان زمان بلافاصله کمیسیونی با حضور مقامات مسئول در دفتر تیمسار دادستان ارتش تشکیل و چهار نفر مذکور و سایر اعضای هم گروه آنها به بازداشتگاههای شهرستانهای مختلف منتقل گردیدند.
عناصر مذکور در زندانهای جدید نیز دست از فعالیت برای فرار از زندان برنداشته و اقدام محمد چوپانزاده موضوع نامه شماره 16857 /311 ـ 25 /11 /50 و مکاتبات متعدد دیگری که در زمینه اعتصاب غذا تبلیغ سایر زندانیان و برخورد با مامورین زندان از طریق این سازمان و شهربانی کشور در مورد نامبردگان به عمل آمده نشانگر، روح سرکش و تعصب آلود و آشتی ناپذیر و اقدامات مستمر آنها در زمینه مبارزه با رژیم شاهنشاهی بوده است همچنین اقاریر تعدادی از متهمین دستگیر شده اخیر حاکی از ارتباط مصطفی جوان خوشدل و کاظم ذوالانوار با عناصر متواری گروه خرابکار به اصطلاح مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان بوده و کاظم ذوالانوار در رد کردن آدرس محل سکونت همردیف سروان شهید شهربانی علیقلی نیک طبع به گروه که بدست اعضای گروه خرابکاری چریکهای به اصطلاح فدایی خلق ترور گردید.
دخالت داشته است.
با بررسیهایی که به عمل آمده معلوم شد که این عده با طرح و نقشه قبلی ابتدا در صدد ایجاد بلوا و آشوب در داخل زندانها برآمده و چون نقشه آنها با انتقال به بازداشتگاه اوین عقیم ماند، تصمیم می گیرند که همان طرح را نیز در زندان جدید آزمایش نموده و چنانچه نگهبانان جهت آرام ساختن آنها به داخل زندان آمدند.
نگهبانان را تسلیم و با گروگان گرفتن آنها با مسئولین امر برای آزادی تعدادی از زندانیان وارد گفتگو شوند، و در صورتی که مجددا به بازداشتگاههای دیگر منتقل گردیدند با توجه به اطلاعاتی که در زمینه نقل و انتقال زندانیان داشتند به نحوی مامور مراقب غیر مسلح و راننده داخل اتومبیل را از پای در آورده و متواری شده و با استفاده از قرارهای ملاقات ثابت به گروههای خرابکار به پیوندند که نقشه آنها تا مرحله پایین آمدن از اتومبیل موفق، لیکن به علت عدم حسابگری در زمینه اتومبیل حامل مامورین مسلح اسکورت، بشرح فوق محاصره و معدوم شده اند علیهذا با ایفاد 87 برگ سوابق امر، خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقدامات و رسیدگی های معموله این سازمان را آگاه فرمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
ارتشبد نصیری1 نادری پور 7 /2 /52 71346 بیژن جزنی بایگانی شود 8 /3

توضیحات سند:

1ـ کاظم ذوالانوار فرزند سیدجعفر، در سال 1326 در تهران متولد شد.
وی که در خانواده روحانی بزرگ شده در دوران دبیرستان در جلسات مذهبی علیه بهائیان در شیراز شرکت می کرده است.
در سال 1344 وارد دانشگاه و بعضویت نهضت آزادی و سپس در سال 46 به همراه سعید محسن، محمد حنیف نژاد و ...
در سازمان مجاهدین خلق فعالیت داشته است و در ایام سربازی ضمن سفر به شیراز ـ تهران در جلسات گروهی سازمان شرکت می کرده است.
نامبرده در سال 1351 در برخورد مسلحانه با مامورین زخمی و دستگیر می شود.
وی پس از محاکمه به حبس ابد محکوم و در سال 1354 بهمراه 8 نفر دیگر (گروه بیژن جزنی) توسط ساواک کشته می شود.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 1ـ نعمت اله نصیری فرزند عبدالممالک متولد سمنان و فارغ التحصیل دانشکده افسری بود او مدتی فرماندهی گروهان دانشکده افسری معاونت دانشکده تکمیلی، فرماندهی گردان هنگ 18 لشگر کرمان و فرماندهی گردان مستقل سیرجان را بعهده داشت سپس به فرماندهی هنگ یکم از لشگر گارد و فرماندهی گارد سلطنتی منصوب شد در 13 مهرماه 1350 مقارن با جشنهای 2500 ساله به درجه ارتشبدی ارتقاء پیدا کرد و در شهریور ماه 1357 پس از برقراری حکومت نظامی در تهران که موج افشاگری ها علیه دستگاه جهنمی ساواک بالا گرفت نصیری را که در آن زمان سفیر پاکستان و ساکن آن کشور بود به تهران احضار و با بازداشتی عوامفریبانه روانه زندان کردند ارتشبد نصیری از عوامل مؤثر کودتای امریکایی ها در 28 مرداد 1332 بود و مدتی پس از سقوط دولت ملی مصدق به عنوان معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور منصوب شد نصیری بخاطر دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود آجودان مخصوص شاه همچنین با سوءاستفاده از قدرت عظیم و شیطانی خود ثروتی افسانه ای به هم زده بود با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در دادگاه انقلاب محاکمه و به اتهام مفسد فی الارض و محاربه با خدا به اعدام محکوم گردید حکم اعدام او در ساعت 40 /23 روز 26 بهمن 1357 به مرحله اجرا درآمد.
یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید سید علی اندرزگو ص 101

منبع:

کتاب چپ در ایران - چریک‌های فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 50



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.